
پایگاه بصیرت، گروه فرهنگی:در آستانه سالگرد رحلت پیرجماران، آن اسوه و الگوی آزادمردان و ابرمرد قرنهای اخیر امام روحالله(ره)، توجه به ابعاد مختلف شخصیت ایشان هر روز مهمتر از قبل جلوه میکند. یکی از این ابعاد، نگاه ایشان به فرهنگ و کارهای فرهنگی است که ابعاد عمیقی نیز دارد. لذا برای تبیین بهتر این بعد از ابعاد اندیشه امام راحل(ره) به سراغ حجتالاسلام والمسلمین «سیدجواد موسوی هوایی» معاون پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی رفتیم که در این حوزه صاحبنظر هستند. در ادامه ماحصل گفتوگو را میخوانید.
* با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، برای سوال اول بفرمایید زاویه نگاه امام راحل(ره) به مقوله فرهنگ چه بود؟
حضرت امام راحل عظیمالشان(ره) چون از آموزههای دینی و قرآنی و معارف اهل بیت سرشار و سیراب بودند بر این اساس از مسئله فرهنگ بهعنوان دانش، نگرش، ارزش، گرایش و کنش استفاده میکردند و این موضوعاتی که عرض کردم همگی در تعاریف فرهنگ و هم در سخنان حضرت امام راحل(ره) به خوبی قابل برداشت است. برداشت امام راحل(ره) از فرهنگ که هم مقولهای دانشی و علمی است و هم مربوط به بینش، اعتقاد و جهانبینی و هم مقولهای است که ارزش ایجاد میکند و در اثر ایجاد ارزش به آن ارزشها گرایش پیدا شده و بعد هم کنشهایی از بیرون نسبت به آن بهوجود میآید، در کل مفهومی است که امروز به تعبیری میگوییم سبک زندگی. یعنی روشی که در آن انسانها در ارتباطات و کارهایشان در تعامل با هم زندگی خود را تنظیم میکنند. ما هم باید با این منشور از نگاه امام به مسئله فرهنگ نگاه کنیم. در واقع این را هم میتوان گفت که مقوله فرهنگ اصلیترین دغدغه ایشان بود و انقلاب اسلامی که ایشان رهبری کردند خود یک انقلاب فرهنگی و فرهنگ محور بود. شاید حرکتهای مسلحانهای در آن صورت گرفت و یا بحثهایی روی براندازی و کودتا علیه رژیم ستمشاهی هم مطرح میشد و همه اینها در قالب طرحها، نقشهها و برنامههایی به امام پیشنهاد میشد، اما امام راحل(ره) هیچگاه این را راهحل نهایی ندانستند و بیشتر روی مقولات فرهنگسازی و حرکات فرهنگی تأکید میکردند.
* این مقوله فقط یک دیدگاه نظری از امام بود یا اینکه در صحنه عملی هم توسط ایشان تبلور داشت؟
تمام مباحثی که ما مطرح کردیم چیزی نیست که در منطقه نظر باقی بماند و به طور حتم به منصه عملی هم میکشد. یعنی آخر آن کنش را داریم که امام راحل(ره) هم به دنبال همین کنش از سوی مردم بود. اصولاً تمام فعالیتهای فرهنگی و فرهنگسازی برای ایجاد همین کنش است. امام(ره) به دنبال این بودند که این فرهنگ تغییر پیدا کند و به فرهنگ اصیل اسلامی که به تعبیر خودشان اسلام ناب محمدی(ص) است، مبدل شود. ایشان در جلد ۱۵ صحیفه میفرمایند: «بیشک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساًً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد، ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعهای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا میکند و بالاخره در آن مستهلک میشود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست میدهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشئت میگیرد و سادهاندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکانپذیر است.»
ببینید ایشان چگونه به مقوله فرهنگ نگاه میکند و آن را زیربنا دانسته و مابقی مسائل مثل نظام اجتماعی، خانواده، فرد و… را بر روی این زیر بنا میبینند. این نگاه طوری است که در رابطه با انحراف فرهنگی هم آن را موجب انحراف در سایر حوزهها میدانند. نگاه ایشان یک نگاه زیربنایی بود و بر همین اساس هم ایشان در رابطه با انقلاب اسلامی همین کار را کردند و آمدند با تغییر فرهنگی و با تغییر ارزشها، کنشها و واکنشها، علیه رژیم ستمشاهی چندصد ساله و نظام دیکتاتوری قیام کردند و مردم را نیز دعوت به قیام کردند و بعد از آگاهیبخشی ایشان، مردم به خیابانها ریختند و آمدند آن تظاهرات عظیم را انجام دادند و شهید و زخمی دادند. این دقیقاً همانی بود که عرض کردم و امام(ره) در زمینه خود انقلاب هم همین روش را عملیاتی کردند. یعنی الگو و مدل فرهنگی امام(ره) برای مبارزه و پیروزی انقلاب اینگونه که عرض شد به اجرا در آمد. مردم هم به جهت اعتقادات و فطرت الهی که داشتند این مسیر را طی کردند. خود امام(ره) در کارها و دستورهایی که میفرمودند جنبه فرهنگی موضوعات را بسیار دقت داشتند. مثلاً یادمان است ایشان نسبت به