گروه سياست: مباحثي حول محور شكاف ميان اصولگرايان، تنها بحث داغ اين روزها در محافل سياسي داخلي كشور نيست. پيشينه اين رويداد به انتخابات رياست جمهوري 84 برميگردد. با توجه به تحليلهايي كه از اردوگاه اصولگرايان به دست ميدهند، از خروجي اين شكاف سه گروه احمدينژاديها، پايداريها و اصولگرايان بيرون ميآيد؛ سه گروهي كه در مباني شايد وجوه اختلاف آنها ديده نشود، اما در عمل اين اختلاف بيش از پيش برجسته شده است. بيمقدمه ميتوان از تأثير برجام بنويسيم؛ بررسي برجام در مجلس، آرايش سياسي اصولگرايان را عريان كرده است و آن چنان آشكار است كه حداقل در اين مرحله جاي هيچ شبهه و شكي نيست.
يك فعال سياسي اصولگرا با اشاره به اختلافات دو طيف اصولگراي مجلس درباره تصويب طرح برجام گفته است: «اصولگرايان در آينده سعي خواهند كرد ائتلافي را شكل دهند كه در موضوع سياست خارجي موضعگيريهاي ملايمتري داشته باشد كه طبيعتا اين موضوع دو جريان كنوني اصولگرا در مجلس را از هم دور ميكند.» به طور قطع برجام اختلاف تندروها با ديگر اصولگرايان را بيشتر كرد. دكتر حشمتالله فلاحتپيشه استاد علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي و كارشناس مسائل سياسي ميگويد: «من معتقدم فارغ از اختلافات اصولگرايان درباره برجام در مجلس، موضوع هستهاي به يكي از مباحث انتخاباتي در ايران تبديل شده است. لذا حتي قبل از اين هم در جلسات و نشستهاي پيشاانتخاباتي موضوع هستهاي و تاثير برجام بر آينده توسعه كشور مطرح شده است و برجام تبديل به بحثي انتخاباتي شده است.»
وي در ادامه گفت كه: «اما قضايا و اتفاقاتي كه در مجلس روي داد و طيفي به شدت مخالف با برجام در مجلس شكل گرفت موضوع را جديتر كرد و كمك كرد كه موضوع برجام به مباحث انتخاباتي تبديل شود.» اين فعال سياسي اصولگرا درباره تبديل اين اختلافات به چالشي بين جريان اصولگرا گفته است: «با اين وقايع بخشي از اصولگرايان كه در مباحث مختلف، سياست افراطي در پيش ميگيرند و افراطيگري و راديكاليسم بخشي از سياست آنها است در آينده كمتر ميتوانند در درون ائتلاف فراگير اصولگرايي قرار بگيرند.»
در گذشته حتي موضوعات سياسي كمتر حاد و با شدت كمتر باعث جدايي اين طيف از ائتلاف اصولگرايان شده است و اكنون كه موضوع هستهاي پيش آمده باعث خواهد شد اختلاف آنها با ديگر گروههاي اصولگرا نيز بيشتر شود. اصولگرايان در آينده سعي خواهند كرد ائتلافي را شكل دهند كه در موضوع سياست خارجي موضعگيريهاي ملايمتري داشته باشد كه طبيعتا اين موضوع دو جريان كنوني اصولگرا در مجلس را از هم دور ميكند. اصولگرايان ميانهرو معمولا موافق برجام صحبت كردهاند. آنان معتقدند، برجام از اين نظر كه تهديدزدايي و فرصتسازي ميكند مهم است اما به نظر ميرسد هنوز فضاي عملي لازم براي تفسير و تعيين برنده و بازنده برجام شكل نگرفته است؛ چون بخشي از برجام مربوط به طرف مقابل و به خصوص آمريكا است كه معمولا نقض تعهدات به ويژه در قبال ايران جزئي از سياستهاي آن بوده است.
برجام زماني تبديل به يك رفتار برنده در كشور ميشود كه بتواند منافع ملي كشور را تامين كند و تهديدزدايي و فرصتسازي كند. برخي از تحليلگران معتقدند كه قضاوت درباره نتيجه برجام در انتخابات مجلس زودهنگام است و اين مسئله در آينده نمايان خواهد شد. برخي نيز ميگويند كه نتايج مثبت و منفي اجتمالي برجام در انتخابات رياست جمهوري آينده ديده خواهد شد و چنانچه دولت بتواند از برجام در راستاي پيشبرد سياستهاي كشور استفاده كند برگ برندهاي براي آقاي روحاني در انتخابات آينده رياستجمهوري خواهد بود؛ اما اگر ثمرات اجراي برجام در امور داخلي كشور به خصوص حوزه اقتصاد ديده نشود چه بسا برجام نتواند انتقادات مردم را برآورده كند.
در نگاه كارشناسان سياسي اين نقطهنظر وجود دارد كه در هر صورت برجام چه تبديل به فرصت شود و چه پاشنه آشيل، نبايد به آن شأن انتخاباتي داد؛ يعني برجام ميتواند تبديل به بحث انتخاباتي شود اما نبايد عمل انتخاباتي را به عملي ملي اولويت داد. حتي اگر برجام با عدم موفقيت همراه شود و باعث شكست آقاي روحاني در انتخابات رياست جمهوري شود اما اصولگرايان نبايد از آن استقبال كنند چرا كه مهم اين است كه ثمرات برجام به كشور برسد.
دكتر صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در اين مورد ميگويد: «برجام شكاف عميقي ميان اصولگرايان ايجاد كرده است و در حالي كه عدهاي از اصولگرايان موافق برجام بودند عدهاي ديگر از جمله جبهه پايداري مخالف آن بودند.» وي در ادامه گفته است: «اين موضوع نشان ميدهد يكدستي و همگني ميان اصولگرايان وجود ندارد و تنها موضوعي كه اصولگرايان بر روي آن متفق هستند مخالفت با جبهه اصلاحات است، وگرنه در ميان اصولگرايان درباره برجام و يا نحوه همكاري با دولت آقاي روحاني اختلاف وجود دارد و هيچ بعيد نيست اين اختلافات همچنان ادامه پيدا كند و وارد جريان انتخابات مجلس دهم شود.» اين استاد دانشگاه تصريح كرده است: «لذا بعيد نيست در برخي حوزههاي انتخاباتي ميان طرفداران دولت و اصولگرايان معتدل و ميانهرو وحدت بوجود بيايد و روي چند كانديدا توافق كنند اما اصولگرايان تندرو و جبهه پايداري نتوانند با ديگر اصولگرايان وحدت كنند.»
اين امر در ايران خيلي بيسابقه و ناشناخته نيست و معمولا زمينه وحدت ميان جريانهاي معتدل و ميانهرو بيشتر وجود دارد؛ در حالي كه جريانهاي تندرو و افراطي اساسا نميتوانند حتي با همجنس خود به وحدت برسند. در انتخابات آينده مجلس حداقل در برخي حوزههاي انتخاباتي شاهد شكاف در ميان اصولگرايان خواهيم بود و حتي ممكن است در تهران ليست اصولگرايان تندرو صرفا چند كانديداي مشترك با ليست اصولگرايان معتدل داشته باشد. در چنين شرايطي هم خيلي از اصولگرايان تندرو حاضر نخواهند شد با ساير اصولگرايان ميانهرو ائتلاف كنند حتي اگر مطمئن شوند آن حوزه انتخاباتي را به كانديداهاي اصلاحطلب و طرفدار دولت واگذار خواهند كرد.
جريان معتدل اصولگرا در مجلس نيز از موضوع برجام در انتخابات آينده مجلس بهرهمند خواهند شد. به هر حال آنچه مسلم است محبوبيت افرادي همچون آقاي لاريجاني و كاظم جلالي ميان مردم و به خصوص دانشجويان و جوانان به دليل نوع موضعگيري آنها در موضوع برجام خيلي افزايش يافته است و اين موضوع قطعا به آنها در انتخابات آينده مجلس كمك خواهد كرد. با اين حال واقعيت اين است كه برجام خط شكاف را بين اصولگرايان ايجاد كرده است، همانگونه كه در نوع خود عامل وحدت طيف اصلاحطلبان - با هر قرائتي - شد. شكي نيست كه در مبارزات انتخاباتي مجلس شوراي اسلامي و حتي مجلس خبرگان موافقان و مخالفان برجام نميتوانند در بروشورهاي تبليغاتي خود از كنار آن بدون توجه بگذرند، و آنجاست كه برجام به مثابه پاشنه آشيل براي اصولگرايان عمل خواهد كرد. پاشنه آشيلي كه تبعات آن حتي آينده سياسي احزاب كوچك و بزرگ را هم تحتتأثير قرار خواهد داد.
ش.د9403022