واقعه عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه طاغوت زمان خویش و ندای حقطلبی حسین و یارانش از جنبههای گوناگون عرفانی، فقهی، انسانی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... مورد بررسی و دقت بزرگان و علما در طول تاریخ قرار گرفته است و گفتهها و نوشتههای بسیاری در این باره تولید شده است و یقینا همچنان میتواند محل بحث باشد و جنبههای پنهان دیگری از این واقعه رخ بنمایاند.
به دلیل نوع خاص این حادثه و حرکت الهی حسین و یارانش این قیام در ابدیت ثبتش شده است و روز به روز بر الهامبخشی و تاثیرگذاری آن افزوده میشود. فداکاری و ایثار و عزت طلبی و حق خواهی و عبودیت و عقلانیت و ... بسیاری از صفات پسندیده در این حرکت جلوه نموده است و همراهی آن با احساس و عاظفه از یک سو و با شور و حماسه از سوی دیگر این حادثه را برای فطرت بشری که خواهان نیکی است جاودان و موثر کرده است.
هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم خودجوشترین و بزرگترین اجتماعات مردمی شکل میگیرد و بدون هیچ فراخوان و دعوت خاصی، مومنین و عاشقان ثارالله برای امام مظلوم خود عزاداری میکنند. سالهای سال این دستهجات و هیاتها نسل به نسل با شیوههای گوناگون توانستهاند پیام حسین را به نسل بعد خود انتقال دهند.
در این بین برخی سعی دارند محرم و عاشورا را در اشک و گریه و حزن و سینهزنی و به طور کلی یک مراسم معنوی فردی خلاصه کنند و عاشورا را از پیام اصلی خود منحرف سازند.
حضرت امام خمینی(ره) به عنوان حکیمی فقیه و عارفی دلسوخته اهل بیت علیهم السلام در برابر این انحراف تمام قد ایستاد و به وظیفه عالم بودن خود عمل کرد که در شرایط بروز بدعت اگر عالم علمش را بروز ندهد مورد لعن خدا و ملائکه است.
ایشان ضمن تاکید بر جنبههای فردی و معنوی و احساسی حادثه کربلا روی مغفول این حادثه را نیز برجسته ساختند. ایشان بیان میداشت: «هر مكتبى هياهو مىخواهد، بايد پايش سينه بزنند، هر مكتبى تا پايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه كن نباشد، تا پايش توى سر و سينه زدن نباشد، حفظ نمىشود». (صحيفه امام، ج8، ص: 527)
اما این فقط یک بعد از حادثه عاشوراست اما بعد مهم دیگر این حادثه روی اجتماعی آن است «امام بزرگوار ما رضوان الله تعالى عليه در عرصه عاشورايى و با بهرهبردارى به بهترين شكل ممكن از ماجراى عاشورا و محرّم، توانستند پيام حق و دادِ برآمده از دلِ خود را به گوش مردم برسانند و مردم را متحوّل كنند. اوّلين شهداى ما هم در ماجراى پانزده خرداد، در تهران، ورامين و بعضى جاهاى ديگر، همين سينهزنهاى حسينى بودند كه آمدند و در معرض تهاجمِ دشمنِ عاشورا قرار گرفتند. در سال پنجاه و هفت هم مشاهده كرديد ماجراى آن روز و ماهى را كه در آن، خون بر شمشير پيروز مىشود. اين نام را امام بزرگوار از همه قضاياى محرّم، خلاصهگيرى، استحصال و مطرح كردند. همينطور هم شد. يعنى مردم ايران به پيروى از حسين بن على عليهالسّلام، درس عاشورا را گرفتند و در نتيجه خون بر شمشير پيروز شد» (امام خامنهای: ديدار روحانيون و وعّاظ، 03/ 03/ 1374)
بهرهگیری امام از پیام عاشورا برای مبارزه با طاغوت توانست راه را برای پیروزی اسلام بر سلطنت هموار نماید. در تاسوعا و عاشورای آذر سال 57 ایشان با ترغیب مردم به حضور در راهپیمایی علیه حکومت، بر این امر که امروز راه حسین، مبارزه با طاغوت است و عزت حسینی در قیام است، رفراندوم بزرگی صورت داد تا جهان بفهمد اگر شیعیان حسینی عمل کنند چه قدرت اعجاز آوری دارند.
ایشان همواره به جنبههای اجتماعی و سیاسی قیام حسینی تاکید داشتند و صریحا میفرمودند: «جنبه سياسى اين مجالس بالاتر از همه جنبههاى ديگرى كه هست. بيخود بعضى از ائمه ما نمىفرمايند كه براى من در منابر روضه بخوانند. بيخود نمىگويند ائمه ما به اينكه هر كس كه بگريد، بگرياند يا صورت گريه، گريه كردن به خودش [بگيرد] اجرش فلان فلان است. مسأله، مسئله گريه نيست. مسأله، مسئله تباكى نيست. مسأله، مسئله سياسى است كه ائمه ما با همان ديد الهى كه داشتند، مىخواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند از راههاى مختلف. اينها را يكپارچه كنند تا آسيبپذير نباشند.
مسائل اسلام، مسائل سياسى است و سياستش غلبه دارد بر چيزهاى ديگرش. اجتماعاتى كه اسلام بعضىاش را فرض كرده است، واجب كرده است و بعضىاش را به طور استحباب و مبالغه در استحبابش كرده است اينها يك مسائل سياسى است» (صحيفه امام، ج13، ص: 324)
در مکتب امام خمینی نباید فقط به عبارت «قتیل العبرات» اکتفا کرد بلکه این عبارت راباید در کنار عباراتی مانند فرمایش حضرت اباعبدالله در پاسخ به درخواست بیعت بایزید که فرمود «مثلی لایبایع مثله» گذاشت. در این عبارت حضرت امام حسین قیام خود را منحصر در تاریخ و شخص خاص نمیداند و در واقع راهی روشن برای همه آزادیخواهان و عدالت طلبان جهان باز میکند که هر کس ادعای حسینی بودن دارد و خود را شبیه امام حسین علیه السلام میداند نباید با کسانی که شبیه یزید هستند جمع شوند «امام حسين فرمود «مثلى لا يبايع مثله» حسين چنين امضايى نمىكند. امام حسين عليهالسّلام بايد تا ابد به عنوان پرچم حق باقى بماند؛ پرچم حق نمىتواند در صف باطل قرار گيرد و رنگ باطل بپذيرد» (امام خامنهای در جمع دههاهزار نفر از راهيان نور و قشرهاى مختلف مردم در پادگان دوكوهه 09/ 01/ 1381)
این همان فریاد عزتطلبی حسین است که در قالب کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا نمود پیدا میکند. به تعبیر امام خمینی: «كُلُّ يَوْمٍ عَاشوُرا وَ كُلُّ أَرْضٍ كَرْبَلا اين يك عبارت آموزنده است. نه معنايش اين است كه هر روز كربلاست، هر روز بنشينيد گريه بكنيد. ببينيد چه كرده، كربلا چه صحنهاى بوده، هر روز اين صحنه بايد باشد: مقابله اسلام با كفر؛ مقابله عدل با ظلم؛ مقابله عدد كم با ايمان زياد، در مقابل عدد زياد با بىايمانى. نه از جمعيت كم بترسيد؛ و نه از شكست بترسيد، شكستى در كار نيست. وقتى كار براى خدا باشد، شكست تويش نيست. كشته بشويد بهشتى هستيد؛ بكشيد هم بهشتى هستيد» (صحيفه امام، ج10، ص: 9) و یا «كربلا چه كرد، ارض كربلا در روز عاشورا چه نقشى را بازى كرد، همه زمينها بايد آن طور باشند. نقش كربلا اين بود كه سيد الشهداء- سلام اللَّه عليه- با چند نفر جمعيت و عدد معدود، آمدند كربلا و ايستادند در مقابل ظلم يزيد و در مقابل دولت جبار. در مقابل امپراتور زمان ايستادند و فداكارى كردند و كشته شدند، لكن ظلم را قبول نكردند، و شكست دادند يزيد را. همه جا بايد اين طور باشد. همه روز هم بايد اين طور باشد. همه روز بايد ملت ما اين معنا را داشته باشد كه امروز روز عاشوراست و ما بايد مقابل ظلم بايستيم؛ و همين جا هم كربلاست و بايد نقش كربلا را ما پياده كنيم، انحصار به يك زمين نداشته؛ انحصار به يك افراد نداشته. قضيه كربلا منحصر به يك جمعيت هفتاد و چند نفرى و يك زمين كربلا نبوده. همه زمينها بايد اين نقشه را اجرا كنند، و همه روزها غفلت نكنند». (صحيفه امام، ج10، ص: 123)
از این رو ایشان مجالسی که در آن اشک بیمبارزه و بدون حماسه باشد را مورد نقد قرا میدهد و میفرماید : «بچهها و جوانهاى ما خيال نكنند كه مسأله، مسأله «ملتِ گريه» است! اين را ديگران القا كردند به شماها كه بگوييد «ملتِ گريه»! آنها از همين گريهها مىترسند، براى اينكه گريهاى است كه گريه بر مظلوم است؛ فرياد مقابل ظالم است. دستههايى كه بيرون مىآيند، مقابل ظالم هستند؛ قيام كردهاند. اينها را بايد حفظ كنيد. اينها شعائر مذهبى ماست كه بايد حفظ بشود. اينها يك شعائر سياسى است كه بايد حفظ بشود». (صحيفه امام، ج10، ص: 316)
امام در تببین علت این امر میفرماید: «.... يك مسأله سياسى، روانى، اجتماعى است. اگر قضيه گريه است تباكيش ديگر چيست؟ تباكى مىخواهد؟ تباكى هم يك چيزى شد؟ اصلًا حضرت سيد الشهدا چه احتياج به گريه دارد؟ ائمه اين قدر اصرار كردند، به اينكه مجمع داشته باشيد. گريه بكنيد. [ندبه] بكنيد. براى اينكه اين حفظ مىكند كيان مذهب ما را. اين دستجاتى كه در ايام عاشورا راه مىافتند خيال نكنند كه ما اين را تبديل كنيم به راهپيمايى. راهپيمايى است خودش. اما راهپيمايى با يك محتواى سياسى. همان طورى كه سابق بود بلكه بالاتر. همان سينه زنى، همان نوحهخوانى، همانها رمز پيروزى ماست.» (صحيفه امام، ج11، ص: 99)
و میفرماید: « اين مجالس عزاى سيد الشهداء اين آن تبليغات بر ضد ظلم، اين تبليغ بر ضد طاغوت است. بيان ظلمى كه به مظلوم شده تا آخر بايد باشد. » (صحيفه امام، ج10، ص: 121)
و «ماه محرّم، ماه شكست قدرتهاى يزيدى و حيلههاى شيطانى است. مجالس بزرگداشت سيد مظلومان و سرور آزادگان كه مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خيانت و حكومت اسلامى بر حكومت طاغوت است، هر چه باشكوهتر و فشرده تر بر پا شود» (صحيفه امام، ج5، ص: 77)
«مجالس عزا از آن وقت، به امر حضرت صادق سلام اللَّه عليه- و به سفارش ائمه هدى- عليهم السلام- ما بپا مىكنيم اين مجالس عزا را، ما همان مسأله را داريم مىگوييم؛ مقابل ظلم است، مقابل ظلم ستمكاران. » (صحيفه امام، ج10، ص: 314)
امام به صراحت اشک برای حسین را با مبارزه و ظلم ستیزی پیوند میدهد و گریه ای را ارزشمند می داند که سدهای مقابل اسلام را فرو بریزد: «زنده نگه داشتن عاشورا يك مسئله بسيار مهم سياسى- عبادى است. عزادارى كردن براى شهيدى كه همه چيز را در راه اسلام داد [ه]، يك مسئله سياسى است؛ يك مسئلهاى است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما ملت گريه سياسى هستيم، ما ملتى هستيم كه با همين اشكها سيل جريان مىدهيم و خرد مىكنيم سدهايى را كه در مقابل اسلام ايستاده است». (صحيفه امام، ج13، ص: 328)
در واقع عزاداری که در آن فریاد علیه استکبار و ظلم نباشد و ترس به جان دشمنان نیندازد نتوانسته تمام پیام عاشورا را منتقل کند. امام میفرماید: «دشمنهاى ما، كه مطالعه كرده بودند در حال ملتها و مطالعه كرده بودند در حال ملت شيعه، مىديدند آنها كه تا اين مجالس هست و تا اين نوحهسراييهاىِ بر مظلوم هست و تا آن افشاگرى ظالم هست، نمىتوانند برسند به مقاصد خودشان.» (صحيفه امام، ج10، ص: 315) در واقعی اگر یک عزاداری به گونه ای باشد که در مقصد دشمن مانعی ایجاد نکند، حسینی نیست. ممکن است باشد هیاتی که در یک حسینیه و خانه جمعی اهل اشک و شیون و حتی قمه زدن هم باشند اما ذرهای یزید امروز زمان را به هراس نیندازد و چه بسا همان دشمن به طریقی هزینه آن هیات را نیز تامین کند!
به تعبیر امام حاضر: «(عاشورا). كارى مىكند كه در طول تاريخ كرد و ستمگرانِ حاكم، از عاشورا ترسيدند، و از وجود قبر نورانى امام حسين عليهالسّلام، واهمه داشتند. ترس از حادثهى عاشورا و شهداى آن، از زمان خلفاى بنى اميّه شروع شده و تا زمان ما ادامه يافته است و شما يك نمونهاش را در دوران انقلاب خودمان ديديد. وقتىكه محرّم از راه مىرسيد، نظامِ مرتجعِ كافرِ فاسقِ فاسدِ پهلوى، مىديد ديگر دستش بسته است و نمىتواند عليه مردمِ مبارزِ عاشورايى، كارى انجام دهد. در واقع مسئولين آن نظام، ناتوانى خود را ناشى از فرارسيدن محرّم مىدانستند. در گزارشهاى برجا مانده از آن رژيم منحوس، اشارتها، بلكه صراحتهايى وجود دارد كه نشان مىدهد آنها با فرارسيدن محرّم، دست و پايشان را حسابى گم مىكردند. امام بزرگوار ما رضوان اللّه عليه، آن مرد حكيمِ تيزبينِ دينشناسِ دنياشناسِ انسانشناس، خوب فهميد كه از اين حادثه براى پيشبرد هدف امام حسين عليهالسّلام چگونه بايد استفاده كند و كرد.
امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى كه در آن، خون بر شمشير پيروز مىشود، مطرح نمود و به بركت محرّم، با همين تحليل و منطق، خون را بر شمشير پيروز كرد» (در جمع روحانيون استان «كهكيلويه و بويراحمد» در آستانهى ماه محرّم17/ 03/ 1373)
امام خامنه ای استمرار قیام حسینی را در عزاداری هایی می داند که علیه استکبار و طاغوت برپا شود: «عزادارى امام حسين را نبايد ضايع كرد. منبر حسينى، مجلس حسينى، محل بيان حقايق دينى، يعنى حقايق حسينى است. شعر در اين جهت، حركت در اين جهت، نوحه و مديحه در اين جهت بايد باشد. شما ديديد در آن محرّم سال 57، دستجات سينهزنى ما در بعضى از شهرستانها مثل يزد و شيراز و جاهاى ديگر شروع شد و بعد هم گسترش پيدا كرد به همهى كشور؛ سينه مىزدند و حقايق روز را در نوحههاى خودشان بيان مىكردند؛ با ارتباط دادن و اتصال دادن اينها به ماجراى عاشورا، كه درست هم هست.
مرحوم شهيد مطهرى سالها قبل از انقلاب در اين حسينيه ��رشاد فرياد مىكشيد كه: و اللَّه- قريب به اين مضمون- بدانيد شمر، امروز- اسم نخستوزيرِ آن روز اسرائيل (صهيونيست) را مىآورد- اوست. واقع قضيه هم همين است. ما شمر را لعنت مىكنيم، براى اينكه ريشهى شمر شدن و شمرى عمل كردن را در دنيا بكنيم؛ ما يزيد و عبيد الله را لعنت مىكنيم، براى اينكه با حاكميت طاغوت، حاكميت يزيدى، حاكميت عيش و نوش، حاكميت ظلمِ به مؤمنين در دنيا مقابله كنيم. حسين بن على قيامش براى اين بود كه بينى حاكميتهاى عليه ارزشهاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاك بمالد و نابود كند؛ و همين كار را هم امام حسين با قيام خود كرد.
مجالس ما؛ مجالس حسينى، يعنى مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمرها و يزيدها و ابنزيادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنايش اين است. اين استمرار ماجراى امام حسين است.
و امروز دنيا پر از ظلم و جور است. شما ببينيد چه مىكنند؛ در فلسطين چه مىكنند، در عراق چه مىكنند، در كشورهاى گوناگون چه مىكنند، با ملتهاى دنيا چه مىكنند، با فقرا چه مىكنند، با ثروتهاى ملى كشورها چه مىكنند. ابعاد عظيم حركت حسين بن على (عليهالسّلام) شامل همهى اين ميدان وسيع مىشود. امام حسين نه فقط براى شيعه، نه فقط براى مسلمانها، بلكه براى احرار عالم درس دارد.
رهبر آزادىبخش نهضت هند در شصت سال، هفتاد سال قبل اسم حسين بن على را آورد؛ گفت من از او ياد گرفتم؛ در حالى كه هندو بود؛ اصلًا مسلمان نبود. در بين مسلمين هم همينطور است. ماجراى امام حسين اين است. شما گنجينهدارِ يك چنين جواهر ذىقيمتى هستيد كه همهى بشريت مىتواند از او بهره برد و استفاده كند.
جهتگيرى در عزادارى امام حسين به اين نحو بايد باشد: گسترش تبيين، بيان، آگاهسازى، محكم كردن ايمان مردم، روح تدين را در مردم گسترشِ دادن، روح شجاعت و غيرت دينى را در مردم زياد كردن، حالت بىتفاوتى و سكر و بىحالى را از مردم گرفتن؛ اينهاست معناى قيام حسينى و بزرگداشت عزادارى امام حسين (عليهالسّلام) در زمان ما. لذا زنده است، هميشه هم زنده خواهد بود.» (ديدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم 19/ 10/ 1386)
اشاره رهبری به این سخن شهید مطهری(ره) است که فرمود: «بايد فكر كنيم كه اگر حسين بن على امروز بود و خودش مىگفت براى من عزادارى كنيد، مىگفت چه شعارى بدهيد؟ آيا مىگفت بخوانيد: «نوجوان اكبر من» يا مىگفت بگوييد: «زينب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چيزهايى كه من (امام حسين) در عمرم هرگز به اينجور شعارهاى پست كثيف ذلّتآور تن ندادم و يك كلمه از اين حرفها را نگفتم. اگر حسين بن على بود مىگفت: اگر مىخواهى براى من عزادارى كنى، براى من سينه و زنجير بزنى، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمرِ امروز موشه دايان است. شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان مىخورد.»
امسال با توجه به تقارن روز عاشوری حسینی و روز 13 آبان که روز ملی استکبار ستیزی و روز شعار مرگ بر امریکا است این امر باید به نحو روشنی نمایان شود که عزادای عاشورا یک عزادرای سیاسی علیه یزیدیان زمان است و با جمع بین راهپیمایی و عزادرای وظیفه دینی و عاشورایی خود را انجام دهیم به نظر می رسد اگر در روز عاشورا هیاتهای مذهبی در مقابل لانه جاسوسی و یا هر مکان دیگری تجمع ضد امریکایی برگزار کنند آن گونه که از اندیشه بزرگانی چون امام راحل و امام حاضر و شهید مطهری بر می آید از گریه صرف ثوابش بیشتر است.
البته این نکته حضرت امام را هم نباید از نظر دور داشت که «راهپيمايى، عزادارى را از شما نگيرد. عزادارى كنيد و با عزادارى راهبرويد. .. وقتى كلمه راهپيمايى پيش مىآيد، خيال نكنيد كه معنايش اين است كه عزادارى نمىخواهيم. ما از همين اسلام و مظاهر اسلام و شهداى اسلام مىتوانيم كارهايمان را انجام بدهيم» (صحيفه امام، ج13، ص: 350)
همان گونه که امام عزیز فرمود: «عاشورا با «نه» خود، يزيديان را در طول تاريخ نفى كرد و به گورستان فرستاد». (صحيفه امام، ج14، ص: 406)
و ملت ایران نیز با اقتدا به ارباب و سرور خود سیدالشهدا به زودی زود به طور کامل بر دشمنان غلبه خواهد کرد.