واژهي آزادي در زبان فارسي در معاني متعددي از جمله: اختيار، قدرت بر عمل و ترك عمل، قدرت انتخاب، رهايي، شادي و خرّمي بهكار رفته است. آزادي بنابر ديدگاهها و جهانبينيهاي مختلف، معاني متفاوتي را بههمراه دارد. براساس تعريف سكولاريستي از آزادي، اين مقوله حق انسان است و انسان در خوراك، پوشاك، عقيده، رفتار و تمامي جنبههاي زندگي آزاد است. در مقابل، براساس تعريف الهي، آزادي حقّي است كه خداوند، براي انسان جعل و مقرّر داشته و حدّ آن، مرزهايي است، كه در قوانين الهي مشخص شده است. اينگونه از آزادي، ميدان وسيعي است؛ كه انديشه و تمامي استعدادهاي آدمي را به رشد و فلاح ميرساند. مقام معظم رهبري هم در زمينه رسيدن به آزادي اسلامي راهبردها و نظراتي دارند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
آزادي از منظر رهبر انقلاب
«حدود آزادي» و «نوع آزادي» از مفاهيمي است که در بحث مربوط به آزادي بايد بدان پرداخته شود. حد آزادي به اين اشاره دارد که انسان تا چه حد آزادي دارد. به عبارتي آيا آزادي حدي دارد و يا مطلق است؟. نوع آزادي مربوط به حيطه و قلمرو موضوعي ازادي مي شود که براي مثال مي توان آزادي سياسي، بيان و اجتماعي اشاره داشت.
رهبر معظم انقلاب مفهوم آزادي را داراي ريشه در مکتب قرآن و اهل بيت مي داند. « ... مساله «آزادي » يكي از مقولاتي است كه در قرآن كريم و در كلمات ائمه (عليهم السلام) به طور موكد و مكرر روي آن تاكيد شده است. البته ... مرادمان آزادي مطلق نيست كه هيچ طرف داري در دنيا ندارد ... مرادمان، آزادي معنوي هم كه در اسلام و به خصوص در سطوح راقي معارف اسلامي هست، نيست; آن محل بحث ما نيست...منظور از «آزادي » ... «آزادي اجتماعي » است; آزادي به مثابه يك حق انساني براي انديشيدن، گفتن، انتخاب كردن و از اين قبيل، همين مقوله، در كتاب و سنت مورد تجليل قرار گرفته است. آيه شريفه 157 سوره اعراف مي فرمايد: «الذين يتبعون الرسول النبي الامي الذي يجدونه مكتوبا عندهم في التوريه والانجيل يامرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي كانت عليهم ». خداوند يكي از خصوصيات پيامبر را اين قرار ميدهد كه غل و زنجيرها را از گردن انسانها برميدارد: «اصر» را يعني تعهدات تحميلي بر انسانها را از آنها ميگيرد; مفهوم خيلي عجيب و وسيعي است.» (بيانات معظم له در مراسم فارغ التحصيلي گروهي از دانشجويان دانشگاه تربيت مدرّس 12/6/77)
به عبارتي، رهبر معظم انقلاب آزادي را يکي از مفاهيم ديني بر مي شمارد که ريشه در قرآن و تعاليم پيامبران و اولياي معصوم (ع) دارد. مفهومي که ايشان از آزادي در ذهن دارند فراتر از آزادي معنوي است بلکه آزادي اجتماعي و سياسي که با محوريت تعاليم اسلامي باشد را مد نظر دارند.
اصول و شاخص هاي آزادي از منظر رهبر معظم انقلاب
مرزهايي ليبرال دموکراسي براي آزادي از جهتي بسيار محدود است و از جهتي مرزگذاري در اين مکتب بسيار زياد است. در ليبرال دموکراسي مرزي براي خواهش هاي نفساني و تجربيات جديد ناشي از اين خواهش هاي نفساني وجود ندارد. براي مثال همجنس بازي اگر عموم به آن گرايش يابند مشکلي ندارد و آزاد است اما اگر نتيجه آزادي نقد همين ارزش هاي به ظاهر ارزش مثل همجنس بازي شود به شديدترين شکل بر خورد مي شود که نمونه آن به رويارويي با مساله حجاب در فرانسه بر مي گردد که ليبرال دموکراسي آن را نقدي عليه خود مي داند که به شديدترين شکل در فرانسه با آن برخورد مي شود. اما به بيان مقام معظم رهبري «در اسلام مرزهاي اخلاقي وجود دارد. در اسلام آزادي علاوه بر آن حدود مادي مرزهاي معنوي هم دارد ... اگر کسي عقيده ي گمراهي دارد، عيبي ندارد، وقتي مي گوييم عيبي ندارد يعني پيش خدا و پيش انسان هاي مؤمن عيب دارد ليکن حکومت هيچ وظيفه اي در قبال او ندارد.
در جامعه مسلمان، يهودي و مسيحي و بقيه ي اديان گوناگون هستند، الآن در کشور ما هم هستند در زمان صدر اسلام هم بودند هيچ مانعي ندارد، اما اگر قرار باشد آن کسي که عقيده فاسد دارد به جان ذهن و دل افرادي که قدرت دفاع ندارند بيفتد و بخواهد آن ها را هم گمراه کند اين براي آدم يک مرز است اينجا آزادي محدود ميشود» ( بيانات رهبر معظم انقلاب در جمع دانش آموختگان دانشگاه تربيت مدرس، 12/6/77 )
راه ميانه آزادي افسار گسيخته و خفقان و سرکوب، آزادي اسلامي است که در آن ملاکهاي شخصي افراد اعم از مسئولين و مردم مد نظر نيست بلکه ارزشها الهي حدود آزادي را مشخص مي کند.
«برخي ميان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزه گوئي و کفرگوئي»، طريق سومي نميشناسند و گمان ميکنند که براي پرهيز از هر يک از اين دو، بايد به دام ديگري افتاد. حال آنکه انقلاب اسلامي آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانيدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادي بيمهار و خودخواهانه غربي» را نقد و اصلاح کند و فضائي بسازد که در آن، «آزادي بيان»، مقيد به «منطق و اخلاق و حقوق معنوي و مادي ديگران» و نه به هيچ چيز ديگري، تبديل به فرهنگ اجتماعي و حکومتي گردد و حريت و تعادل و عقلانيت و انصاف، سکه رائج شود.» (پاسخ مقام معظم رهبري به نامه جمعي از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه در مورد کرسيهاي نظريهپردازي 16/11/81)
يکي از مهم ترين خطو قرمز مردم سالاري ديني رعايت آزادي با عنايت به خطوط الهي است « آزادي غير از رهاسازي همهي ضابطهها است. آزادي ... خودش داراي ضابطه است؛ بدون ضابطه، آزادي معني ندارد. اگر چنانچه کساني هستند در کشور که براي تيشه به ريشهي ايمان جوانان زدن دارند تلاش ميکنند، نميشود اين را تماشا کرد بهعنوان اينکه اين آزادي است...» (بيانات مقام معظم رهبري در حرم مطهر رضوي 1/1/93)
نظامي سياسي که در آن رقابت انديشه ها صورت نگيرد، ارزشي به نام آزادي وجود خارجي ندارد. لذا «بايد ايدهها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامي با يکديگر رقابت کنند و مصاف دهند تا جهان اسلام، اعاده هويت و عزت کند» (پاسخ مقام معظم رهبري به نامه جمعي از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علميه در مورد کرسيهاي نظريهپردازي 16/11/81)
يکي از مهم ترين نکاتي که در مورد آزادي بايد بدان توجه داشت مساله يادگيري آداب آزادي و رعايت آن است. ادب آزادي به بارزترين وجه آن در مکتب اخلاقي اهل بيت (ع) قرار گرفته است و بايد آن را ياد گرفت. همانطور که بسياري از فضيلت هاي انساني نيازمند يادگيري و آموزش است. آزادي هم داراي ادبي است و آن را بايد آموخت که وظيفه اصلي آن بر عهده نظام جمهوري اسلامي ايران است.
« استفاده از آزادي ادبي دارد. ما ادب استفاده از آزادي را هم بايد ياد بگيريم و ياد بدهيم. اين هم وظيفهي جمهوري اسلامي است. عدّهاي به نام آزادانديشي مرزهاي فضيلت و حقيقت را لگدکوب کردهاند و به نام آزادانديشي و نوآوري، همهي اصول مقدّس حقيقي را ناديده گرفته يا تحقير و يا مسخره کردهاند. يک عدّه هم ....به پايههايي چسبيدند که بايد بر روي آن پايهها نوآوري ميشد...» (بيانات معظم له در ديدار جمعي از اعضاي انجمن قلم 8/11/81)
آزادي را بايد حد وسط هرج و مرج و خفقان تلقي کرد. لذا همانطور که اگر خفقان بر جامعه حاکم شود آزادي از آن جامعه رخت بر مي بندد؛ در صورت به وجود آمدن تفرقه و اختلاف ( مذهبي، قومي و محلي و سياسي) ديگر آزادي ارزش مسلط آن جامعه نخواهد بود. لذا رهبر معظم انقلاب به پرهيز از مساله تفرقه و اختلاف توجه مي دهند.
«از اختلافات بايد توبه و استغفار کنيم. اختلاف به ما ضربه ميزند. اختلاف گاهي با برانگيختن احساسات قومي و مذهبي و محلي و سياسي است؛ گاهي با به کشمکش رساندن اختلافات فکري است. اختلاف فکري ممکن است وجود داشته باشد، ايرادي هم ندارد؛ اما نبايد به کشمکش برسد» (بيانات معظم له در ديدار کارگزاران نظام 8/8/84)
انديشه و بحثهاي علمي و ديني و هر نوع بحث ديگر را از جهت جايگاه بحث مي توان به دو دسته تقسيم کرد: دسته اول، مباحثي هستند که انديشمندان و صاحب نظران مي توانند و حتي در برخي موارد بايد به صورت عمومي و در انظار مردم بحث و مناظره کنند. دسته دوم مباحثي است که بايد عقلاي قوم و انديشمندان در محافل تخصصي خود به صورت آزادنه و با منطق و رعايت حدود با هم مباحثه و مناظره ميکنند. براي مثال اين مباحث تخصصي شامل "اصل توحيد" و مانند آن مي شود. از اين جهت ايشان جايگاه برخي از مباحثات و انديشه ها را "منبرهاي عمومي" نمي دانند.
«بنده به معناي حقيقي و وسيع کلمه معتقد به آزادي بيانم؛ منتها برخي از حرفها جايش در منبرهاي عمومي نيست؛ جايش در مباحث تخصصي است. بله، چند نفر فقيه بنشينند، چند نفر حقوقدان بنشينند، چند نفر فيلسوف بنشينند، چند نفر جامعهشناس بنشينند دربارهي اساسيترين مسائل و دربارهي اصل توحيد با هم بحث کنند؛ يکي رد کند، يکي قبول کند، يکي استدلال کند؛ بعد هم پخش بشود و جلوي چشم مردم قرار بگيرد؛» (بيانات معظم له در ديدار کارگزاران نظام 8/8/84)
رهبر معظم انقلاب، علم را يکي از شاخصه هاي آزادي در نظر مي گيرند و ملتي که در علم آزاد نباشد را ملتي آزاد نمي دانند. از اين جهت استقلال علمي از نظر ايشان به معناي آزادي تلقي مي شود. همچنين ملتي که افراد آن در نظام تصميم گيري خود وابسته به غرب يا هر جايي غير از خود باشد، آزاد محسوب نمي شود.
«با منطقي که من ميگويم، آزادانديشي را عميقتر معنا کنيم تا اينجا هم اثر خودش را ببخشد. آزادانديشي يعني آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصميم گرفتن؛ ترجمهاي، تقليدي و بر اثر تلقين دنبال بلندگوهاي تبليغاتي غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشي سياسي، شعارها و واژهها و خواستههاي متعارف سياسي و اجتماعي هم ميشود.» (بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعي از اعضاي تشکلها و جمعي از نخبگان دانشجويي 15/8/8)
« شما ببينيد در فرانسه که آن را مهد آزادي ميدانند، براي سه چهار دختر روسريدارِ مسلمان چه سر و صدايي راه انداختهاند! اين است که ميگوييم بايد فکر کنيم؛ بايد تحليل کنيم. انديشهي ترجمهاي براي يک ملت، سرنوشت بسيار سختي را بهوجود ميآورد. اين توصيهي هميشگي من به شما جوانان عزيز است. » (بيانات مقام معظم رهبري در ديدار جمعي از دانشجويان قزوين 26/9/82)
البته نکته اي که رهبر معظم انقلاب هشدار مي دهند اين است که به نام استقلال علمي نبايد هر چه ديگران کار کرده اند را رد کرد و بدون انباشت و ذخيره علمي به بيهوده گويي روي آورد و يا تابع آنارشيزم علمي شد.« من کسي را به آنارشيزم علمي و به مهملگويي علمي توصيه نميکنم. در هر زمينهاي، کساني که از دانشي برخوردار نيستند، اگر بخواهند به خيال خودشان نوآوري کنند، به مهملگويي ميافتند. ما در زمينه برخي از علوم انساني و معارف ديني اين را ميبينيم. آدمهاي ناوارد بدون اينکه از ذخيره و سواد کافي برخوردار باشند، وارد ميدان ميشوند و حرف ميزنند و به خيال خودشان نوآوري ميکنند؛ که در واقع نوآوري نيست، مهملگويي است. بنابراين در زمينه مسائل علمي، من اين را توصيه نميکنم. بايد فراگرفت؛ اما نبايد صرفاً مصرف کننده فرآوردههاي علمي ديگران بود.» (بيانات در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتي اميرکبير 9/12/79)
در مورد دموکراسي و ارزشهاي آن دو گروه موافق و مخالف وجود دارند که هريک ادله و دعوي خود را مطرح مي کنند. اما در بين طرفدران دموکراسي هم يک نوع نگاه وجود ندارد؛ گروهي دموکراسي را في نفسه ارزش تلقي مي کنند و تخطي از آن را به هر شکلي نادرست تلقي مي کنند. اما گروهي ديگر دموکراسي را به مثابه يک سازوکار تلقي مي کنند به گونه اي که بهتر مي تواند ارزشهاي انساني را تحقق خارجي ببخشد. نمونه تاريخي گروه اول را بايد طرفداران دموکراسي در آتن جستجو کرد که در دادگاه مبتني بر راي اکثريت جام شوکران به سقراط خوراندند چرا که سقراط را عليه ارزشهاي دموکراسي و مردم آتن مي ديدند. اما گروهي ديگر حتي در غرب به مانند پوپر ادله اي دال بر ارزش مطلق نبودن دموکراسي ارائه مي کنند. اما در عوض ارزش ديگر به نام ليبراليسم را مطلق در نظر مي گيرد و دموکراسي را سازوکاري براي پياده سازي آن تلقي مي کند.
رهبر معظم انقلاب هم دموکراسي به مثابه ارزش مطلق را مورد سوال قرار مي دهد. به نظر ايشان دموکراسي سازوکاري براي ارزش مطلق ديگر به نام ارزش��اي اسلامي است.«اگر امروز غرب ميگويد دمکراسي، ما بايد فکر کنيم - آزادفکري يعني اين - ببينيم آيا همينکه او ميگويد درست است و دمکراسي بهصورت مطلق ارزش است، يا نه قابل خدشه است؟ (بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار جمعي از اعضاي تشکلها و جمعي از نخبگان دانشجويي 15/8/82) «دموکرات بودن» اگر به معناي مردمي بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموکرات باشيد؛ و اگر به معناي افتادن به دام ليبرال دموکراسي درجهي دوم و تقليدي باشد، هيچ يک دموکرات نباشيد. (بيانات مقام معظم رهبري در نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربي 14/11/90)
نتيجه گيري
از منظر رهبر معظم انقلاب آزادي به عنوان يک ارزش الهي ريشه در تعاليم اسلامي دارد، لذا از تقليد کوکورانه از غرب در اين مورد برحذر مي دارند. اما آزادي در انديشه ايشان تفاوت اساسي با انديشه غربي آن دارد که در آن نه افسارگسيختگي جاي خود را به آزادي مقيد به اخلاق مي دهد. از طرفي از منظر ايشان آزادي ارزشي خارج از دين مبين اسلام نيست. به عبارتي، ما براي تعريف آزادي و مشخصات آن نيازي به انديشه هاي غربي به ويژه ليبرال دموکراسي نيستيم. در اين مقاله تلاش شد تا به تبيين نکاتي که رهبر معظم انقلاب در پي مفهوم آزادي بدان اشاره داشتند و به نوعي منظومه فکري ايشان درباره ازادي را شکل مي دهد، بپردازيم. شاخصه هاي منظومه فکري ايشان درباره آزادي عبارتند از مطلق نبودن ارزش دموکراسي، آزادي علمي و تبعيت نکردن از غرب ، مرزهاي معنوي آزادي، منطق، اخلاق و حقوق معنوي و مادي ديگران، رعايت خطوط الهي و نفي نسبيگرايي، رقابت ايدهها در چهارچوب منطق و اخلاق، رعايت آداب آزادي و آموزش آن توسط نظام جمهوري اسلامي، منع تفرقه و اختلاف، مباحث تخصصي و عام مي باشد.
منابع