* آقای خاتمی در اظهارات اخیرشان بر ارتباط و تعامل میان اصلاحطلبان و حاکمیت سخن گفتهاند و در گفتههای اخیرشان نیز از پذیرش برخی اشتباهات از سوی اصلاحطلبان اعتراف کردهاند. به عقیده جنابعالی این اظهارات آقای خاتمی تا چه اندازهیی میتواند بدبینی حاکمیت و جناح رقیب را نسبت به اصلاحطلبان به تعامل و خوشبینی تبدیل کند؟ آیا این استراتژی میتواند شرایط اصلاحطلبان را تغییر دهد؟
** نگاه اصلاح طلبی خود می طلبد که این جریان خود را با شرایط زمان سازگار کند و هر لحظه به تولید استراتژی مطابق با زمان اهتمام ورزد. طبیعتا در یک دوره ممکن است تاکتیک های گذشته خود را ضرورت نبیند و حتی در راهبرد های خود هم تجدیدنظر کند. این طبیعت هر کار تشکیلاتی، حزبی و منصفانه است. این رویکرد همیشه در میان اصلاح طلبان مورد پذیرش بوده است. بنابراین به عبارتی آقای خاتمی با این اظهارات قصد دارند تا یادآوری کنند که چارچوب اصلاحات همان چارچوب همیشگی است. ایشان از یک طرف به جامعه مخاطب خود و از طرفی دیگر به بخش هایی از حاکمیت یا بخش های احزاب سیاسی رقیب که اساسا مایلند اصلاح طلبان اصلادر درون حاکمیت تعریف نشوند می خواهند بگویند که اصلاح طلبان دغدغه بهبود زندگی مادی و معنوی مردم را دارند، چرا که اصلاح طلبان همیشه در درون حاکمیت تعریف شده اند و به قانون اساسی و به مبانی جمهوری اسلامی که مورد نظر بنیانگذار جمهوری بوده است، معتقد هستند.
* این بدبینی موجود در بخش هایی از حاکمیت و جناح سیاسی رقیب با چه سازوکاری میتواند برطرف شود؟ اصلا امکان برطرف شدن این بدبینی وجود دارد؟
** اصلاحات همواره در آن بخش هایی از حاکمیت که منطق جمهوری اسلامی و چارچوب کلی قانون اساسی را پذیرفته اند، قابل پذیرش بوده است. اما برخی گروه ها هستند که عمده ترین دلیل شان برای ضدیت با اصلاح طلبان این است که حضور اصلاح طلبان مانع برخی کاسب کاری های شان شده است و می شود و بر این اساس نمی خواهند اصلاح طلبان در درون حاکمیت حضور داشته باشند.
* چون حضور اصلاحطلبان مانع از همین کاسبیها میشود؟
** بله دقیقا. اصلاح طلبان باشند این باندهای قدرت منافع شان به خطر خواهد افتاد. این گروه ها در سال های گذشته هم موفق شدند هزینه های سنگینی را به اصلاح طلبان تحمیل کنند اما اینان باید این موضوع را بپذیرند که اصلاح طلبان در درون حاکمیت تعریف می شوند و حاکمیت و اساس جمهوری اسلامی را قبول دارند. طبیعتا این موضوع که باید در چارچوب قانون همه فعالیت ها تعریف شود مورد ادعای اصلاح طلبان هم هست، بنابراین در پاسخ به این سوال که این بدبینی را چگونه می توان به خوش بینی تبدیل کرد باید بگویم که بدبینی حاکمیت به اصلاح طلبان یک پدیده فراگیر نیست بلکه بدبینی سازی از سوی برخی گروه های کاسب است که نگران منافع خودشان هستند و نه سرنوشت مردم و کشور. برای این کار هم به هر چیزی و پدیده یی آویزان می شوند تا موج خطرناک بودن اصلاح طلبان را در افکار عمومی مهندسی کنند که البته این کار منجر به تنفر عمومی از خودشان خواهد شد چرا که اکثریت توده های اجتماعی خواهان تغییر و تحول و بهبود وضعیت کشور و زندگی خود هستند. .
به عنوان مثال اگر مجلس را در نظر بگیرید که اکثریت به دست اصولگرایان است، اساسا بخش اندکی از اصولگرایان تندرو هستند که نمی خواهند اصلاح طلبان در هیچ عرصه یی حضور داشته باشند. بنابراین این بدبینی در یک بخش محدودی از حاکمیت است که اساسا نمی خواهند اصلاح طلبان را به عنوان یکی از عناصر اصلی جمهوری اسلامی و نزدیک ترین عناصر به گفتمان امام تحمل کنند.
* اصلاحطلبان در یک سال گذشته با انسجام و حرکت بر مدار خرد جمعی حرکت کردهاند. با بهرهگیری از چه فرمول و مدلی میتوانند برای انتخابات مجلس دهم تاثیرگذار باشند؟
** اصلاح طلبان باید همان مشی وفاق و انسجام را دنبال کنند. امروز هم شرایط و مصالح کشور اقتضا می کند که اصلالح طلبان با جریان معتدل اصولگرایی و عناصر سرشناس این جریان وارد تفاهم و گفت وگو شوند. البته این باید یک خواست دو طرفه باشد و تنها با درخواست اصلاح طلبان تحقق پیدا نخواهد کرد. برای پیشبرد مصالح کشور علاوه بر اینکه انسجام خود را حفظ می کنند با جریان معتقد به منافع ملی و مصالح عمومی و معتقد به همه اجزای قانون اساسی در بین اصولگراها حتما تعامل و گفت وگو برای پیشگیری از بروز عناصر تندرو و افراطی در مجلس موثر خواهد بود.
* یکی از اتفاقاتی که اصلاحطلبان پیش از انتخابات مجلس با آن مواجه هستند، عبور از کانالهای پیشا انتخاباتی و نهادهای نظارتی است. آیا اصلاحطلبان ارزیابی دقیقی از اینکه چه کسانی میتوانند از این فیلترها رد شوند، دارند؟
** در حال حاضر به طور دقیق نمی توان به این سوال پاسخ داد. به هر حال اصلاح طلبان تجربه های پیشینی از روند نظارت و ارزیابی صلاحیت کاندیداها دارند واگرچه اکثریت این تجربه ها از مجلس هفتم به بعد، تجربه های خوبی نیستند اما این مانعی برای حضور پرشور و با برنامه اصلاح طلبان نخواهد بود. حالاباید دید که با توجه به شرایط بسیار حساس جمهوری اسلامی و همچنین شرایط بین المللی آیا نهادهای ذی ربط و ذی مدخل تغییر روش خواهند داد یا نه؟ ضمن اینکه من این مطلب را تاکید می کنم که وزارت کشور که زیر مجموعه قوه مجریه است و وظایفی را در روند انتخابات مجلس دهم و بررسی صلاحیت های اولیه دارد، حتما باید وظیفه قانونی خود را به خوبی انجام دهد و در برابر برخی از زیاده خواهی ها به عنوان مجری انتخابات و نهاد مسوول بایستد.
* اگر تغییر در رویکرد نهادهای نظارتی پیش نیاید، آیا اصلاحطبان همانند انتخابات ریاست جمهوری برنامه جایگزینی دارند؟
** همان طور که بنا بر شرایطی به این نتیجه رسیدند که در اتخابات از یک نامزد با سابقه اصولگرا و عضو جامعه روحانیت مبارز حمایت کنند و نامزد مشخص و شاخص اصلاح طلب نداشته باشند ممکن است از عناصر اصولگرای معتدل نیز حمایت کنند.
* آشتی هواداران اصلاحطلب با صندوق رای چه آیندهیی را برای گروههای سیاسی و جناح رقیب اصلاحطلب به دنبال خواهد داشت؟
** امروز کل اصلاح طلبان پذیرفته اند که نباید با صندوق رای قهر کرد. از انتخابات 88 به بعد دیگر مقوله یی به نام تحریم انتخابات در جبهه اصلاحات یا هواداران اصلاحات وجود ندارد و انتخابات 92 هم نتیجه موثر آشتی با صندوق رای را به خوبی اثبات کرد. من بعید می دانم آن افرادی که هر از چند گاهی بر طبل تحریم انتخابات می کوبیدند همچون گذشته بخواهند پروژه تحریم انتخابات را دنبال کنند چرا که تحریم انتخابات، خودکشی است. لذا پیش بینی بنده این است که اصلاح طلبان به معنای عام دیگر رویکرد تحریم را در پیش نخواهند گرفت. و همچون انتخابات ریاست جمهوری 92 حضوری فعال را خواهند داشت و مطمئن باشید که ترکیب مجلس دهم بسیار متفاوت از مجلس نهم خواهد بود.
* چه دغدغهیی باعث شده است که اصلاحطلبان با وجود همه موانع و محدودیتهایی که سر راه خود دارند، در عرصه سیاسی کشور احساس تکلیف کنند و پا به عرصه انتخابات بگذارند؟
** اصلاح طلبان همان جریان چپ تاریخی است که از آغاز و صبح ظهور انقلاب، هم پیوستگی شان نسبت به جریان رقیب محرز بوده در حیطه اجرا و خدمت به مدیریت کشور دلسوزی و لیاقت و شایستگی خود را اثبات کرده است. بنابراین هیچگاه از مصالح مردم و کشور غافل نخواهند بود و این نگاه در میان اصلاح طلبان اصیل هیچگاه تغییر نکرده است و همیشه در صحنه خواهند بود و اهتمام خواهند داشت که به قدرت سیاسی برسند، همچنان که در سال 92 تا حدودی به قدرت سیاسی برگشتند.