تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۳  ، 
کد خبر : ۲۸۷۲۵۳

نحوه شهادت حامد کوچک زاده در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین سوریه+ عکس

تحولات کشورهای اسلامی همسایه برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروه‌های افراطی و تکفیری و حرمت‌شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها در منطقه علیه زنان و کودکان مظلوم و تهدیدات داعش برای تخریب حرم زینبی آرام و قرار را از او ربوده بود.
حامد (مهدی) کوچک‌زاده از پاسداران شهرستان رشت و یکی از شهدای فاتح شهرک‌های شیعه نشین نبل و الزهرا که 4 سال در محاصره گروهک تروریستی النصره بود، در نبرد با تروریست‌های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نائل آمد. کوچک‌زاده هفتمین شهید مدافع حرم گیلان است. وی متولد 1361 و دارای تحصیلات کارشناسی علوم سیاسی بود. از این شهید گران قدر دو فرزند دختر به یادگار مانده که دو ساله و شش ساله هستند.

دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از امورات روزمره او بود. تحولات کشورهای اسلامی همسایه برایش اهمیت فراوانی داشت، اما جنایات فجیع گروه‌های افراطی و تکفیری و حرمت‌شکنی‌های بی‌شرمانه آن‌ها در منطقه علیه زنان و کودکان مظلوم و تهدیدات داعش برای تخریب حرم زینبی آرام و قرار را از او ربوده بود. به همین منظور برای ادای دین و رسالتش و دفاع از مظلومین منطقه عازم میدان‌های نبرد حق علیه باطل شد. فرزندان دختر(2 و 6 ساله) را رهاکرد؛ چرا که کودکان سوریه و عراق را همانند دختران خود می‌دانست و برای دفاع از آنان شتافت.


حامد حسینی زیست و زینبی پر کشید
از ویژگی‌های بارز شهید، خوش ‌رویی و متواضع بودن، آراستگی ظاهری و پرداختن به مسائل فرهنگی بود و همین امر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل اطرافیان کرده بود. زیستن با او مساوی بود با تعطیلی غم و غصه؛ انفجار روحیه بود. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛ ارادت خاص نسبت به اهل بیت (ع) و تداوم ارتباطش با قرآن روح بی‌کرانه‌اش را زلال‌تر کرده بود. بارها دیده بودیم در مجالس عزاداری سرور و سالار شهیدان در مساجد و هیئات هرگاه مداح شروع به خواندن می‌کرد، خیلی زود اشکش روان می‌شد و در سینه زنی‌ها فریادش بلند و سینه‌اش از ضربات سنگین دست‌های لاغرش آزرده می‌شد. اشک به پهنای صورتش جاری بود، دَم گرفتن‌های پرسوز و گداز او در هیئت ها هیچ وقت از صفحه ذهنم پاک ‌نمی‌شود. اخلاص و ایمان حامد کم نظیر بود. اگر چه داغ او برای هر کس که او را می‌شناخت طاقت فرسا و سنگین و برای اعضای خانواده بسیار جان کاه است ولی به جرأت می‌توان گفت این حق حامد بود که ره صد ساله را یک شبه طی کند و به جایگاهی عروج نماید که لایقش بود، راهی که تمام بزرگان دین آرزوی آن را دارند. شهادت در راه خدا.
معرفی کتاب‌های مذهبی و احیای کتاب‌خوانی در شهرستان از دیگر برنامه‌های جاری زندگی شهید بزرگوار بود. به کرات اقدام به برگزاری نمایشگاه کتاب در حوزه‌های مختلف نموده بود. از حضور پررنگ او در معرکه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و از غیرتش در مقابل فتنه گران سال ۸۸ به اشاره‌ای بسنده کنم؛ او نه فقط مدافع حرم زینبی‌(س)، بلکه سالیانی مدافع حریم فرهنگ عاشورایی در وطن مادریش بود. باید راه آن عاشق رندانه را زنده نگه داشت.
با حجت الاسلام انجوی نژاد خیلی رفیق بود. آن بزرگوار دلنوشته ای دارد برای حامد عزیز که خواندنی است...
 شهدای فاتح «نبل و الزهرای حلب» و دومینوی آزاد سازی «فوعه و کفریای إدلب»
روایتی از نحوه به شهادت رسیدن حامد کوچک‌زاده از زبان هم‌رزم شهیدش:
هم اسم عملیات و هم رمز عملیات متبرک به نام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود. در همان ابتدا تلفات زیادی به دشمن وارد کردیم، به طوری که حدود ۳۰۰ کشته و ۴۰ اسیر از آنان گرفتیم.
بچه‌ها حال و هوای معنوی و عجیبی داشتند. آن شب نماز مغرب را که خواندیم از شدت کم‌خوابی زیادمان به حامد عزیز گفتم شامت را که خوردی برو کمی استراحت کن و بخواب. ساعت ۱۰ شب که شد رفتم بیدارش کردم تا کمی هم خودم بخوابم. نصفه‌های شب با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم. در آن وضعیت نگرانی از سلامتی حامد وجودم را گرفت. به سمت بی‌سیم رفتم و صدایش کردم، هر چه با بی‌سیم حامد را صدا می‌زدم جوابی نمی‌داد؛ زار و پریشان شده بودم و دلم همش نگران حامد بود. یک مرتبه بچه‌ها صدایم کردند و من هم دوان دوان به سمتشان رفتم دیدم حامد روی زمین افتاده نبضش را گرفتم، نفس نمی‌کشید، کمی تنفس مصنوعی دادیم و بعد هم سریعاً به مقر امدادی رساندیمش، ولی حامد عزیزمان دیگر شهید شده و به خواسته اصلی‌اش رسیده بود. دشمن با شلیک یک خمپاره ۸۱ و اصابت ترکش به حامد، این رفیق محبوب و دوست داشتنی را از جمع ما جدا کرد.  

