اتفاقات ديروز مجلس اگرچه بسيار تأثربرانگيز و خارج از عرف دموكراتيك و قواعد و آداب پارلماني بود، اما مسبوق به سابقه بوده و براي جامعه چندان شگفت جلوه نميكند. بيان «پولميك سياسي» در گفتار خارج از عرف يك نماينده مجلس بيش از آنكه هوچيگري به حساب آورده شود، نشان از نبود قاعده، تفكر و منطق در استدلالات و گفتمان راديكالها دارد. بعد از مدتها كش و قوس برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) به صحن علني مجلس رفت تا كلياتش به راي گذاشته شود. مجلس در اولين اقدام خود كميسيوني تلفيقي براي بررسي برجام تشكيل داد كه حتي تركيب آن كميسيون هم محل بحث و جدل بود. اين طرح روز گذشته به صحن مجلس رفت و تصويب شد. از روز اعلام نظر كميسيون برجام تندروها به هر دري زدند تا در جلسه ديروز، برجام از سد مجلس عبور نكند؛ يكي وارونه جلوه دادن سخنان رهبري انقلاب و ديگري تهديد به آبستراكسيون.
برجام در تاريخ معاصر ايران، خاستگاه، نقطه تلاقي و عامل انشعاب گروهها و دستهبنديهاي سياسي در اردوگاه راست خواهد بود. بيگمان كمتر تئوريسين يا نظريهپرداز اصلاحطلبي اين تصور را داشت كه روند پرونده هستهاي در عرصه ديپلماسي كشور بالاخص در ايستگاه بهارستان، تا اين اندازه بتواند به شكلي طبيعي و نه به سان يك سزارين پردرد سياسي، شكاف ميان اصولگرايان را بازتر و ابعاد آن را پردامنهتر كند. سخن اين است كه ماجراي برجام موجب روشن شدن ماهيت و مضمون طيفهاي درون گفتماني راستگرايان شده است. به نظر ميرسد، برنامه جامع اقدام مشترك، ميزان پايبندي راستگرايان به «اصول» (منافع ملي، مصالح نظام و ولايتمداري) را به محك گذاشته است. اين اصول به طور قطع هژموني جناح راست و نشان از اتوريته آنان در تقابل رقيبان بوده است. اتفاقات روز گذشته در مجلس ميتواند ترسيم دورنمايي از آينده معادلات سياسي در آستانه دو انتخابات را به ما بدهد. رأي نياوردن استيضاح آخوندي و تصويب برجام دو كاتاليزور پارادوكسيكال در روزهاي اخير بودند كه ميتواند افق انتخابات را تا اندازهاي روشن كند. خالي شدن صندليهايي كه تندروها بر روي آن نشستهاند، از جمله اين ماحصل خواهد بود. نكته مهم اينجاست كه تندروها از سوي همسلفان و اخلاف معتدل خود مورد غضب واقع شدهاند نه از سوي مخالفان سنتيشان. بيراه نيست كه كاظم جلالي در باب ماهيت جلسات درونگفتماني و جلسات دروني فراكسيونهاي راستگراي مجلس، گروهك راديكال را به «خلف وعده» متهم ميكند و با بيحاصل خواندن طرح وحدتگرايانه آنها ميگويد: «مدام از هم دورتر ميشويم.»
بنويس واگرايي، بخوان همگرايي
از زماني كه مأموريت بررسي طرح برجام به مجلس رسيد، ناخودآگاه و در حاشيه، حقايقي از درون اردوگاه اصولگرايان برون تراويد؛ همگرايي براي اصولگرايي تعبير رؤياي ناديده است و تقريباً نزديك به محال شده است. اينكه نبي حبيبي از بازماندگان پيران مؤتلفه هر روز ناقوس ائتلاف را به صدا درميآورد و هر دم سرود همگرايي را سر ميدهد، مهم نميتواند باشد، كه اساساً چيزي جز اين نيست. اينكه سه ضلع مؤتلفه، پايداري و ايثارگران، واقعيت موجود را ذيل انواع تحليلها و بافتنيهاي ديگر پنهان ميكنند، يك مسئله است و اينكه واقعاً حقيقت را نبيني چيز ديگر. بيگمان مناسبات و قاعده بازي سياسي در ميان اصولگرايان به يك كلاف بيسرودم ميماند. اصولاً تحليل و فراهم كردن بستري كه در آن صحبت از اجماع در ميان بدنه اصولگرايي شود، بيراه است و با واقعيتهاي موجود در اردوگاه راست تطابق و همخواني ندارد.
پايداريها در برابر پايداري لاريجاني
پايداريهاي مجلس خيلي وقت است كه دل خوشي از علي لاريجاني ندارند. اين را ميشود از موضعگيريهاي خصمانه و در برخي موارد شتابزده آنها در صحن علني مجلس تا اظهارات بيرون از ساختمان هرمي شكل بهارستان هم فهميد. نمايندگان پايداريها در مجلس رييسشان را «ساكت فتنه» ميخوانند و اصولا وي را به عنوان يك اصولگراي واقعي قبول ندارند. حتا در جريان بررسي توافقنامه برجام در محافل خصوصي جملهاي گفته بودند كه به گوش لاريجاني رسيد و وي پس از آن در صحن علني مجلس گفت كه اشهد خود را خوانده است و از شنيدن اين نوع حرفها ناراحت نميشود. اختلافات عمدهاي كه پيش از اين هم توسط «علي مطهري» از چهرههاي نزديك به لاريجاني مطرح شده و وي در همين خصوص اظهار كرده بود: «بعيد ميدانم كه لاريجاني با پايداريها و حتي برخي اصولگرايان به توافق برسد.» موافقت بيچون و چراي لاريجاني با برجام و دفاع از توافق و تيم هستهاي، تاكنون هزينههاي فراواني براي آينده سياسي او از سوي تندروها به دنبال داشته و خواهد داشت. تا جاييكه در تازهترين اين حملات «بيژن نوباوه» نمايندهاي از جنس پايداري در گفتوگويي اعلام كرد كه اصلا «لاريجاني» در جريان اصولگرايي «عددي» به حساب نميآيد. نوباوه كه گويي از برخي كارشكنيها در جريان ائتلاف بين اصولگرايان به ستوه آمده در ادامه گفتوگوي خود با سايت «نامه نيوز» و با اشاره به حضور احتمالي لاريجاني و قاليباف در اين ائتلاف گفته است: «وقتي ما از وحدت اصولگرايان صحبت ميكنيم گروههاي عمده را مدنظر داريم كه اين گروهها نيز به ائتلاف رسيدهاند ولي در هيچ كدام از اين آقاياني كه نپيوستهاند عمده و تاثيرگذار در جريان وحدت اصولگرايي نيستند.»
وي در ادامه گفته است: «در واقع اينها جز گروههاي عمده اصولگرايي كه در جريان انتخابات تاثيرگذار هستند نيستند و در جريان بزرگ اصولگرايي عددي به حساب نميآيند. اما با اين وجود و در همين رابطه گفته ميشود كه با توجه به تكاپوي اعضاي فراكسيون «رهروان ولايت تحت مديريت و پدرخواندگي علي لاريجاني» كه نوباوه فعاليت آن را در جريان انتخابات «بيتاثير» ميداند، آنها تصميم قطعي خود را جهت تاسيس جبهه سياسي با دبيركلي علي لاريجاني گرفتهاند.
تيري كه بر پيكر پايداريها اصابت كرد
روز يكشنبه كار براي تحركات پايداريها از دو جا صادر ميشد؛ يكي دو رديف بعد از حميد رسايي و حسينيان، همان جايي كه مرتضي آقاتهراني دبيركل جبهه پايداري نشسته بود و ديگري از سمت راست مجلس و جايي كه عليرضا زاكاني رييس كميسيون ويژه بررسي برجام نشسته بود. آقاتهراني نشسته بود و نمايندگان عضو جبهه پايداري با او رايزني ميكردند. يك ربع از 9 صبح گذشته بود كه تحركات پايداريها وارد فاز جديدتري شد. جرقه عصبانيتشان را هم تذكر علاءالدين بروجردي و نطق كمالالدين پيرموذن در موافقت با كليات طرح مجلس زد. حميد رسايي، روحالله حسينيان، علياصغر زارعي و حسينعلي حاجيدليگاني قصد نشستن روي صندليهايشان را نداشتند. كمالالدين پيرموذن ادامه شرايط كنوني را به نفع كاسبان تحريم دانسته بود و حالا به پايداريها برخورده بود. از آن يكي قسمت مجلس صداي سيدمحمود نبويان هم بلند شده بود كه مدعي بود منظور پيرموذن از كاسبان تحريم، او و همطيفشان بودهاند.
بازگشت به نقطه صفر
تز دلواپسي را پايداريها در جامعه و در مخالفت با برجام تئوريزه كردند. تحصنها و تجمعهاي خياباني كه با كمترين تعداد نفرات صورت ميگرفت و تنها به يك خودشيريني در اردوگاه اصولگرايان شبيه بود. اين تجمعات به حدي سخيف و بري از عقلانيت بود كه حتي با اعتراض علما و مراجع عظام نيز روبهرو شد. دلواپسان خياباني از دلواپسان پارلماني خط ميگرفتند. اكنون اما دلواپسان در پارلمان با شكستهاي متعددي موجه شدهاند و بايد گفت كه بازي رقابت براي آنها سخت خواهد بود. اين شكست طبيعي به نظر ميرسيد؛ پايداريها آني به عرصه تحولات سياسي ايران ورود پيدا كردند و آني هم از ميدان خارج شدند.
تجربه برجام، ناكامي ايدئولوگ مخالفان برجام (جليلي) و شكستهاي متعدد پايداري در برابر دولت تدبير ميتواند با آرايش جديد و تحولات متفاوتي در اين اردوگاه منجر شود. آيا ناكامي همهجانبه اصولگرايان تندرو آنها را مجبور خواهد كرد كه دوباره كاسه خود را در برابر محمود احمدينژاد جلو ببرند؟ رويداد برجام و اتفاقات روز يكشنبه در پارلمان پروژه همگرايي در ميان اصولگرايان را به نقطه صفر كشاند. اين مسئله آغازگر بحراني به غايت عميق در جبهه راست راديكال را نويد ميدهد؛ «چرخشي از گفتمان ايدئولوژيك به پوپوليسم و از سعيد جليلي به محمود احمدينژاد.»
ش.د9404189