با پیشروی گروه داعش در عراق اینک بیش از پیش بحث درباره رهبر این گروه بالا گرفته است. "ابوبکر بغدادی" با کشتارهایی که در یک سال اخیر داشته، به لحاظ معروفیت و نفوذ در میان گروههای افراطی از رهبر القاعده نیز پیشی گرفته است.
به گزارش "ایسنا"، شبکه خبری دویچه وله در گزارشی مینویسد: "القاعده هم شاید از "پیروزیهای" اخیر گروه موسوم به "دولت اسلامی عراق و شام" (داعش) به حسرت و حسادت دچار شود. داعش با تسلط اخیر بر موصل، دومین شهر بزرگ عراق، عملا حیطه تصرفات و اقتدارش مساحتی را تا حدی گسترش داده است که کمتر گروه افراطی دیگری تاکنون به آن رسیده است. در همین حال، بر اساس آخرین گزارشها، برخی از ساکنان شهر موصل از تخلیه خیابانهای این شهر از سوی اعضای داعش براساس دستوراتی در زمینه عقبنشینی به منطقه ربیعه خبر دادند.
حوزه تسلط پر سرکوب و خشونت داعش هماکنون از مرزهای حلب در سوریه شروع میشود، تا 80 کیلومتری بغداد گسترش مییابد و هفت منطقه نسبتا مهم، از جمله دیرالزور، رقه، فلوجه و موصل را در برمیگیرد.
پیشرویهای داعش را رهبر آن، "ابوبکر بغدادی" فرماندهی میکند؛ مردی پر رمز و راز که نام اصلیاش را ابودعا ذکر میکنند.
از بغدادی تنها دو عکس موجود است، یکی مردی جوان را نشان میدهد با ابروهایی پرپشت و چهرهای گرد. در عکس دوم بغدادی پیرتر است، اما همچنان نگاهی سرد و خشک به دوربین دارد.
بغدادی در خفا زندگی میکند تا حیات و ممات خود را به خطر نیاندازد. سلف او، ابومصعب زرقاوی، سال 1385 هدف حمله هوایی نیروهای آمریکایی قرار گرفت و کشته شد. همین امر باعث شده که بغدادی محتاطتر عمل کند و حتی هنگام سخنرانی برای اطرافیانش نقاب بزند. البته از سخنرانیهای او هیچ نوار و سندی در دست نیست و برخلاف رهبر القاعده ایمن الظواهری، هیچگاه هم مواضع خود را در نوارهای ویدئویی منتشر نکرده است.
استراتژی زیرک، قاتلی بیرحم
بغدادی قدرت و اقتدار خود را در عرصه ترور به دست آورده است. روزنامه واشنگتن پست او را "استراتژی زیرک، قاتلی بیرحم و تامینکننده منابع مالی گروه" معرفی میکند که "در عین حال دست و دل باز هم هست".
هم منابع مالی قدرتمند در کشورهای عرب خلیج فارس از داعش پشتیبانی میکنند، هم وضع عوارض گمرکی در مرز عراق و سوریه این گروه را به مال و منالی رسانده است و هم فروش سیاه نفت شرق سوریه و نیز باجگیر?های در شهرهای مختلف عراق برای آن منبع درآمدی فراهم کرده است.
واشنگتن پست در تحلیل خود نوشته است که بغدادی ظرف یک سال با کشت و کشتارهای بیرحمانه خود نفوذ و تاثیری بینالمللی در میان دستهجات افراطی به هم زده که از کسی مثل الظواهری، رهبر القاعده هم فراتر میرود.
بنا بر برخی منابع، بغدادی سال 1350 در سامرا متولد شده و نام اصلیاش ابراهیم عواد ابراهیم علی بدری سامرایی ذکر میشود. او از خانوادهای باسواد و در عین حال مذهبی برخاسته و به نوشته واشنگتن پست، او فارغالتحصیل دوره دکترای علوم اسلامی دانشگاه اسلامی بغداد است.
تا سال 1382، یعنی تا زمان حمله آمریکا به عراق، بغدادی به کار وعظ و موعظه مشغول بود. بعد از حمله اما در شرق بغداد گروهی "جهادی" مسلح تشکیل داد و از همان هنگام هم در خفا ماند.
به نوشته واشنگتن پست، بغدادی سال 1384 توسط نیروهای آمریکایی در عراق دستگیر شد و 4 سال را در اردوگاه بوکا در جنوب عراق در بازداشت بود. بنا بر برخی منابع عربی او در همین محل به تمرینات مشترک با نیروهای القاعده پرداخت.
سال 1390 که او رهبری القاعده عراق (دولت اسلامی عراق) را به عهده گرفت، نفوذ و وجهه افراطیهای سنی که با دولت و نیروهای آمریکایی میجنگیدند، در پایینترین سطح خود بود.
اما جنگ داخلی عراق نقطه عطفی در اوجگیری نفوذ و قدرت عمل بغدادی و گروه تحت رهبری او شد. در نتیجه این جنگ خلاء قدرتی در شرق سوریه به وجود آمد که بغدادی توانست به راحتی آن را پر کند و این منطقه را تا حدود زیادی به زیر سلطه گروهش که حالا به "دولت اسلامی عراق و شام" تغییر نام داده بود، بکشد.
به زودی نزدیک به 12 هزار شبهنظامی افراطی دیگر نیز از اقصی نقاط به داعش پیوستند. این گروه با رشته بمبگذاریهای پرخون و خشونتی عملا توانست اراضی دیگری را به تصرف خود درآورد.
تهدیدی برای کل منطقه
ایمن الظواهری پیوسته از بغدادی خواسته بود که حیطه عملیات خود را به عراق محدود کند و سوریه را به جبهه النصرة بسپارد. اما درمرداد 1382 بغدادی از تبعیت از القاعده سرباز زد و از آن اعلام استقلال کرد. به نوشته لوموند داعش در حال حاضر 10 هزار نیرو در عراق دارد و بین هفت تا هشت هزار نیرو در سوریه.
بغدادی نفر دوم در فهرست تروریستهای بینالمللی تحت تعقیب آمریکاست. وزارت خارجه آمریکا برای هر نشانهای که به دستگیری یا نابودی بغدادی منجر شود، 10 میلیون دلار جایزه تعیین کرده است. اما فقط آمریکا نیست که از پیشرویهای اخیر بغدادی و گروهش سخت نگران است. برای ترکیه و ایران هم این روند بسیار نگرانکننده شده است.
بعید نیست که برخی کشورهای سنی منطقه که دولت عراق را به دلیل اتحادش با ایران و سوریه ضعیف و ضربتخورده میخواهند، از اقدامات و پیشرویهای داعش ناخشنود نباشند، اما این نگرانی هم هست که بغدادی همچون اسامه بن لادن فردا سمت حملاتش را متوجه محافل حاکم این کشورها کند."
"داعش"، طرح سعودیها برای مقابله با نفوذ ایران در خاورمیانه
هفتهنامه آمریکایی فارین پالیسی در تحلیلی نوشت که روند نبردهای گروهک داعش در عراق نتیجه دسیسه چندساله دربار آلسعود برای نبرد با جمهوری اسلامی است.
هفتهنامه "فارین پالسی" طی تحلیلی درباره نبرد نیروهای داعش علیه عراق و دولت مرکزی این کشور و نقش پشت پرده عربستان در این ماجرا نوشت:نبرد کنونی داعش در عراق در واقع نبرد سعودی علیه ایران به جهت تسلط بر خاورمیانه است.
بنابر این گزارش، ضربهزدن به "نوری المالکی"، نخستوزیر عراق از رویاهای چندساله حکومت عربستان بوده است.
ریاض، نوری المالکی را در کنار ایران میبیند و از اعزام سفیر به بغداد نیز خودداری کرده است. دولت ریاض، همتایان عرب حاشیه خلیج فارس را نیز ترغیب بهپیگیری چنین رویکردی میکند.
فارین پالسی در ادامه مینویسد: درحالی که ملک عبدالله هم اکنون در تعطیلات و در مراکش بهسرمیبرد، تاکنون نسبت به این رویداد سکوت اختیار کرده است.
ملکعبدالله شک ندارد که ضربه زدن راهبردی به ایران با رهبری وی جهت سرنگونی"بشار اسد" موفقیتی دربر نداشته است بنابراین رویدادهای کنونی عراق فرصت جدیدی را به وی اعطا کرده است.
به نوشته این هفته نامه، سفر مقامهای ارشد کویتی به ایران و در مقابل تصمیم امارات متحده عربی در زمینه اجباری شدن خدمت نظام وظیفه در این کشور و رونمایی موشکهای چینی در رزمآیش اخیر عربستان از جمله وقایع کاملا گمراهکننده منطقه در چند وقت اخیر بوده است.
فارینپالسی در ادامه مینویسد: در سال 1390 و همزمان با تلاشهای ضد حکومت اسد از سوی ریاض، نگرانی سعودیها نسبت به برنامههای هستهای ایران نیز افزایش یافت و دستگاه اطلاعاتی سعودی کمک به گروههای تندرو در منطقه را آغاز کرند و البته رهبری این ارکستر را "شاهزاده بندر بن سلطان" بر عهده داشت. هرچند که بندرسلطان استعفا داده است ولی حمایت عربستان سعودی از نیروهای تندرو چون داعش تداوم خواهد داشت.
این گزارش افزود: البته هنوز اسناد قطعی از این تاکتیک سعودیها در دسترس نیست، اما شواهدی از دست داشتن سعودیها در ماجرای داعش وجود دارد و باید افزود که بندر بن سلطان رهبری این ماجرا را پیشتر در اختیار گرفته بود.
این هفته نامه مینویسد: عدم دخالت واشنگتن در عراق را تا این لحظه باید از زاویه دیگر نگریست و همانا حضور 20000 هزار تبعه آمریکایی در عراق است.
فارین پالسی با اشاره به نقش مرموز قطر در این ماجرا مینویسد: البته هنوز نقش قطر در این ماجرا به عنوان کشوری فرصتطلب نامعلوم است. این کشور از یک سو در رقابت با رقیب سنتی خود عربستان و از سوی دیگر خواهان رنجیده خاطر نشدن ایران نیز میباشد.
فارین پالیسی در خاتمه مینویسد: در برهه کنونی احتمال برخورد نیروهای ایران و عربستان نمیرود اما آنچه که آشکار است این مهم است که درگیری سعودی با ایران بهنظر با درگیریهای اخیر عراق گره خورده است و واشنگتن نیز باید در پییافتن واژه مناسبی برای عصری تازه در خاورمیانه و سیاستهایش در اینباره باشد.
داعش درصدد تاسیس گروهک "دامس"
روزنامه الشروق الجزایر به نقل از گزارشهای اطلاعاتی نوشت گروهک تروریستی دولت اسلامی در عراق و شام درصدد تاسیس شاخهای جدید در مغرب عربی موسوم به دامس و هجوم به الجزایر است.
به گزارش پایگاه خبری "عیون الخبر" پایگاههای شبکههای اجتماعی نام جدیدی از گروهی تروریستی موسوم به دامس را میآورند اما هنوز جزئیات وجه تسمیه این گروه تروریستی منتشر نشده و معلوم نیست که نام اختصاری "دولت اسلامی در مغرب اسلامی" یا دولت اسلامی در مصر و سودان است.
مغرب عربی یا مغرب اسلامی به مجموعه پنج کشور واقع در شمال و شمال غربی آفریقا اطلاق میشود و این لفظ را عمدتا به منظور اشاره به مجموعه کشورهای آفریقایی مغرب، الجزایر، تونس، لیبی، موریتانی و منطقه مورد مناقشه صحرای باختری استفاده میکنند.
روزنامه الشروق الجزایر نوشت: سرلشکر "احمد بوسطیله"، فرمانده نیروهای گارد ملی این کشور دستور داده که همه یگانهای گارد مرزی و یگانهای تحقیق و مداخله و تشکیلات نیروی هوایی برای کنترل اوضاع کشور و تامین نوار مرزی الجزایر بسیج شوند تا به مقابله با خطری روند که از خاورمیانه به آفریقا سرایت کرده است بخصوص که ارتش تونس هم در کنترل مرزهایش با الجزایر و لیبی با دشواریهایی روبرو است.
به نوشته این روزنامه اقدام الجزایر در بسیج نیروهایش همچنین برای این صورت گرفته که با نفود گروههای کاملا مسلح وابسته به القاعده و دیگر گروههای سلفی جهادی از شمال مالی به جنوب غرب لیبی مقابله کند زیرا این گروهها میخواهند به سلفیهای تونسی تندرویی ملحق شوند که از سوریه و عراق و شمال مالی بازگشتهاند.
این روزنامه آماده باش نیروهای امنیتی الجزایر را همچنین با گزارشهایی اطلاعاتی به نقل از منابعی موثق مرتبط دانستند که خبر میدهد داعش نقشه هجوم به الجزایر را کشیده و میخواهد آنجا را مرکزی برای گروهک جدید خود قرار بدهد که نام آن را دولت اسلامی در مغرب اسلامی قرار خواهد داد و رهبران جهادی در لیبی که با نیروهای داعش در ارتباط هستند مدتی است که برای ورود داعش به الجزایر از طریق خاک تونس تلاش میکنند.
به نوشته عیون الخبر، ناظران معتقدند که ایده تاسیس شاخهای از داعش در مغرب غربی قابل تصور است چرا که جنگجویان وابسته به داعش از کشورهای تونس، مغرب، الجزایر و لیبی وجود دارند و بسیاری از جوانان در این کشورهای آفریقایی در پایگاههای اجتماعی متاثر از افکار افراط گرایی این سازمان تروریستی شدهاند.
از سوی دیگر سرویسهای امنیتی کشورهای مغرب غربی رفت و آمد شماری از افراد مسلحی را که برای جنگ و به انگیزه دفاع به سوریه و عراق رفته بودند و خودرا در قبضه گروه داعش یافتند زیر نظر گرفته است.
در پایگاههای اینترنتی هم فیلمهای ویدیویی از جنگجویان تونسی، الجزایری، مغربی و لیبیایی منتشر شده که به لهجههای محلی خود را از اعضای داعش میدانند که برای جنگ به سوریه رفته بودند و دستگیر شدند.
هنوز از سوی داعش بیانیه رسمی در پایگاههای جهادی وابسته به این گروه تروریستی صادر نشده که درباره تاسیس شاخه آن در مغرب عربی باشد و در توئیتر و فیس بوم هم اشارهای به روی کار آمدن دامس نشده است.
اما این امر کاربران را از بکار بردن نام دامس در صفحات خود و هشدار درباره خطر روز افزون داعش برای شرق و غرب بازنداشته است.
سی.ان.ان: وقایع عراق ریشه در سیاستهای گذشته واشنگتن دارد
شبکه خبری سی.ان.ان به دنبال وقایع اخیر و شدت یافتن ناآرامیها در عراق آن را ریشه در سیاستهای گذشته واشنگتن دانست که مداخلههای نظامی صورت گرفته از سال1370جنگ خلیج فارس تا حمله به عراق درسال 1382 آغاز چندین دهه بیثباتی حاصل آن بوده است.
سی.ان.ان در گزارشی به قلم "گرگ بوتلو" Greg Botelho نوشت: در پی تجاوز نظامی آمریکا، بیشک عراق و آمریکا به مدت چند دهه است که به یکدیگر دوخته شدهاند و اکنون با توجه به اقدام گروه تروریستی داعش؛ واشنگتن چه میباید انجام دهد؟
این شبکه خبری نوشت: از زمان آغاز جنگ خلیج فارس در سال 1370 تا تجاوز نظامی آمریکا به عراق در سال 1382 که به سرنگونی رژیم صدام حسین انجامید، پیامدهای ناشی از آن منجر به چندین سال خشونت و بیثباتی شد که مدیون سیاستهای واشنگتن است که تمایل به حذف صدام و روی کار آوردن دولتی شکننده داشته است.
اکنون جای تعجب ندارد که تصرف مناطقی از عراق بدست گروههای شبه نظامی و تهدید به تصرف بغداد، عراقیها رو به سوی آمریکاییها آوردهاند.
نویسنده مقاله درمورد اینکه اکنون واشنگتن در مواجه با چالش ایجاد شده درعراق چه باید انجام دهد؛ چهار گزینه را در برابر باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا متصور شد که برخی از گزینهها کارایی خود را از دست دادهاند.
سی.ان.ان نخستین گزینه پیش روی باراک اوباما برای مواجه با چالش گروه تروریستی داعش درعراق را بازگشت دوباره نیروهای آمریکایی به این کشورعنوان کرد.
این شبکه خبری نوشت: امری که پیش از این اتفاق افتاده بود، چرا که در جنگ خلیج فارس؛آمریکا این کار را نکرد اما درست 12 سال بعد به عراق یورش برد. امری که مسئولیتی برای واشنگتن به همراه داشت که باید از شش هزار مایل آن سوتر؛ یک کشور ویران شده را از نو بازسازی کند که تنها عامل مهم آن همانا ادامه ناآرامی درعراق بود.
بنابر اعلام وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون)؛ در 1386؛ آمریکا 166هزار نیروی نظامی درعراق مستقر کرده بود که بالاترین میزان حضور نظامی دراین کشور در این زمان به شمار میرفت.
هنگامی که نظامیان آمریکایی اواخر 1390 از عراق خارج شدند این اقدام اوباما از سوی سناتورهای آمریکایی و در رأس آنها جان مک کین به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و آن را شاهد مدعی اتفاقات کنونی در عراق عنوان کردند.
درهمین حال "هوشیا زیباری" وزیر خارجه عراق به سی.ان.ان گفت که از آمریکا خواسته نشده است تا نیروهای نظامی به عراق اعزام کند.
ازسوی دیگر "جی کارنی" سخنگوی کاخ سفید نیز در ارتباط با حملات گروه تروریستی داعش درعراق گفت: در فکر اعزام نیروی زمینی به عراق نیستیم.
سی.ان.ان دومین گزینه پیش روی آمریکا را حملات هوایی آمریکا عنوان کرد و نوشت: درحالی که امکان حضور نظامی آمریکا بر روی زمین ممکن نیست اما بر فراز آن میتواند محتمل باشد.
این مقاله با اشاره به اینکه حملات هوایی آمریکا در گذشته و درجنگ کوزوو و لیبی عملکرد خود را نشان داده و مقامات آمریکایی از برخی نشانهها از استقبال بغداد از حمله هوایی آمریکا به مواضع داعش حکایت دارد، اما مقامات کاخ سفید هنوز به این گزینه پاسخ ندادهاند.
سی.ان.ان گزارش داد: جی کارنی از دادن پاسخ به این پرسش که آیا اوباما پیش از اعزام جنگندههای آمریکایی به عراق با کنگره مشورت خواهد کرد، طفره رفت.
کارنی به خبرنگاران گفت: پاسخ به این پرسش زودهنگام است چرا که رئیس جمهوری آمریکا تصمیمی درمورد بهترین برخورد با این موضوع اتخاذ نکرده است.
سی.ان.ان نوشت: علاوه بر عدم قطعیت کاخ سفید در اتخاذ چنین تصمیمی، در بکار گرفتن نیروی هوایی در مقابله با اقدامات گروه تروریستی داعش درعراق محدودیتهایی وجود داشته و هدف قرار دادن مواضع آنها از آسمان دشوار است چرا که در صورت چنین حملاتی، خطر تلفات غیرنظامیان و سرنگون شدن جنگندههای آمریکایی نیز میرود.
دیگر آنکه از میان برداشتن شبه نظامیان بخصوص چنانچه خود را در میان مردم و غیر نظامیان مخفی کنند، با استفاده از حملات هوایی دشوار خواهد بود.
سی.ان.ان سومین گزینه را تهیه هر چه بیشتر تجهیزات نظامی در عراق بر شمرد.
این شبکه خبری نوشت: این درحالی است که عراق میلیاردها دلار تجهیزات نظامی از جمله سلاح، خودرو، تانک، بالگرد و... در اختیار دارد.
به گفته مقامات پنتاگون؛ نزدیک به 15میلیارد دلار از تجهیزات، آموزشهای نظامی و دیگر خدمات به عراق ارسال شده است.
سی.ان.ان نوشت: تنها میلیاردها دلار تجهیزات جنگی که تمامی آنها برای مقابله با داعش موثر است، کارایی ندارد چرا که به گفته شاهدان عینی نیروهای امنیتی عراق در مواجه با گروه تروریستی داعش گریخته، سلاحهای خود را بر زمین گذاشته و حتی برای انکه بتوانند به طور امن بگریزند یونیفورمهای نظامی خود را از تن به در کردهاند.
"جیمز جفری" (James Jeffrey) سفیر سابق آمریکا درعراق بین سالهای 1389 تا 1391 که اکنون پژوهشگر موسسه واشنگتن در امور سیاست خاور نزدیک است، در این باره گفت: "ارتش عراق به طور بیمارگونهای آموزش دیده، بد هدایت شده و به خصوص آنکه کیفیت لازم را ندارد".
به گفته جفری، ارتش عراق به وضوح قادر به گشودن آتش و برپایی مانور نیست.
سی.ان.ان چهارمین گزینه را تغییر موثر سیاسی در عراق دانست.
این شبکه خبری به برتری شیعیان پس از سرنگونی صدام حسین و بر روی کارآمدن دولت نوری المالکی اشاره کرد که بیشترین امتیازات را به این بخش از جامعه داده است.