تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۶  ، 
کد خبر : ۲۷۰۷۷۴
ابزارهای نوین و مهدی‌ستیزی و وظایف امروز ما

هالیوود و مهدی‌ستیزی


صدرالله زین‌العبادی

اهمیت مسئلۀ ظهور و لزوم آمادگی فکری و عملی منتظران از جمله حقایقی است که بر هیچ شیعۀ منتظری پوشیده نیست و نگاهی گذرا به عملکرد رسانه‌های جهانی در کشورهای غیر مسلمان، بیانگر جدی گرفتن خطر اعتقاد به منجی و تبلیغات وسیع تخریبی در جهت نفی و خرافاتی نشان دادن اعتقاد به منجی به طور عام و برنامه‌ریزی گسترده پیرامون مسئلۀ مهدویت در جهت زدودن حس عمیق انتظار و مهدی‌ستیزی، به طور خاص است.

در میان تولیدات پرخرج هالیوودی و محصولات پرجلوه و تماشایی آن در دهه‌های اخیر، بخشی به ساخت فیلم‌های آخرالزمانی اختصاص یافته و دست‌مایۀ تهیه‌کنندگان قرار گرفته که به دنبال فروش گیشۀ خود هستند و بدین منظور از جلوه‌های بصری و تکنیک‌های پیشرفتۀ سینمایی استفاده می‌کنند.

بخش بزرگی از سرمایه‌گذاری مدیران صهیونیست هالیوود، با انگیزه‌های سیاسی، در اختیار سازندگان قرار می‌گیرد. این سرمایه‌گذاری‌های به سفارش لابی یهود، بیشتر برای تولید محصولات جذاب ضد اسلامی و ضد تشیع هزینه می‌شود. با این توصیف، هیچگاه از هزینه‌های گزاف برخی فیلم‌های هالیوودی متعجب نخواهیم شد. بحث مهدویت‌ستیزی در سینمای هالیوودی از سال 2000م. به بعد شدت گرفت. به این صورت که باور انتظار، هدف قرار می‌گیرد؛ نه بحث منجی آخرالزمانی. از آنجا که بحث منجی آخرالزمان در همۀ ادیان تقریباً مشترک و انکارناپذیر است، به جای انکار آن باور، انتظار آخرالزمانی «تورات» و «انجیل» در سینمای هالیوودی عرضه شد.

هالیوود به عنوان مرکز فیلم‌سازی «آمریکا»، در سال، هفتصد فیلم تولید می‌کند و نزدیک به 78% سینماها و تلویزیون‌های جهان از آن تغذیه می‌شوند. این در حالی است که در آمریکا بیش از 60% پرفروش‌ترین فیلم‌های هالیوود در خصوص آخرالزمان است. یهودیان، مؤسسان اصلی سینمای هالیوود بوده‌اند و از آنجا که در غرب، بحث موعودگرایی در تمامی ابعاد، فوق‌العاده جدی است، به همین دلیل متفکران غربی بخش مهمی از افکارشان را صرف این مسئله می‌کنند.

خرافه‌هایی از طرف صهیونیست‌ها به سینمای هالیوود راه یافته است؛ مانند افسانۀ آخرالزمان و پیش‌گویی‌های مربوط به آن که در محتوا و مضمون، فیلم‌هایی نظیر «نوسترآداموس»، «آرمگدون» و «روز استقلال» قابل مشاهده است. مهم‌ترین تأثیر این دسته از فیلم‌های خرافی، آن است که حس اعتماد به نفس را در مخاطبان جهان سومی نابود می‌سازد و هم‌زمان، اعتماد و انقیاد نسبت به صاحبان اصلی را (که به زعم این فیلم‌ها آمریکاییان و یهودیان هستند) ترویج می‌نماید.1

برخی مواقع، هالیوود ارزش‌های اسلامی را به صورت ظریف، به نفع خودش مصادره می‌کند و از آن خود می‌داند. خرافۀ دیگری که صهیونیست‌ها آن را در قالب سینمایی مصادره به مطلوب کرده‌اند، مسئلۀ ظهور منجی و سفر به سرزمین موعود است؛ اما منجی این قبیل فیلم‌ها آن منجی‌ای نیست که بشریت در انتظار اوست.2

در سال‌های اخیر و پس از آغاز هزارۀ سوم نیز تعداد زیادی از فیلم‌هایی که تولید می‌شوند یا باورهای آخرالزمانی صهیونیست‌ها را تبلیغ می‌کنند یا مردم را در از موعودی دیگر می‌ترسانند؛ موعودی که به اذن خداوند، در مقابل تمامی جنگ، کشتار و خونریزی و به اصطلاح آرمگدون، صهیونیستی خواهد ایستاد.

در فیلم‌های هالیوودی، به نوعی ضد مسیح را همان منجی مسلمانان نشان می‌دهند و دیگر آنکه در برابر این شیطان می‌بایست یک ناجی را معرفی نماید. در فیلم‌های هالیوود، این نجات‌دهندۀ زمین که به نوعی پدر معنوی انسان‌ها نیز معرفی می‌شود، یک آمریکایی یا یک یهودی است.

آمریکا با نشان دادن آیندۀ تاریک و خونین بشر در فیلم‌های خود سعی دارد خود را منجی آینده بشریت معرفی کند. آنها می‌خواهند آخرالزمان را به این شکل به جهان نشان دهند که: نبرد خیر و شر در جغرافیای خاصی از زمین به وقوع خواهد پیوست.

برخی از فیلم‌های چالش‌برانگیز هالیوود در زمینۀ مهدویت، مانند فیلم3 پیش‌گویی‌های نوسترآداموس که بیست و شش سال پیش ساخته شده، تلاش می‌کند که دجال (ضد مسیح) را به عنوان کسی معرفی کند که از شرق اسلامی ظهور کرده و پوشش اسلامی دارد و با سلاح اتمی به قصد نابودی جهان، به آمریکا می‌رود؛ ولی با درایت و مدیریت شخصی رئیس‌جمهور آمریکا نابود می‌شود.

آرمگدون4 یکی دیگر از محصولات هالیوود است که به مسیح و منجی اشاره دارد. تکنسین‌ها و کمپانی‌های نفتی آمریکا به نجات زمین می‌آیند و کشورهای اسلامی در اوج عقب‌ماندگی، چشم انتظار کمک ایالات متحده هستند.

از جمله فیلم‌هایی که اشاره به پایان دنیا و بحران آخرالزمان در جهان داشته، مجموعه فیلم‌هایی با نام آرمگدون می‌باشد که از سال 1932 تا 2005م. ساخته شده‌اند و نشان‌دهندۀ فعالیت‌های صهیونیست‌های مسیحی و بنیادگرایی مسیحیت پروتستان بوده و در واقع نام و عنوانی برای جنگ آخرالزمان، یعنی برای ظهور و بازگشت دوم مسیح(ع) و ایجاد جنگ هسته‌ای در محل آرمگدون (بیت‌المقدس کنونی) است که به نابودی و تخریب اکثر شهرهای جهان منجر می‌شود و سرنوشت خیر و شر و تکلیف بشر در همین جنگ پایانی تعیین می‌شود و نماد غیر، ‌غرب و اسراییل و نماد شر، مسلمانان و اعراب قلمداد می‌شوند.5

در مجموع می‌توان گفت: سینمای هالیوود به شیوه‌های زیر در صدد اسلام‌ستیزی و موعودستیزی برآمده است:

1. نشان‌ دادن یک آمریکایی یا یک یهودی به عنوان منجی آخرالزمان؛

2. نشان دادن مسلمانان به عنوان ضد مسیح و ضد منجی آنها؛

3. القای غلبۀ نهایی تمدن غرب و منجی غربی و شکست حتمی مسلمانان اهریمنی؛

4. تهاجم فرهنگی و مقابله با مسلمانان، از طریق ترویج ارزش‌های مادی‌گرایانه، مانند انحرافات جنسی، خشونت و جادوگری؛

5. ترسیم ضدیت اسلام با تکنولوژی و پیشرفت؛

6. جلوه دادن یهودیان و قوانین آنها در همۀ عرصه‌ها و تحقیر اسلام و مسیحیت.

بی‌شک جهان غرب در صدد تحقیر و تخریب معنای آخرالزمان و آماده‌سازی اذهان عمومی برای پذیرش تفسیر غربی آخرالزمان از طریق سینماست.

بازی‌های رایانه‌ای و اینترنت در تخریب فرهنگ مهدویت

زمانی کلوپ‌ها جایگاه مشخصی داشتند و افراد معدودی به آن مکان‌ها مراجعه می‌کردند؛ اما امروزه کامپیوتر در درون خانه‌ها، تلفن‌های همراه و... همه وسایلی هستند که لحظه‌ای افراد را تنها نمی‌گذارند. بازی‌ها در نظر اولیه، یک سرگرمی است؛ ولی دقت در نمادها، محتوا و پیام‌های آنها به خوبی ما را به خطری که از ناحیۀ بازی‌ها ـ به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ـ به افراد منتقل می‌گردد، ‌واقف می‌سازد.

امروزه درصد زیادی از مردم جهان، اعم از کودک،‌ نوجوان، جوان و... به انواع بازی‌های رایانه‌ای مشغول و سرگرم می‌باشند که این محصولات نیز مانند دیگر آثار هنری، فرهنگی، نجات‌بخشی و برتری غرب و بی‌هویتی، خرافه‌گویی، خشونت و وحشی‌گری دیگران را می‌رسانند.

منجی موعود در بازی‌های رایانه‌ای، همان کسی نیست که شیعیان او را مهدی، مسیحیان او را عیسی، زرتشتیان او را سوشیانت و قوم‌های دیگر او را با نام‌های دیگر می‌خوانند. بسیاری از بازی‌های رایانه‌ای در راستای تخریب فرهنگ، در قالب محصولات فرهنگی غربی، برای تحقق بخشیدن به آرمان غربی‌ها، یعنی سیطرۀ غرب بر اسلام، راهی بازارهای کشورهای مسلمان شده است؛ محصولاتی که پس از استفاده از آنها، شخص از هویت و فرهنگ خود دل‌زده می‌شود. این بازی‌ها بیشتر، سرمایۀ اجتماعی جهان اسلام و تشیع را هدف گرفته‌اند.

مقام معظم رهبری می‌فرماید: بازی‌های رایانه‌ای به شوالیه‌های مجازی قدرتمند و جذاب ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی غرب تبدیل شده‌اند که در حال تخریب و تغییر تدریجی ارزش‌ها و هنجارهای انقلاب اسلامی و جهان اسلام هستند. این شوالیه‌های رایانه‌ای در جنگ‌های صلیبی قرن جدید بدون هیچ گونه حساسیتی، تا عمق خانه‌هایمان نفوذ کرده‌اند و ما در بی‌خبری، با آغوش باز به استقبال آنها رفته‌ایم و هزینه‌هایی برای آنها می‌دهیم. برخی بازی‌های رایانه‌ای با محتوای صهیونیستی و آمریکایی طراحی شده و اسلام‌ستیزی و مهدی‌ستیزی در شکل، ‌فرم و محتوای آنها موج می‌زند و کودکان در گیرودار خشونت‌ بازی‌ها شلیک خود را به سمت سربندهایی با نام‌های مقدس به طرف مسلمانان متوجه کرده و به مراحل بالاتر صعود می‌کنند.

بعد از کنفرانس تلآویو6 (1365 هـ.ش.) یک بازی رایانه‌ای به نام «یا مهدی» ساخته شد که اسم اصلی‌اش Persian Gulf Inferno (جهنم خلیج فارس) است ـ کودک چنان شرطی می‌شود که با شنیدن الله‌اکبر و یا مهدی تیراندازی می‌کند و بالأخره در روح کودک، بذر نفرت از این دو واژه کاشته می‌شود تا روزی استکبار بتواند از محصول آن فایده برد.7

تقسیم‌بندی‌ بازی‌های رایانه‌ای در زمینۀ آخرالزمانی

الف) القای آخرالزمانی تکنولوژیک: یک منجی شجاع در قالب بازی «ماتریکس»8 (برای فیلم ماتریکس Enter The Matrix) ساخته شده است. در این بازی کاربر به همراه یک گروه از آرمان‌شهری به نام زایون (Zion) وظیفۀ نجات جهان را از دست انسان‌‌نماها به عهده می‌گیرد.9

ب) در القای آخرالزمان تخیلی: به طوری که موجودات ناشناختۀ فضایی زمین، نسل بشریت را به مخاطره انداخته، این بار یک منجی بسیار دانا با قدرت ماورایی انسانی به مبارزه با این موجودات می‌پردازد؛ به عنوان مثال در بازی «سام ماجراجو» کاربر، به عنوان یک منجی در نقش سام استون ظاهر می‌شود. سام به خاطر شجاعت فوق‌العاده‌اش در مبارزه با این موجودات، به اسطوره‌ای تبدیل شده و به کمک ماشین زمان به گذشته برمی‌گردد تا جنگ علیه این یاغیان را به نفع بشریت تمام کند؛

ج) القای آخرالزمان دینی: در این نوع آخرالزمان انسان‌های شیطان‌صفت در قالب گروه‌های تروریستی قصد گرفتن قدرت و نابودی تمامی عناصر پاک و خدایی را دارند و کاربر در این نوع بازی، به عنوان منجی و در نقش جاسوسی خبره و باایمان، یا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازان از ارتش آمریکا و انگلیس) به عنوان پلیس صلح جهانی ظاهر شده و به مبارزه با دشمنان بشریت می‌پردازند. در بازی‌هایی مانند «اسلحۀ مرگبار»، «گروه ضربت» و «بازگشت به قلعۀ یی ولفن اشتاین» از این قبیل هستند یا بازی «دلتافورس»10 (Delta Force) که در این بازی، دشمن در قالب چهره‌ای عربی و گاه فارسی با تکلم جملاتی مانند: حاجی یکی دارد می‌آید و... ظاهر شده و بر روی جعبه‌های دشمن نمادهایی اسلامی چون: «لااله‌اله‌الله»، «محمد رسول‌الله» و آرمی شبیه آرم آستان قدس رضوی که متأسفانه کودک و نوجوان ما با علاقه، تحت تأثیر این بازی‌ها قرار می‌گیرند.11

با این مطالب عنوان شده در خصوص بازی‌های رایانه‌ای دیگر نمی‌توان آنها را به عنوان ابزار جذاب برای تفریح و سرگرمی کودکان نگاه کرد؛ بلکه باید به آنها از دید دشمنان تفکر اسلامی نگریست و با تولید جانشین‌های مناسب با این گونه بازی‌ها ، با توجه به عمق منابع ملی و مذهبی به مبارزه با آنها پرداخت.

از جمله شیوه‌های مقابلۀ دشمن با فرهنگ مهدوی و ایجاد چالش در این زمینه استفاده و بهره‌گیری از عرصۀ اینترنت و وب می‌باشد. سایت‌ها به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم در برابر فرهنگ صحیح مهدویت موضع می‌گیرند و مطلب می‌نگارند.

منظور از مقابلۀ غیر مستقیم تقابل با فرهنگ مهدوی، از طریق نفی اصول و پایه‌های اسلام و مذهب شیعۀ دوازده امامی است که در حقیقت پشتوانه و تثبیت‌کنندۀ این تفکر هستند؛ مانند سایت‌های ضد تشیع و فرق ضاله.

مقابلۀ مستقیم،‌ به تقابلی اطلاق می‌شود که هدف آن، مستقیماً معارضه با تفکر مهدوی است. از جمله تأثیرگذارترین ابزارهای رسانه‌ای دیجیتال در همۀ دنیا که در همۀ خانه‌ها، دسترسی به آن آسان است، اینترنت می‌باشد. از جمله سایت‌های اینترنتی که به عنوان هجمه‌های مجازی دشمنان قلمداد می‌گردند، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.

1. سایت‌های وهابیت:

وهابیت به دلیل پشتیبانی‌های سیاسی وسیعی که از آن می‌شود، بیشترین هجوم خود را به فرهنگ اصیل شیعه وارد می‌آورد و در راستای چالش مهدویت، شبهات مرتبط با مهدویت در تیراژ وسیع و در قالب کتاب، نشریه، لوح فشرده و... توسط وهابیون در مناطق شیعه‌نشین توزیع می‌گردد.

2. سایت‌های بهائیت:

بهائیت که سابقۀ تشکیل آن حدوداً صد و پنجاه سال است، با کمک انگلیس، اسراییل و صهیونیست‌ها توانسته از نظر مادی و تبلیغاتی پیشرفت زیادی نماید. بهائیت از برداشت ناصحیح از آموزۀ مهدویت ریشه گرفته است. بنابراین نمونه‌هایی از تهاجم‌های آنان در برابر تفکر مهدوی، در سایت‌ها منتشر می‌گردد.

3. سایت‌های عرضه‌کنندۀ تفکرات غلط دربارۀ مهدویت:

این گونه سایت‌ها آگاهانه یا ناآگاهانه به رواج برداشت ناصحیح خود از فرهنگ مهدوی می‌پردازند و در این زمینه، از تعلقات شیعیان به مهدی(عج) بهره می‌گیرند؛ یک دسته از این سایت‌ها دربردارندۀ تفکرات و شیوه‌های غلط ارتباط با حضرت و تبلیغ وسیع ملاقات‌ها، مشاهده‌ها، کرامت‌ها، خواب‌ها و موارد دیگر است که تأثیر مخرب این برداشت‌ها در صورت نبود پشتوانۀ صحیح عقیدتی، قابل اغماض نیست. دستۀ دیگر، ‌سایت‌هایی هستند که بدون ارائۀ بحث‌های تخصصی حدیثی و علمی، به تطبیق شرایط کنونی با شرایط هنگام ظهور می‌پردازند و زمانی را برای ظهور مشخص می‌کنند.

سایت‌هایی مانند «آرمگدون نیوز» (اخبار آرمگدون) هر روز ده‌ها صفحۀ مطالب را به صورت خبر در مورد آخرالزمان عرضه می‌کند که کاملاً‌ اخبار غریبه است. تیمی در این سایت وظیفه دارد با رصد وقایع مختلف جهان، آنها را به وقایع آخرالزمان ربط دهد.

یا سایت «آرمگدون الرت» (هشدار آخرالزمان) به مراتب، افراطی‌تر از سایت قبلی است که این سایت به گونه‌ای اخبار خود را درج می‌کند که گویا فردا آخرالزمان است و زمان ظهور مسیح(ع) فرارسیده است. به طور کلی این سایت‌ها از پشتوانۀ مهدویت‌ستیزان صهیونیستی و غربی برخوردار هستند.

یکی از راه‌های مؤثر مقابله با این هجوم‌های مجازی، تقویت عقاید و باورهای دینی، به ویژه در مورد ولایت و مهدویت است و ایجاد سایت‌های جامع پویا، به روز و چندزبانه دربارۀ آموزۀ مهدویت به منظور تبیین این آموزه، مؤثر می‌باشد.

راهکارهای مقابله و ایستادگی در برابر مهدی‌ستیزی

در مقابل روحیۀ استکباری که هم در دوران غیبت و هم در دوران ظهور، مهم‌ترین عامل دشمنی و ستیز با امام است، می‌بایست به کارهایی مانند شناسایی اهداف و راهکارهای دشمن و آگاهی‌سازی افراد و جوامع نسبت به این امر، مقاومت و مقابله در مقابل توطئه‌ها و تحرکات دشمن پرداخت.

با ترمیم، تبیین و ایجاد اعتمادسازی باید حربۀ تخریب دشمن را خنثی نمود و با روشنگری و خرافه‌زدایی برای تعمیق ایمان و اعتقادات مردم گام برداشت و توطئۀ تحریف را ریشه‌کن نماییم.

اثبات اصل مهدویت در یک محفل علمی با مخاطبانی که اهل علم و اهل تفکر و استدلالند، جزء آسان‌ترین کارهاست و در این هیچ تردیدی نیست. ایمان و اعتقاد مردم هم خوب است؛ منتها تعمیق این ایمانی که مردم به امام زمان(ع) دارند،‌ کار بسیار ظریفی است. بخش مهم کار ایجاد مراکز تخصصی مهدویت این است که عشق، محبت و سوز و گدازی که مردم به طور طبیعی نسبت به حضرت دارند، در سطح عموم و به خصوص جوانان،‌ با یک نگاه عالمانه و آگاهانه همراه نمایند.

یک راهکار مناسب این است که فرقه‌ها و جریانات انحرافی را معرفی و ضعف‌ها و نواقص نظام‌هایی چون لیبرال دمکراسی و... را بازگو نماییم و با ارائۀ استراتژی‌ای مطابق با روایات در مقابل استراتژی‌های دیگر گام برداریم و در خصوص تعمیق و تبیین اندیشۀ مهدویت تلاش نماییم؛ از جمله راهکارهای مهم در ترویج و تفهیم فرهنگ مهدوی، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. تئوری‌پردازی دربارۀ مهدویت

آموزه‌های دینی مهدویت دارای دامنه و پیشینیۀ تاریخی است و جزو بنیادی‌ترین اعتقادات مسلمانان شمرده می‌شود و در میان دیگر ادیان نیز با عنوان مصلح جهانی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت موضوع مصلح جهانی در میان ادیان، لازم است اندیشمندان با تئوری‌پردازی و گفتمان‌ها، نقدها، نظرها، نکته‌سنجی‌ها و اظهارنظرهای ژرف دربارۀ آموزۀ مهدویت به قوت عملی این موضوع بین ادیان بیفزایند.

خارج ساختن بحث مهدویت از عرصه‌های سنتی و وارد کردن آن در محیط‌های پژوهشی علمی موجب می‌شود که مسئلۀ مهدویت بر زندگی انسان‌ها اثر گذارد و آنان را با امام عصر(عج) مرتبط سازد.

2. شفاف ساختن جنبه‌های شخصیت و حکومت امام مهدی(عج)

نوشتن دائرة‌المعارف، دانش‌نامه، پایان‌نامه و رسالۀ تحصیلی، ایجاد سایت‌های قوی، انتشار مجله‌های تخصصی فیلم‌سازی و آثار ادبی و هنری در این باره چاره‌ساز است. دکترین مهدویت سزاوار آن است که در قالب رمان، فیلم، نمایش‌نامه و آثار هنری در سطح جهان ترویج شود.

3. رشد و اعتلای فرهنگ مهدویت و مفهوم انتظار

در این باره بررسی و تبیین روایت‌ها و سخنان تاریخی موجود در کتاب‌های اعتقادی و منابع مهم اسلامی مثمر ثمر خواهد بود.

ارائۀ غلط موضوع مهدویت یکی از عوامل مؤثر در گریز اشخاص از مسئلۀ مهدویت یا نداشتن باور عمیق به امام عصر(عج) می‌باشد. وجود پاره‌ای از سخنان نادرست و بی‌اساس دربارۀ شخصیت آسمانی امام مهدی(عج) موجب شده است که چهره‌ای غیر واقعی و اسطوره‌ای از ایشان ترسیم گردد. پس باید کوشش شود که با بررسی تطبیقی روایت‌ها و دقت نظر در آنها، چهره‌ای معقول، مهربان و روزآمد از امام عصر(ع) ترسیم شود.

4. توسعۀ فرهنگ مهدویت

در این راستا ایجاد کرسی مهدی‌شناسی در حوزه و دانشگاه‌، راه‌گشا است. در تمامی دانشگاه‌های جهان برای شناخت افکار اندیشمندان بزرگ، کرسی‌های تدریس و پژوهش وجود دارد و تخصص پاره‌ای از استادها، تنها تدریس افکار یک اندیشمند است؛ به عنوان مثال برخی استادان در زمینۀ تدریس اندیشه‌های ارسطو تبحر دارند و بهتر است در کشور عزیز اسلامی ما نیز باید برای هر یک از ائمۀ اطهار(ع)، از جمله امام مهدی(ع) کرسی درس امام‌شناسی و مهدی‌شناسی گذارده شود و افرادی پرورش یابند که در زمینۀ بزرگان هدایت و وحی، صاحب‌نظر باشند.

5. لزوم شناخت دشمن، ‌تدارک و مهیا شدن برای مقابله و دفاع در برابر مهدی‌ستیزان

پس از شناخت و درک وجود دشمنان و معاندان در برابر مفهوم مهدویت و اسلام و آگاهی از فعالیت‌ها و تلاش‌های آنان در جهت تخریب فرهنگ مهدویت، آنچه از نظر عقل و دین اسلام لازم و حقیقی است، لزوم شناخت دشمن و تدارک و مهیا شدن برای مقابله و دفاع در برابر آن است. بدین‌سان به منظور ایجاد آگاهی و بیداری در تمامی انسان‌ها نسبت به نیاز به امام، نخست بایستی با استفاده از ابزارهای کارآمد به تبیین ضرورت نیاز به امام و بی‌مانندی آن پرداخت و دوم آنکه نقد و بررسی جریان و نظام‌های مدعی نجات بشریت، زمینۀ پذیرش حکومت طیبۀ مهدوی را بیشتر فراهم می‌آورد.12

6. ایجاد آگاهی و بیداری مسلمانان و شیعیان نسبت به حقیقت و ماهیت دشمنان اسلام و مهدی‌ستیزان

پس از شناخت ماهیت دشمن و روش‌ها و اهداف آن بایسته است با ارائۀ معارف مهدویت به دور از خرافه‌پرستی و بدعت‌گذاری در اندیشۀ مسلمانان و ارائۀ آن به زبان جهانی و روزآمد مسلمانان و به ویژه شیعیان، نسبت به حقیقت و ماهیت چالش مهدویت آگاه ساخت.

7. معادباوری اندیشمندان و عمل‌گرایی خالصانه:

با تکیه بر اندیشۀ معاد و توجه به تداوم بشریت در دنیای دیگر،‌ می‌توان فارغ از فتنه‌ها و فسادانگیزی‌های دجال و دجال‌ها ره پویید و به اردوی خداباوران و مهدی‌یاوران جهان رسید.

تقویت باورهای مهدویت و انتظار در نسل جوان، آشنا کردن امت‌ها به ویژه نسل جوان، با آرمان‌ها، ارزش‌ها و باورهای بنیادین فرهنگ والای مهدوی، زمینه‌ساز استقرار و برپایی حکومت سراسر عدل منجی موعود خواهد بود.

یکی از ابعاد عظیم تکلیف حساس و بزرگ جوانان در عصر غیبت و انتظار، حفظ دین و نگهبانی از مرزهای عقیدتی و حراست از باورهای مقدس است. در زمان غیبت حضرت ولی‌عصر(عج) ممکن است شبهه‌هایی در ذهن ایجاد گردد یا عواملی به سست کردن پایه‌های اعتقادی جوانان برخیزند. بایستی در برابر این شبهات، مقاومت کرد. در این راستا، جوانان می‌توانند با مطالعۀ کتب دینی، شرکت در مجالس مذهبی و آشنایی بیشتر با مفاهیم اسلامی و شناسایی و پژوهش در ارزش‌های اصیل اسلامی و دینی، خود را در برابر هجوم دشمنان دین حفظ نمایند.

سنگین‌ترین رسالت جوانان مؤمن در حفظ دین این است که بر اهل بیت(ع) و سیرۀ آنها تمسک جویند و با مطالعۀ دقیق و بررسی منطقی و عاقلانه، به حقیقت مهدوی دست یابند تا از لغزش‌های دینی و اعتقادی در امان باشند. در احادیث و تعالیم ائمه(ع) بر این تأکید شده که در عصر غیبت، راه امامان را طی نمایند و از تعالیم و احکام ایشان پیروی کنند. در این عصر، با سرمشق قرار دادن و الگو گرفتن از تعالیم انبیا می‌توانند بعد دین‌داری و دین‌باوری خویش را تقویت و اعتلا بخشند و به عنوان منتظران واقعی حضرت، اعلام آمادگی نمایند.

بی‌تردید، نقش والدین و خانواده در تربیت کودکان و نوجوانان نقش بنیادی و مهمی است؛ زیرا کودکان آئینۀ تمام‌نمای اعتقادات، باورها، ارزش‌ها، ایمان و تربیت والدین و بزرگترهای خانواده هستند. بر این اساس، یکی از شیوه‌های مهم نهادینه کردن اندیشۀ مهدویت، رفتار والدین است که تأثیر آن بسیار فراتر از گفتار است. نوجوانان و جوانانی که بدانند دوست داشتن و منتظر حضرت مهدی(عج) بودن، ثواب شهادت در رکاب آن حضرت و فضیلت‌های بسیاری دارد، پیوند و محبت امام در درونش نهادینه شده و باورهای مهدوی وی تقویت می‌گردد.

نقش استادها و معلمان در مقاطع مختلف تحصیلی و دانشگاه، در گسترش فرهنگ مهدوی مؤثر بوده است؛ به طوری که اگر نسبت به امام مهدی(عج) معرفت داشته باشند و بتوانند این شناخت را به جوانان و نوجوانان القا کنند، می‌توانند در این عرصه تأثیرگذار باشند. پیرو آنچه محققان و پژوهشگران جمع‌آوری کرده‌اند، بیش از دویست آیه دربارۀ حضرت حجت(عج) در قرآن وجود دارد. برخی از آیات به طور مستقیم بر امام عصر(عج) و موضوعات مربوط به ایشان دلالت می‌کند. آشنایی با این آیات می‌تواند ما را با صفات و ویژگی‌های یاوران امام عصر(عج)، خصوصیات شخصیتی امام زمان(عج) و دیگر موارد مربوط به حضرت مأنوس کند و زمینۀ ظهور آن منجی بشریت، زودتر محقق گردد و نسل جوان را به عنوان مهدی‌باوران مهدی‌یاور مطرح کند.

از راهکارهای تقویت باورهای مهدوی و راهکار علمی تربیت نسل مهدوی در جهت فداکاری در فردای ظهور در رکاب امام مهدی(عج) این است که جوانان ما با نشاط، امید و اقتدار به کسب قدرت بدنی و آمادگی نظامی و روانی برای یاری رساندن به حضرت بقیة‌الله(عج) پرداخته و در مسیر آرمان‌ها و اهداف مقدس حضرت حرکت نمایند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات