پایگاه بصیرت؛ گروه سياسي / سال آینده، سال پایان برنامه پنجساله است و دولت موظف است در سال جاری لایحه برنامه پنجساله ششم را تهیه کند. به گفته نوبخت، سخنگوی دولت، برنامه ششم بر اساس الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی تدوین میشود. افزون بر آنچه که نوبخت درباره ویژگی این برنامه گفت، این برنامه باید شاخصههای سند چشمانداز را نیز مدنظر قرار دهد تا کاملاً در راستای سند چشمانداز تدوین شود. عبور از پنج برنامه پنجساله با فراز و فرودهای گوناگون، تجربهای کارآمد برای تدوین برنامهای قوی و مطمئن و برخوردار از مؤلفههای لازم برای پیشرفت را در اختیار برنامهریزان کنونی قرار داده است؛ بنابراین انتظار میرود برنامه ششم آنچنان تدوین شود که نتیجه اجرای آن که باید پنج سال بعد آشکار شود، از بدو تدوین برنامه محسوس و قابل تشخیص باشد. در تدوین دقیق و هوشمندانه این برنامه آنچه که بیش از هر چیز میتواند به کمک تدوینکنندگان بیاید، توصیهای بود که امام خامنهای (مدظلهالعالی) چندی پیش در دیدار مجلسیان به آنها داشتند. معظمله در این باره فرمودند: «در این برنامه (برنامه پنجساله ششم) باید اقتصاد مقاومتی، فرهنگ و علم سه اولویت اصلی باشند.»
اهمیت سه موضوعی که امام خامنهای (مدظلهالعالی) بر آن تأکید کردند، بر کسی پوشیده نیست؛ اما بررسی بیشتر آن میتواند موجب راسختر شدن عزمها برای همت بیشتر گماردن بر آن و نیز حساس و پیگیر شدن افکار عمومی شود. با یک نگاه به این سه موضوع میتوان اهمیت آن را از مفاهیم سلبی و ایجابی آن دریافت. در رویکرد سلبی میتوان درباره آن گفت: «ضعف اقتصادی، ذلت، تقلید فرهنگی، حقارت و ضعف علمی حاجتآور است.» در رویکرد ایجابی نیز میتوان درباره آن چنین گفت: «اقتصاد مقاومتی باعث دلیری، فرهنگ درونزا باعث مصونیت و علم بومی شده، باعث پیشرفت میشود. با اینکه بررسی اجزای هر دو گزاره منتج به یک نتیجه میشود؛ اما به سبب جذابیتها و مزیتهای ظاهری گزاره دوم اجزای آن بررسی میشود.
۱ ـ اقتصاد مقاومتی باعث دلیری میشود. ملت ایران که سالها است در تحریم اقتصادی قرار دارد، امروزه بیش از هر ملت دیگری به اهمیت و ارزش اقتصاد و بهویژه پیامدهای نداشتن یک اقتصاد قدرتمند واقف است. با اینکه وابستگی اقتصادی ذلتآور است؛ اما مردم ایران در سختترین وضعیتها در دوران دفاع مقدس با تمامی کمبودهای حیاتی ناشی از تحریم دشمنان کنار آمد و به ذلت ناشی از محرومیتهای تحمیلی تن نداد. این ملت با به یادآوردن آن دوران طاقتفرسا واین پند حکیمانه امام خمینی(ره) (نقل به مضمون) ملتی که آمریکا گندمش را تأمین میکند، چگونه میتواند با آمریکا مبارزه کند، بیش از پیش به ارزش اقتصاد برای زندگی و رفاه شخصی و نقش بیبدیل آن در پیشبرد برنامههای ناظر بر اهداف و آرمانهای انقلاب، پی برده است. آنچه که انگیزه مطالبه ملی را برای دست یافتن به «اقتصاد مقاومتی» یا همان اقتصاد عزتآفرین تقویت کرده و باید آن را در نزد مسئولان و متولیان نیز تشدید سازد، نقش ابزاری است که در این عصر مستبکران به اقتصاد دادهاند. نمونه نو و برجستهتر شده آن وضعیت، دو سال گذشته ایران است که استکبار تلاش کرده با تشدید تحریمهای اقتصادی و بستن روزنههای تنفس ایران، نظرات استکباریاش را بر ایران تحمیل کند و ایران را از حقوق مسلم هستهایاش محروم سازد. چنین برخوردی در مقیاس بسیار کوچکتر و ضعیفتر با روسیه به بهانه تحولات اوکراین بیانگر آن است که اقتصاد در حال تبدیل شدن به سلاحی بسیار مرگبار و ظاهراً مشروع است؛ بنابراین تنها راه مقابله با آن رسیدن به «اقتصاد مقاومتی» است؛ یعنی اقتصادی که توان دارد در هر وضعیتی اصلیترین روزنههای تنفس نظام را بازنگهدارد. انقلابی با موقعیت انقلاب اسلامی و از جنس این انقلاب برای ماندن و تحقق اهدافش ضرورتاً به چنین اقتصادی نیاز دارد. این اقتصاد بزرگترین و قدرتمندترین حامی انقلاب و موجب دلیری آن است، با وجود چنین اقتصادی بسیاری از داشتهها و برنامههای نظام از گرو استکبار خارج میشود و بیمحباتر میتواند به استکبار یورش برد.
۲ ـ فرهنگ درونزا باعث مصونیت است. زندگی روزمره مردم عرصه زایش و مرگ اجزایی است که فرهنگ میسازند. در همین عرصه است که اجزای شاخص و برجسته فرهنگهای کهن، فراموش و نابود میشوند و یا با توجه به آن، زنده و بالنده میمانند و نو میشوند و در همین عرصه است که اجزای ویروسی و مسموم فرهنگهای مخرب حضور پیدا میکنند و در غفلت متولیان امر، بخش فرهنگ خودی را نابود میسازند و خود جذاب و دغلبازانه جای آن را میگیرند تا فرصت گرفتن جان آن فراهم آید. آفت بزرگ فرهنگ کهن که در فضای سالم، طبیعی و به دور از فریب، نیرنگ و طمع و بر اساس نیاز حقیقی و عقل و حکمت شکل گرفته، تقلید است. تقلید به سبب آنکه در گام اول عقل را تعطیل میکند یعنی چشم یک رونده را کور میسازد و کانون دفاعی انسان را نابود میگرداند، در گام دوم بدون کمترین دغدغه و نگرانی خود را در قلب مشتاق انسانهایی که عقلشان ضایع شده مینشاند و روند نابودی را پیش میگیرد. در برابر این فرهنگ تقلیدی، فرهنگ درونزای مصونیتبخش قرار دارد که با شناخت و ترویج و درونزا کردن آن، میتوان جامعه را در برابر فرهنگ مهاجم تقلیدی مصون ساخت.
۳ـ علم بومی باعث پیشرفت میشود. علم به میزانی که به سلطهگران برای سلطهگری کمک میکند و به کار آنها میآید، برای مقابله با سلطهگری به کار و کمک مقابلهکنندگان با سلطه نیز میآید. سلطهگران به لحاظ تاریخی از زمانی که به ارزش و توانایی علم در اعمال و تحکیم سلطه پی بردهاند، تلاش کردهاند حد فاصلی از علم را با دیگران حفظ کنند که به امنیت و پیشرو بودن آنها آسیب نرساند؛ از این رو با دستهبندی علوم و صنایع و تولید منتج از آنها برخی از علوم خاص را انحصاری کردند و زمینه دسترسی و استفاده دیگران از سایر بخشهای علم را نیز با محاسباتی محدود کردند و همیشه هم از این مسئله بیم داشتهاند که سایرین در علوم خاص همپای آنها شوند یا از آنها پیشی گیرند. کشورهای مستقل تا زمانی که در علوم خاص و سطح یک به کشورهای استکباری وابسته باشند، سایه تهدید، پیوسته بر سرشان گسترده است و آنها را آزار میدهد و یگانه راه بر هم زدن این نظم ظالمانه که نقش پررنگی در حفظ نظم بزرگتر یعنی موقعیت برتر استکبار دارد، دسترسی کشورهای مستعد، به علوم مختلف و بهویژه علوم خاص و بومی کردن آن است. پیشرفت ایران در عرصههایی از علوم خاص که اعتراف مراکز علمی معتبر جهانی را به همراه داشته الگوی کامل و شوقبرانگیزی برای ایران در تداوم این راه روشن و افزودن تلاش و امید و انگیزه برای سایر کشورهایی است که به اهمیت علم در فاصله گرفتن از سیاستهای استکبار آگاه شدهاند و قصد دارند مستقل و متکی به خود زندگی کنند. موفقیتهای علمی ایران به غیر از دستاوردهای ارزشمند، این حسن بزرگ را نیز داشته که انتظار عمومی ایرانیان را در این عرصه آنچنان افزایش داده که به هیچوجه به وضع حاضر که به نوبه خود بسیار با ارزش است، رضایت نمیدهند و به افقهای بسیار روشنتری چشم دوختهاند که انتظار دارند، هر چه زودتر به آن افقها برسند؛ وجود چنین انتظار و حس و حالی در پیکره جامعه ایرانی ایجاب میکند که مسئولان امر نیز اگر به فراتر از آن نمیاندیشند حداقل همپای ��واسته ملت گام بردارند و به حکم وظیفه و مسئولیت، برنامهها را در حد افق این نگاه طراحی کنند و مقدمات رسیدن به آن را فراهم آورند. انشاءالله