امضای اوباما پای مصوبه ضدایرانی کنگره درباره ویزا، دهنکجی و بیاحترامی گستاخانه به ایرانیان است.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب در یادداشتی با عنوان «برجام، در قامت قاقا لیلی» نوشت: مصوبه اخیر کنگره آمریکا دال بر محدودیت روادید برای ایرانیان و شهروندان کشورهای برخوردار از لغو روادید با آمریکا که در حال تردد به ایراناند، با توشیح اوباما مبدل به قانون رسمی ایالات متحده شد. قانونی که یک دهانکجی آشکار به برجام و از آن مهمتر یک بیاحترامی گستاخانه به ایرانیان است که به جای تروریستهای سلفی تحت حمایت ریاض، آنها (ایرانیان) هستند که ناجوانمردانه به خاطر اعمال انجام ندادهشان از جانب نمایندگان و دولتمردان آمریکا مستحق مجازات تشخیص داده شدهاند.
دولت روحانی و وزیر امور خارجه برخلاف انتظار و مطابق معمول با شلترین موضع و سادهاندیشی مهلک از کنار این «مصوبه ناسپاسانه» گذشتند و خود را به ندیدن زدند!
وی میافزاید: جناب آقای روحانی! شوخیتان گرفته!؟ جنابعالی همان کسی هستید که در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود در کسوت رئیسجمهور خطاب به آمریکائیان فرمودید؛ «با ایرانیان نه با زبان تهدید بلکه با زبان تکریم سخن بگوئید» و در مراسم 16 آذر هفته گذشته نیز با شعف ابراز داشتید «بعضی فکر میکنند این دولت (تنها) دولت لبخند است» و نوید آن را دادید که دولت تدبیر و امید به موقع نیز بلد است از موضع قاطعیت و قدرت از منافع ملی ایران و ایرانیان در مقابل گستاخی و زیادهخواهی اجنبی سلحشوری کند و به نقل از وزیر خارجهتان خطاب به لنترانی غربیها آوردند «یک ایرانی را هرگز تهدید نکنید».
اکنون بفرمائید بعد از وعده بازگرداندن عزت و احترام برای ایرانیان و پاسپورت ایرانیان در جهان (!) و بعد از آن همه مذاکرات فشرده دو ساله و معرفی «برجام» از جانب شما تحت عنوان «عظیمترین پیروزی سیاسی ملت ایران» و به دنبال دادن آن همه امتیاز در حالی که مجددا آمریکائیان بیچشم و روئی کرده و ما ایرانیان را بلاگردان مشتی تروریست سلفی تحت امر ریاض، نقره داغ میکنند!؟ حال چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا به تریج قبای دولت تدبیر و امید بر بخورد و از موضع عزت و حکمت و مصلحت پاسخ گستاخی آمریکائیان را بدهند!؟
حجم مصیبت آنجاست که برخلاف توقع آقای عراقچی نیز به جای آنکه مرهمی بر این زخم ناجوانمردانه بگذارند و در مقام وکیل مدافع ایرانیان باشند در سادهاندیشانهترین شکل ممکن نامه وزیر خارجه آمریکا به دکتر ظریف را در مقام حجت صداقت و تعهد قانونی و الزامآور آمریکائیان در انجام مسئولیتهای متقبله در برجام قرار میدهند.
سجادی خطاب به جریان سهلاندیش و خوشخیال خاطر نشان کرد: کاش تا آن اندازه بصیرت داشتید یا لااقل تا این اندازه سادهاندیش نبودید و از تجربه «عهدنامه الجزایر» که در رسمیترین شکل ممکن بین نمایندگان قانونی ایران و آمریکا در 1981 به امضا رسید عبرت میگرفتید که چگونه واشنگتن در بالاترین سطح در آن عهدنامه تعهد به عدم دخالت در امور داخلی و سیاسی و نظامی ایران داد و ضریب تقیدش به این تعهد تا 48 ساعت و تا فردای آزادی دیپلماتهایش از تهران بود و هیچکس هم نتوانست این گستاخی آشکار ایشان را شماتت کند!
وی ادامه میدهد: اساسا بیائید در خوشبینانهترین شکل ممکن فرمایشات آقای عراقچی را باور کنیم و بپذیریم دولت آمریکا عزمی جزم در عملیاتی کردن تعهدات متقبله در برجام دارد و زیر بار مصوبه کنگره هم نمیرود! اما متوجه هستید تمام سانتریفیوژهای ایران با تمام اورانیومهای غنی شده ایران و تمام تاسیسات نطنز و فردو و اراک بهانه و ابزاری برای صیانت از حرمت و شانیت و اعتبار و احترام تکتک شهروندان ایرانی است! آیا بیرون از محتوای برجام و با پذیرش این ادعا که «برجام در قامت عظیمترین پیروزی ایرانیان است» آیا آن پیروزی در مقابل اسائه ادب و توهین و تحقیر ایرانیان به صفت و کسوت «تروریست بودن» یک ارزن هم ارزش دارد!؟ اگر قرار است تحقق برجام به بهای بیوقعی به حرمت و شخصیت و اعتبار ایرانیانی عملیاتی شود که منتخبشان در 92 وعده اعاده احترامشان در «دنیا» را میداد، در آن صورت تصور نمیکنید نبود چنان برجامی بمراتب از بودنش جائزتر است!؟ آن هم در موقعیتی که آمریکائیان به کثرت نشان دادهاند نگاهشان به تعهدات بینالمللی چیزی در حد اهدای «قاقا لیلی» برای فریب و تحریص مخالفان سفیه فرض کردهشان است!
منبع: کیهان