(روزنامه جمهوري اسلامي – 1394/06/11 – شماره 10395 – صفحه10)
اغراق نیست اگر بازسازی سیاست خارجی را مهمترین برنامه دولت روحانی طی 2 سال گذشته بدانیم. توافق هسته ای، خارج کردن کشور از وضعیت امنیتی و انزوای جهانی، تنش زدایی و پیگیری رویکرد تعامل سازنده در روابط خارجی، مهمترین مولفهها و دستاوردهای دیپلماسی دولت یازدهم بوده است.
بررسی عملکرد دولت یازدهم در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تصویری از میزان کامیابی یا ناکامی مسوولان در تحقق وعدههای انتخاباتی 2 سال پیش را به دست میدهد. در این میان، برخی ناظران مهمترین نقطه قوت کارنامه دولت را عرصه سیاست خارجی میدانند؛ حوزهای که با شرایط کلان تجاری، اقتصادی، امنیتی، علمی و... کشور پیوندی آشکار و بر دیگر مسایل کشور نیز تاثیری غیرمستقیم اما مهم دارد.
در ترسیم این کارنامه به طور خلاصه باید گفت سیاست خارجی کشور طی نزدیک به 2 سال اخیر از وضعیتی بحرانی خارج شده و گام در مسیری با افقهای روشن گذاشته است به طوری که در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی ایران را میتوان از مهمترین کانونهای دیپلماسی و مقصد مورد نظر بسیاری از واحدهای نظام بین الملل برای گسترش روابط در زمینههای گوناگون دانست.
در این پیوند، بیان چند نکته میتواند تصویری گویاتر از وضعیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی 2 سال گذشته به دست دهد:
1-حل و فصل اختلافهای هستهای بین ایران و غرب مهمترین دستورکار سیاست خارجی ایران در سالهای اخیر بوده است؛ اختلافاتی که به مدت یک دهه روز به روز متراکمتر شد و به شکل کلافی سردرگم، روابط خارجی ایران را به فضایی مبهم و غیرعقلایی کشاند.
پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، شفاف سازی در مورد فعالیتهای صلح آمیز هستهای جایگزین موضع گیریهای حساسیت برانگیز شد و به همین شکل منطقی همه فهم و منطبق بر قواعد بینالمللی جای ادبیات چالش پراکن قبلی را گرفت.
طی 2 سال گذشته رفتار هوشمندانه ایران در جریان گفت وگوهای هسته یی، در عمل به خلع سلاح جبهه ضدایرانی و در نهایت سرفرودآوردن قدرتهای جهانی در برابر حقوق مسلم ایران انجامید.
به این ترتیب، پس از رایزنیهای فشرده نمایندگان ایران و 6 قدرت جهانی در چارچوب گروه 1+5، دیوارهای متزلزل ساختار ظالمانه تحریمها رو به فروپاشی نهاد تا پس از 12 سال از شروع یک «بحران غیرضروری» فضایی تازه در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران پدیدار شود.
2- بازگشت دیپلماسی به جایگاه کانونی آن در دستگاه سیاست خارجی کشور دیگر رویداد برجسته 2 سال گذشته بود؛ دستگاهی که به جای کارکردهایی چون رصد فرصتها و چالشهای پیش روی کشور و نیز پیگیری اهداف و منافع ملی در سراسر جهان برای سالها به ساختاری برای ارتباط گیریهای بیهدف، پراکنده و دلبخواه و به عبارتی روابط عمومی جهانی تبدیل شده بود.
پس از چنین وضعیت ناامیدکننده ای، نخبگانی اداره دستگاه دیپلماسی کشور را در دست گرفتند که به باور بسیاری از کارشناسان شرح فعالیت آنان را باید در قالب منابع آموزش دیپلماسی در دانشگاههای معتبر جهان تدریس کرد. نتیجه این فعالیتها، گشایش یک به یک گرههای کور پرونده هستهای بود که در نهایت به توافق تاریخی بیست و سوم تیرماه انجامید.
فراگیری عرصه دیپلماسی ایرانی همزمان با پیشبرد پرونده اختلافهای هسته ای، موجب بهبود وضعیت عمومی روابط خارجی با کشورهای دوست و هم سو، ایجاد زمینههای همکاری با دیگر کشورها و کاهش حجم تنش به ویژه با دولتهای غربی شد ضمن آنکه حضور موثر در نشستها و مجامع بینالمللی و سازمانهای جهانی و منطقهای به طور جدی در دستورکار سیاست خارجی دولت یازدهم قرار گرفت.
3- همچنان که گفته شد، سیاست خارجی دولت یازدهم تحولی عمده در روابط ایران و غرب پدید آورد. یکی از مهمترین مولفههای این دگرگونی گشایش باب گفت وگوی مستقیم با مقامها آمریکایی بر سر پرونده فعالیتهای صلح آمیز هستهای بود. این تحول سبب شد پس از دههها، 2 کشور بتوانند با عبور از انبوهی از اختلافها به نقطهای مشترک در مذاکرات هستهای دست یابند.
در این میان، فضا برای پایان یک دهه هماوردی بینتیجه بین تهران و پایتختهای اروپایی نیز فراهم شده است. در حالی که کشورهای اروپایی در قالب اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری جمهوری اسلامی ایران تا سالهای میانی دهه 80 به شمار میآمدند، همزمان با افزایش اختلافهای هستهای از ایران فاصله گرفتند و شانه به شانه آمریکا در برابر تهران قرار گرفتند.
اکنون در فضای پساتوافق میتوان شاهد چرخشی 180 درجهای در سیاست کشورهای اروپایی بود به طوری که دولتها و شرکتهای اروپایی وارد رقابتی تنگاتنگ برای بازیابی جایگاه پیشین خود در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران شدهاند.
4-برخی کارشناسان میگویند در فضای پساتوافق کاهش هزینه دوستی و همکاری با تهران موجب افزایش پیوندهای ایران با کشورهای دوست خواهد شد. از منظری دیگر، ارتقای منزلت ایران از وضعیت برگ برنده در روابط راهبردی قدرتهایی نظیر چین و روسیه با غرب به شرایط شریکی همتراز، بر مزیتهای گسترش همکاری بین تهران و کشورهای دوست خواهد افزود.
رویدادهای ماه اخیر تا حدی زیادی درستی این انگارهها اثبات و از پیامدهای رویکرد متعادل و چندجانبه گرا در تنظیم روابط خارجی رونمایی کرد. به عنوان مثال میتوان به گسترش مناسبات تهران- مسکو طی ماههای اخیر و اراده رهبران 2 کشور برای ورود به دورهای تازه از روابط دوجانبه به عنوان نمودی از شرایط تازه سیاست خارجی ایران اشاره کرد.
5- به عقیده بسیاری از صاحبنظران، خروج سیاست خارجی از وضعیت نابسامان پیشین، افزون بر دگرگونی در نگاه جهانیان به ایران و جایگاه منطقهای و بینالمللی کشورمان، دشمنان ایران به ویژه صهیونیستها را در موقعیت ضعف و انفعال قرار داده است.
به بیانی دیگر، صهیونیستها و دیگر کشورهایی که سالها در نبود فضای تفاهم تهران با جهان با پیشبرد فرایند ایران هراسی اهداف و منافع خود را در سطح منطقهای و بینالمللی دنبال میکردند و در فرایند مذاکرات هستهای از هیچ سنگ اندازی دریغ نکردند، پس از روی کار آمدن دولت یازدهم مقهور دیپلماسی ایرانی شدند و در جایگاه بازنده اصلی توافق هستهای قرار گرفتند.
6-در فضای کنونی، زمینههای پیگیری اهداف و منافع ملی در فضایی کم تنش فراهم شده است. کنار رفتن ابرهای ایران هراسی و تهدیدانگاری ایران برای امنیت بینالمللی سبب شده تا اکنون جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت ممتاز منطقهای به تکیه گاهی برای همکاریها در جهت رفع چالشهای جهانی و منطقهای تبدیل شود؛ چالشهایی نظیر گسترش افراط گرایی و دهشت افکنی (تروریسم) که میتواند گریبانگیر همه واحدهای نظام بین الملل شود.
در نگاهی عمقیتر به تحولات 2 سال اخیر، در جهت درک رویدادهای سیاست خارجی ایران باید به این واقعیت اشاره کرد که دستگاه دیپلماسی کشور پس از سالها در مسیر بایسته آن یعنی اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران در سلسله مراتب بینالمللی قرار گرفته و میرود تا به جایگاه شایسته خود دست یابد. البته در این مسیر چالشهای فراوانی نیز وجود دارد که آن جمله میتوان به ایجاد مناسباتی مطلوب با برخی همسایگان اشاره کرد.
به رغم دستاوردهای سیاست خارجی مبتنی بر «تعامل سازنده با جهان» در کاهش سطح تعارض با دولتهای غربی و ایجاد زمینههای گسترش همکاری با دوستان شرقی و دیگر کشورها، همچنان روابط منطقهای ایران درگیر اختلافها و چالشهایی است که به نظر میرسد حل و فصل آن پس از توافق هستهای در دستورکار دستگاه دیپلماسی قرار خواهد گرفت.
در جمع بندی، شرایط کنونی سیاست خارجی را میتوان وضعیتی مطلوب برای کاهش چالشهای پیش رو و گسترش همکاریهای منطقهای و بینالمللی در زمینههای گوناگون دانست. در این شرایط بسیاری از کشورهای پیشتر متخاصم با گذار از دوره تقابل پا به عرصه تفاهم و پذیرش نسبی واقعیتهای ایران نهاده و به دنبال گسترش مناسبات در زمینههای گوناگون هستند. از سویی دیگر مانعها و دشواریهای افزایش تعامل با ایران روز به روز کاهش مییابد. با توجه به آنچه گفته شد کارنامه مسوولان سیاست خارجی دولت یازدهم را باید کارنامهای قابل قبول و حتی فراتر از انتظار توصیف کرد.
http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=60169
ش.د9402446