تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۳  ، 
کد خبر : ۲۷۴۷۴۳
گفت‌وگوي «جوان» با نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي

رهبر انقلاب مذاكرات را به ريل اصلي بازگرداندند

محمد اسماعيلي - مقدمه: دكتر منصور حقيقت‌پور نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي چشم‌انداز مثبت و خوش‌بينانه‌اي به آينده مذاكرات هسته‌اي ترسيم نمي‌كند و اظهار خوش‌بينانه نوبخت سخنگوي دولت مبني بر به سرانجام رسيدن توافق جامع در 11 فروردين را غير‌ممكن مي‌داند. وي معتقد است كه مقامات غربي به هيچ عنوان قابل اعتماد نبوده و به دنبال فرار از مذاكرات هسته‌اي هستند و هدف اصلي آنها به درازا كشيدن زمان مذاكرات است چراكه نمي‌خواهند با ايران قدرتمند روبه‌رو شوند. نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي همچنين تمركز بيش از حد دولت يازدهم بر روي پرونده هسته‌اي را يك ضعف غير قابل انكار مي‌داند و معتقد است دولت بايد بيش ازگذشته بر روي توليد داخل و محقق كردن اقتصاد مقاومتي رو بياورد و نبايد همه چيز را در توافق هسته‌اي ببيند. حقيقت‌پور در بخشي از مصاحبه هم با انتقاد از رويكرد صداوسيما، اين موضوع را مطرح مي‌كند كه جريان اصلاح‌طلب به هر بهانه‌اي تلاش دارد عملكرد نمايندگان مجلس را ضد مطالبات مردمي جا بيندازد. آنچه در ادامه مي‌آيد مشروح گفت‌وگوي «جوان» با دكتر منصور حقيقت‌پور نايب رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي است.

* به عنوان اولين سؤال بفرماييد با توجه به حضور آقاي دكتر علي‌اكبر صالحي و وزير انرژي امريكا در مذاكرات هفته گذشته ژنو، ارزيابي شما از سيزدهمين دور مذاكرات هسته‌اي چيست؟

** بايد عرض كنم فضاي اين دور از مذاكرات را بايد با توجه به سخنان رهبري ارزيابي كنيم، بدون شك سخنان رهبري تأثير مثبتي بر جريان مذاكرات داشت بدين گونه كه اجازه ندادند امريكايي‌ها آنطور كه مي‌خواهند مذاكرات را به جلو ببرند. رهبري در ديدار با فرماندهان نيروي هوايي با اشاره به مذاكرات هسته‌اي با غرب مي‌فرمايند: «‌اين حرفي هم كه حالا انسان مي‌شنود كه مي‌گويند كه در يك برهه‌اي درباره اصول كلي توافق كنيم، بعد درباره جزئيات اين را هم بنده نمي‌پسندم؛ اين را من نمي‌پسندم. با تجربه‌اي كه از رفتارهاي طرف مقابل داريم، احساس مي‌كنم كه اين وسيله‌اي خواهد شد براي بهانه‌گيري‌هاي پي‌درپي بر سر جزئيات. اگر توافق مي‌كنند، جزئيات و كليات و همه را در يك‌جلسه واحد تمام بكنند، امضا كنند. اينكه كليات را جداگانه توافق كنند، و بعد بر اساس آن كليات - كه يك‌چيزهاي مبهمي است، تفسيرپذير است، تحليل‌پذير است - بروند سراغ جزئيات، نه، اين منطقي نيست.»

خب اين سخنان به نوعي مذاكرات را به ريل و مسير اصلي خود بازگرداند، البته ايشان در ادامه با اشاره به نقاط ضعف توافق‌نامه ژنو 3 مي‌فرمايند: «همه آنچه هم قرارداد بسته مي‌شود بين مسئولان ما و بين طرف مقابل، بايد روشن، واضح، غير قابل تفسير و تأويل باشد. اين‌جور نباشد كه طرف مقابل - كه با دبه‌كردن و چك‌وچانه زدن، كار خود را پيش مي‌برد - بتواند باز سر قضاياي گوناگون، بهانه‌گيري كند، دبه در‌بياورد، كارها را مشكل بكند؛ نه، همه اينها براي اين است كه سلاح و حربه تحريم از دست دشمن خارج بشود.»

اين قسمت از بيانات رهبري هم هشداري بود براي تيم مذاكره‌كننده تا آنها با هوشياري و دقت نظر بيشتري به نگارش توافق احتمالي در آينده روي بياورند چراكه امريكايي‌ها غير قابل اعتماد بوده و توافق‌نامه بد را مي‌توانند به راحتي تفسير به نفع خود كرده و در آينده به ضرر كشورمان اقدام نمايند.

من معتقد هستم رسيدن به كليات توافق قبل از آنكه روي جزئيات توافقي صورت بگيرد ايجاد هزينه براي كشور و جامعه مي‌كرد چراكه تفاهم روي كليات امريكايي‌ها را در اين موضع قرار مي‌دهد تا هر جور كه تمايل دارند با توافق برخورد كرده و مانند توافق قبلي هزينه‌هاي بسياري را به ما وارد كنند آنگونه كه در طول همين مدت بارها تحريم‌ها را تمديد و به سوي تشديد فشارها عليه كشورمان قدم برداشتند، بنابراين توافق روي كليات خيلي معقول و آينده‌نگرانه نبود.

البته نكته قابل توجه در اين دور از مذاكرات كه در ادوار قبلي هم مشاهده مي‌شد اين بود كه امريكايي‌ها مرد تمام‌كننده ندارند و كسي را ندارند كه به صورت مستقل تصميمات را اتخاذ كند و حرف آخر را بزنند و بنابراين يك بار كنگره مي‌آيد تصميم را مي‌گيرد و به تيم اوباما تحميل مي‌كند، يك بار صهيونيست‌ها اين كار را انجام مي‌دهند و با اعمال فشار به تيم مذاكره‌كننده امريكايي تلاش دارند مسير مذاكرات را عوض كنند، بار ديگر آل‌سعود بر روند مذاكرات تغيير ايجاد مي‌كنند و يك بار سازمان منافقين تأثير مي‌گذارد؛ و اين روند مشوش در طرف امريكايي يكي از علت‌هاي به طول انجاميدن مذاكرات است.

اما در طرف ايراني اين موضوع كاملاً برعكس است يعني در ايران رهبري تصميمات را اتخاذ مي‌كند و تيم مذاكره‌كننده هم در چهارچوبي مشخص قدرت مانور و حركت دارد كمااينكه در هفته گذشته رهبري بودند كه توانستند با بيان سخناني مذاكرات را هدايت كرده و شروط طرف ايراني را به غربي‌ها تحميل كنند.

سخنان معظم‌له بازهم اشاره بر اين بود كه ايراني‌ها اهل منطق و مذاكره هستند و نيامده‌اند مذاكره را صرفاً براي مذاكره انجام دهند، و نيامده‌ايم كه زمان را تلف كنيم، بلكه آمده‌ايم كه به يك توافق برسيم اما توافقي كه منافع ملت ايران را تأمين كرده و بعد از نگارش آن طرف غربي اجازه نداشته باشد هر طور كه خواست آن را تفسير و تأويل كند.

* به نظر مي‌آيد پس از گذشت اين دور از مذاكرات اختلافات گذشته همچنان پا بر جا باشد و البته بخش مهمي از آن به اين دليل است كه امريكايي‌ها قدرت تصميم‌‌گيري نداشته و فاقد فرد يا گروهي هستند كه نظرات نهايي را اتخاذ نمايد.

شما در حالي مي‌فرماييد كه اختلافات گذشته بين ايران و امريكايي‌ها در بحث هسته‌اي پابرجاست كه سخنگوي دولت چهارشنبه هفته قبل اعلام كردند كه ايران و 1+5 به احتمال فراوان به توافق‌نامه نهايي كه در آن كليات و جزئيات لحاظ شده است خواهند رسيد؛ ارزيابي شما از سخنان آقاي نوبخت چيست؟

** ما چنين برداشتي نداريم؛ چراكه رقيب ما هنوز نا‌نجيب است و اجازه نخواهد داد كه مذاكرات به اين راحتي به نتيجه لازم برسد.

من تلقي‌ام اين است كه امريكايي‌ها تمايل دارند كه از پشت ميز مذاكره فرار كنند. شما اخبار كذب سازمان منافقين را كه در روز سه‌شنبه منتشر شد ملاحظه كنيد، اين گروهك روز سه‌شنبه مدعي شده بود مداركي از فعاليت فوق‌سري هسته‌اي ايران در اختيار دارد؛ اين خبر را وبگاه خبري «واشنگتن فري بيكن» گزارش داده بود كه شوراي به‌ اصطلاح مقاومت وابسته به عناصر منافقين سه‌شنبه اعلام كرد مدارك مستندي را يافته كه بر اساس آن مكان فوق‌سري هسته‌اي تحقيقاتي ايران با سانتريفيوژهاي پيشرفته در آنجا قرار گرفته است. سايت جديد كشف شده بنا به ادعاي منافقين «لويزان 3» نام دارد كه در شمال شرقي تهران و در اطراف اين شهر واقع است.

خب پيام اين موضوع خيلي واضح است كه امريكايي‌ها با كمك متحدان منطقه‌اي و گروهك‌هاي تروريستي تلاش دارند تا به هر شكل ممكن مذاكرات را به دور باطل بيندازند و همواره تهمت‌هايي را متوجه ايراني‌ها كرده و فرصت به نتيجه رسيدن مذاكرات را ندهند. خب تحركات اخير سازمان منافقين به خوبي نشان مي‌دهد كه امريكايي‌ها براي فرار از ميز مذاكره دنبال بهانه مي‌گردند.

* چرا امريكايي‌ها دنبال فرار از ميز مذاكره هستند؟

** اساساً امريكايي‌ها از روز اول هم به دنبال اين نبودند كه مذاكرات با جمهوري اسلامي ايران به يك نتيجه مشخص برسد، آنها دنبال متوقف كردن پيشرفت و توسعه ايران در اين مسير بودند و اصرار دارند اين مسير ادامه پيدا كند. همانطور كه طي 18ماه گذشته اثبات شده، طرف غربي به تعهداتش پايبند نيست و فكر نكنم به راحتي به يك توافق خوب دسترسي پيدا كنيم. به همين علت احتمال دارد مذاكرات تمديد ‌شود يا زير ميز مذاكرات زده ‌شود و بگويند نقطه سرخط.

اساساً دموكرات‌ها در داخل كشور خود با جمهوري‌خواهان هم دچار مشكلات اساسي هستند درباره توافق‌نامه هسته‌اي با ايران، چندي پيش بود كه سخنگوي وزارت خارجه امريكا از تهديد به وتوي كاخ سفيد به سنا درباره لايحه‌اي كه در آن هرگونه توافق جامع با ايران را منوط به تصويب كنگره مي‌كند، خبر داد كه اين حاوي تناقضات دروني امريكا بر سر پرونده هسته‌اي كشورمان است.

يا از سوي ديگر امريكايي‌ها بايد منافع و خواسته‌هاي رژيم صهيونيستي و هم‌پيمانان خود در منطقه نظير عربستان‌سعودي را تأمين كرده و توافقي را انجام دهند كه به هيچ كدام از طرف‌هاي درگير بر‌نخورد. جمع بين منافع امريكا با رژيم صهيونيستي و ديگر كشورهاي منطقه و فرامنطقه‌اي توسط اوباما و تيم مذاكره‌كننده امريكايي تقريباً غير‌ممكن است و در مقابل تبديل به پارادوكس مي‌شود، اين را هم اضافه كنيم كه طرف امريكايي، ناتوان از تصميم‌گيري است؛ با اين توضيحات بايد گفت به توافق رسيدن عملاً بسيار دور از دسترس است.

* با توجه به آنچه گفتيد شما هم اعتقاد داريد كه امريكايي‌ها دنبال تطويل مذاكرات هستند؟

** چندي پيش آقاي زبيگنيو برژينسكي مشاور امنيت ملي دولت جيمي كارتر رئيس‌جمهور اسبق امريكا نظري شبيه آنچه شما گفتيد را ارائه داد و اظهار كرد كه عامل زمان، عامل جمعيت و عامل تغيير نسل عليه حاكميت ايران در حال فعاليت هستند و بنابراين امريكايي‌ها بر عامل اوليه كه همان زمان است به شدت اصرار دارند و تلاش دارند از اين مؤلفه نهايت استفاده را انجام دهند. آنها تصميم دارند با طولاني شدن زمان و گرفتن زمان از جمهوري اسلامي ايران اهداف خود را به پيش ببرند و در آينده با ايراني ضعيف شده و ناتوان روبه‌رو شوند.

