تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۶:۵۵  ، 
کد خبر : ۲۷۰۶۰۸

13 آبان عاشورایی؛ فریاد بر سر یزیدیان زمان/احسان آیتی

اگر در روز عاشورا هیاتهای مذهبی تجمع ضد امریکایی برگزار کنند آن گونه که از اندیشه بزرگانی چون امام راحل و امام حاضر و شهید مطهری بر می آید از گریه صرف ثوابش بیشتر است.

واقعه عاشورا و قیام حضرت اباعبدالله الحسین علیه طاغوت زمان خویش و ندای حق‌طلبی حسین و یارانش از جنبه‌های گوناگون عرفانی، فقهی، انسانی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و ... مورد بررسی و دقت بزرگان و علما در طول تاریخ قرار گرفته است و گفته‌ها و نوشته‌های بسیاری در این باره تولید شده است و یقینا همچنان می‌تواند محل بحث باشد و جنبه‌های پنهان دیگری از این واقعه رخ بنمایاند.

به دلیل نوع خاص این حادثه و حرکت الهی حسین و یارانش این قیام در ابدیت ثبتش شده است و روز به روز بر الهام‌بخشی و تاثیرگذاری آن افزوده می‌شود. فداکاری و ایثار و عزت طلبی و حق خواهی و عبودیت و عقلانیت و ... بسیاری از صفات پسندیده در این حرکت جلوه نموده است و همراهی آن با احساس و عاظفه از یک سو و با شور و حماسه از سوی دیگر این حادثه را برای فطرت بشری که خواهان نیکی است جاودان و موثر کرده است.

هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم خودجوش‌ترین و بزرگترین اجتماعات مردمی شکل می‌گیرد و بدون هیچ فراخوان و دعوت خاصی، مومنین و عاشقان ثارالله برای امام مظلوم خود عزاداری می‌کنند. سالهای سال این دسته‌جات و هیاتها نسل به نسل با شیوه‌های گوناگون توانسته‌اند پیام حسین را به نسل بعد خود انتقال دهند.

در این بین برخی سعی دارند محرم و عاشورا را در اشک و گریه و حزن و سینه‌‍زنی و به طور کلی یک مراسم معنوی فردی خلاصه کنند و عاشورا را از پیام اصلی خود منحرف سازند.

حضرت امام خمینی(ره) به عنوان حکیمی فقیه و عارفی دلسوخته اهل بیت علیهم السلام در برابر این انحراف تمام قد ایستاد و به وظیفه عالم بودن خود عمل کرد که در شرایط بروز بدعت اگر عالم علمش را بروز ندهد مورد لعن خدا و ملائکه است.

ایشان ضمن تاکید بر جنبه‌های فردی و معنوی و احساسی حادثه کربلا روی مغفول این حادثه را نیز برجسته ساختند. ایشان بیان می‌داشت: «هر مكتبى هياهو مى‏خواهد، بايد پايش سينه بزنند، هر مكتبى تا پايش سينه زن نباشد، تا پايش گريه كن نباشد، تا پايش توى سر و سينه زدن نباشد، حفظ نمى‏شود». (صحيفه امام، ج‏8، ص: 527)

 اما این فقط یک بعد از حادثه عاشوراست اما بعد مهم دیگر این حادثه روی اجتماعی آن است «امام بزرگوار ما رضوان الله تعالى عليه در عرصه عاشورايى و با بهره‏بردارى به بهترين شكل ممكن از ماجراى عاشورا و محرّم، توانستند پيام حق و دادِ برآمده از دلِ خود را به گوش مردم برسانند و مردم را متحوّل كنند. اوّلين شهداى ما هم در ماجراى پانزده خرداد، در تهران، ورامين و بعضى جاهاى ديگر، همين سينه‏زنهاى حسينى بودند كه آمدند و در معرض تهاجمِ دشمنِ عاشورا قرار گرفتند. در سال پنجاه و هفت هم مشاهده كرديد ماجراى آن روز و ماهى را كه در آن، خون بر شمشير پيروز مى‏شود. اين نام را امام بزرگوار از همه‏ قضاياى محرّم، خلاصه‏گيرى، استحصال و مطرح كردند. همين‏طور هم شد. يعنى مردم ايران به پيروى از حسين بن على عليه‏السّلام، درس عاشورا را گرفتند و در نتيجه خون بر شمشير پيروز شد» (امام خامنه‌ای: ديدار روحانيون و وعّاظ، 03/ 03/ 1374)

بهره‌گیری امام از پیام عاشورا برای مبارزه با طاغوت توانست راه را برای پیروزی اسلام بر سلطنت هموار نماید. در تاسوعا و عاشورای آذر سال 57 ایشان با ترغیب مردم به حضور در راهپیمایی علیه حکومت، بر این امر که امروز راه حسین، مبارزه با طاغوت است و عزت حسینی در قیام است، رفراندوم بزرگی صورت داد تا جهان بفهمد اگر شیعیان حسینی عمل کنند چه قدرت اعجاز آوری دارند.

