از اساسیترین شرایط موفقیت در تمامی عرصهها، شناخت دشمن است. در عرصه طبیعی، آدمی تا آنجا که دشمن را شناخته در دفع آن کوشیده و به موفقیت دستیافته است، ولی همین انسان ضربههای فراوانی از دشمن ناشناخته خود خورده است. بهعنوان نمونه انسان از زمانی که دشمنی به نام میکروب را شناخت بهآسانی توانست در پی دفع آن برآید، ولی چون نتوانسته است سرطان را بشناسد هرروز قربانیهای فراوانی در این عرصه میدهد. در سایر عرصهها نیز شناخت دشمن نقش مهم و کلیدی دارد. بر این اساس است که بخش عظیمی از آیات قرآن مربوط به معرفی دشمن است؛ معرفی شیطان، دشمنان انبیاء، کفار، مشرکان و منافقان و... . در روایتی از پیامبر گرامیاسلام (صلی اللَّه عليه و آله و سلّم) میخوانیم: «آگاه باشید عاقلترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند و دشمنش را نیز بشناسد و آنگاه نافرمانیش کند.» در حدیثی دیگر از ایشان آمده است: مردم اگر ده چیز را میشناختند سعادت دنیا و آخرتشان تأمین میشد یکی از آنها شناخت ابلیس (دشمن) و یارانش است. امام علی (ع) در نهجالبلاغه شناخت دشمن را رمز بینش میداند: «و بدانید که رشد نمییابید مگر که رشد وانهادگان را بشناسید و هرگز به کتاب خدا چنگ نمیزنید، مگر که فرو فکنندهی آن را چنانکه باید شناخته باشید.»، شاید به همین دلیل بود که ایشان بخش عظیمی از تلاش خویش را در دوره حکومت به افشاگری چهره دشمنان پرداخت.
از طرفی از سخنان حضرت استنباط میشود که دشمن بر دو نوع است و دو نوع برخورد میطلبد: ۱- دشمن آشکار ۲- دشمن پنهان. از دیدگاه امام علی (ع) کمخطرترین دشمن، دشمنی است که دشمنی خود را آشکار کرده است. حضرت فرمود: «سستترین دشمنان کسی است که عداوتش را آشکار ساخته است.» و «آنکس که دشمنیاش را اظهار کرده توطئه و مکرش کم است» و خطرناکترین آن دشمنی است که دشمنیاش را پنهان میکند. در قرآن کریم این نوع دشمنی «نفاق» نامیده شده است. امام علی (علیهالسلام) در این زمینه میفرماید: «بدترین دشمنان کسی است که عمیقتر بوده و بیشتر کیدش را مخفی میدارد». در سخنی دیگر می فرمایند: «بزرگترین دشمنان کسانیاند که حیله خود را بیشتر پنهان میدارند».
از نکاتی که امام علی (علیهالسلام) در رابطه با دشمن بر آن تأکید دارد آن است که باید پیوسته هشیاری در برابر دشمن را حفظ کرد و هرگز نباید دشمن را کوچک شمرد: حضرت فرمود: «هرگز دشمن را کوچک مشمار، هرچند ضعیف باشد». سعدی شیرینسخن این حدیث را به نظم درآورده است:
دانی که چه گفت زال با رستم گرد دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
نیز آمده است: «از دشمن در امان نباش، هرچند از شما سپاسگزاری کند». بنابراین، باید پیوسته دشمن را زیر نظر داشت؛ زیرا اگر لحظهای غفلت صورت گیرد، چهبسا ضربههای آسیبناپذیری از ناحیه دشمن وارد شود. امام علی (علیهالسلام) فرمود: «کسی که از دشمن غفلت کند، حیلهها و کیدهای دشمن بیدارش خواهد ساخت». همچنین ایشان در عهدنامه بعد از آن که مالک را سفارش به پذیرش صلح شرافتمندانه میکند میفرماید: «زنهار سخت از دشمنت پس از پذیرش صلح بر حذر باش، چراکه دشمن گاهی نزدیک میشود که غافلگیر سازد؛ بنابراین دوراندیشی را بهکارگیر و در این موارد خوشبینی را متهم کن!». بهطوریکه حضرت یکی از ویژگیهای خویش را، هشیاری در برابر دشمن میداند و در این زمینه میفرماید: «به خدا سوگند من هم چون کفتار نیستم که با ضربات آرام و ملایم در برابر لانهاش به خواب رود تا صیاد به او رسد و دشمنی که در کمین او است غافلگیرش کند (من غافلگیر نمیشوم).» این سخن ضربالمثلی است پیرامون سادهلوحی و آن این است: کفتار حیوان ابلهی است و بهآسانی میتوان آن را شکار کرد، به این ترتیب که صیاد آهسته با ته پای خود یا قطعه سنگ یا چوب دستی به در لانه کفتار میزند و او به خواب میرود سپس او را بهراحتی صید میکند. حضرت علی (ع) در برابر این پیشنهاد که از تعقیب طلحه و زبیر صرفهنظر کند، سخن فوق را فرمود و بهحق پیشنهاد فوق بسیار سادهلوحانه بود؛ زیرا نقشه این بود که آنها بصره و سپس کوفه را در اختیار خود بگیرند و معاویه با آنها بیعت کند و در شام از مردم نیز برای آنان بیعت بگیرد و بهاینترتیب بخشهای عمده جهان اسلام در اختیار جاهطلبان پیمانشکن قرار گیرد و تنها شهر مدینه در دست علی (ع) بماند. امام علی (ع) با آگاهی کامل از این توطئه بهسرعت ابتکار عمل را در دست گرفت و نخستین توطئه و تلاش جداییطلبان را در نطفه خاموش ساخت و بهآسانی بصره و کوفه و تمام عراق را نجات داد. این سخن امام علی (ع) درس است به همه زمامداران و مسئولان کشورهای اسلامی که برای مقابله با خطرات دشمن گاه روزها، بلکه ساعتها و لحظهها سرنوشتساز است و نباید فرصت را بهسادگی از دست بدهند و تسلیم پیشنهادهای سست عافیت طلبان گردند. امام علی (ع) افرادی که این لحظات حساس را از دست میدهند به کفتار تشبیه کرده است. این تشبیه از چند جهت قابلتوجه است:
1- «کفتار» حضور دشمن را احساس میکند، ولی با زمزمههای او به خواب میرود، خوابی که منتهی به اسارت و مرگ او میشود.
2- «کفتار» در خانه و لانه خود شکار میشود.
3- «کفتار» حتی بدون کمترین مقاومت در چنگال دشمن گرفتار میگردد و به دام میافتد.
4- کسانی که فرصتهای زودگذر را با خوش باوریها یا ضعف و سستی یا تردید و تأمل از دست میدهند، هم چون کفتارند، به خواب میروند و در خانه و لانه خود به دام میافتند و مقاومتی نشان نمیدهند. این سخن بدان معنی نیست که بیمطالعه یا بدون مشورت و در نظر گرفتن تمام جوانب کار اقدام کنند، بلکه باید با مشاورانی شجاع و هوشیار مسائل را بررسی کرد و پیش از فوت وقت اقدام نمود.
درسها و عبرتهایی که از سخنان بزرگان و آیات و روایات و قرآن باید آموخت این است که نباید ظاهربین بود و از هدف دیگران غافل شد. دشمن برای اجرای نقشههای شوم خود همیشه از پایگاههای مردمیاستفاده میکند، دشمن برای مذهبی نشان دادن برنامههای خود از حضور شخصیتهای مذهبی استفاده مینماید و برای پیشبرد اهداف خود، کمینگاه مشخصی ندارد، بلکه هرجایی را که مناسب و بهتر بداند کمین گاه قرار میدهد و آسیب خود را میرساند. بنابراین، اگر در برابر دشمن با دقت و زیرکانه مقابله کنیم، میتوان به پیروزیهای وعده دادهشده در قرآن که در آیه ۵۶ سوره مائده میفرماید: «فان حزب الله هم الغالبون»، دستیافت.