جمع بندي:
آزادسازي شهرك شیعه نشین نبل و الزهرا که 4  سال در محاصره گروهک تروریستی النصره بود در دو محور باشکوي - رتیان - بیانون و جبهه دوم محور حردتنین - معرسۀ الخان - مایر صورت گرفت، شهرك باشکوي تا دو شهرك نبل و الزهراء در شمال غرب حلب، تقریباً 7 کیلومتر است اما با تسلط ارتش بر روستاي «حردتنین» این فاصله کاهش یافت و رزمندگان موفق به باز پس‌گیري کامل روستاهاي منتهی به نبل و الزهرا شدند. آزادسازي دو شهرك نبل و الزهرا از 2  منظر قابل بررسی می باشد.
الف: جغرافیاي نظامی: دو شهرك شیعه نشین نبل و الزهرا از موقعیت سوق الجیشی و استراتژیکی قابل توجهی برخوردار هستند، به طوري که بسیاري از کارشناسان آن را دومینوي آزادسازي فوعه و کفریاي إدلب در آینده‌ای نزدیک می دانند.
ب) سیاسی: پیروزي رزمندگان در الزهرا و نبل وحشت ائتلاف به ظاهر ضد داعشی را برانگیخت و سراسیمگی ایادي استکبار را می‌توان در اظهارات سردمداران آن‌ها غور نمود. ما محصل این پیروزي قطعاً قدرت چانه زنی سیاسی برتر جبهه مقاومت و حکومت سوریه در مذکرات آتی است.

سخنی با بازماندگان:
غیرت دینی و حفظ روحیه انقلابی را هرگز نباید از یادهایمان پاک کنیم. اولین وظیفه ما در این راه طبق فرمایش امام خامنه اي «مدظله العالی» حفظ راه شهداست، یعنی پاسداري از خون شهدا، کدام شهیدان؟ شهیدانی که مقام معظم رهبري در فضیلت آنان می فرمایند: این شهدا امتیازاتی دارند. یکی این است که این‌ها از حریم اهل بیت در عراق و سوریه دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیدند. امتیاز دوم این شهدا این است که این‌ها رفتند با دشمنی مبارزه کردند که اگر این‌ها مبارزه نمی‌کردند باید در کرمانشاه و همدان می‌جنگیدیم و امتیاز سوم هم این است که این‌ها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است. این هم پیش خداي متعال فراموش نمی‌شود.
 
گزارش تصویری از مراسم تشییع پیکر شهید بزرگوار حامد کوچک زاده:
 
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
شادي ارواح طیبه شهدا صلوات
 
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
lllll
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
1
15
درود بر همه مدافعان حرم که با نثار جان عزیزشان فضای کشور را معطر به عطر شهادت و ایثار می کنند. ان شاء الله ادامه دهنده راهشان باشیم. با دیدن تصاویر واقعاً متأثر شدم و به عظمت کار شهدا پی بردم. الله اکبر
مرتضی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
0
2
شهدا رفتند تا ما بمانیم
برای شادی روحشان صلوات
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات