رحیم محمدی
زمانی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، آمریکا با تصور اینکه می تواند همانند کودتای 28 مرداد، جایگاه از دست رفته خودش را به دست آورد با کمک عده ای از وابستگان رژیم شاه، طرح کودتایی را آماده کرد که موفقیت آن را تضمین شده پیش بینی می کرد.
اگر این طرح با موفقیت کامل به اتمام می رسید دیگر نیازی به شروع جنگ در منطقه استراتژیک خلیج فارس نبود. لذا در بهار سال 1358 عده ای در پاریس دور هم جمع می شوند تا هماهنگی های لازم برای این کودتا را انجام دهند.
در این گردهمایی شبکه کودتای «نقاب» ـ نجات قیام ایران بزرگ ـ موظف می شود با تعیین چارت تشکیلاتی، مراتب میزان پیش بینی موفقیت را به «شاهپور بختیار» که مسئولیت ستاد فرماندهی شبکه در پاریس را عهده دار شده بود، اطلاع دهد.
از این روی سازمان نقاب شورایی بنام رئیس را با حضور افرادی همچون «ابوالقاسم خادم»، «رضا مرزبان» و «قادسی»، تشکیل می دهد که دارای پنج شاخه بافت، نگر، نشر، اطلاعات و عمل بود. این شاخه ها به ترتیب مسئولیت جذب و معرفی افراد و تشکیل کمیته های مخفی در سازمان ها و ادارات به ریاست مهندس سعید تیموری و پروین شیبابی، تهیه و تدوین برنامه های تبلیغاتی به مسئولیتی مهندس فروغی و مهران، توزیع تولیدات شاخه نگر به ریاست ادیب و ارفع، محافظت از تشکیلات در برابر ردیابی نهادهای انقلابی به مدیریت کاظم و سازماندهی نیروها و طراحی عملیات کودتا به فرماندهی سرهنگ دوم بازنشسته ژاندارمری محمد باقر بنی عامری را بر عهده داشتند.(1)
البته در این طرح مسئولیت اجرایی و اصلی بر عهده شاخه عمل یا نظامی که خود به زیر شاخههای دیگری تقسیم می شد و در آن افسران ارشد ارتش عضو بودند، قرار داشت و از سوی دیگر برای اینکه در صورت موفقیت بتوانند به اقدام خود توجیه مذهبی نیز بدهند در تشکیلات شاخه سیاسی خود از افرادی همچون«سید کاظم شریعتمداری» استفاده می کردند و می خواستند چنانچه به پیروزی رسیدند، این فرد را به عنوان رهبر مذهبی جریان معرفی کنند.
به موازات این اقدامات جهت تأمین سلاح مورد نیاز کودتاچیان، پس از هماهنگی با آمریکا، عراق 5 / 2 تن اسلحه را از طریق عوامل کودتا در یکی از شرکت های کشتیرانی بوشهر، در اختیار آنها قرار می دهد. در واقع این نشان می دهد که دولت بعث عراق قبل از شروع جنگ تحمیلی و از همان ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب، همواره رویای به سقوط کشاندن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را در سر می پروراند.
به هر تقدیر عوامل کودتا در برنامه ریزی که داشتند چندین هدف از جمله جماران، صداوسیما، فرودگاه مهرآباد، مقر اصلی سپاه و کمیته های انقلاب اسلامی و پادگان لویزان را برای از بین بردن و تسخیر در نظر گرفته بودند و برای این کار هم در نظر داشتند از هواپیماهای اف4 پایگاه هوایی شهید نوژه همدان و عناصر کودتاچی در لشکرهای 81 و 92 زرهی کرمانشاه و اهواز، تیپ 23 نوهد و لشکرهای 1 و 2 گارد جاویدان سابق استفاده کنند.
اما علی رغم همه تمهیداتی که برای موفقیتشان پیش بینی کرده بودند، به یک نکته و آن هم مشیت الهی و اینکه تا اراده خداوند نباشد هیچ رویدادی موفقیت آمیز نخواهد بود، توجه نکرده بودند. این همان موضوعی است که یکی از دستگیرشدگان عوامل کودتا به صراحت آن را عنوان کرده است.
این فرد که به گفته سردار «سعید طایفه نوروزی» فرمانده وقت سپاه همدان «آدم ورزیده ای بود در بازجویی ها عنوان می کند که افراد ما همه زبده ترین نیروهای گارد جاویدان و تیپ کلاهسبزها بودند اما مطمئن باشید شما مار ا نگرفتید بلکه قدرتی فراتر از انسان های زمینی یقه ماها را گرفت؛ من به وضوح دیدم که خدا دارد از این انقلاب حمایت می کند.»(2)
بنابر این اگر نبود خواست الهی، ممکن نبود کودتایی که به این شکل طراحی شده بود، در کمتر از 24 ساعت با شکست مواجه شود و عوامل اصلی آن دستگیر یا به خارج از کشور متواری شوند.
در اینجا ذکر این نکته هم ضروری است که طی سال های متمادی از کودتای شبکه «نقاب» به غلط به عنوان کودتای «نوژه» یاد می کنند در صورتی که «نوژه» نام خلبان شهیدی است که در جریان سرکوب ضد انقلاب کردستان و کمک به رهایی شهید چمران و یارانش از محاصره، هواپیمای آن مورد اصابت ضد انقلاب قرار می گیرد و پس از سقوط به درجه رفیع شهادت نایل می شود. لذا از آن جایی که این خلبان شهید از خلبانان پایگاه هوایی همدان بود، پس از شهادت «نوژه» نام پایگاه از انقلاب «حر» به شهید «نوژه» تغییر می یابد. به همین خاطر همواره در بیان تاریخ واقعه کودتا، اسم کودتا را به غلط کودتای «نوژه» ذکر می کنند که جای آن دارد در بیان این موضوع دقت لازم صورت گیرد.
منبع در دفتر روزنامه موجود است.