تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۱  ، 
کد خبر : ۲۸۴۷۱۳
همدلي از آمران و عاملان ائتلاف نوشته و نانوشته جريانات سياسي گزارش مي‌دهد

صف‌آرايي سياسي حول محور دو آيت‌الله

اشاره: هفته گذشته خبر بسيار مهمي در فضاي رسانه‌اي داخل منتشر شد كه البته پيش‌بيني آن از قبل محتمل بود؛ اين خبر مربوط به دو شرط جبهه پايداري براي كليت جريان اصولگرايان بود؛ «هاشمي و لاريجاني خط قرمز مصباح‌يزدي». شروط مطروحه كاملاً آشكار است كه از سوي شخص آيت‌الله مصباح مطرح شده است و كوچكترين ترديدي در مورد آن وجود ندارد. هفته گذشته «جامعه مدرسين حوزه علميه قم» و «جامعه روحانيت مبارز» در دو جلسه جداگانه به بررسي انتخابات خبرگان پرداختند. از آن سوتر و همزمان با اين اتفاقات، آيت‌الله مصباح‌يزدي نيز در جلساتي كه با برخي از اعضاي جامعتين برگزار كرد، پالس‌ها و پيام‌هاي صريح و روشني را براي روساي اين دو حزب مرجع فرستاد. در سنگر انتخاباتي خبرگان آينده، خط قرمز آيت‌الله هاشمي و در سنگر پارلمان، خط قرمز خواندن لاريجاني، گستره انشقاق و انشعاب دروني اصولگرايان را عميق‌تر خواهد كرد. انشعاب‌هاي موجود بستري را فراهم خواهد كرد كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز بعد از سال‌ها گفتمان واحد عقيدتي، راه خود را از هم جدا كنند. تندروهاي اصولگرا در مسير انتخابات براي خودي‌ها هم مين‌گذاري كرده‌اند. بدون ترديد تحركات سياسي تندروها در سپهر سياسي ايران كه از مدت‌ها پيش آغاز شده است، فصل نويني از اختلافات بنيادين را ميان راست‌گرايان داخلي رقم خواهد زد كه در آينده مبدأ و خاستگاه تحولات طيف موسوم به اصولگرايان خواهد بود.
پایگاه بصیرت / آيت وكيليان/ روزنامه‌نگار
(روزنامه همدلي ـ 1394/08/28 ـ شماره 189 ـ صفحه 2)
هر زماني كه در فضا و عرصه عمومي جامعه ايران گمانه‌هايي معطوف به اين مسئله زده مي‌شود كه دو انتخابات خبرگان و مجلس آينده يكي از مهم‌ترين و سرنوشت‌سازترين انتخابات‌هاي كشور خواهد بود، تجربه نشان داده كه پربيراه نخواهد بود. انتخابات مجلس خبرگان از هم‌اكنون به دو دليل بر حساسيت‌هاي موجود افزوده است؛ اعلام صريح يا غير صريح برخي از چهره‌ها مبني بر شركت در انتخابات خبرگان و ديگري همزماني آن با انتخابات مجلس. اواسط تابستان امسال بود كه خبر اعلام حضور آيت‌الله هاشمي در انتخابات خبرگان همچون موجي فضاي سياسي كشور را درنورديد. خبر مذكور خيلي سريع به تيتر يك بسياري از رسانه‌هاي داخلي اعم از موافقان و مخالفان تبديل شد. آيت‌الله علاوه بر اعلام حضور خود، از ديگر چهره‌ها نيز چنانچه شرايط را دارا هستند، دعوت به عمل آورد.

فقيه سياستمدار دوره گذار

آيت‌الله هاشمي در اين ماه‌ها تغيير نقش داده‌اند و از مقام «بازيگري» به «كارگرداني» رجعت كرده‌اند؛ اين نقش آيت‌الله نشان از پراگماتيست بودن او در عرصه سياست دارد. پير سياست مي‌داند در برهه‌اي كه «ميانه‌رو»ها (اعتداليون) نيز از سر استيلاي هژمونيك راديكاليسم سياسي (پايداري‌ها و جريان‌هاي همسو)، توان بازيگري فعال در زمين سياست را ندارند، «گره‌گشايي» يا «كارگشايي» در «عمل سياسي» است نه در «نظربازي» (نظريه‌پردازي) و وجه تئوريك قضايا. هاشمي دو استراتژي را در پيش گرفته است: 1. استراتژي اول در صحنه بازي كردن اوست؛ هاشمي مي‌خواهد بازي دهد نه اينكه او را بازيگر كنند. 2. استراتژي دوم هاشمي اين است كه تلاش مي‌كند نامزدهاي مهم واجد صلاحيت را وارد بازي كند. چهره‌هايي چون حسن روحاني، وزير اطلاعات وقت، هاشم‌زاده‌هريسي، مجيد انصاري، موسوي‌بجنوردي، عباس واعظ‌‌طبسي و مثلث خميني‌ها (سيدحسن، سيدياسر و سيدعلي) از جمله نامزدهايي هستند كه آيت‌الله به آنها اميد دارد. آيت‌الله پا را فراتر هم گذاشته است؛ او علاوه بر اينكه هيچ ترديدي در حضور خود به دل راه نداده است،‌ بلكه به نوع فعاليت‌هاي خود به عنوان يك نامزد شركت‌كننده نيز شدت بخشيده است. اين حركت به نوعي صراحت در رفتار و عمل سياسي او در انتخابات محسوب مي‌شود و هر آگاه و تحليلگر سياسي با آناليز كردن فضا مي‌داند كه اين نوع فعاليت‌هاي آيت‌الله با درايت كامل صورت مي‌گيرد كه او پيش از اين عرصه را به تحليل و بازبيني نشسته است.

هاشمي آزمون سخت دو نهاد سنتي ـ سياسي اصولگرا

آيت‌الله هاشمي كه در طول سال‌هاي اخير چون سپري پيش روي پيكان‌ها قرار گرفته است، هر گروهي در هر مقطعي و با هر گرايش سياسي كه باشد، نمي‌توانند او را ناديده بگيرند. اكنون دو نهاد سنتي ـ سياسي اصولگرا در آستانه تصميمي دشوار و آزموني سخت قرار گرفته‌اند؛ جامعه مدرسين حوزه علميه قم و روحانيت مبارز از جمله آنان است كه هفته گذشته در دو جلسه جداگانه در ميانه حمايت يا عدم حمايت از هاشمي در انتخابات خبرگان قرار گرفته‌ بودند. در جامعه مدرسين حوزه علميه عده‌اي بر اين عقيده استوار بوده‌اند كه «از او بايد در انتخابات حمايت شود»، از آن سو در ميان اين دو نهاد مسئله يا «مشكلي» مي‌بينيم كه هر آن ممكن است حيات سياسي آنان را نسبت به گذشته مستحكم‌تر كند يا اينكه استحكام را درهم شكند و انشعاب‌هاي زودرسي را در ميان اردوگاه اصولگرايان به وجود آورد.

آيت‌الله مصباح محور ائتلاف يا اختلاف

علت‌العلل آشكار است و اساساً نه مسئله كه خود «مشكل» است؛ آيت‌الله مصباح‌يزدي نه تنها مخالف حمايت جامعه مدرسين از هاشمي است، بلكه حتي از اعلام حضور آيت‌الله در انتخابات نيز هراسان است. در اخباري كه روزهاي اخير منتشر شده است، آيت‌الله مصباح شرط هم پيمانه بودن خود را در «خط قرمز قرار دادن هاشمي» قرار داده است. اين شرط و شروط مسبوق به سابقه است، با اين تفاوت كه اين بار پاي فرد ديگري نيز به ميان آمده و آن علي لاريجاني است. آيت‌الله مصباح به وضوح دريافته كه چگونه لاريجاني در مقام رياست، و مديريت كردن مجلس، تمامي رشته‌هاي پايداري و پدر معنوي آنان را پنبه كرد. همين بس تا لاريجاني به ليست سياه تندروها وارد شود. اگرچه پيش از آنكه نام او را به اين ليست سياه اضافه كرد شود، برتراندراسل ايران مانيفست سياسي خود را طرح كرده بود و نسخه جدايي خود را از تندروها مهر و موم كرده بود.

اصولگرايي معتدل؛ رمز اتمام حجت با راديكال‌ها

اصولگرايان معتدل؛ رقيبي جدي ذيل رهروان ولايت براي اصولگرايان تندرو در پارلمان و شايد مونسي سياسي براي اصلاح‌طلبان ميانه‌رو در مجلس دهم. هرچند اين ائتلاف يك همراهي نانوشته باشد؛ آنچنان كه كاظم جلالي در گفت‌وگوي چند روز قبل خود با «اعتماد» توضيح داده است؛ «دست راست» علي لاريجاني در مجلس ديگر ابايي ندارد كه نه از خط‌كشي‌هاي روشن «اصولگرايان معتدل» با گروه‌هايي نظير جبهه پايداري، بلكه از تفاوت‌هاي جدي با «اصولگرايان سنتي» نظير جبهه پيروان هم سخن بگويد؛ تفاوتي كه شايد در ليست‌هاي انتخاباتي اسفندماه مختصات جديدي از رقابت را در نظام سياسي ايران شكل دهد. اين امكان داده مي‌شود؛ شايد و در حال حاضر در حد يك گمانه مطرح مي‌كنيم كه طيف موسوم به «رهروان ولايت» در ساماندهي و نظم سياسي موجود نامي براي خود دست و پا كند. كاظم جلالي، رييس مركز پژوهش‌هاي مجلس و رييس فراكسيون رهروان در چهار سال مجلس نهم از يك نماينده تعيين‌كننده در مجلس هشتم، تبديل به يك «لابي من» جديد در بهارستان شد. اتفاقي كه بيش از هر چيز حاصل شكاف ميان دو طيف معتدل و سنتي فراكسيون رهروان بود؛ شكافي بين حاميان علي لاريجاني و نيروهاي محمدرضا باهنر.
شكافي كه در دو سال اخير بارها عمق آن زياد و كم شده اما سوال اساسي هنوز اين است كه براي انتخابات مجلس دهم چه بر سر آن خواهد آمد؟ جلالي در فاصله كمتر از چهار ماه تا انتخابات هنوز به صراحت از اختلاف‌نظرها و تفاوت ديدگاه‌ها بين دو جريان سخن مي‌گويد؛ از اختلاف بر سر نقش نيروهاي اعتدالي و اصلاح‌طلب گرفته تا همكاري با اصولگراياني نظير پايداري‌ها. او در سخنان خود جاي هيچ شكي باقي نمي‌گذارد كه طيف‌هايي نظير اطرافيان علي لاريجاني هيچگاه و در هيچ شرايطي با منتهي عليه دست راستي اصولگرايان همكاري و همراهي نخواهند داشت. در اين ميان البته كاظم جلالي توضيحاتي هم براي ائتلاف احتمالي بين اصولگرايان معتدل و اعتداليون و اصلاح‌طلبان هوادار دولت دارد. او معتقد است كه مناسبات اين دو طيف از سه زاويه قابل ارزيابي است؛ اول اينكه در موضوعات كلان بدون صحبت مستقيم ائتلافي نانوشته بين اين جريان‌ها وجود دارد. دوم اينكه براي انتخابات مجلس در حوزه‌هاي انتخابيه شهرستاني نيز اين جريان‌ها نامزد‌هاي واحدي خواهند داشت و نكته سوم هم اينكه در كلانشهرها امكان رسيدن اين جريان‌ها به ليست واحد همچنان قدري مشكل و سخت خواهد بود. در ميان اين بحث هم كاظم جلالي توضيح مي‌دهد كه جريان نزديك به علي لاريجاني و اصولگرايان معتدل مدت‌هاست كه كارهاي انتخاباتي خود را شروع كرده‌اند، اما بي‌سروصدا. چيزي شبيه به انتخابات سال اول هيات رييسه مجلس نهم. نتيجه آن انتخابات و گرفتن 11 كرسي از 12 كرسي هيات رييسه حالا جاي اميدواري بسيار براي جلالي و همفكران او گذاشته تا آن اتفاق را به شكلي ديگر و در ائتلاف‌هايي جديد تكرار كنند.

ش.د9404190

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات