جمهوری اسلامی ایران اکنون در شرایطی همانند با وضعیت رزمندگانی که موقعیّت برجسته ای را فتح کرده و در حال تثبیت واستقرار نیروهای خود و نومید سازی دشمن از بازگشت مجدد می باشد، قرار گرفته است؛ یعنی انقلاب اسلامی در دهه چهارم حیات نورانی خود، از مرحله های رفع مانع بزرگ نظام طاغوتی حاکم و اربابان سلطه گر،استقرار حقوقی و عینی نظام اسلامی، دفع فتنه گروهک های مسلح و تهاجم گسترده بعثی ها و فتنه های جریان نفاق داخلی درسال های 78 و 88 گذشته و در سطح منطقه ای به عنوان قدرت برجسته و به تعبیری، ابرقدرت منطقه ای شناخته شده تا آنجا که به عنوان مثال، مستکبران و ایادی آنها با وجود مخالفت های شدید قبلی ناچار به دعوت از جمهوری اسلامی ایران درنشست وین پیرامون وضعیت سوریه شده و به نقش تأثیرگذار میدانی و سیاسی ایران در وقایع سوریه معترفاند. امّا در عین حال باید توجه داشت که هنوز دشمن دست از توطئه آفرینی علیه این نظام برنداشته است و خطر نفوذ و استحاله از درون را در دوران پسابرجام دنبال می کند تا بدانچه با تحریم، تهدید و فشار نتوانست بدان دست یابد، با نفوذ و رخنه در ارکان تصمیمگیری و تصمیم سازی این نظام به دست آورد.
از این رو، نیروهای انقلابی باید مراقب حفظ سنگرها، عدم غفلت از شیوه های جدید دشمنی و اصلاح ضعف های داخلی و بسترهای نفوذ دشمن باشند. انسجام نیروهای انقلابی و جلوگیری از دو دستگی و یا چند دستگی آنها و در عرصهای گستردهتر، حفظ وحدت و انسجام آحاد مردم مسلمان و مقابله با ایجاد دو قطبیهای کاذب و مشغول شدن به مسائل فرعی از رسالت های مهم نیروهای انقلابی در شرایط کنونی است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب:"یکی از کارهای امریکائی ها در این سال های اخیر، این است که کسانی را وادار کنند به بزک کردن چهره امریکا به اینکه این جور وانمود بکنند که امریکائی ها اگر هم یک روزی دشمن بودند، امروز دیگر دشمنی نمیکنند، هدف این است که چهره دشمن برای ملت ایران پنهان بماند تا از دشمنی او غفلت شود و او بتواند دشمنی خودش را اعمال کند و خنجر را از پشت فرو کند."
بنابراین، در دوران تثبیت عزّت و سرافرازی، بایستی ضمن رصد فعالیت دشمن، متوجه نقاط ضعف جبهه خودی هم بود و به برطرف کردن آنها پرداخت."ما در درون خودمان ضعفهائی داریم. دشمن در موارد زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند. این ضعف ها را باید برطرف کنیم. ما ضعف در سیاست گذاری داریم، ضعف در اجرا داریم، ضعف در تلاش داریم، گاهی دچار تنبلی و دچار کاهلی در حرکت های خودمان می شویم، دچار ضعف در{تشخیص}اولویت های کشور می شویم، اینها ضعفهای ماست، این ضعفها را بایستی برطرف کرد." سستی و کوتاهی در تحقق اقتصاد مقاومتی، غفلت از تهاجم فرهنگی دشمن، تخریب نیروهای متعهد و انقلابی و میدان دادن به عناصر مشکوک و نفوذی و ایجاد عرصه مجدد فعالیت فتنه گران در امور اجرائی و فکری، عدم تحمل نقدهای دلسوزانه و منصفانه، نمونههای بارزی از این ضعفها می باشد.
نکته دیگری که بایستی بدان اشاره کرد، ترسیم نقشه کلان پیشرفت به سوی تحقق آرمانهاست. به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی اکنون در مرحله ساخت تمدن نوین اسلامی است؛ یعنی نظام اسلامی با گذار از تجربه الگوی توسعه شرقی زده و الگوهای توسعه غربی (با عدم لحاظ عدالت اجتماعی و کمرنگ نمودن و تضعیف ارزش های اسلامی و انقلابی در عرصه فرهنگ و سیاست داخلی وخارجی ) و 8 سال تجربه دولت های نهم و دهم (که باوجود نفی الگوهای بیگانه، الگوی جایگزین مناسبی را ارائه نکرده است)، اکنون به خوبی لزوم نهضت نرم افزاری اسلامی نمودن علوم انسانی، تدوین الگوی بومی اسلامی ایرانی پیشرفت بر پایه اقتصاد مقاومتی دانش بنیان، عدالت نگر، درون گرا و برون نگر، با مدیریت جهادی و در راستای تحقق افق چشم انداز 20 ساله را درک می کند و بازگشت به سیاستهای لیبرالی شکست خورده بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را خطایی آشکار میداند و بر نجات از اقتصاد دولتی، رانتی مبتنی بر فروش نفت خام اصرار داشته و راه درمان را در عزم ملّی، همدلی و هم زبانی دولت و ملت، وجدان کار و انضباط اجتماعی، همت مضاعف و کار مضاعف، جهاد اقتصادی، انضباط اقتصادی و مالی، صرفه جوئی، تقویت تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، نوآوری و شکوفائی، اصلاح الگوی مصرف و مبارزه با واردات بیرویه کالاهای مصرفی، ریخت و پاش و اسراف گرائی، نابود کردن اموال عمومی و شخصی، فساد و تبعیض و رفع فقر و بی عدالتی با تکیه بر نیروی انسانی پر توان و بی شمار داخلی و ظرفیت های ملی و... می داند.