پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ حضرت آيتالله خامنهاي رهبر انقلاب اسلامي صبح روز دوشنبه در خجسته سالروز عيد غدير در ديدار با هزاران نفر از قشرهاي مختلف مردم، «نصب اميرمؤمنان به امامت» و «توجه و پرداختن اسلام به سياست و حکومت» را دو مفهوم اساسي واقعهي غدير خم خواندند و با تأکيد بر ضرورت حياتي اتحاد و همبستگي مسلمانان افزودند: هرکسي و هر اقدامي که موجب تحريک احساسات طرف مقابل و اختلاف شيعه و سني شود، به «آمريکا، انگليس خبيث و صهيونيزم» يعني بهوجود آورندگان جريان جاهل، متحجر و وابستهي تکفيري کمک ميکند.
متن محور بندي شده بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي بدين شرح است:
***
بسماللهالرّحمنالرّحيم
تبريک عرض ميکنم روز مبارک عيد غدير را به همهي حضّار محترم، برادران و خواهران عزيز، به ملّت عزيز ايران، به همهي شيعيان، بلکه به همهي آن کساني که از حقايق معرفتي اسلام و آگاهيهاي مربوط به محتواي اين دين شريف، احساس احتظاظ ميکنند و لذّت ميبرند؛ و خوشامد عرض ميکنم به همهي حضّار محترم، بخصوص برادران و خواهراني که از راههاي دور تشريف آوردند و اين حسينيه را با حضور خودشان مزين کردند. يک جمله در باب مسئلهي غدير عرض کنيم، يک جمله هم دربارهي وظايفي که امروز موضوع غدير و مسئلهي غدير و آگاهي از معارف عميق غدير بر دوش ما ميگذارد و بايد به آنها توجّه کنيم.
حادثه غدير جزو مسلمات تاريخ اسلام
مسئلهي غدير مسئلهي بسيار مهمّي است در تاريخ اسلام. اوّلاً اصل اين حادثهي عجيب و مهم و اين بيان شريف که «مَن کُنتُ مَولاه فَهذا عَلي مَولاه»، (۱) چيزي نيست که فقط شيعه آن را نقل کرده باشد؛ اين جزو مسلّمات است. آنکساني که خواستهاند اشکال کنند، ايراد کنند، اصل صدور اين بيان را مورد ترديد قرار ندادهاند، [بلکه] رفتند سراغ تأويل و توجيه و معناکردن اين جمله اصل حادثه، يک مسئلهي مسلّم تاريخي و اسلامي است؛ شبهههايي هم که در معناي اين جمله به ذهن بعضي از نورسيدگان و نوکيسهگان فکري و معرفتي امروز ميرسد، همان حرفهايي است که هزار سال است اين حرفها مطرح بوده، جوابهاي آنها بهوسيلهي علماي بزرگ داده شده و جاي کمترين شبههاي در اصل اين مسئله و حادثه و معناي جملهي رسول اکرم که سؤال کرد از مردم «اَلَستُ اَولي بِکُم مِن اَنفُسِکُم» (۲) - که اشاره به آيهي قرآن بود که «اَلنَّبِي اَولي بِالمُؤمِنينَ مِن اَنفُسِهِم» (۳) - و بعد از آن اين جمله که «مَن کُنتُ مَولاه فَهذا علي مَولاه» [نيست]؛ [در] اصل اين مسئله جاي هيچ ترديدي نيست.
پيام غدير: پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سياست امّت
آنچه در مورد محتواي اين جملهي تاريخي و شريف و پر مغز بايستي بيان بشود [اينکه]، غير از نصب اميرالمؤمنين به خلافت و امامت بعد از نبي اکرم و وصايت پيغمبر - که معناي رايج و شايع اين جمله است - يک مضمون مهمّ ديگري در اين بيان وجود دارد که نبايد مورد غفلت قرار بگيرد و آن، پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سياست امّت و اهمّيت اين موضوع از نظر اسلام است. آن کساني که سعي کردند اسلام را از مسائل اجتماعي و از مسائل سياسي برکنار بدارند و ��ن را منحصر کنند به مسائل شخصي و مسائل خصوصي زندگي افراد - و در واقع نگاه سکولار به اسلام داشته باشند که تبليغات دشمنان و دستهاي دشمنان هم اين بينش را در بين مسلمانان در طول ساليان دراز ترويج کرده است - جوابشان مسئلهي غدير است. پيغمبر اکرم (صلّيالله عليه و آله و سلّم) در آن موقعيت حسّاس، در آخرين ماههاي زندگي، به دستور خداي متعال، يک مسئلهي اساسي و مهم را بيان ميکنند و آن عبارت است از پرداختن به مسئلهي حکومت براي بعد از زمان پيغمبر. اينجا نصب اميرالمؤمنين، فقط بهمعناي نصب جنبههاي معنوي نبود، بلکه ميشود گفت که مسئلهي جنبههاي معنوي قابل نصب نيست؛ آنچه قابل نصب است عبارت است از: حکومت، کشورداري، سياست، مديريت جامعهي اسلامي؛ اين را پيغمبر اکرم به مردم توصيه کرد. اين نکتهي بسيار مهمّي است در مسئلهي غدير که پاسخ دندانشکني است به همهي کساني که فکر ميکنند و تبليغ ميکنند که اسلام را از مسائل سياست و مسائل حکومت و مانند اينها برکنار بدارند. بنابراين، اين دو حقيقت، يعني حقيقتِ نصب اميرالمؤمنين بهعنوان امامتِ بعد از پيغمبر، و مسئلهي پرداختن به حکومت و سياست و امامت و ادارهي امّت بعد از پيغمبر، اين دو موضوع بسيار مهمّ و حسّاس، در مسئلهي غدير وجود دارد و جزو معارفي است که غدير متضمّن آن است و درس بزرگي است براي همهي مسلمانان، براي امروز و فرداي مسلمين.
مساله غدير،پايه و اساس تفکر شيعه
آنچه امروز ما بايد به آن توجّه کنيم، اين است که مسئلهي غدير يک مسئلهي اعتقادي است؛ شيعه و پيروان مکتب اهل بيت و مکتب امامت، به مسئلهي غدير پايبندند؛ اين پايه و اساس تفکّر شيعه است؛ بدون ترديد، و جاي بحث نيست. کساني که شبهه دارند و کساني که بحث دارند، ميتوانند در محافل علمي، در مجالس تخصّصي، بنشينند راجع به اين بحث کنند؛ منطق شيعه قوي، حجّت شيعه حجّت قاطع و بدون ترديدي است؛ لکن اين در زندگي عمومي مسلمانان، در همگامي مسلمانان با يکديگر، در برادري مسلمانان با يکديگر، بايد اثر نگذارد.
ايجاد اختلاف، ترفند تاريخي و سياست استعماري دشمنان عليه جهان اسلام و جمهوري اسلامي
مسئلهي اختلاف بين فِرَق مسلمان - چه فرقهي شيعه و سنّي، و چه فِرَق گوناگوني که در درون دو فرقهي اساسي اسلامي وجود دارد - يکي از مراکز طمع دشمنان اسلام بوده است، نه فقط دشمنان تشيع در طول سالهاي متمادي سعي شده است بين مسلمانان اختلاف بهوجود بيايد چون اختلاف بين مسلمانان، موجب ميشود که همّت مسلمانان، نيروي مسلمانان، انگيزههاي مسلمانان، صرف همين دعواهاي دروني و داخلي بشود؛ به مسائل بيروني خود، به دشمنان بزرگ خود توجّه نکنند. اين سياست اساسي استعمار در طول سالهاي متمادي و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و تشکيل نظام جمهوري اسلامي، بوده است چون گسترش تفکّر جمهوري اسلامي را در دنياي اسلام ديدند، روي سياست تفرقه تأکيد بيشتري کردند، اصرار بيشتري ورزيدند، سرمايهگذاري کردند، براي اينکه دنياي اسلام را از جمهوري اسلامي جدا کنند.
نظام جمهوري اسلامي، انقلاب بزرگ ما، امام عظيمالشّأن ما، توانست تفکّرات دنياي اسلام را متوجّه خود بکند، دلهاي آنها را جذب کند، به انگيزههاي آنها و به حرکات آنها جهتدهي بکند؛ اين، دشمن را ترساند؛ استعمار را، استکبار را، صهيونيسم را، بهطور مشخّصْ دستهاي سياست در آمريکا را ترساند، و به همان سلاح قديمي متوسّل شدند که سلاح «اختلافافکني» است. امروز و در طول اين سالهاي متمادي، اختلافات بين شيعه و سنّي را هرچه بيشتر دامن ميزنند براي اينکه ذهن دو طرف را از دشمن اصلي - که دشمن اسلام است، نه دشمن خصوص تشيع يا دشمن خصوص تسنّن - منصرف بکنند، اينها را به همديگر مشغول کنند؛ اين سياست استعمار است؛ متخصّص اين سياست هم دستهاي سياسي و امنيتي دولت انگليس خبيث است که از ديرباز، در اين زمينه فعّال بودند، تلاش کردند، بلدند چگونه بين فرقههاي مسلمان اختلاف بيندازند، راههاي آن را تجربه کردند، آگاهي دارند و بشدّت مشغولند.
شکل گيري جريان، سياستي استعماري براي ايجاد اختلاف در دنياي اسلام
اين جريان «تکفير» - اين چيزي که امروز در عراق و در سوريه و در برخي از کشورهاي ديگر منطقه بُروز کرده و در واقع با همهي مسلمانها مواجهاند، نه فقط با شيعه - ساختهي دست خود استعمارگران است؛ اينها چيزي به نام القاعده، چيزي به نام داعش درست کردند براي مقابلهي با جمهوري اسلامي، براي مقابلهي با حرکت بيداري اسلامي، منتها دامن خودشان را گرفته است؛ امروز دامن خود آنها را گرفته است. البتّه امروز هم با يک نظر دقيق تحليلي وقتي انسان نگاه ميکند، ميبيند که تلاشي که امروز آمريکا و همپيمانان آمريکا در آنچه «مواجههي با داعش» اسم گذاشتهاند - که واقعيتي ندارد - در اينجا دارند بهخرج ميدهند، بيش از آنچه تلاش براي نابودکردن نطفهي اين حرکت خبيث باشد، تلاش براي جهتدادنِ دشمنيهاي مسلمانان ميان يکديگر است. سعي ميکنند مسلمانها را به جان هم بيندازند؛ عامل آن را امروز اين گروه جاهل و متعصّب و متحجّر و وابسته قرار دادهاند والّا هدف همان هدف است؛ سعي آنها اين است که مسلمانان را از دشمن اصلي منصرف کنند. ما بايد اين را بدانيم - چه شيعه و چه سنّي؛ هرکسي که به اسلام پايبند است، هرکسي که حاکميت قرآن را قبول دارد بايد بداند - که آمريکا، سياستهاي آمريکا، سياستهاي استکباري، سياستهاي صهيونيستي، دشمن اسلامند، دشمن آگاهي اسلامياند، دشمن حاکميت اسلامند؛ تلاشي هم که امروز دارند ميکنند، دنبالهي تلاش ۳۵ سالهي آنها است؛ ۳۵ سال است دارند به انواع و اقسام تلاش ميکنند [که] به اذن الهي، به حولوقوّهي الهي، در همهي تلاشهايي که عليه جمهوري اسلامي کردند، شکست خوردند؛ در اين يکي هم به فضل پروردگار قطعاً شکست خواهند خورد.
پرهيز شيعه و سني از تحريک احساسات يکديگر و بازي در پازل اختلاف افکنانه دشمن
آنچه وظيفهي مسلمانان است - چه مسلمان شيعه، چه مسلمان سنّي - اين است که با تحريک احساسات يکديگر، به دشمن کمک نکنند؛ شيعه بايد بداند که اگر چنانچه اختلاف و دعوا و حسّاسيتبرانگيزي ميان شيعه و سنّي تحريک بشود، دشمن مشترک، دشمن اصلي، سود خواهد برد، نبايد اجازه بدهد؛ سنّي هم همينجور. طرفين بايد مراقب باشند، احساسات يکديگر را تحريک نکنند، به مقدّسات يکديگر اهانت نکنند، دعواي بين طائفههاي مسلمان و گروههاي مسلمان و بهطور خاص بين شيعه و سنّي را - که مورد علاقهي دشمنان اسلام است - آتش افروزي نکنند؛ اين را همه بايد متوجّه باشند. اگر کسي در اين زمينه اقدامي بکند که موجب تحريک احساسات طرف مقابل است و موجب ايجاد دشمني است، يقين بداند به آمريکا دارد کمک ميکند، به انگليس خبيث دارد کمک ميکند، به صهيونيسم دارد کمک ميکند؛ به همان کساني کمک ميکند که داعش و القاعده و امثال اينها را بهوجود ميآورند و جريان تکفير را به راه مياندازند براي ايجاد اختلاف بين شيعه و سنّي. امروز اتّحاد اسلامي، برادري اسلامي، همبستگي اسلامي، يکي از لازمترين و واجبترين وظايف همهي جوامع اسلامي است و بايستي همه به اين وظيفه ملتزم باشيم. البتّه مسلمانان مؤمن و آگاه و بابصيرتي که در نظام جمهوري اسلامي زندگي ميکنند، به وظايف خودشان آشنايند، اميدواريم که در اينجا و در همه جا، به اين وظايف پايبندي نشان بدهند. خداوند ان شاءالله همهي شما را موفّق بدارد، همهي شما را و دنياي اسلام را انشاءالله از برکات عيد غدير برخوردار کند.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته
۱) الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۰؛ خطبهي غدير
۲) جامع الاحاديث شيعه، ج۲۳، ص۷۴۲
۳) سورهي احزاب، بخشي از آيهي ۶؛ «پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزديکتر] است...»