ایشان همواره به جنبه‌های اجتماعی و سیاسی قیام حسینی تاکید داشتند و صریحا می‌فرمودند: «جنبه سياسى اين مجالس بالاتر از همه جنبه‏هاى ديگرى كه هست. بيخود بعضى از ائمه ما نمى‏فرمايند كه براى من در منابر روضه بخوانند. بيخود نمى‏گويند ائمه ما به اينكه هر كس كه بگريد، بگرياند يا صورت گريه، گريه كردن به خودش [بگيرد] اجرش فلان فلان است. مسأله، مسئله گريه نيست. مسأله، مسئله تباكى نيست. مسأله، مسئله سياسى است كه ائمه ما با همان ديد الهى كه داشتند، مى‏خواستند كه اين ملتها را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند از راههاى مختلف. اينها را يكپارچه كنند تا آسيب‏پذير نباشند.

مسائل اسلام، مسائل سياسى است و سياستش غلبه دارد بر چيزهاى ديگرش. اجتماعاتى كه اسلام بعضى‏اش را فرض كرده است، واجب كرده است و بعضى‏اش را به طور استحباب و مبالغه در استحبابش كرده است اينها يك مسائل سياسى است» (صحيفه امام، ج‏13، ص: 324)

در مکتب امام خمینی نباید فقط به عبارت «قتیل العبرات» اکتفا کرد بلکه این عبارت راباید در کنار عباراتی مانند فرمایش حضرت اباعبدالله در پاسخ به درخواست بیعت بایزید  که فرمود «مثلی لایبایع مثله» گذاشت.  در این عبارت حضرت امام حسین قیام خود را منحصر در تاریخ و شخص خاص نمی‌داند و در واقع راهی روشن برای همه آزادی‌خواهان و عدالت طلبان جهان باز می‌کند که هر کس ادعای حسینی بودن دارد و خود را شبیه امام حسین علیه السلام می‌داند نباید با کسانی که شبیه یزید هستند جمع شوند «امام حسين فرمود «مثلى لا يبايع مثله» حسين چنين امضايى نمى‏كند. امام حسين عليه‏السّلام بايد تا ابد به عنوان پرچم حق باقى بماند؛ پرچم حق نمى‏تواند در صف باطل قرار گيرد و رنگ باطل بپذيرد» (امام خامنه‌ای در جمع ده‏هاهزار نفر از راهيان نور و قشرهاى مختلف مردم در پادگان دوكوهه‏ 09/ 01/ 1381)

این همان فریاد عزت‌طلبی حسین است که در قالب کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا نمود پیدا می‌کند. به تعبیر امام خمینی: «كُلُّ يَوْمٍ عَاشوُرا وَ كُلُّ أَرْضٍ كَرْبَلا اين يك عبارت آموزنده است. نه معنايش اين است كه هر روز كربلاست، هر روز بنشينيد گريه بكنيد. ببينيد چه كرده، كربلا چه صحنه‏اى بوده، هر روز اين صحنه بايد باشد: مقابله اسلام با كفر؛ مقابله عدل با ظلم؛ مقابله عدد كم با ايمان زياد، در مقابل عدد زياد با بى‏ايمانى. نه از جمعيت كم بترسيد؛ و نه از شكست بترسيد، شكستى در كار نيست. وقتى كار براى خدا باشد، شكست تويش نيست. كشته بشويد بهشتى هستيد؛ بكشيد هم بهشتى هستيد» (صحيفه امام، ج‏10، ص: 9) و یا «كربلا چه كرد، ارض كربلا در روز عاشورا چه نقشى را بازى كرد، همه زمينها بايد آن طور باشند. نقش كربلا اين بود كه سيد الشهداء- سلام اللَّه عليه- با چند نفر جمعيت و عدد معدود، آمدند كربلا و ايستادند در مقابل ظلم يزيد و در مقابل دولت جبار. در مقابل امپراتور زمان ايستادند و فداكارى كردند و كشته شدند، لكن ظلم را قبول نكردند، و شكست دادند يزيد را. همه جا بايد اين طور باشد. همه روز هم بايد اين طور باشد. همه روز بايد ملت ما اين معنا را داشته باشد كه امروز روز عاشوراست و ما بايد مقابل ظلم بايستيم؛ و همين جا هم كربلاست و بايد نقش كربلا را ما پياده كنيم، انحصار به يك زمين نداشته؛ انحصار به يك افراد نداشته. قضيه كربلا منحصر به يك جمعيت هفتاد و چند نفرى و يك زمين كربلا نبوده. همه زمينها بايد اين نقشه را اجرا كنند، و همه روزها غفلت نكنند». (صحيفه امام، ج‏10، ص: 123)

از این رو ایشان مجالسی که در آن اشک بی‌مبارزه و بدون حماسه باشد را مورد نقد قرا می‌دهد و می‌فرماید : «بچه‏ها و جوانهاى ما خيال نكنند كه مسأله، مسأله «ملتِ گريه» است! اين را ديگران القا كردند به شماها كه بگوييد «ملتِ گريه»! آنها از همين گريه‏ها مى‏ترسند، براى اينكه گريه‏اى است كه گريه بر مظلوم است؛ فرياد مقابل ظالم است. دسته‏هايى كه بيرون مى‏آيند، مقابل ظالم هستند؛ قيام كرده‏اند. اينها را بايد حفظ كنيد. اينها شعائر مذهبى ماست كه بايد حفظ بشود. اينها يك شعائر سياسى است كه بايد حفظ بشود». (صحيفه امام، ج‏10، ص: 316)

امام در تببین علت این امر می‌فرماید: «.... يك مسأله سياسى، روانى، اجتماعى است. اگر قضيه گريه است تباكيش  ديگر چيست؟ تباكى مى‏خواهد؟ تباكى هم يك چيزى شد؟ اصلًا حضرت سيد الشهدا چه احتياج به گريه دارد؟ ائمه اين قدر اصرار كردند، به اينكه مجمع داشته باشيد. گريه بكنيد. [ندبه‏] بكنيد. براى اينكه اين حفظ مى‏كند كيان مذهب ما را. اين دستجاتى كه در ايام عاشورا راه مى‏افتند خيال نكنند كه ما اين را تبديل كنيم به راهپيمايى. راهپيمايى است خودش. اما راهپيمايى با يك محتواى سياسى. همان طورى كه سابق بود بلكه بالاتر. همان سينه زنى، همان نوحه‏خوانى، همانها رمز پيروزى ماست.» (صحيفه امام، ج‏11، ص: 99)

و می‌فرماید: « اين مجالس عزاى سيد الشهداء اين آن تبليغات بر ضد ظلم، اين تبليغ بر ضد طاغوت است. بيان ظلمى كه به مظلوم شده تا آخر بايد باشد. » (صحيفه امام، ج‏10، ص: 121)

و «ماه محرّم، ماه شكست قدرتهاى يزيدى و حيله‏هاى شيطانى است. مجالس بزرگداشت سيد مظلومان و سرور آزادگان كه مجالس غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خيانت و حكومت اسلامى بر حكومت طاغوت است، هر چه باشكوهتر و فشرده تر بر پا شود» (صحيفه امام، ج‏5، ص: 77)

«مجالس عزا از آن وقت، به امر حضرت صادق سلام اللَّه عليه- و به سفارش ائمه هدى‏- عليهم السلام- ما بپا مى‏كنيم اين مجالس عزا را، ما همان مسأله را داريم مى‏گوييم؛ مقابل ظلم است، مقابل ظلم ستمكاران. » (صحيفه امام، ج‏10، ص: 314)

امام به صراحت اشک برای حسین را با مبارزه و ظلم ستیزی پیوند می‌دهد و گریه ای را ارزشمند می داند که سدهای مقابل اسلام را فرو بریزد: «زنده نگه داشتن عاشورا يك مسئله بسيار مهم سياسى- عبادى است. عزادارى كردن براى شهيدى كه همه چيز را در راه اسلام داد [ه‏]، يك مسئله سياسى است؛ يك مسئله‏اى است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما ملت گريه سياسى هستيم، ما ملتى هستيم كه با همين اشكها سيل جريان مى‏دهيم و خرد مى‏كنيم سدهايى را كه در مقابل اسلام ايستاده است». (صحيفه امام، ج‏13، ص: 328)

در واقع عزاداری که در آن فریاد علیه استکبار و ظلم نباشد و ترس به جان دشمنان نیندازد نتوانسته تمام پیام عاشورا  را منتقل کند. امام می‌فرماید: «دشمنهاى ما، كه مطالعه كرده بودند در حال ملتها و مطالعه كرده بودند در حال ملت شيعه، مى‏ديدند آنها كه تا اين مجالس هست و تا اين نوحه‏سراييهاىِ بر مظلوم هست و تا آن افشاگرى ظالم هست، نمى‏توانند برسند به مقاصد خودشان.» (صحيفه امام، ج‏10، ص: 315) در واقعی اگر یک عزاداری به گونه ای باشد که در مقصد دشمن مانعی ایجاد نکند، حسینی نیست. ممکن است باشد هیاتی که در یک حسینیه و خانه جمعی اهل اشک و شیون و حتی قمه زدن هم باشند اما ذره‌ای یزید امروز زمان را به هراس نیندازد و چه بسا همان دشمن به طریقی هزینه آن هیات را نیز تامین کند!

به تعبیر امام حاضر: «(عاشورا). كارى مى‏كند كه در طول تاريخ كرد و ستمگرانِ حاكم، از عاشورا ترسيدند، و از وجود قبر نورانى امام حسين عليه‏السّلام، واهمه داشتند. ترس از حادثه‏ى عاشورا و شهداى آن، از زمان خلفاى بنى اميّه شروع شده و تا زمان ما ادامه يافته است و شما يك نمونه‏اش را در دوران انقلاب خودمان ديديد. وقتى‏كه محرّم از راه مى‏رسيد، نظامِ مرتجعِ كافرِ فاسقِ فاسدِ پهلوى، مى‏ديد ديگر دستش بسته است و نمى‏تواند عليه مردمِ مبارزِ عاشورايى، كارى انجام دهد. در واقع مسئولين آن نظام، ناتوانى خود را ناشى از فرارسيدن محرّم مى‏دانستند. در گزارشهاى برجا مانده از آن رژيم منحوس، اشارتها، بلكه صراحتهايى وجود دارد كه نشان مى‏دهد آن‏ها با فرارسيدن محرّم، دست و پايشان را حسابى گم مى‏كردند. امام بزرگوار ما رضوان اللّه عليه، آن مرد حكيمِ تيزبينِ دين‏شناسِ دنياشناسِ انسان‏شناس، خوب فهميد كه از اين حادثه براى پيشبرد هدف امام حسين عليه‏السّلام چگونه بايد استفاده كند و كرد.

امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهى كه در آن، خون بر شمشير پيروز مى‏شود، مطرح نمود و به بركت محرّم، با همين تحليل و منطق، خون را بر شمشير پيروز كرد» (در جمع روحانيون استان «كهكيلويه و بويراحمد» در آستانه‏ى ماه محرّم‏17/ 03/ 1373)

امام خامنه ای استمرار قیام حسینی را در عزاداری هایی می داند که علیه استکبار و طاغوت برپا شود: «عزادارى امام حسين را نبايد ضايع كرد. منبر حسينى، مجلس حسينى، محل بيان حقايق دينى، يعنى حقايق حسينى است. شعر در اين جهت، حركت در اين جهت، نوحه و مديحه در اين جهت بايد باشد. شما ديديد در آن محرّم سال 57، دستجات سينه‏زنى ما در بعضى از شهرستانها مثل يزد و شيراز و جاهاى ديگر شروع شد و بعد هم گسترش پيدا كرد به همه‏ى كشور؛ سينه مى‏زدند و حقايق روز را در نوحه‏هاى خودشان بيان مى‏كردند؛ با ارتباط دادن و اتصال دادن اين‏ها به ماجراى عاشورا، كه درست هم هست.

مرحوم شهيد مطهرى سالها قبل از انقلاب در اين حسينيه‏ ��رشاد فرياد مى‏كشيد كه: و اللَّه- قريب به اين مضمون- بدانيد شمر، امروز- اسم نخست‏وزيرِ آن روز اسرائيل (صهيونيست) را مى‏آورد- اوست. واقع قضيه هم همين است. ما شمر را لعنت مى‏كنيم، براى اينكه ريشه‏ى شمر شدن و شمرى عمل كردن را در دنيا بكنيم؛ ما يزيد و عبيد الله را لعنت مى‏كنيم، براى اينكه با حاكميت طاغوت، حاكميت يزيدى، حاكميت عيش و نوش، حاكميت ظلمِ به مؤمنين در دنيا مقابله كنيم. حسين بن على قيامش براى اين بود كه بينى حاكميتهاى عليه ارزشهاى اسلامى و انسانى و الهى را به خاك بمالد و نابود كند؛ و همين كار را هم امام حسين با قيام خود كرد.

مجالس ما؛ مجالس حسينى، يعنى مجالس ضد ظلم، مجالس ضد سلطه، مجالس ضد شمرها و يزيدها و ابن‏زيادهاى زمان موجود، زمان حاضر، معنايش اين است. اين استمرار ماجراى امام حسين است.

و امروز دنيا پر از ظلم و جور است. شما ببينيد چه مى‏كنند؛ در فلسطين چه مى‏كنند، در عراق چه مى‏كنند، در كشورهاى گوناگون چه مى‏كنند، با ملتهاى دنيا چه مى‏كنند، با فقرا چه مى‏كنند، با ثروتهاى ملى كشورها چه مى‏كنند. ابعاد عظيم حركت حسين بن على (عليه‏السّلام) شامل همه‏ى اين ميدان وسيع مى‏شود. امام حسين نه فقط براى شيعه، نه فقط براى مسلمانها، بلكه براى احرار عالم درس دارد.

رهبر آزادى‏بخش نهضت هند در شصت سال، هفتاد سال قبل اسم حسين بن على را آورد؛ گفت من از او ياد گرفتم؛ در حالى كه هندو بود؛ اصلًا مسلمان نبود. در بين مسلمين هم همين‏طور است. ماجراى امام حسين اين است. شما گنجينه‏دارِ يك چنين جواهر ذى‏قيمتى هستيد كه همه‏ى بشريت مى‏تواند از او بهره برد و استفاده كند.

جهت‏گيرى در عزادارى امام حسين به اين نحو بايد باشد: گسترش تبيين، بيان، آگاه‏سازى، محكم كردن ايمان مردم، روح تدين را در مردم گسترشِ دادن، روح شجاعت و غيرت دينى را در مردم زياد كردن، حالت بى‏تفاوتى و سكر و بى‏حالى را از مردم گرفتن؛ اين‏هاست معناى قيام حسينى و بزرگداشت عزادارى امام حسين (عليه‏السّلام) در زمان ما. لذا زنده است، هميشه هم زنده خواهد بود.» (ديدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم‏ 19/ 10/ 1386)

اشاره رهبری به این سخن شهید مطهری(ره) است که فرمود: «بايد فكر كنيم كه اگر حسين بن على امروز بود و خودش مى‏گفت براى من عزادارى كنيد، مى‏گفت چه شعارى بدهيد؟ آيا مى‏گفت بخوانيد: «نوجوان اكبر من» يا مى‏گفت بگوييد: «زينب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چيزهايى كه من (امام حسين) در عمرم هرگز به اين‏جور شعارهاى پست كثيف ذلّت‏آور تن ندادم و يك كلمه از اين حرفها را نگفتم. اگر حسين بن على بود مى‏گفت: اگر مى‏خواهى براى من عزادارى كنى، براى من سينه و زنجير بزنى، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمرِ امروز موشه دايان است. شمرِ هزار و سيصد سال پيش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان مى‏خورد.»

امسال با توجه به تقارن روز عاشوری حسینی و روز 13 آبان که روز ملی استکبار ستیزی و روز شعار مرگ بر امریکا است این امر باید به نحو روشنی نمایان شود که عزادای عاشورا یک عزادرای سیاسی علیه یزیدیان زمان است و با جمع بین راهپیمایی و عزادرای وظیفه دینی و عاشورایی خود را انجام دهیم به نظر می رسد اگر در روز عاشورا هیاتهای مذهبی در مقابل لانه جاسوسی و یا هر مکان دیگری تجمع ضد امریکایی برگزار کنند آن گونه که از اندیشه بزرگانی چون امام راحل و امام حاضر و شهید مطهری بر می آید از گریه صرف ثوابش بیشتر است.

البته این نکته حضرت امام را هم نباید از نظر دور داشت که «راهپيمايى، عزادارى را از شما نگيرد. عزادارى كنيد و با عزادارى راه‏برويد. .. وقتى كلمه راهپيمايى پيش مى‏آيد، خيال نكنيد كه معنايش اين است كه عزادارى نمى‏خواهيم. ما از همين اسلام و مظاهر اسلام و شهداى اسلام مى‏توانيم كارهايمان را انجام بدهيم» (صحيفه امام، ج‏13، ص: 350)

همان گونه که امام عزیز فرمود: «عاشورا با «نه» خود، يزيديان را در طول تاريخ نفى كرد و به گورستان فرستاد». (صحيفه امام، ج‏14، ص: 406)

و ملت ایران نیز با اقتدا به ارباب و سرور خود سیدالشهدا به زودی زود به طور کامل بر دشمنان غلبه خواهد کرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات