علی حیدری
پایگاه بصیرت، گروه فرهنگی: یکی از موضوعاتی که چندی است در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی توجه مخاطبان را به خود جلب کرده «چالش سطل آب یخ» نام دارد. اصل ماجرا از یک دعوت معمولی برای کمک مالی به درمان بیماران «ای ال اس»- نوعی بیماری عصبی که منجر به ناتوانی عضلانی بیمار شده و در روند پیشرفت خود حتی به مرگ او هم منجر میشود- شروع شد و طولی نکشید که بسیاری از ستارههای مشهور دنیا به این کمپین پیوستند و کمک قابل توجهی هم به این بیماران شد.
ماجرا از این قرار است که هر فردی به این چالش دعوت میشود، دو راه دارد؛ یا باید سطل آب یخ را بر سر خود خالی کند یا مبلغ 100 دلار برای کمک به این بیماران اهدا کند که برخی از شرکتکنندگان هم هر دو را انتخاب میکنند، یعنی هم کمک مالی میکنند و هم سرمای سطل آب یخ را تحمل میکنند.
از چندی پیش این چالش به کشورمان نیز سرایت کرد، بهطوری که تعدادی از هنرمندان و ورزشکاران سرشناس با ریختن آب یخ بر سر خود و انتشار فیلم آن در فضای مجازی تعدادی را نیز به هماوردی میطلبند. این موضوع بازتابها و واکنشهای متفاوتی را به همراه داشت؛ عدهای به حمایت از این اقدام پرداختند و تلاش کردند با تبلیغ و انتشار تصاویر این اتفاقات در شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی آن را گسترش دهند. بخش دیگری از افکار عمومی که در جریان این موضوع قرار گرفتند به مخالفت با آن پرداختند. آنها معتقد بودند که این حرکت صرفاً یک کار تقلیدی از غرب است و سنخیت و قرابتی با آموزههای دینی و ملی ما ندارد. عدهای هم بودند که دست زدن به این حرکت در شرایط خشکسالی و کم آبی را نوعی اسراف تلقی کردند و گفتند راههای دیگری هم برای کمک به بیماران وجود دارد.
در این خصوص باید توجه داشته باشیم که اولاً؛ کمک به بیماران صعبالعلاج که درمانشان هزینههای هنگفتی در پی دارد، امری پسندیده و مورد تأکید تعالیم اسلامی و اولیای الهی است، اما بردن این اقدامات نیکوکارانه در قالبهای نمایشی که هیچ ریشهای در آیین و فرهنگ ما ندارد، جالب نیست، چرا که در روایات مختلف از ائمه معصوم (علیهمالسلام) کمک پنهانی و تنها برای جلب رضایت خداوند سفارش شده و تبدیل این موضوع به صحنه خودنمایی عدهای که به هر بهانهای در صدد مطرح کردن خود هستند، تبعاً از آثار معنوی آن کاسته و به مرور زمان کارهای خیرخواهانه را هم به امری ظاهری و تبلیغی تبدیل میکند.
ثانیاً؛ به نظر میرسد لازم است که نگاهی به زمینههای شکلگیری چنین حرکتهایی در جوامع غربی بیندازیم و درباره برخی افرادی که در ترویج این شیوه نقش داشتند مطالعه کنیم.امروز گسترش رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی، مجال اندیشیدن را از خیلیها گرفته و آنها را به هر طرفی که میخواهد میبرد. اگر بدون تأمل و اندیشه خود را به این مسیر بسپاریم معلوم نیست چه عاقبتی در انتظارمان باشد!