بررسی اندیشه استاد سیدعلی خامنه ای پس از چهل سال!
«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» سلسله جلسات سخنرانی استاد بزرگوار سیدعلی حسینی خامنهای است که چهل سال قبل در ماه مبارک رمضان در اواخر تابستان و اوایل پاییز سال 1353 در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام شهر مشهد ایراد شده است. هم محتوا و هم شیوه سخنرانی ایشان دارای ابداعات و ابتکارات جالبی از سوی استاد است. آنچه که ایشان درباره این جلسات بیان می کند این است که : «من چند سال قبل به مشهد رفته بودم؛ یکى از رفقاى قدیمى ما ـ که پاى بحثهاى خصوصى و عمومى ما خیلى بوده است و الآن هم او را زیاد مىبینم ـ نوارى به من داد و گفت خواهش مىکنم شما این نوار را همینطور که در ماشین نشستهاید، گوش کنید. گفتم خیلى خوب. نوار را گذاشتم، دیدم او در سخنرانیهاى دورههاى طولانى من گشته است و از هر کدام تکّهاى را انتخاب کرده که در آن، تصویر آینده و وعدۀ به آینده و حکومت علوى وجود دارد و از من مىخواهد بپرسد الآن هم همان تصویر را در ذهن دارید؟ البته اِشکال او وارد نبود. من، بعد خودش را دیدم و به او گفتم این اشکال وارد نیست. الآن هم اگر بخواهم در آن مقام حرف بزنم، همان حرفها را مىزنم و حرفم عوض نشده است.
بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانىِ مستمرِّ سى جلسهاى داشتم ..آن زمان به ضبط سخنرانیها خیلى اهمیت داده نمىشد؛ اما استثنائاً همۀ این سى سخنرانى ضبط شده است. این سخنرانیها منبع خوبى براى مچگیرى ماست! در آن سخنرانیها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسى بحث شده است که الآن هم آنها را تأیید مىکنم. اینها پایههاى فکرى براى ایجاد یک نظام اسلامى بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامى شش، هفت سال دیگر محقّق شود. مىگفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایههاى فکرىاش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.»( بیانات معظمله در تاریخ 4/4/1381) در واقع ایشان در این جلسات با ظرافت خاصی در صدد پایه ریزی جامعه اسلامی و قرآنی بوده است.
این جلسات اکنون با همت و ابتکار انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری ایمان جهادی (صهبا) در قالبی زیبا که یادآور قدمت و اهمیت این کتاب منتشر شده است.
ناشر در توضیح این کتاب آورده است: «روزهای آخر تابستان 1353، امام جماعت مسجد کوچک و نیمهکارة امام حسن مجتبی، در انتهای بازار سرشور مشهد، با شروع ماه رمضان، برنامة جدیدی برای مسجد میریزد. سیّدعلی خامنهایِ سیوپنج ساله، با آن قد رشید و چشمان نافذش، بنا میکند که هر روز ِماه مبارک، بعد از نماز ظهر و عصر، قرآن به دست، پشت تریبون بایستد، و یک ساعت، با حرارت سخنرانی کند، با موضوع «طرح کلی اندیشة اسلامی در قرآن»
مردم، از پیر و جوان و زن و مرد، از راههای دور و نزدیک، در هوای گرم ظهرها، با زبانهای خشک روزهدار، در حرکتند به سمت مسجد کوچک و نیمهکارۀ امام حسن. همه مشتاقانه خود را به این مسجد کوچک و نیمهکاره میرسانند تا از سفرۀ پربرکت معارفی که سید جوان در بهترین ماه خدا برایشان پهن کرده است، بهرهها ببرند و تشنگیهایشان را فرو بنشانند.
هر روز به تعداد مستمعان این روحانی جوان اضافه و مجلسش شلوغتر میشود. حتی دیگر در گاراژ بسیار بزرگ پشت مسجد هم جایی برای نشستن پیدا نمیشود. چشم که میگردانی، میبینی از همه قشری هم پای منبرش، پای کلاس درسش نشستهاند: طلبه، دانشجو، دانشآموز، کاسب، اهل محل، دختر، پسر؛ و اکثراً هم جوان.
در جلسۀ سیدعلی آقای خامنهای، همهچیز نو و جدید است. قبل از شروع جلسه، به هر نفر برگهای کپیشده میدهند که در آن خلاصهای از مباحث جلسه نوشته شده. سخنران، برخلاف معمول، روی منبر نمینشیند؛ پشت تریبون میایستد و هر روز، با زبان روزه، بیش از یک ساعت، با حرارت و صدای بلند صحبت میکند. بعد از سخنرانی، یک قاری قرآن، در جایگاهی که روی منبر برایش آماده کردهاند، مینشیند و آیاتِ مطرح شده در آن جلسه را با صوت و لحن زیبا قرائت میکند. جلسۀ سخنرانی مسجد، بیشتر به یک کلاسِ آموزشی شباهت دارد تا یک جلسۀ سخنرانیِ معمولی». در روز نهم ماه مبارک وقتی ایشان میخواست بحث توحید را آغاز کند به دلیل برخی مباحث پیچیده در این مبحث، به مخاطبین خود گفت: «من همیشه پیش خودم این جور فکر میکردم و میکنم که چه لزومی است که محافل عمومی ما حالت درسی نداشته باشد و سخنرانی چیزی غیر از درس باشد؟ چه مانعی دارد که در یک محفل عمومی با جمعیت زیاد افکاری که در مجلس آماده هستند ببرای شنیدن آماده باشند برای شنیدن چیزهای مشکل و محتاج به تامل و تفکر. عینا مثل کلاس درس. چه لزومی دارد که حتما در روز ماه رمضان چون ماه رمضان است و دهان روزه است گوینده خودش را ملزم و ناچار ببیند که مطالب سرگرم کننده تر و شیرین تر و توام با مسایل تفریحی بیشتر بیان کند؟ چرا؟ تا کی ما باید در محافل و مجالس عمومی امید بهتر و بالاتر و عمیق تر اندیشیدن را نداشته باشیم؟ چرا باید نداشته باشیم؟»
در ادامه توضیحات کتاب آمده است: «سالها، سالهای خفقان و استبداد و دیکتاتوری رژیم پهلوی، سالهای سیاه شکنجه و کشتنِ زیر شکنجه است. در این سالهای تاریک ـ که امام خمینی را تبعید کردهاند ـ در هیچ محفل دینیای، نمیشود کوچکترین حرف یا حتی اشارهای به موضوعات حساسِ رژیم طاغوت کرد. ساواک در اوج اقتدار است و همهجا جاسوس دارد. خواندن آیاتِ مربوط به جهاد و مبارزه جرم است و اگر سخنرانی، در آیهای نام بنیاسرائیل را بیاورد و اشارهای به اسرائیل بکند، مجلسش تعطیل و خودش زندانی میشود. بااینهمه، روحانی جوانِ مسجد امام حسن، به سن جوانی، پیر مبارزه است. این شاگرد مکتب امام رضا میداند چطور سخنرانی کند و جلسه را اداره بکند که گرفتار گرگهای هار ساواک نشود. او در نهایت کیاست و درایت، معبری باز میکند برای رساندن نورِ کلام خدا، به امت دور مانده از قرآن. آقای خامنهای با دقت و زیرکی تمام، مجموعۀ اعتقادات و عقاید اسلامی را از زبان قرآن، طوری بیان میکند که مردم علاوه بر ساختن دوبارۀ اعتقادات خود بر اساس معارف قرآن، به فکر ایجاد کردن جامعۀ اسلامی نیز میافتند!»
ایشان در همین رابطه بیان میکند: «در رژیم گذشته، آن وقتى که کار خیلى بر ما سخت مىشد و من در مسجد کرامت یا مسجد امام حسن مشهد سخنرانى مىکردم، مطلبى را که فکر مىکردم دانستن آن براى نظام و رژیم به شدت مضر است، بدون اینکه اندک اشارهاى به دستگاه بکنم، مطرح مىکردم. هیچ گوشه و کنایهاى هم مطلقاً به دستگاه نمىزدم. مثلاً فرض کنید آن زمان مىگفتیم «حکومت علوى»! اگر مىگفتیم حکومت اسلامى، حساس مىشدند! مىگفتیم «نظام علوى» یا «حکومت علوى». در بحثهاى آن وقت من، از اینگونه تعابیر پر بود. کانه دیلم را مىدادیم زیر ریشۀ دستگاه تا آن را با یک فشار بیرون بکشیم. دستگاه هم ملتفت نبود؛ چون به تنۀ او، هیچگونه برنمىخورد» (بیانات معظمله در تاریخ 8/4/1371)
بعد از ماه مبارک به دلیل استقبال مردم از این جلسات برگه هایی که در اختیار مردم قرار می گرفت به صورت جزوه ای چاپ شد و سیدعلی در مقدمه آن نوشت: ««چون عموماً بحثها ذهنی و دور از حیطۀ تأثیر عملی و عینی و مخصوصاً اجتماعی، انجام گرفته، بیش از معرفتی ذهنی به بار نیاورده و نسبت به زندگی جمعی انسانها، علیالخصوص نسبت به تعیین شکل و قوارۀ جامعه، تعهد و تکلیف و حتی نظریۀ روشن و مشخصی را ارائه نداده است.
با توجه به این واقعیت، میتوان بهطور خلاصه سه خصوصیت مهم را در بحثها و گزارشهای فکری اسلامی، ضرورتی دانست که تخلف از آن، شایستۀ متفکران آگاه و مسئول این روزگار نیست:
نخست آنکه معارف و دستگاه فکری اسلامی از تجرد و ذهنیت محض خارج گشته و ـ همچون همۀ مکاتب اجتماعی ـ ناظر به تکالیف عملی و بهویژه زندگی اجتماعی باشد و هر یک از مباحث نظری، از این دیدگاه که چه طرحی برای زندگی انسان و چه هدفی برای بودن او و چه راهی برای رسیدن به این هدف ارائه میدهد، مورد بررسی و تأمل و تحقیق قرار گیرد.
دیگر آنکه مسائل فکری اسلام، به صورت پیوسته و به عنوان اجزای یک واحد، مورد مطالعه قرار گیرد و هر یک به لحاظ آنکه جزئی از مجموعۀ دین و عنصری از این مرکب و استوانهای در این بنای استوار است و با دیگر اجزا و عناصر، همآهنگ و مرتبط است ـ و نه جدا و بیارتباط با دیگر اجزا ـ بررسی شود تا مجموعاً از شناخت این اصول، طرح کلی و همه جانبهای از دین، به صورت یک ایدئولوژی کامل و بیابهام و دارای ابعادی متناسب با زندگی چند بعدی انسان، استنتاج شود.
دیگر آنکه در استنباط و فهم اصول اسلامی، مدارک و متون اساسی دین، اصل و منبع باشد، نه سلیقهها و نظرهای شخصی یا اندوختههای ذهن و فکر این و آن... تا حاصل کاوش و تحقیق، به راستی «اسلامی» باشد و نه هر چیز جز آن.»
او در این جلسات سعی داشت همان گونه که قرآن بیان کرده است و شیعه اعتقاد دارد، ایمان را از یک حالت درونی منفعلانه به وادی عمل فعلانه بکشاند، او می گفت: «خدا آن وقتی به مردمی رحم میکند که او را اطاعت کنند تکالیف خود را انجام دهند. 700 میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد، آن وقت راهها را باز کنند تا دزدان ناموس و غارتگران دین بیایند همه چیزشان را ببرند، به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا!
اگر یک عده جمعیت..تحت فرمان خدا قرار گرفتند، آن وقت است که رحمت پروردگار و لطف بی نهایت او شامل حال آنان خواهد شد آن وقت است که امت به آقایی می رسد... به رشد انسانی میرسد...اسارتها و زنجیرها از دست و پای او باز می شود»
او بیان می کرد ایمان باید در عمل نمود داشته و عملزا باشد و یکی از نقشههای شوم دشمن را تهی کردن ایمان مسلمین از عمل میدانست لذا می گفت: «سالیان دراز کار شده و بسی قرنها کار شده روی مغز مسلمانان، تا آنها را قانع کنند به اینکه عمل برای مسلمان بودن لازم نیست! تا به آنها بفهمانند که برای مومن بودن یک دل پاک لازم است، نه یک عمل پاک. کمک کرده به این دستهای خائن و مزدور، راحت طلبی های ما، سهل گرایی های ما، پر مدعایی های ما که مایلیم بهشت خدا با یک کار کوچک به ما داده شود... و قرآن همچنان ندایش بلند و زنده و شاداب است که «و ما اولئک بالمومنین» .... آن کسانی مومنند ... که در راه خدا طبق ایمان متعهدانه حرکت کنند، تلاش کنند، کار کنند.» همچنین به عنوان نمونه ایشان در روز دوم سخنانش در توضیح آیه اقیموا الصلوه ضمن بیان احتمالات مختلف از زبان مفسران بیان میدارد: «یک احتمال این است که یعنی جامعه را جامعه نمازخوان میکند.. بعضیها دلشان خوش است که خودشان نماز میخوانند به جای 17 رکعت در شبانه روز 51 رکعت میخوانند ... اگر بگویند بابا مردم گروه گروه از دین دارند رو بر می گردانند، غمشان نیست! .. آن عملی که نشانه ایمان است، این عمل نیست. هر کسی نماز خوب بخواند اما خودش بخواند، به دیگران کاری نداشته باشد، این درست نیست. یعنی کامل نیست. جامعه نماز خوان یعنی جامعه ای که دائما به یاد خدا و در راه خداست... جامعه نماز خوان یعنی آن جامعهای که هر روز از سردمداران فساد یعنی مغضوب علیهم و دنباله روان فساد یعنی از ضالین تبری می جوید نماز اینهاست.«
او همچنین بر ایمان مبتنی بر آگاهی و استدلال و برهان تاکید داشت و درباره لزوم این امر بیان می کرد: «در صد سال قبل این همه راهزن فکر و ایمان و عقیده وجود نداشت، آن روز هنوز دستهای دشمن، آن انگشتهای خائن، در داخل پیکره جامعه ما آن چنان راه نیافته بودند. هنوز نقشه ها به این نتیجه نرسیده بود که باید ایمان مذهبی اصیل مردم را از آنها گرفتتا بتوان هر بلایی سرشان آورد، اینها بعد شد...
خوشا به حال آن کسانی که ایمان خود را از روی آگاهی، از روی درک، از روی شعور از روی فهم انتخاب می کنند...
این یک حقیقت و یک نکته مسلم است در اسلام، .. ایمان ارزشمند ایمان آگاهانه است... ایمانی است که از روی بصیرت، با چشم باز، ... بوجود آمده باشد... آن ایمانی که فلان مرد مسلمان داردبرای نکه داشتنش باید بگوییم روزنامه نخواند، فلان کتاب را نخواند، در کوچه و بازار راه نرود، با فلان کس حرف نزند، سرما گرما نخورد، آفتاب و مهتاب نبیند تا بماند این ایمان متاسفانه نخواهد ماند. ایمانی لازم است که آن چنان آگاهانه انتخاب شده باشد که در سخت ترین شرایط هم آن ایمان از او گرفته نشود.»
این کتاب در چهار فصل تدوین شده است که عبارتند از: ایمان، توحید، نبوت و ولایت.
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) (مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی) قصد دارد به مناسبت چهلمین سال ایراد این بیانات به بررسی آن بپردازد.
این برنامه از 24 تا 29 ماه مبارک رمضان در محل حسینیه و بیت آیت الله سیدجوادخامنه ای(ره) پدر رهبر معظم انقلاب واقع در مشهد، خیابان شهید اندرزگو 14 ، ساعت 22 هرشب برگزار خواهد شد.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا غلامی، رئیس پژوهشکده علوم انسانی- اسلامی صدرا از روز سه شنبه 31 تیرماه لغایت 4 مرداد ماه و استاد حسن رحیم پور ازغدی در تاریخ یکشنبه پنجم مرداد ماه به سخنرانی خواهند پرداخت.