نشان شیر و خورشید در اوایل انقل��ب در حدود سال ۵۹ که هنوز در سربرگهای اداری وجود داشت چه برخوردی کردند. متأسفانه برخی شاید این رفتار امام راحل(ره) را نسبت به شیر و خورشید فراموش کردهاند و یا اینکه گمان کردند که مردم این رفتار امام را از یاد بردهاند. به امام عرض شده بود که هنوز در برخی ادارات نشان شیروخورشید وجود دارد و در سربرگها و جاهای دیگر استفاده میشود که ایشان به صراحت دستور دادند که این نشانها باید از بین برود و این سربرگها باید امحا شوند. ایشان با وجود دقت فوقالعاده در بیتالمال دستور امحای حجم عظیمی از کاغذها را دادند که در پاسخ به فردی که نسبت به این امر یعنی هدر رفتن بیتالمال و ضرر مالی ناشی از آن پرسیده بود، فرمودند: ضرر چیست؟ اینها یادآور نظام شاهنشاهی است و آن را در ذهنیتها تثبیت میکند. ببینید نگاه فرهنگی امام چقدر دقیق و متقن است. نگاه ایشان به مقولاتی در حوزه فرهنگ در رابطه با نمادها و کالاهای فرهنگی و نیز تأثیرگذاری هنر و گرافیک چگونه است. ایشان در این حوزه هم یقه طاغوت را گرفته و میگویند اجازه نمیدهیم تا آنها نمادشان را با نمادهای اسلامی و دینی جایگزین کنند. نمونه دیگر همین مسئله پرچم جمهوری اسلامی بود که ایشان در خصوص نشان و نیز تغییرات آن دستورهایی دادند. موضوع دیگر هم این بود که ایشان در بازنگری قانون اساسی فرمودند که نام مجلس به مجلس شورای اسلامی تغییر یابد. یعنی درست در زمانی که دفاع مقدس تمام شده و ساختارهای نظام تثبیت شدهاند و در حال رشد هستند با یک نگاه فرهنگی لفظ اسلامی را در قانون اساسی به مجلس میافزایند.
ایشان در کل در دیدارها با نخبگان و اقشار مختلف مردم هم تأکید روی فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی داشتند که همواره میتوان با مراجعه به سخنان ایشان با اقشار مختلف به این مهم دست یافت.
* راهکارهایی که حضرت امام راحل(ره) برای مواجهه با فرهنگ غرب و مقابله با هجمههای آن داشتند چه بود؟
در کل در پاسخ به این پرسش شما باید بگویم که یکی از بزرگترین و اصلیترین روشهای امام در این حوزه مسئله آگاهیبخشی و دشمنشناسی بود. ایشان روی دشمنشناسی و آگاهیبخشی نسبت به دشمن تأکید داشتند، در همین زمینه هم مثلاً در رابطه با دشمنان داخلی مثل ملیمذهبیها، لیبرالها، منافقین و گروهکهای ضد انقلاب، متحجرین، استکبار جهانی و ابرقدرتهای شرق و غرب و بهویژه صهیونیسم جهانی همواره روی معرفی آنها و نیز جنایات و کارهایشان تأکید داشتند، به مردم آگاهی میدادند که اینها چه هستند و نگاه مردم را به دشمن اصلاح میکردند و بهعنوان شر از این دشمنان یاد میفرمودند که خیر ما را نمیخواهند، اینکه اینها ثروتها و قدرت را در خود تجمیع کردهاند و اینکه انتظار دارند دیگران در برابر آنها کرنش کنند، اما امام(ره) این ارزشها را تغییر دادند و افکار عمومی را برای مقابله با آنها و ارزشگذاری جدید مهیا کردند. فرهنگ دشمنشناسی که توسط امام(ره) مطرح میشد با مبنا و اصول قرآن و عترت بود. مثلاً اینکه چون آمریکا مخالف دین ماست و علیه ما توطئه میکند شر است و جنایتکار لذا ضد ارزش است و گرایش به مبارزه با آن را تقویت میکردند و این در رفتارهای مردمی تبلور پیدا کرد.
* موانع اصلی نیل به فرهنگی که مد نظر حضرت امام راحل بود، چیست؟
فرهنگ مدنظر امام راحل(ره) اسلام ناب محمدی بود. یعنی اسلام در تمام شئون وارد شود و از سویی موضوع انتظار منجی هم مطرح است که جهان باید به سمت قسط و عدل برود و این در اسلام کاملاً تعریف شده و مشخص است. اولین مانع به نظر من جهل مردم است و بیرون راندن خرد از سامانه و ساختار فکری مردم. باید در مقوله دشمنشناسی درست و پررنگ عمل کرد، چراکه یکی از این موانع کمرنگ شدن موضوع دشمن و شناخت آن است. اگر دشمنشناسی نباشد راههای نفوذ دشمن باز میشود و مانند یک سد که تا زمانی که منفذی روی آن نباشد میلیونها مترمکعب آب را نگاه داشته و زمانی که منفذی در آن ایجاد شد و تعمیر نشد از همان منفذ میشکند. سد ملت هم در برابر دشمنان با همین منافذ میشکند در پایان هم باید بگویم که برای اینکه بتوانیم به یک نقطه مطلوب از انقلاب و اسلام برسیم باید دغدغههای فرهنگی حضرت آقا را خوب بشناسیم و در مسیررفع دغدغهمندیهای ایشان گام برداریم، چرا که در منطق اسلامی شیعه تفاوتی در رهبری امام راحل عظیمالشأن(رحمهالله علیه) و امام خامنهای(مدظلهالعالی) وجود ندارد و توجه و رفع دغدغههای ایشان در حوزه فرهنگ یکی از راههای از بین بردن این موانع است.