روزنامه کیهان **
پنج نکته درباره انتخابات و پسا انتخابات / محمد ایمانی
1- انتخابات روز جمعه 7 اسفند و نتایج آن از ابعاد مختلف واجد اهمیت است. این انتخابات با همه منفیبافیها و سیاهنماییهای دشمنان مصمم- و برخی دوستان غافل یا بیانصاف- در امنیت و آرامش کامل برگزار شد. آن هم در منطقهای پرآشوب و ناامن که جنگ سراسر آن را فرا گرفته است تا آنجا که وزیر دفاع رژیم صهیونیستی میگوید «شرایط کنونی منطقه، نوعی جنگ جهانی سوم است. هرج و مرج در سوریه و منطقه، رویارویی فرهنگها و تمدنها هم هست». آیا عجیب نیست که میشنویم سازمان سیا و موساد طی چند ماه اخیر جلسات مشترکی درباره انتخابات ایران تحت نظارت سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما داشتهاند؟ در این رویارویی فرهنگی و تمدنی به تعبیر موشه یعلون، قطعاً برگزاری انتخابات گرم و پرشور در ایران برای ملتهای ناامید از لیبرال دموکراسی غرب، الهامبخش است و حتماً برای تحلیلگران هوشمند این پرسش را پیش میکشد که در میانه یک منطقه جنگ زده و پرآشوب، ایران چگونه توانسته به جزیرهای با ثبات و امن و قدرتمند تبدیل شود؟
2- مقایسه میزان مشارکت در انتخابات مجلس نهم (اسفند 1390) با انتخابات مجلس دهم از جهات گوناگونی اهمیت دارد. انتخابات مجلس نهم در شرایط تحریم شدید خارجی و داخلی برگزار شد به این معنا که از یک سو در اوج فشارهای اقتصادی و تحریمی دشمن بود که اراده ملت ما را هدف گرفته بودند و از سوی دیگر افراطیون مدعی اصلاحطلبی، انتخابات را تحریم کرده بودند تا وزن خود را به رخ بکشند. آن روز در سراسر کشور 64 درصد (31 میلیون از 48 میلیون واجد حق رأی) در انتخابات شرکت کردند. 4 سال بعد، 2 اتفاق در کنار هم رقم خورد. اولاً توافق برجام با همه هیاهوها و تبلیغات به اجرا درآمد و به مردم گفته شد تحریمها برداشته شدهاند. ثانیاً مدعیان اصلاحطلبی که از سوی مردم ادب شده بودند، پا روی دعاوی قبلی گذاشتند و با تبلیغات انبوه و کمسابقه وارد گود انتخابات شدند. حاصل جمع عملکرد برجامی و غیربرجامی دولت در کنار فراخوان انبوه اصلاحطلبان، مشارکت 33 میلیون از 55 میلیون (حدود 60 درصد) - مساوی درصد مشارکت در انتخابات مجالس هشتم و هفتم که اصلاحطلبان تحریم کرده بودند- شده است.
3- مفهوم این اتفاق میتواند چنین باشد که اولاً «فتحالفتوح» ادعایی دولت در برجام و نتایج آن چنگی به دل مردم نزده است- که در غیر این صورت احتمالاً باید مشارکت از زمان تحریم 4 سال پیش بیشتر میشد- و ثانیاً افراطیون مدعی اصلاحطلبی دچار نوعی بیوزنی شبیه حالت «تعلیق در خلأ» شدهاند. یعنی تحریم گسترده انتخابات یا دعوت گسترده این جماعت به شرکت در انتخابات، هیچ تأثیری بر میزان مشارکت مردم ندارد. یک علت مهم این ماجرا را باید در بیهویتی مزمن و هرهری مسلکی طیفی از مدعیان اصلاحطلبی جستوجو کرد. اینکه جریانی «سبز ساختار شکن»، «بنفش شبهمعتدل»، و «آبی ملغمهای» شود و در حالی که ادعا میکند اکثریت با ماست و ما «بیشماریم» از رنگی به رنگی درآید و آخر سر هم بعد از هر رنگ عوض کردنها دست به دامن طیف خاکستری شود، هیچ هویت با ثباتی برای آن جریان باقی نمیگذارد. اینکه جماعتی چپنما، راستگرا شوند و از معرفی یک سیاستمدار به عنوان «عالیجناب سرخپوش» به معرفی وی به عنوان نامزد اصلاحات برسند یا از دامن رقبایی مانند ناطق نوری و علی لاریجانی و عمرو و زید درآویزند و در انتخابات ریاست جمهوری 92، عارف اصلاحطلب را وادار به انصراف کنند تا تبدیل به طرف بازنده انتخابات (مانند سال 84 و 88) نشوند، همگی از هرهری مسلکی حکایت میکند و چنین تذبذب فکری و سیاسی، نفیاً یا اثباتاً در حوزه بسیج افکار عمومی نمیتواند اثر داشته باشد.
به یک معنا میتوان گفت بازگشت اصلاحطلبان به انتخابات با وجود سوابق «خروج از حاکمیت»، تحریم و «خروج علیه حاکمیت»، حاصل تأدیب و تربیت مشترک مردم و نظام است با این مضمون که اگر میخواهید انگشتنما و متهم نباشید، چارهای جز همراهی با افکار عمومی و نظام ندارید. در حقیقت مردمی که با تحریم انتخابات در سالهای 82 و 86 و 90 کمترین همراهی را نکردند، آنان را متنبه ساختند که مردمسالاری در ایران، متوقف به قهر و ناز قانونشکنان و فزونخواهان نیست. نفس بازگشت مدعیان اصلاحطلبی به انتخابات بیآن که تأثیری- مگر منفی- بر میزان مشارکت بگذارد، نوعی ابراز ندامت و پشیمانی است. البته به تفصیل باید در موقعیت دیگری نوشت که به شهادت قرائن و اسناد متواتر، همچنان که آن تحریم انتخابات، از سوی برخی عناصر نفوذی در طیف اصلاحطلب و از سر مأموریت بود، این تصمیم به بازگشت به انتخابات و همرنگ مردم شدن و از انگشتنمایی «پسافتنه» و «پساتحریم انتخابات» در آمدن هم برای طیفی از این جریان مطابق مأموریت است.
4- هرچند که برای ارزیابی دقیق و نهایی نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان باید چند روز منتظر ماند، اما اخبار و آمار منتشر شده تا همین جا از پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس و موفقیت فهرست جامعتین (مجلس خبرگان) در سراسر کشور حکایت میکند. البته برخلاف انتخابات مجلس خبرگان، تکلیف بخشی از کرسیهای مجلس در مرحله دوم انتخابات که اواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت خواهد بود، معلوم میشود. در عین حال بر اساس نتایجی که تا پایان وقت دیروز اعلام شده، طیفهای اصولگرا حدود 60 درصد کرسیهایی را که نتایج آن قطعی شده کسب کردهاند و 2 طیف اصلاحطلب و اعتدال مجموعا 30 تا 35 درصد کرسیها را در اختیار گرفتهاند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که شماری از مدیران ارشد دولتی - از رئیسجمهور گرفته تا برخی معاونان و وزرا و استانداران و مقامات محلی- در هزینه کرد دولت و فرصتهای آن برای انتخابات از هیچ اقدامی دریغ نکردند؛ از بزک خلاف واقع برجام و سفرها و آمد و شدهای تبلیغاتی برخی هیئتها بگیرید تا تزریق دلار به بازار برای پایین آوردن نرخ ارز و برخی دستکاریهای دستوری در بورس و بازار سرمایه و استخدام طیفی از نشریات و رسانهها برای قلب واقعیات و تخریب اصولگرایان و ایجاد شکاف در این طیف. با حجمی چنین وسیع از فضاسازی مثبت به نفع دولت و منفیبافی علیه اصولگرایان، منطقا باید دولت و متحدان آن اکثریت مجلس را در اختیار میگرفتند چرا که مدعی بودند مثلا پیروزیی بزرگتر از فتح خرمشهر را به دست آوردهاند! اما نتایجی که تا به این جا از انتخابات مجلس در سراسر کشور منتشر شده، اتفاقا عکس این موضوع را ثابت میکند و حاکی از پیش افتادن اصولگرایان با فاصلهای قابل توجه است. به تعبیر دیگر همچنان که برخلاف توقع و فضاسازی برخی مسئولان دولتی، برجام منجر به جشن خیابانی نشد، در انتخابات نیز نتوانست محملی قابل اتکا برای موجسواری جریان دولتی و طیف اصلاحطلب همسو با آن باشد. فراموش نکنیم سخنان رئیس سازمان محیطزیست را که به بیبیسی گفت توافق، اهرمی را در انتخابات و در رقابت با سایر گروههای در اختیار اصلاحطلبان قرار میدهد.
5- اغراق نیست اگر بگوییم دوسوم ظرفیت دولت در این یکی دو سال گذشته به ویژه چندماه اخیر صرف تدارک تبلیغاتی برای پیروزی در انتخابات شد. اکنون با پایان گرفتن انتخابات، انتظار این است که مطالبات اصلی مردم در زمینه ساماندهی به اقتصاد مقاومتی و ترمیم معیشت مردم طبق وعدههای دولت، و نیز صیانت از فرهنگ اسلامی و عزت و اقتدار ملی در مقابل زیادهخواهیها و زورگویی دشمنان در اولویت قرار گیرد. به عبارت دیگر با سپری شدن بیش از 30 ماه و در حالی که دولت محترم تا چند ماه دیگر وارد آخرین سال فعالیت خود میشود، انتظار این است که وعدههای داده شده به ویژه درباره رونق اقتصادی و خروج از رکود و چرخیدن چرخ اقتصاد و معیشت مردم، از مرحله حرف به عرصه عمل درآید. در این میان نگرانی آن است که با پایان گرفتن مرحله دوم انتخابات مجلس، انتخابات ریاستجمهوری خرداد 96 تبدیل به همت اصلی دولتمردان شود و باز هم صحنهآرایی و بزک تحولات و یارانه دادن از منافع و مصالح ملی برای انتخابات و رقابتهای حزبی، «مسئله» اصلی دولت باشد.
در نقطه مقابل و در آنجا که حریفان به تحولات منطقه و ایران به عنوان بخشی از جنگ سوم جهانی و جنگ تمدنی و گفتمانی مینگرند، هیچ تردیدی درباره تداوم پروژه اصلی جبهه استکبار وجود ندارد و آن پروژه، سیاست توأمان فشار و تهدید و تحریف و فریب با هدف تغییر هویت انقلابی ملت و حاکمیت ایران - بدل از تغییر ساختار- است. دشمن در این نبرد، ضمن رصد کردن برخی پاشنههای آشیل یا عقبههای مغفول فرهنگی و اقتصادی و سیاسی، قصد دارد به اقتدار ایران اسلامی به عنوان گرانیگاه محور مقاومت در منطقه ضربه بزند. در چنین شرایطی، انتخابات با همه اهمیت، تنها یک ایستگاه و منزل مهم است و همه نیروهای انقلابی و همه دلسپردگان به عزت و اقتدار و پیشرفت ایران باید پس از این برای مقاومت بلکه پیشدستی و تک هوشمندانه در مقابل جبهه استکبار، طراحی و تدارک تازه کنند. تجدید سازماندهی و تشکیلات برای تقویت بنیانهای انقلابی افکارعمومی و سپس بسیج این ظرفیت عمومی - که همواره در چالشها و فراز و نشیبهای انقلاب علت اصلی پیروزیها بوده - یک ضرورت و اولویت مهم در سال جدید است.
***************************************
روزنامه قدس **
مجلس آینده و تصمیمات اقتصادی
در جامعه ما به طور معمول ویترین وضعیت اقتصادی کشور در عملکرد دولتها جستوجو میشود. عملکرد اقتصادی دولتهای گذشته همواره از سوی رسانهها و آحاد جامعه مورد انتقاد قرار میگیرد و کمتر به ارزیابی مجالس گذشته در موضوعات اقتصادی پرداخته میشود. این در حالی است که ابزار قانونی در اختیار مجلس به گونهای است که میتواند بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی که دولتها پدید میآورند توسط نمایندگان مجلس کنترل شود. در واقع مجلس با تصویب برنامههای توسعه و لایحههای بودجه سالانه، مهر تأییدی بر مفاد و مبانی آنها میزند. به طورمعمول مجالس با ذکر این موضوع که دولت نتوانسته است به اهداف مورد انتظار برنامه برسد، عملکرد خود را توجیه میکند.
یکی از ضعفهای اقتصادی دورههای متوالی مجلس به این موضوع برمیگردد که نمایندگان بیشتر به اهداف برنامهها میپردازند تا به امکان تحقق آن. بدین صورت همیشه نمایندگان خود را از چارچوب نقد خارج میکنند و توپ را به زمین دولتیها میفرستند. به طور طبیعی در هر تصمیمی که به شعار آن بیشتر توجه شود تا امکان تحقق آن، شرایط را برای مجری یعنی دولت، دشوار میکند و به طور قطع امکان تحقق اهداف آن نیز کم خواهد بود. چه بسیار قوانینی که عناوین زیبایی به همراه دارند، اما سرانجامی تلخ در انتظار آنهاست.
برای نمونه در سال 84 مجلس طرحی برای تثبیت قیمتها ارایه کرد. تا آن زمان، در ابتدای هر سال قیمت سوخت و برخی از کالاهای یارانهای بین 5 تا 25 درصد افزایش مییافت، اما بر اساس این طرح، قیمت کالاهای مذکور بدون تغییر باقی ماند. هدف از این طرح کاهش تورم و کنترل قیمتها عنوان شد. در واقع مجلس به جای نظارت بر دولت و استفاده نکردن از منابع بانک مرکزی برای کنترل تورم، به تعیین دستوری قیمتها پرداخت. دیری نپایید که با اجرایی شدن قانون هدفمندی و افزایش چند برابر قیمت سوخت، زیانهای این طرح نمود پیدا کرد.
نمایندگان مجلس به دلیل نزدیکی بیشتر با مردم، میتوانند نیازهای عمومی مردم را بهتر لمس کنند و در تصمیم گیریها، منافع عمومی را بیشتر مدنظر قرار دهند. به هر حال مجلس در امور اقتصادی باید بر عملکرد دولت نظارت کند و اگر دولت بدون دلیل از بودجه و برنامه توسعه عدول کرد، باید دولت را به سمت قانونی رهنمود کند، بنابراین مجلس نمیتواند خود را از وضعیتهای تحقق یافته مبرا نماید. در سالهایی که شاهد موفقیت نسبی اقتصادی بودیم، این موفقیت تنها از آن دولت نبوده، بلکه مجلس با ابزارهای قانونی خود در شکل گیری چنین شرایطی سهیم بوده است و برعکس.
اقتصاد کشور سالهای نه چندان مطلوبی را سپری کرده است و حال با لغو تحریمها، فضای جدید برای سالهای آینده اقتصاد ایران در پیش است. شاید مهمترین موضوع اقتصادی که مجلس دهم میتواند نقش مهمی در آن ایفا کند، به مسأله فضای کسب و کار برمیگردد. بسیاری از قانونها در فضای کسب و کار محدودیتهای فراوانی برای فعالان اقتصادی ایجاد کردهاند. برای شروع به کار یک واحد اقتصادی کوچک، باید مجوزهای بسیاری از نهادهای حاکمیتی گرفت. برخی مواقع شمار این مجوزها به قدری است که کارآفرین از خیر فعالیت اقتصادیاش میگذرد. مجلس آینده باید قوانین دست وپا گیر فضای کسب و کار را تجمیع و اصلاح کند تا بخشی از مشکلات کارآفرینی حل شود.
بیتردید رونق اقتصادی بدون ایجاد فضای مطلوب کسب و کار محقق نمیشود. به هرحال انتظار بر این است مجلس آینده به دور از مسایل سیاسی در جهت حل موضوعات اقتصادی کشور گام بردارد. دولت و مجلس باید موضوعات اقتصادی را به صورت کارشناسی بررسی کنند و نباید جهت دهیهای سیاسی در تصمیمات اقتصادی تأثیر بگذارد. اگر فضای سیاسی بر قوای مجریه و مقننه حاکم شود، به طور طبیعی منافع سیاسی گروهی بر منافع عمومی اقتصادی چیره خواهد شد.
***************************************
روزنامه رسالت**
6 نكته در مورد انتخابات 7 اسفند/ دکتر سيد عبدالله متوليان
* نكته اول: برنده واقعي اين انتخابات بي ترديد نظام مقدس جمهوري اسلامي ، حضرت امام خامنه اي و مردم هستند و بازنده اين ميدان دشمنان اين نظام مقدس و در صدر آن شيطان بزرگ و عناصر دلال و نفوذي شيطان در داخل بودند. غرب به ويژه آمريکا که روي پسا برجام بيش از حد حساب باز کرده بود، هم اينک خوب فهميده که در مصاف به رهبري ايران در بازي دوقطبي سازي هاي کاذب قافيه را به کلي باخته است . البته اين موضوع در مورد برخي از دولتمردان خودمان که روي پسابرجام حساب هاي خاصي باز کرده بودند نيز صادق است * نكته دوم: مردم در اين انتخابات نشان دادند که در وهله اول برايشان رضايت رهبري معظم انقلاب شرط است نه رضايت احزاب سياسي و...
و در وهله ثاني با هيچ حزب و فردي عقد اخوت نبسته اند و ميزان رضايتمندي مردم به نمايندگان به ميزان کارآمدي و تعهد آنان به نظام و خدمت خالصانه به مردم و... بستگي دارد .
در اين خصوص تعدادي از نمايندگان فعلي مجلس با عدم اقبال مردم در حوزه انتخابيه خود مواجه شده و از حضور در مجلس بعدي محروم شدند و اين درس بسيار خوبي است به
کساني كه موفق به جلب اعتماد مردم براي حضور در مجلس دهم شده اند که از همين آغاز راه کمر خود را براي خدمت واقعي به مردم و انجام تکاليف نمايندگي خود در چار چوب قانون اساسي و تبعيت از منويات و انتظارات ولايت فقيه محکم بسته و از بازي هاي سياسي فاصله بگيرند.
درس هاي مردم به نمايندگان طبعاً براي احزاب سياسي نيز درس آموز است و به آنان تکليف مي کند که با هر سليقه و گرايشي ، حضور در مجلس را براي خدمت بيشتر و
خالصانه تر به مردم و نظام مغتنم شمرده و به شدت از ورود در معرکه هاي هم آغوشي با بيگانگان فاصله بگيرند.
نامزدهاي راه يافته به مجلس دهم بايد بدانند که دشمنان مانند شيطان در کمين آنان نشسته اند تا با تحت تاثير قرار دادن آنان زمينه نفوذ به نظام را فراهم نمايند.
علاوه بر موضوع نفوذ براي مردم بسيار مهم است که نمايندگان از لابي هاي ثروت و فساد اقتصادي و... فاصله بگيرند و مواظب باشند که دامن آنان به هيچ وجه به مفاسد اقتصادي و... آلوده نشود.
* نكته سوم: فرمان تشکيک در نتايج انتخابات از آمريکا صادر شد.
سخنگوي وزارت خارجه آمريکا در اولين موضع گيري پيرامون انتخابات ايران اعلام کرد : « انتخابات ايران بايد شفاف باشد. مردم ايران بايد آزادانه عقايد خود را بيان کنند. »
درحالي فرمان تشکيک در نتايج انتخابات ايران از آمريکا صادر
مي شود که روزنامه تايمز در تحليلي نوشت : « پيروزي اصولگرايان در انتخابات ايران محرز است به نظر مي رسد اصلاح طلبان از هم اکنون بازنده انتخابات روز جمعه خواهند بود. »
با اين تفاسير به نظر مي رسد اولين واکنش کدخدا پذيران و فتنه گران نسبت به انتخابات قابل پيش بيني باشد.
* نكته چهارم: نتايج قم قطعي شد/ لاريجاني با هفتادهزار راي اختلاف دوم شد.
با توجه به آمارغيررسمي منتشره از شمارش آراء شهر قم از مجموع 464071 راي آقايان:
امير آبادي با 225556 راي-لاريجاني با 162040 راي-ذوالنور با 143654راي به عنوان نمايندگان قطعي اين شهر برگزيده شدند.
گفتني است لاريجاني که در انتخابات پيشين مجلس، بابيش از 270 هزار راي نفر اول شده بود؛ در اين دوره از انتخابات با کاهش 110هزار نفري آرائش به عنوان نفر دوم قم به مجلس راه يافت.
در انتخابات گذشته وي 65 درصد کل آرا را به خود اختصاص داد. ولي دراين انتخابات لاريجاني توانست 34 درصد کل آرا را به خود اختصاص دهد. اين آرا را بايد تحليل کرد. بايد ديد مردم در داوري خود نسبت به ارزيابي انجام وظايف نمايندگان چه فکري مي کنند و به آنها در دوري و نزديکي به اين وظايف چه نمره اي
مي دهند؟
* نكته پنجم: درسي که حزب بنفش اعتدال از اين انتخابات مي آموزد
دولتمردان قبل از اتمام شمارش آراء به خوبي متوجه شده اند که ايجاد مجلس دولتي و انعقاد قراردادهاي سري و به دور از چشم مردم و نمايندگان ، توهم و سرابي بيش نبوده است و ايجاد مجلس اصلاح طلب و اعتدالي از هم اکنون خوابي تعبير ناشدني و آرزويي دست نايافتني است. طبعاً اين عدم توفيق براي پسابرجامي ها، نامبارک است. دولتمردان که در آرزوهاي خود از پسابرجام فرصتي براي ورود به ميدان برجام 2 تا برجام 2020 ساخته بودند هم اينک چاره اي جز تمکين از اراده ملي و تبعيت از رهبري ندارند.
* نكته ششم : انتخابات 7 اسفند خلق حماسه اي ديگر از جنس 9 دي
اين انتخابات براي فتنه گران هم حاوي صدها درس و حکمت انقلابي از جنس خلق حماسه 9 دي بود.
بزرگترين پيام در اين انتخابات براي اصحاب جمل و فتنه گران، تثبيت امنيت و اقتدار ملي بود.
ترکيب منتخبين ملت به گونه اي است که اكثريت مجلس آينده نيز همچنان در اختيار سربازان ولايت و خادمان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران خواهد بود که با تمام قوا از حريم "استقلال و ولايت" دفاع نموده و پاسدار آزادي ملت خواهند بود.
اين انتخابات پس از حماسه فراموش نشدني 22 بهمن امسال براي خواص قابل پيش بيني بود. خواص واقعي که همواره در کوران حوادث پشت سر رهبري و مردم بوده اند پيام 22 بهمن را درک کرده بودند .
حماسه 7 اسفند پيامي شفاف نيز براي حاميان غرب دارد و آن اينکه نقشه هاي آنان براي نفوذ با مشکلات بسيار جدي مواجه شده و از اصحاب جمل براي آنان کاري ساخته نيست.
***************************************
روزنامه خراسان**
مردم پیروز شدند ؛ مسئولان «در جا» نزنند/ کورش شجاعی
مردم بزرگوار ایران زمین بار دیگر با حضور چشمگیر و معنادار خود در پای صندوق های رای، مدال افتخاری دیگر بر سینه خود، ایران عزیز و جمهوری اسلامی آویختند.
مردم نجیب و فهیم ایران با رای هایشان دیگر بار با آرمان های بلند و مقدس شهیدان بیعت کردند وخونی تازه و حیات بخش در رگ های کشور و انقلاب و نظام جاری کردند تا ایران و ایرانی و همه دوستداران و چشم امید بستگان به این ملت و آب وخاک در اقصی نقاط جهان همچنان شاهد بالیدن و آبادانی و پیشرفت و تعالی این کهن مرز و بوم و مردم عزتمدارش باشند.
مردم باز هم با حضور آگاهانه و موثرشان در صحنه انتخابات سرنوشت ساز خبرگان و مجلس شورای اسلامی به دعوت امام راحل و رهبر فرزانه و دلسوزشان لبیک گفتند و حماسه ای از جنس غیرت آفریدند تا استقلال و عزت ایران هماره پا برجا بماند تا عظمت و هیبت مردمان این سامان دیگر بار در چشم جهانیان جلوه گر شود، تا روح شهیدان سرافرازمان ، دلاورمردان به خدا پیوسته هشت سال دفاع مقدسمان و روح شهیدان در غربت به شهادت رسیده در دفاع از حرم اهل بیت که در قامت «مدافعان حرم» عباس وار از حریم حرم زینب کبری و عتبات عالیات پاسداری می کنند، شادمان شود، مردم با مشارکت و حضور انقلابی خود در عرصه انتخابات «نه» بزرگ دیگری به بدخواهان و دشمنان این مُلک و ملت گفتند و با اشاره سرانگشتان رنگی خود به آرزومندان تحقیر و ذلت ایرانیان، خیال های باطل و نقشه های کذایی آن پلشتان و بدکیشان کینه توز را باز هم نقش بر آب کردند، مردم همچنین با حضور و مشارکت شان و نقش آفرینی در سرنوشت کشور خود، علاوه بر کسب پیروزی در این «مسابقه ملی» روحیه وانگیزه خدمتگزاران و مسئولان را تقویت کردند.
باشد تا همه مسئولان و تصمیم سازان در تمامی سطوح ، قدرشناس این حضور و همت جانانه مردم باشند و خصوصا نمایندگان مردم در «خانه ملت» به شایستگی هرچه تمام تر، با عزمی راسخ و پایبندی به سوگندی که خواهند خورد مطالبات واقعی مردم عزیزمان از جمله بیکاری ، رکود، تورم و گرانی، ازدواج جوانان و به چرخش درآوردن تولید و اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را پیگیری کنند و مسئولان دولتی نیز با خدمات هرچه صادقانه تر و موثرتر و مبتنی بر دانش روز ، تحقق اقتصاد پویا «درون زا» و «برون گرا» را به جد در دستور کار قرار دهند و البته بدانند و باور کنند گرچه معیشت و مسائل اقتصادی ، مشکلات جدی کشور است اما به هیچ عنوان نباید از تلاش جدی، موثر و برنامه محور برای ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی غفلت کنند.
مشارکت مردم در انتخابات باید تمامی مسئولان را به سمت «مدیریت جهادی» و تلاش بیشتر برای حل مشکلات موجود و ایجاد آینده ای روشن تر و جلوگیری از اشتباهات بزرگ و پرهزینه برای مردم و نظام و کشور مصمم تر کند.
دولت حتما به کمک مجلس باید فکری اساسی داشته باشد برای این حجم بسیار عظیم نقدینگی در جامعه یعنی 950 هزار میلیارد تومانی که اگر حتی مقادیری از آن درست مدیریت شود واقعا می تواند انقلابی بس بزرگ در زمینه رونق اقتصادی، تولید، پیشرفت و توسعه و آبادانی کشور و حل اساسی معضل بیکاری ایجاد کند.
همچنین مردم انتظار دارند با وجود این همه قانون و نهادهای نظارتی، امثال مه آفریدها و بابک زنجانی ها و . . . سربرنیاورند و یا موسساتی مانند «میزان» که با آرم قوه قضاییه و یا «پدیده» و . . . که متاسفانه در سطحی گسترده در رسانه ها و خصوصا رسانه ملی تبلیغ شدند و در نهایت عده زیادی از مردم را گرفتار و ناراضی کردند در زمینه بی تدبیری، عدم مسئولیت پذیری ، غفلت و یا خود را به خواب زدگی و حتی همراهی برخی مسئولان رشد نکند.
مردم امیدوارند تمامی نمایندگان مجلس و مسئولان کشور از این پس، بسیار بیشتر قدر وفاداری و حضور پرشور و موثر مردم را بدانند و از این امنیت بی بدیل و فضای امن وطن که به برکت جانفشانی شهیدان، دلاور مردی عباس گونه جانبازان و صبر و مقاومت زینبی آزادگان سرافراز کشورمان و تمامی رزمندگان دیروز و «مدافعان» حرم امروز حاصل شده و به لطف الهی در سایه تلاش های ایثارگرانه و بی منت مرزداران غیور، ارتشیان و سپاهیان دلیر و سلحشور و بسیجیان مخلص و پا به رکاب، سربازان گمنام و بعضا مظلوم امام زمان (عج) و نیروهای بی ادعا و همیشه در صحنه انتظامی تداوم یافته است بهترین استفاده را ببرند و هرچه بیشتر برای رشد و تعالی مُلک و ملت بکوشند و در مقابل این همه وفاداری و همت و مقاومت و غیرت مردم، خدای ناکرده مسئولان در انجام خدمات موثر و سازنده «درجا» نزنند.
***************************************
روزنامه ایران**
ائتلاف بزرگ، انتخاب عقلانی/ سیدرضا صالحی امیری
صندوقهای رأی واجد پیامهای نهفتهای است که رمز گشایی از آن میتواند به درک بهتر مسئولان از مطالبات اصلی مردم و اصلاح رویههای نادرستی که خود را مقابل رأی مردم میبیند بینجامد. در واقع مردم با اعتماد به سازوکار انتخابات و علنی کردن گرایش خود، به طرح مطالبات اصلی پرداختند و انتظار تحقق خواستههای خود از جمله حل چالشهای اقتصادی، آسیبهای اجتماعی، حفظ امنیت ملی و... را از منتخبان خود طلب کردند. واقعیت آن است که بعد از شمارش آرا، بخشی از پیامهای نهفته انتخابات فراموش میشود. از این رو فارغ از نتیجه شمارش آرا، تحلیلگران و کارشناسان جامعه شناسی، باید رفتارشناسی انتخاباتی جامعه ایران و پیامهای نهفته در آن را در دستور کار خود قرار دهند. انتخاب پرشور هفتم اسفند با مشارکت بالای 60 درصدی مردم ایران، یک تصمیم آگاهانه و بیانگر رشد و بلوغ سیاسی آنان در تعیین حق سرنوشت است. برغم همه محدودیتها و ایجاد موانع و چالش هایی که در مسیر این انتخابات قرار گرفت، اقبال به صندوق رأی نه به عنوان یک تاکتیک که به منزله یک استراتژی موفق بدرستی عرصه را برای تحریم و قهر یا مناقشه تنگ کرد. ظرفیت عظیمی که در این انتخابات از رهگذر ائتلاف سه جریان اصیل و دارای تبار انقلاب، یعنی اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل پدید آمد و در تاریخ سی و هفت ساله انقلاب اسلامی حرکتی بینظیر در عرصه سیاست داخلی قلمداد شد، امید رفتار عقلانی و هوشمندانه مردم در قبال اقدام دوراندیشانه این جریانها را در دلها ایجاد کرده بود. اکنون حماسه شکوهمند دیگری شکل گرفته که فرصتهای بزرگی را پیش روی کشور قرار داده است.
گذر از انتخاب پوپولیستی و احساسی به انتخاب آگاهانه، دستاورد بزرگی است که باید مورد ارزیابی و بررسی جامعه شناسان قرار بگیرد. در فرآیند تصمیمگیری عقلانی، انتخاب بین گزینههای ممکن صورت میگیرد نه بین گزینههای مطلوب و رسیدن به چنین تصمیمی نیازمند خردورزی و آگاهی بالایی است. برای فراگیر شدن چنین رویکردی جامعه باید به حدی از توسعه یافتگی رسیده باشد تا رفتاری عقلانی از خود بروز دهد. از این رو برخلاف نظر عدهای که توسعه سیاسی را مطالبه مردم نمیدانند، معتقدم توسعه سیاسی از اولویتهای فرآیند توسعه در ایران به شمار میرود؛ روندی که از سال 1376 آغاز شده و با فراز و نشیبهای بسیار راه خود را بتدریج باز میکند.
نباید فراموش کرد که در جامعه ایرانی به دلیل ضعف نهادهای مدنی، عرصه رقابت انتخاباتی با مشکلاتی روبه رو است و مسیر انتخاب و طرح درست مطالبات چندان سهل و آسان نیست. مسلماً اگر امکان رشد و تقویت احزاب در عرصه سیاسی ایران بیشتر بود، رفتار انتخاباتی جامعه هم به موازات آن به سمت عقلانیت بیشتری سوق پیدا میکرد. چرا که یکی از کارکردهای احزاب، تسهیل گری انتخاب مردم است. احزاب میتوانند پیش از نظارت استصوابی و با سازوکارهای درون تشکیلاتی خود،به منظور مقبولیت بیشتر نزد افکار عمومی، نسبت به معرفی افراد موجه تر و شایسته تر اقدام کنند و از این منظر هزینههای ناشی از عدم تأیید صلاحیتها از سوی هیأتهای نظارت را به طور چشمگیری کاهش دهند. به میزانی که فضای رقابت حزبی محدود و تنگ تر شود، فضای تنش زایی و انگ زنی و تخریب و بیاخلاقی فراخ تر خواهد شد. چنانکه در انتخابات اخیر هم شاهد بیاخلاقی و حرمت شکنیهایی بودیم. تا آن جا که رئیس جمهوری محبوب، دکتر روحانی را به واکنش واداشت و در مقابل موج اتهام افکنیها تأکید کرد: «به فهم مردم توهین نکنید... استعمارگران پیر قدیمی را بزرگ و ملت ایران را کوچک نشمارید.» مردم در هفتم اسفند یک «نه» بزرگ به بیاخلاقی گفتند و از تبلیغات تخریبی، انگ زنی و برچسب زنی دروغین انگلیسی و رویکردهای غیر ملی برخی رسانهها اعلام برائت کردند.
نتیجه انتخابات هفتم اسفند از منظری دیگر، رفراندوم ملی در اقبال به رویکرد دولت تدبیر و امید و حمایت از سیاستهای جناب آقای روحانی هم هست تا دولت ایشان بتواند مسیر آغاز شده از بهار 92 را با اقتدار بیشتری پیموده و برای اجرای برجام 2 گامهای محکمتری بردارد.
پیروز این رقابت بیشک در وهله اول ملت بزرگ ایران و نظام سیاسی جمهوری اسلامی است که میزان مقبولیت و اقتدار خود را با تدبیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر مشارکت حداکثری مردم، به رخ جهان کشید و در وهله دوم تمام جریانهای سیاسی درون نظام که با حفظ هویت خود و مرزبندی شفاف با مخالفان جمهوری اسلامی در رقابت انتخابات ایفای نقش کردند و میزان مقبولیت و مشروعیت خود را نه از روابط پشت پرده یا پشت کردن به انقلاب قهر با صندوق رأی، که با مراجعه به آرای عمومی کسب کردند. تداوم و تقویت این رویکرد میتواند جلوی هر فرصت سوزی را بگیرد و منشأ تحولات قابل توجهی شود. میتوان گفت رفراندوم ملی هفتم اسفند محصول ائتلاف بزرگ عقلانی و رهبران جریانهای اصلاح طلبی واعتدالی با اصولگرایان معتدل بود. برگزاری سالم انتخابات و تمکین به آرای ملت هم، اعتماد بازسازی شده نزد افکار عمومی را به میزان تصاعدی بالا میبرد و به ارتقای سرمایه اجتماعی میانجامد. باید از همه دست اندرکاران این امر بویژه برادر عزیزم جناب مهندس مقیمی که مسئولیت سنگین ستاد انتخابات کشور را عهده دار بود صمیمانه تشکر کنم.
***************************************
روزنامه جام جم **
7 اسفند؛ تثبیت اعتماد مردم به نظام اسلامی / دکتر صادق کوشکی
امروز پس از گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی ایران، مشارکت در انتخابات جزئی از فرهنگ سیاسی ـ اجتماعی مردم شده و نسلی هماکنون پرورش پیدا کرده که از ابتدای رسیدن به سن قانونی در انتخابات شرکت کرده است.
فارغ از نتایج، روز جمعه انتخابات رقابتی سالم، پرشور و بانشاط در راستای اهداف ملی شکل گرفت که تثبیتی برای اعتماد مردم به نظام اسلامی برشمرده شد و حضور ملت مهر تائید مجددی بر جمهوریت نظام اسلامی در کنار اسلامیت آن بود. حضور در انتخابات، حال به جزئی تفکیکناپذیر در فرهنگ جامعه تبدیل شده که هر روز در حال نهادینه شدن است و دشمنان کشور نیز دریافتهاند که در امر ترغیب کردن مردم برای عدم حضور در انتخابات دیگر نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
بر این اساس در این دوره از انتخابات شاهد بودیم که تلاش چندانی برای عدم حضور مردم در پای صندوقهای رای بهعمل نیاوردند چون میدانستند ملت در تعیین سرنوشت خود سهیم است فلذا تلاش خود را در عرصه دیگری مبنی بر انحراف محتوایی انتخابات منعکس کردند.
تلاش و برنامهریزی جدی دشمنان نظام برای نفوذ در فرآیند انتخابات و سوق دادن آن به سمت مطلوب آنان، دلیل دیگری بر تبدیل شدن انتخابات به جزئی از فرهنگ سیاسی مردم شد تا نشان دهند آنچه از اهمیت برخوردار است نظام، کشور و رهبری است.
حال پس از برپایی انتخاباتی شکوهمند با مشارکت بالای مردم در پای صندوقهای رای، نباید خواسته مردم برای بهبود روند امور جاری کشور و کمک به بهتر شدن وضعیت اقتصاد را نادیده گرفت زیرا پس از این مردم خواهند پرسید که پس از ایفای نقش موثر در شکل شایسته، مسئولین پس از ورود به قدرت چگونه به وظایف کلیدی محوله خواهند پرداخت. مردم نشان دادند پای رهبر و انقلاب ایستادند و حضور پرشور آنها نشان از این بود که به دعوت مقام معظم رهبری لبیک گفته و باحضور پررنگ در حوزه انتخابیه، آب پاکی را روی دست دشمنان نظام ریختند، اما پس از انتخابات این وظیفه منتخبین است که از آرا مردم و اعتماد آنان به نحو شایسته صیانت کنند.
***************************************
روزنامه وطن امروز **
برای اولینبار!/کمیل احمدی
1- در تاریخ انتخابات جمهوری اسلامی، 7 اسفند ایرانیان شاهد تجربه جدید و متفاوتی از گذشته بودند. برای نخستینبار در انتخابات مجلس شورای اسلامی مردم نامزدهایی را برای مجلس برگزیدند که در مجموع به جریان سیاسی منتقد دولت (اصولگرایان)تعلق دارند. اگر تاریخ گذشته را بنگریم درمییابیم که وقتی دولت چپ دهه 60 روی کار آمد مردم در انتخابات بعد مجالس سوم را با ترکیبی برگزیدند که همسو با دولت وقت بود. این اتفاق برای دولتهای بعد نیز رخ داد به طوری که مجالس چهارم و پنجم با دولت پنجم و ششم همسو بود؛ مجلس ششم با دولت هفتم و مجلس هشتم با دولت نهم. اما در انتخابات 7 اسفند براساس اخبار رسمی و موثق، اکثریتی که مردم برای مجلس برگزیدند به جریان منتقد دولت تعلق دارد. این تجربه جدید بسیار مهم و قابل تأمل است و بیتردید نقش مهمی در تحولات آینده سیاسی کشور برجا خواهد گذاشت. بهطوری که این جدید بودن میتواند در انتخابات بعدی به نحو دیگری رخ دهد! همانطور که وقتی مجالس هفتم و نهم متفاوت از دولت وقت شکل گرفت نتیجه انتخابات ریاستجمهوری بعد نیز گونه دیگری رقم خورد.
2- نومحافظهکاران - که ائتلافی از الیگارشی و اصلاحطلبان است - در یک سال گذشته بسیار به نتایج سیاسی و انتخاباتی «برجام» امیدوار بودند و گمان میکردند با برنامهریزی میتوانند آنچه را که خود برد سیاسی تلقی میکنند محلی برای جلب افکار عمومی و جذب جامعه به سوی خود قرار دهند. لذا با این تصور با تمام نیرو وارد عرصه انتخابات شدند تا مجلسی متشکل از همپیمانان الیگارشی و نومحافظهکاری را تشکیل دهند. آنها از تمام نمادها و نیروهای خود بهره بردند. از رسانههای خرد جدید مانند تلگرام و اینستاگرام گرفته تا رسانههای بینالمللی! همه را به استخدام گرفتند و معتقد بودند با این ائتلاف الیگارشیک، محال است شکست بخورند! اما نتیجه انتخابات سراسر کشور گونه دیگری رقم خورد. به گونهای که اکنون به جای مجلس ششم به چیزی شبیه مجلس پنجم میاندیشند. یعنی جریانی که آمده بود به پشتوانه گفتمان ساختارشکن و با کمک رسانههای سلطه جهانی مجلس ششم بسازد امروز به مجلس پنجم هم قانع است! روز شنبه پس از انتخابات این حس شکست به اندازهای بود که نومحافظهکاران حتی نمیتوانستند آن را پنهان و آثار آن را از چهره پاک کنند.
3- واقعیت این است که نومحافظهکاران همانند جریان دوم خرداد به جای آنکه در پی شناخت دقیق و محقق ساختن مطالبات مردم برآیند، دست به مطالبهسازی کاذب زدند. آنها تلاش کردند خواستههای خود را به عنوان خواستههای مردمی به آنان تحمیل کنند اما به هر حال هر خواستهای یک حس است که از واقعیت نشأت میگیرد. آن را که نمیتوان تغییر داد. زمانی که مطالبات اقتصادی جامعه درباره برخورد با فساد اقتصادی، مبارزه با تورم، چارهاندیشی برای بیکاری و بسیاری از مسائل عینی روی زمین مانده است و نومحافظهکاران به آن توجهی نداشته و ندارند چگونه میتوانند انتظار داشته باشند مردم به آنان اعتماد کنند؟ درست است که در جامعه طبقات مختلف با مطالبات مختلف زندگی میکنند و طبقه لاغر اشراف و مرفه نیز در میان آنها هست که مطالبات دیگری دارند اما چنانکه این انتخابات نیز نشان داد مساله اکثریت جامعه چیزی است که در گفتمان نومحافظهکاران نیست. نومحافظهکاری ایدئولوژی و گفتمان اشرافیت و الیگارشی است که تلاش میکند با اجیر کردن سلبریتیها [چهرههای مشهور] و روشنفکران خریداریشده منافع الیگارشی را به عنوان منافع توده جا بزند! مطلبی که در یادداشت دیگری باید به آن پرداخت و در اینجا به آن اشاره میشود این است که جهان کالاییشده و پولزده امروز به قدری به ابتذال رسیده است که سلبریتیها و روشنفکران خریداریشده توسط الیگارشی میخواهند برای سرنوشت توده تعیین تکلیف کنند! درحالی که نسلهای پیشین آنان همسو با مردم و مستقل از الیگارشی بودند. به هر طریق مطالباتی که نومحافظهکاران تلاش کردند از طریق این وابستگان به خود به جامعه تحمیل کنند با هوشیاری اکثریت پس زده شد. زیرا شناخت نیازهای واقعی از نیازهای کاذب دشوار نیست. به هر حال همه اینها موجب میشود آنها در آینده وزن سیاسی خود را در کشور بشناسند و اسیر فضای مجازی نشوند. در این فضای مجازی و خبری، از جریان روشنفکر تا رسانههای وهابی طرفدار داعش و بهائیت نیز از آنان حمایت میکردند.
***************************************