برخلاف آنچه که اندیشمندان شرق و غرب در طول دو قرن گذشته تبلیغ کرده و عملاً در صحنه سیاست و روابط بین الملل پیاده می کردند مبنی بر اینکه دوره حاکمیت دین سپری شده و جدایی دین از سیاست را امری بدیهی و غیرقابل بازگشت می پنداشتند به سرعت بی پایه بودن آن را به اثبات رساند. انقلاب اسلامی به ناگهان و در عصر قدرت علم و تکنولوژی توانست با بازگشت به اصول و معیارهای دینی این تلقی و فکر را متزلزل نموده و شرایطی را به وجود آورد که امروزه اکثر اندیشمندان علوم اجتماعی به این باور جدید رسیده اند که قرن بیست و یکم، قرن حاکمیت دین و دینداری و به ویژه قرن اقتدار اسلام خواهد بود. در حقیقت می توان گفت که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تکیه به احکام آسمانی و الهی و اصل «ولایت مطلقه فقیه» بزرگترین اسباب خلق انرژی عظیمی بود که نه تنها توانست بر اغلب مشکلات و مصائب فائق آید بلکه، توانست نهادها و ساختارهای نوینی را بر پا داشته و اداره و هدایت نماید.
نکته دیگر اینکه؛ در جهان امروز دیگری کشور را نمی توان مشاهده کرد که به اندازه جمهوری اسلامی آماده پرداخت بهای گزافی برای تعقیب اهداف و آرمان های انقلابی و ارزش های خود باشد. اگرچه در ظاهر امر این رفتار، غیر عقلانی به نظر برسد ولی در عمل به ویژه در دراز مدت نشان داده شده که این نوع مقاومت و ایستادگی، خود به عنوان یک ابزار قدرتمندی در تسلیم دیگران در مقابل خواسته ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد. رفتاری که دولتهای اروپایی در فراخوانی سفرای خود در جریان دادگاه میکونوس به کار برده و نهایتاً به علت مقاومت جمهوری اسلامی ناچار شدند بدون اخذ هیچگونه امتیازی از جمهوری اسلامی بلکه با قبول شرایط این دولت، آنها را به تهران بازگردانند و مهار و مدیریت بحران های سیاسی و امنیتی مانند جنگ های اول و دوم خلیج فارس و پرونده هسته ای ایران و ... می توانند به عنوان نمونه ها و الگوهای موفقی در اعمال این راهبرد و سیاست مطرح گردند که جز با هدایت های حکیمانه رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای(مد ظله العالی) میسر و ممکن نبودند. هدایت ها و راهبری هایی که علاوه بر تأمین عزت ملی و اسلامی، توسعه عمق راهبردی نظام اسلامی در سطح منطقه و نظام بین الملل را به ارمغان آورده است و امروز جمهوری اسلامی ایران را به بازیگری مهم و تأثیرگذار تبدیل کرده است. به بیان دیگر، ایفای هوشمندانه نقش های رهبری از سوی حضرت امام(ره) و خلف صالحش امام خامنه ای(مد ظله) ضمن حل و فصل موضوعات مختلف که به لحاظ سیاسی- امنیتی، متوجه نظام اسلامی بود و حتی می توانست موجودیت آن را به خطر اندازد، قادر به مدیریت و مهار بحرانهای سیاست خارجی و داخلی بوده و توانسته است موجبات تحقق اهداف، آرمان ها، منافع ملی، اقتدار و ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران را در عرصه نظام بین الملل فراهم سازد.