سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ سریال ساختمان پزشکان بسیار پرطرفدار است. ساختاری جذاب که مخاطب را به تماشای هر روزه آن جذب میکند. بدیهی است که در جنگ نرمی که رسانه ملی با رسانههای برون مرزی دارد مخاطب نقش اساسی را بازی میکند و به همین جهت سریال ساختمان پزشکان به دلیل جذب تعداد بسیاری از مخاطبان جایگاه رفیعی دست پیدا میکند. موفقیتی که از شکلگیری ترکیب عوامل حرفهای بدست آمده است.
در شرایط کنونی نکتهای که مغفول مانده است این است که میان افزایش مخاطبان یک برنامه با تعهدی که آن برنامه در مورد محتوای مورد پخش برای مخاطب نسبتی مساوی برقرار است. افزایش مخاطب مسئولیت بیشتری را برای تولیدکنندگان و مدیران رسانه ایجاد میکند. درک این نسبت در هنگام پخش داخلی آن بسیاری از منتقدین و دغدغهمندان فرهنگی را برآن داشت که نسبت به نقد مشکلات گفتمانی این برنامه اقدام کنند.
قصد ندارم به انتقادات انبوهی که در زمان پخش این سریال از سوی دلسوزان فرهنگی مطرح شد اشاره کنم. بحث اصلی بنده بر این نکته است که این سریال صلاحیت لازم برای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در شبکه «آی فیلم» برای مخاطبان عربی- اسلامی جمهوری اسلامی را ندارد و برای این شبکه اصلا مناسب نیست.
سیاست راهاندازی شبکه آی فیلم این است که
1-بتواند در میان مخاطبان برنامههای نمایشی کشورهای عربی جذب مخاطب کند
2-سپس به الگوسازی برای آنان کند.
در نگاهی وسیعتر این شبکه با سیاست تهاجم به فرهنگ کشورهای غربی که در حال رسوخ میان مردم مسلمان کشورهای عربی بودند راهاندازی شد و توانست با پخش چند مجموعه قوی به جایگاه مناسبی در میان شبکههای عربی مورد علاقه مسلمانان و عرب زبانان کشورهای عربی دست پیدا کند. به عنوان نمونه سریالهای ارمغان تاریکی، پایتخت 1 و 2، پهلوانان نمیمیرند، تبریز در مه، شوق پرواز، سیمرغ، وضعیت سفید، یوسف پیامبر، معصومیت از دست رفته، مختارنامه با همان رویکرد الگوسازی اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران را پوشش دهد و مفاهیمی چون مقاومت، ظلمستیزی، استکبارستیزی و ترویج مفاهیم اسلامی را با بن مایههای قوی هنر مطرح کند.
در چنین شرایطی پخش سریالهایی مانند ساختمان پزشکان از شبکه آی فیلم در حالیکه پخش آن در ایران بدلیل طرح مفاهیم غلط، حساس و در خوشبینانهترین حالت بدون الویت آن را با حاشیه های فراوانی روبرو کرد و حتی باعث شد گروهی از دانشجویان مستندی با عنوان ضلع غربی ساختمان پزشکان با محوریت نقد گفتمان غربی این سریال تهیه کنند چه توجیهی دارد.
تفاوت کلیدی و حائز اهمیت شبکه آیفیلم با شبکههای رقیب خود در ماهواره این است که این شبکه با آرم و برند نمایندگی یک نظام اسلامی در حال پخش است و هیچ ابایی از مطرح شدن به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران ندارد. در حالیکه شبکه های دیگر ماهواره ها غالباً تجاری، قومی، و حزبی هستند لذا پخش دیدگاه خاصی از آنها به نام اسلام، و یک نظام حاکم تمام نمی شود. مخاطب شبکه آیفیلم در حالی به تماشای این برنامه مینشیند که چند پیش فرض اساسی را در ذهن خود دارد:
1- این شبکه جمهوری اسلامی ایران است.
2- جمهوری اسلامی ایران تنها نظام شیعی است.
3- مفاهیم این شبکه بدلیل عبور از فیلترها و ناظران جمهوری اسلامی صحیح و بدون اشکال است.
همین سه مقدمه پیش فرض مخاطب علاقمند به جمهوری اسلامی را بدون گارد در مقابل شبکه بنشاند. در نگاهی دقیق تر پخش یک سریال با گفتمان غربی باعث الگوسازی علیه اهداف اولیه تشکیل شبکه گردد.
تصور کنید که مخاطب اسلامی – عربی این شبکه به کرات شاهد نقض حریم خصوصی نیما که به عنوان یک پزشک و انسانی فرهیخته مطرح شده روبرو میشود. مادر و پدر نیما، ناصر دیگر برادر زندان رفته و فرهنگ چاله میدانی را به او ترجیح میدهند. شخصیت ها دائماً در حال تمسخر یکدیگر هستند وفقط با تمسخر است که می توانند خنده را بر لبها بنشانند. خانواده نیما با علم به اینکه او از کتی همسر قبلی خود طلاق گرفته و اکنون به یکدیگر نامحرم هستند دائماً سعی میکنند کتی را به یاد نیما بیاورند و زندگی نازنین را دچار آشفتگی کنند و عجیب تر اینکه درصدد فراهم آوردن موقعیت برای روبرو شدن نیما با کتی شوند. خود ساختمان پزشکان به تیمارستان شباهت بیشتر دارد. همسر دکتر سهرابی بسیار بیادبانه با وی صحبت میکند. به کرات میشنویم «میزنم توی دهنت» و جملاتی از این دست. جالبتر اینکه در غالب اوقات فرزند نوجوان آنها در موقعیتها حاضر است.
یکی از بیماران نیما که مردی میانسال است عاشق نیما میشود! مشکلات روانی سالهای گذشته نازنین دستمایهای است برای تمسخر او توسط خانواده نیما و حتی پزشکان ساختمان در مراسم جشن تولد او و .... روابط زن و مرد به هیچ وجه تابع احکام اسلامی نیست. زنان و مردان هیچ حریمی را برای گفتگو و رابطه با یکدیگر ندارند. ناصر برادر نیما در نبود ناصر بدون رعایت حریم خصوصی نازنین وارد اتاق میشود و سراغ یخچال میرود! و همه اینها فقط بخشی از مواردیست که به عنوان فرهنگی ایرانی – اسلامی ما در حال پخش برای مخاطب عربی – اسلامی بیرون مرزهاست!
به واقع آیا این سریال و هر فیلم و سریالی شبیه به آن نماینده شایستهای از ایران اسلامی است. آیا این برنامه هر آنچه سریالهای مختارنامه، ارمغان تاریکی،پایتخت 1 و 2،پهلوانان نمیمیرند، تبریز در مه،شوق پرواز رشته بود پنبه نمی کند؟! به نظر برخی فیلمهای سینمایی و سریالهای تنها مصرف داخلی دارند و برخی دیگر حتی با فرهنگ ایرانی ما نیز همخوانی ندارد و پخش این گونه فیلمها از شبکه آی فیلم با اهدافی که این شبکه دارد نمی سازد و نوعی نقض غرض محسوب می شود.