با يك بررسي ساده در رفتار و مواضع امريكايي‌ها در طول ماه‌هاي اخير مي‌توان به راحتي به اين موضوع پي برد كه امريكايي‌ها دنبال وقت‌كشي هستند و به شدت اصرار دارند مذاكرات روي دور باطل بيفتد.

* پس اخباري مبني بر تعيين زمان 15 ساله از سوي امريكايي‌ها براي اعتماد‌سازي توسط ايران هم مي‌تواند با همين هدف در دستور كار قرار گرفته باشد؟

** قطعاً همين‌طور است كه مي‌فرماييد البته اين موضوع از ماه‌هاي قبل توسط امريكايي‌ها به تيم مذاكره‌كننده كشورمان پيشنهاد شده بود و ما از آن اطلاع داشتيم و هفته قبل بعد از پايان سيزدهمين دور مذاكرات هسته‌اي در ژنو هم چنين اخباري از سوي برخي رسانه‌هاي غربي منتشر شد؛ به عنوان نمونه نيويورك تايمز با تأكيد بر اين موضوع مي‌نويسد: «‌طبق توافقي كه صورت گرفته است ايران حداقل 10 سال فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را به نحوي كه مورد رضايت غرب است متوقف خواهد كرد و در ازاي آن به صورت تدريجي و تا پايان مدت مورد توافق، تحريم‌ها كم‌كم برداشته خواهند شد.»

يا خبرگزاري آسوشيتدپرس در گزارشي با همين محوريت مدعي شد كه ديپلمات‌هاي ايراني و امريكايي اكنون در حال شكل دادن به جزئياتي هستند كه در آن مدت زمان توافق احتمالي تا 15 سال است و تعداد سانتريفيوژ‌هايي كه ايران مي‌تواند در چرخه غني‌سازي نگه دارد تا 6500 عدد است و نكته قابل توجه اين گزارش آن است كه امريكايي‌ها لغو تحريم‌ها را نيز به‌صورت تدريجي و نه يك باره قبول كرده‌اند.

البته اين را هم بايد بگويم بنابرآنچه مقام معظم رهبري تأكيد فرمودند، كه تحريم‌ها همه بايد برداشته شده و چيزي از آن به آينده محول نشود، جمهوري اسلامي ايران زير بار چنين توافقي نخواهد رفت و به نظر مي‌رسد چنين موضوعي بعيد است.

* بنابر آنچه در باب مذاكرات هسته‌اي گفتيد، به نظر مي‌رسد نگاه شما به توافق نهايي يا همان جامع نگاه مثبتي نيست، همين‌طور است؟

** من احساس مي‌كنم چشم‌انداز مذاكرات مكدر است و روشن نيست.

* از شروع به كار دولت يازدهم، دولتمردان هدف از مذاكرات هسته‌اي را در دو گزاره «‌رفع كامل تحريم‌ها‌» و‌ «‌بهبود وضعيت معيشتي و اقتصادي مردم» خلاصه كرده‌اند، با توجه به بررسي 13 دور مذاكره و برگزاري ده‌ها جلسه در سطح معاونين وزراي خارجه و كارشناسان اين حوزه و همچنين وضعيت داخلي كشور مي‌توان گفت تا حدودي اهداف دولت در اين زمينه محقق شده است؟

** من معتقد هستم كه اين دو هدف دولت از مذاكرات اتفاق نيفتاده است. ما بايد نگاه را از بيرون برداشته و به داخل كشور متمركز كنيم و به تعبير رهبري انقلاب به دنبال تحقق اقتصاد مقاومتي باشيم. نگاه به درون منجر به آن خواهد شد كه كشور در مقابل بسياري از آسيب‌ها و از جمله تحريم‌ها مصون شده و مانند سال‌هاي اخير منفعل عمل نمي‌كنيم. اساساً اينها با هم تناقض ندارد كه ما هم به فكر اقتصاد و توسعه درون‌زاي خود باشيم و هم به فكر توسعه روابط با ساير كشورهاي منطقه‌اي و بين‌المللي.

راهكار پيشرفت و توسعه كشور و بهبود وضعيت مردم در حوزه اقتصادي هماني است كه رهبري بارها در طول ماه‌هاي اخير آن را مورد اشاره قرار داده است و آن اقتصاد مقاومتي است.

* البته روز چهارشنبه بسياري از رسانه‌هاي داخلي به اين موضوع پرداختند كه بيشترين تذكر رهبر معظم انقلاب به دولت يازدهم با محوريت «توجه به ظرفيت‌هاي دروني كشور و استعدادهاي ملت ايران» بوده به طوري كه ايشان 21 بار از اين تذكر استفاده نموده‌اند، نظر شما در‌اين‌باره چيست؟

** ما و دولت بايد به اين باور برسيم كه نبايد همه اميدمان اين باشد كه از طريق توافق با امريكايي‌ها بتوانيم مشكلات كشور را مرتفع كنيم بلكه بايد با نگاه به درون كشور و توجه به ظرفيت‌هاي نهفته كشور، به مشكلات فائق آييم.

تئوري رهبري در اين باره همانطور كه عرض كردم اقتصاد مقاومتي است كه اگر دولت و مجلس در اين جهت حركت كنند با نگاهي واقع‌بينانه مي‌توان كشور را از مسير كنوني به مسير اصلي خود هدايت كرد. بايد اين را هم اضافه كرد كه رهبري معظم نه تنها اين موضوع را مورد تأكيد قرار داده‌اند بلكه سياست‌هاي اصلي و كلي آن را هم تدوين و ابلاغ نموده‌اند كه متأسفانه نتوانسته‌ايم در اين مسير قدم‌هاي مثبت و ملموسي را برداريم.

بايد در عمل به سخنان رهبري پاسخ مثبت بدهيم و سخنراني و شعار نمي‌تواند موضوعي را حل كند بايد واقعاً رو به سوي توليد داخل بياوريم، خودمان را از بودجه نفتي جدا كرده و به سمت صادرات غير نفتي رو بياوريم. ما در مجلس شوراي اسلامي روي همين موضوع حركت كرده‌ايم و تلاش كرده‌ايم اتكا به نفت را به 25 درصد برسانيم و اين قدم خوبي است كه مي‌تواند در طول سال‌هاي اخير به صفر هم برسد.

دولت بايد تلاش كند تا جلوي بسياري از واردات را گرفته و راهكارهاي مناسب را در دستور كار قرار دهد تا كشور تا به اين حد به نفت وابسته نباشد تا مجدداً شكوفايي اقتصادي را در كشور شاهد باشيم.

* پس با توجه به آنچه گفته شد مي‌توان تمركز بيش از حد دولت يازدهم به سياست خارجي و به صورت مشخص در پرونده هسته‌اي را يك ضعف عمده و غير قابل پوشش به حساب آورد؟

** به هرحال بايد يك نگاه كلان‌تر و بهتر به موضوعات داشت و نبايد همه موضوعات را منوط به توافق هسته‌اي بكنيم. اين مي‌تواند آسيب‌زا باشد.

البته اين را هم بايد در نظر گرفت كه محول شدن پرونده هسته‌اي به وزير امور خارجه توان عمده ايشان در حوزه سياست خارجي را گرفته و وي ناچار است كه بيشتر وقت خود را صرف چنين موضوعي كند و ساعت‌ها و روزها و هفته‌ها درگير يك دور از مذاكرات باشد و طبيعتاً از رصد تحولات و بررسي منطقه‌اي و بين‌المللي غافل شود، بنابراين واجب است كه تمركز به ساير حوزه‌ها هم گذاشته و موضوعات ديگر را هم به اندازه كافي مورد لحاظ قرار دهيم.

* اين يك ضعف براي دولت تدبير و اميد به حساب مي‌آيد يا خير؟

** بله اين يك ضعف است كه دولت بيش از حد ممكن به موضوع هسته‌اي پرداخته است، به هرحال ما بايد يك سازماندهي مجدد صورت بدهيم كه ظرفيت مورد نياز را به اين بخش اختصاص داده و به ساير حوزه‌ها هم توجه مناسب را داشته باشيم.

* خب در ماه‌هاي پس از روي كار آمدن دولت يازدهم روزنامه‌هاي زنجيره‌اي طيف تجديدنظرطلبان تلاش كرده‌اند تا مجلس نهم را به شدت تخريب كرده و اقدامات منتخبان اين قوه را با موجي از تهمت‌ها و تخطئه‌ها همراه سازند، به نظر شما اين رويكرد با چه هدفي در دستور كار اين جريان قرار گرفته است؟

** من اين را فراتر از روزنامه‌هاي جريان اصلاحات مي‌بينم. سايت تابناك كه مشخص نيست به كدام جريان وابسته است هم تلاش مي‌كند در گزارش و مطالبي نمايندگان مجلس را تخريب كرده و عملكرد آنها را زير سؤال ببرد اما ما انتظار داريم اگر مديريت اين سايت را يك فرد اصولگرا در دست دارد بهتر از اين عمل كند و مراقب باشد كه در چه مسيري حركت مي‌كند.

انگار در سايت تابناك توپخانه‌اي عليه مجلس نهم در جريان است و به هر بهانه‌اي تلاش مي‌كند مجلس را بزند و عملكرد مجلس را مورد تخريب و هجوم قرار دهد. اين ظلم بزرگي به منتخبان ملت است كه از همه طرف مورد هجوم و تخريب قرار گرفته‌اند در حالي كه عمده نمايندگان مجلس تلاش دارند مطالبات قشر مستضعف و ناتوان جامعه را محقق كرده و در مسير پياده كردن نيازهاي حقيقي جامعه حركت كنند.

شما توجه كنيد به ليستي كه به دروغ منتشر شد و در آن تلاش شد تا القا شود كه نمايندگان اصولگراي مجلس مبالغي را از آقاي رحيمي دريافت كرده و در جاي نامعلومي هزينه كرده‌اند. آيا واقعاً آقاي ابوترابي‌فرد يا آقاي حداد عادل مي‌آيند و از آقاي رحيمي 5 ميليون تومان پول مي‌گيرند؟ آيا واقعاً اين جفا در حق شخصيت‌هايي مانند آقاي ابوترابي يا آقاي حداد عادل نيست كه اين اتهامات را عليه آنها مطرح كنيم؟ رسانه‌هاي مختلف و افراد با گذشته مشخص تلاش مي‌كنند تا مجلس نهم را تخريب كرده و نمايندگان آن را به هر بهانه‌اي مورد هجوم قرار دهند.

در بحث رسيدگي به لايحه بودجه 94 هم همين اوضاع تكرار شد و رسانه‌ها و برخي از افراد و شخصيت‌ها تلاش كردند مجلس نهم را عامل گراني القا كرده و به اين بهانه بار ديگر مورد هجمه قرار دهند. به عنوان مثال مجلس بنا بر مصالحي در يك دوره دو ماهه به كنتورهاي برق يك تومان اضافه كرده است كه اين موضوع ساده را با عمليات فريبنده‌اي به جامعه منتقل مي‌كردند، واقعاً اسم اين گراني است كه برخي رسانه‌ها آن را با تيتر گراني كار مجلس است برجسته مي‌كردند؟

در اين ميان بايد گفت روزنامه‌هاي زنجيره‌اي از جاي خاص تغذيه مي‌شوند و صاحب يك اتاق فكر واحد هستند كه يكي از موضوعات مورد توجه اين اتاق فكر كه هر روز توسط رسانه‌هاي آنها بايد دنبال شود اين است كه؛ مجلس نهم بايد مورد تخريب و هجمه قرار بگيرد به هر بهانه‌ا‌ي؛ يك روز موضوع گراني را به دروغ برجسته مي‌كنند و عامل را مجلس معرفي مي‌كنند روز ديگر سؤال از برخي وزرا، روز بعد نطق فلان نماينده را.

خب اين چنين رويكردي از روزنامه‌هايي كه به ائمه اطهار توهين مي‌كنند خيلي بعيد و دور از ذهن نيست. در مقابل اين تخريب‌ها اصولگرايان هم متفرق و چند دسته هستند. اين نكته را هم بايد مورد توجه قرار داد كه برخي از سؤالات از وزرا را مي‌شود در صحن طرح نكرد و از مسيري ديگري آن را دنبال كرد كه ايجاد هزينه نكند.

اين را هم بايد ياد‌آور شد كه يكي از تاكتيك‌هاي اصلاح‌طلبان براي بازگشت به قدرت ايجاد درگيري و زدوخورد بين قوه مجريه و مقننه است چراكه به زعم آنها ايجاد درگيري بين اين دو قوه مي‌تواند آنها را به قدرت نزديك‌تر كند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات