تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۳  ، 
کد خبر : ۲۷۱۷۸۲

نهم ربیع با کدام منطق و دلیل؟/محمدامین امامی

منظور از حفظ وحدت، سنی شدن شیعیان نیست بلکه مراد از آن، حفظ شاکله امت اسلامی با تکیه بر مشترکات بین مسلمین و پرهیز از مطرح­ کردن مسائل تفرقه‌انگیز بین آنهاست.

سایت بصبرت، گروه فرهنگی/
1)تولی و تبری که هر یک از فروعات دین اسلام به شمار می­ آیند و به اصطلاح ضروری دین محسوب می­شوند، به قدری مهم­ اند که می­توان شیعه را با این دو مؤلفه تعریف کرد.

2) حب و بغض­ ها آنگاه که از قلب به زبان و از زبان به حوزه عمل کشیده شود، تولی و تبری محقق می­گردد. با این رویکرد، کمال اعتقاد افراد آنگاه به منصه ظهور خواهد رسید که ضمن اعتقاد و گرایش به امام معصوم علیه­ السلام از آن­کس و آن ­چیز که به امضای او نرسیده است، پرهیز کرده و فاصله بگیرند.

3) تولی و تبری در یک پروسه تاریخی متأسفانه به میزانی مورد غفلت قرار گرفت که این دو مؤلفه نه تنها نمی­ توانند معرِّف شیعه و صحت عقاید وی باشند که نمایان­گر ضعف اعتقاد ایشان است.

در عصر کنونی تولی به گونه ­ای تعریف شده است که صرف دوستی و محبت به اهل بیت علیهم­ السلام را مهم جلوه می­دهد و از سوی دیگر تبری در فحش و لعن به افراد محدودی محصور گشت. در جریان چنین فرآیندی است که ادعای دوستی، جایگزین اظهار دوستی، و اظهار برائت و بیزاری مبدَّل به فحش و لعن و ناسزا شد. از این رهگذر، خرافات و بدعت ­ها و اعمال موهِن موجب شده تا مخالفت قاطع با آنها مصداق مخالفت و دشمنی با اهل بیت علیهم­ السلام به شمار رود.

4)یکی از آن بدعت­ ها و انحرافاتی که هزینه­ های گزافی را بر گُرده مذهب و حکومت نهاده و آفات و آسیب­ های قابل توجهی را متوجه جهان اسلام نموده است، برجسته کردن «روز نهم ربیع­ الاول» به عنوان روز برائت، روز تبری، عید الزهراء، ... است.

متاسفانه تعیین این روز به عنوان روز برائت یا یکی از عناوین مذکور، آن هم چند روز پیش از هفته وحدت، عرصه را برای تاخت و تاز دشمنان اسلام باز نموده تا تحت تاثیر چنین باورهای «غیر عالمانه و متعصبانه­ ای» وحدت و انسجام امت اسلام را هدف قرار داده و از دریچه چنین «جهالت­ ها و حماقت­ ها» در بوق اختلافات مذهبی بدمند و جهان اسلام را از رسیدن به آرمان­های بلند و نجات­ بخش خود که نابودی صهیونیسم و اسرائیل غاصب و آزادی قدس شریف در فلسطین، و سرنگونی طواغیت حاکم بر ممالک اسلامی و به بار نشستن بیداری اسلامی یکی از آن همه است، بی‌بهره و معاف نمایند.

این جماعت با چشم­ پوشی از وصایای حضرات معصومین علیهم ­السلام و آموزه­ های اسلام مبنی بر احترام به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی و حتی سایر ادیان الهی، با تبلیغ و ترویج چنین منکرات و اعمال موهنی با نام پیروی از مکتب آل­ الله، نه تنها بانی انحراف از خط ایشان شدند که ظلم و خیانتی بزرگ را در حق تشیع روا داشتند و چهره ­اش را در نگاه اغیار تخریب نمودند. همه اینها در حالی است که تشکیل نظام واحد اسلامی در برابر کفر و استکبار و اتحاد و انسجام مسلمانان با هر مذهبی، بیش از همیشه ضروری می­ نماید.

5)اگر نگاه جزیره­ ای به روایات اهل بیت علیهم­ السلام کنار گذاشته شود و نگاه دقیق و عالمانه سرلوحه کار قرار گیرد، بی­ تردید هر انسان منصف و باوجدانی در می­ یابد که تأکید و توصیه پیشوایان دینی مبنی بر تقیه، مدارا با سایر مذاهب، ضرورت حفظ وحدت اسلامی و حضور در اجتماعات مسلمین در برابر اندک روایاتی که ایشان برای توجیه کار خود بدان استناد می­کنند به چه میزان است.

مرحوم آیت ­الله­ العظمی خویی که از اعاظم فقهای شیعه در عصر حاضر به شمار می‌روند، در کتاب الطهاره پس از نقل تعدادی از روایات که در خصوص اهمیت نمازگزاردن با مخالفان مذهبی وارد شده است می­نویسند: «همانا حکمت از صدور چنین روایاتی، رعایت مدارا و حفظ توحید کلمه مسلمین بوده است تا بدین وسیله شیعیان، خود را به عدم تعصب متمایز و مشخص سازند؛ بنابراین چنین توصیه­ هایی در زمان ما نیز جاری بوده و حضور در مساجد مخالفان و نمازخواندن با آنها به منظور مشخص ساختن شیعه از سایر مسلمانان به عدم تعصب، مستحب می­باشد تا بدین جهت اتحاد کلمه مسلمین حفظ گردد.»

شاید از این بیان آیت‌الله خویی و فرمایشاتی از این قبیل از علمای دین، این شبهه در ذهن مخاطب ایجاد گردد که باید به جهت حفظ وحدت از اصول شیعه صرف نظر کرد و چشم خود را بر روی آنها بست. در پاسخ به این شبهه باید گفت که چنین نیست. منظور از حفظ وحدت، سنی شدن شیعیان نیست بلکه مراد از آن، حفظ شاکله امت اسلامی با تکیه بر مشترکات بین مسلمین و پرهیز از مطرح­ کردن مسائل تفرقه‌انگیز بین آنهاست. باید به این نکته توجه داشت که محل طرح اختلافات مذهبی نه در محافل اجتماعی و مذهبی است که باید در «معرکه­ های علمی و منطقی» به بحث گذاشته شود. باید توده­ های مردم مسلمان به دور از هرگونه حاشیه، جنجال، تفرقه، اختلاف، نزاع و درگیری، ... با استمداد یکدیگر مشکلات امروز جهان اسلام به خصوص در حوزه­ های سیاسی، اقتصادی و معیشتی را حل و فصل نموده و بدان سر و سامان دهند. مؤید و پایان­ بخش کلام نگارنده، فرمایش رهبری بزرگوار به عنوان پیشتاز تقریب مذاهب در همان ماه­های اول زعامت ایشان است که فرمودند:« البته‌، بعضي‌ در بيان‌ مطلب‌ اشتباه‌ مي‌كنند. وقتي‌ كه‌ آنها اين‌ حرفها را مي‌زنند، شايد خيلي‌ هم‌ ساده‌ نباشد. وقتي‌ مي‌خواهند وحدت‌ اسلامي‌ را بيان‌ كنند، مي‌گويند كه‌ در صدر اسلام‌، نه‌ شيعه‌ و نه‌ سني‌ بود؛ پس‌ شيعه‌ و سني‌ غلط است‌! نه‌، اين‌ حرف‌ نادرست‌ و سستي‌ است‌. بحث‌ سر اين‌ نيست‌ كه‌ در صدر اسلام‌، آيا شيعه‌ و سني‌ وجود داشت‌ يا نه‌. بالاخره‌ بعد از پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ، آراي‌ مسلمين‌ متفاوت‌ شد. يك‌ عده‌ در مسأله‌ي‌ امامت‌ نظري‌ داشتند و عده‌يي‌ نظر متفاوت‌ ديگري‌ داشتند. بعضي‌ منبع‌ احكام‌ الهي‌ را يك‌ چيز و بعضي‌ چيز ديگري‌ دانستند. بنابراين‌، در اصول‌ و فروع‌، از همان‌ اول‌ اختلافاتي‌ بين‌ مسلمانان‌ به‌ وجود آمد. اين‌ كه‌ ما بگوييم‌ در صدر اسلام‌، نه‌ شيعه‌ و نه‌ سني‌ بود، حرف‌ غلطي‌ است‌. امروز اين‌ حرف‌، در حقيقت‌ به‌ معناي‌ نفي‌ كردن‌ و از بين‌ بردن‌ معارف‌ و فقه‌ و محصول‌ فرهنگي‌ همه‌ فرق‌ مسلمين‌ است‌. روي‌ هر چه‌ دست‌ بگذارند، مي‌گويند در صدر اسلام‌ نبوده‌، پس‌ اين‌ غلط است‌! اين‌، خودش‌ حرفي‌ شبيه‌ توطئه‌ است‌.

اوايل‌ انقلاب‌، در ايران‌ هم‌ بعضي‌ آدم هاي‌ كج‌سليقه‌ يا واقعا سوء نيت‌دار بودند كه‌ از اين‌ حرفها مي‌زدند. حالا هم‌ در دنيا، بعضي‌ آدمهايي‌ كه‌ اصلا چيزي‌ از اسلام‌ سرشان‌ نمي‌شود، از اين‌ حرفها مي‌زنند. ما آن‌ مطالب‌ را نمي‌گوييم؛ ما مي‌گوييم‌ بالاخره‌ اين‌ دو جريان‌ عمده‌ -يعني‌ تسنن‌ و تشيع- وجود دارد كه‌ جريان‌ عمل‌ به‌ فقه‌ اسلام‌ از طريق‌ اهل‌ بيت‌، تشيع‌ است‌ و جريان‌ عمل‌ به‌ شريعت‌ اسلام‌ از غير طريق‌ اهل‌ بيت‌، برادران‌ اهل‌ تسنن‌ پيرو آن‌ هستند.البته‌، آنها هم‌ اهل‌ بيت‌ را قبول‌ دارند، منتها مثل‌ ما انتهاي‌ سلسله‌ را اهل‌ بيت‌ نمي‌دانند؛ بلكه‌ آنها را به‌ عنوان‌ راوي‌يي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ سخني‌ را از پيامبر نقل‌ بكند، ملاك‌ قرار مي‌دهند. ما اين‌طور معتقد نيستيم‌. ما هر چه‌ را كه‌ اهل‌ بيت‌ رسول‌اكرم‌ فرمودند، آن‌ را حكم‌ خدا و مثل‌ بيان‌ پيامبر(ص‌) مي‌دانيم‌. ما آنها را معصوم‌ مي‌دانيم‌. حالا هر كسي‌ مبنايي‌ دارد. ما مي‌گوييم‌ اين‌ دو جريان‌ كه‌ از اوايل‌ اسلام‌ و بعد از رحلت‌ پيامبر(ص‌) بودند و تا حالا هم‌ هستند، هر كدام‌ زندگي‌ خود را بكنند و با هم‌ دشمني‌ نكنند.

امروز، پولهاي‌ نفت‌ براي‌ نوشتن‌ كتاب‌ ضد شيعه‌ مصرف‌ مي‌شود. دلارهاي‌ امريكايي‌ براي‌ رد تشيع‌ به‌ كار مي‌رود و به‌ زبان‌ عربي‌ و اردو كتاب‌ نوشته‌ و ترجمه‌ مي‌شود. اينها، دستهاي‌ شيطانند. اينها، انسانهاي‌ سالمي‌ نيستند كه‌ اين‌ چيزها را مي‌نويسند. هر جا باشند، همين‌طورند.

ما مي‌گوييم‌ امروز نبايد آتش‌افروزي‌ كرد. هر كسي‌ عقيده‌ي‌ خود را داشته‌ باشد و آن‌ را اثبات‌ هم‌ بكند. ما نمي‌گوييم‌ وقتي‌ گويندگان‌ مذاهب‌ مختلف‌ اسلامي‌، بر منابر خود قرار مي‌گيرند، استدلال‌ نكنند و عقيده‌ي‌ خود را اثبات‌ ننمايند. نه‌، استدلال‌ و اثبات‌ بكنند، اما اثبات‌ عقيده‌ بحثي‌ است‌ و دشمني‌ كردن‌ با طرف‌ مقابل‌ و همصدا شدن‌ با استكبار جهاني‌ و نيروها را صرف‌ جنگ‌ داخلي‌ بين‌ مسلمين‌ كردن‌، بحث‌ ديگري‌ است‌.» (سخنرانی 19/7/1368)  

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات