يکي از اصليترين مسائل در
انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخصوص در شهرهاي بزرگ که بايد چندين نفر را انتخاب
کرد، نحوه شناخت و تصميم گيري درباره خيل زياد نامزدهاست. براي نمونه در تهران به
طور معمول از ميان بيش از هزار نامزد، بايد به 30 نفر راي داد. شناخت همه نامزدها
و انتخاب دقيق 30 نفر از ميان آنها اگر نگوييم محال، کاري بسيار دشوار، وقت گير و
طاقت فرساست. در چنين وضعيتي چه بايد کرد؟
رهبر معظم انقلاب اسلامي
در ديدار اخير ائمه جمعه سراسر کشور در اين باره فرمودند؛ «مردمي که ميخواهند رأي بدهند، اعتماد کنند به آن مجموعههايي که واقعاً قابل
اعتمادند؛ بعضيها هستند که قابل اعتماد نيستند؛ کَالَّذِي استَهوَتهُ الشَّيطين؛ (مانند کسي که شيطانها او را در
بيابان از راه به در بردهاند) گاهي
اينجور نيست که از روي صفا و واقعيت و علاقهمندي به انقلاب [باشد] - اساس کار، انقلاب
است- و از روي علاقهمندي به انقلاب بيايند يک فهرست پيشنهادي را بدهند؛ نه، روي مقاصد
ديگر -گاهي اوقات مقاصد فاسد- پيشنهادهايي ميدهند. مردم توجّه کنند و ببينند که آن
فهرستهايي را که پيشنهاد شده است از کجا پيشنهاد شده؛ از طرف چه کسي پيشنهاد شده؛ آن
کساني را که مورد اعتمادند، قابل اطمينانند، قابل اعتمادند انتخاب بکنند.»
ايشان در ديدار روز شنبه (19 دي ماه 1394) جمعي از مردم قم نيز به اين موضوع اشاره کرده و تصريح کردند؛ «شناخت کاملِ يکايک نامزدها، واقعاً دشوار است اما ميتوان با
دقت در سوابق و مواضعِ کساني که فهرستها و ليستهاي انتخاباتي را ارائه ميکنند، درباره
ليستها تصميم گرفت. اگر پيشنهاد دهندگانِ ليستها، مؤمن و انقلابي هستند و خط امام را واقعاً
قبول دارند ميتوان به ليست آنها درباره مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان اعتماد کرد
اما اگر به انقلاب و دين و استقلال، چندان اهميتي نميدهند و دلشان دنبال حرفهاي آمريکا
و ديگر بيگانگان است، قابل اعتماد نيستند.»
درباره اين دو اشاره رهبر
انقلاب مي توان گفت؛
1- به طور طبيعي وظيفه
دشوار شناخت نامزدها و انتخاب از ميان آنها و ارائه به مردم بر عهده گروههاي مرجع
است. بدون شک ابزار اين گروه ها براي رابطه با مردم رسانه ها و تريبونهاي عمومي
هستند. يکي از اصليترين تاکيدات رهبري قابل اعتماد بودن اين گروه هاي مرجع است.
گروه مرجعي که نظرش به عنوان مثال از بلندگوي بي.بي.سي پخش ميشود، چطور ميتواند
قابل اعتماد باشد؟!
2- قابل اعتماد بودن گروه
هاي مرجع منوط به بررسي سوابق آنهاست. نزديک ترين بزنگاه و البته خطرترين آنها در
سال 88 رخ داد. مسئلهاي که رهبري انقلاب درباره ابعاد آن در همين ديدار فرمودند؛
«آمريکايي ها در سال ۸۸ بهدنبال آن بودند که تجربه موفق خود در چند کشور
را به بهانهي انتخابات در ايران نيز اجرا کنند و با برجستهسازي اقليتي که رأي نياورده
بود و با حمايت مالي و سياسي از آنها نتيجهي انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و
کودتاي رنگي آنها در ايران با حضور مردم، شکست خورد.» گروهها و افراد متنفذي که
از آزمون خطير فتنه 88 نتوانستند سربلند خارج شوند، بدون شک فاقد صلاحيت لازم براي
مرجعيت انتخاباتي جامعه را ندارند.
3- يکي از ضعفهاي برخي از
گروه هاي مرجع انقلابي، عدم ارتباط مستمر و موثر با مردم و بخصوص جوانان است. گروه
هاي مرجع انقلابي و مومن بايد در اين زمينه به آسيب شناسي بپردازند. تهيه بهترين و
قابل اعتماد ترين ليست انتخاباتي يک مسئله است و رساندن پيام به متن جامعه مسئله ديگري
است. گروه هاي مرجع بايد در متن جامعه و مردم باشند که يکي از اصلي ترين و موثرترين
راه هاي آن زندگي در حد استانداردهاي مردم عادي و متوسط است. فلان شخصيتي که در
خانهاي چندصد متري در شمالي ترين نقاط پايتخت زندگي ميکند و از بهترين امکانات
زندگي برخوردار است، چگونه ميتواند علم مرجعيت فکري امت حزب الله را بر دوش کشد؟!