* شعار اصلي اصلاحطلبان براي انتخابات مجلس چه بايد باشد؟ پيشنهاد شما چيست؟
** جهانبخش خانجاني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران: مجلس دهم بايد مجلسي عقلگرا باشد. البته در مورد شعار انتخاباتي بايد شورايعالي سياستگذاري نظر دهد. به نظر من آنچه مهم است «حفظ منافع ملي، پيش به سوي توسعهيافتگي» است و فقط مجلس عاقل ميتواند در اين راستا گام بردارد. اگر ما بتوانيم مسيري پيدا كنيم كه توسعهيافتگي ايران را محقق كند، همراه با آن منافع ملي نيز حفظ خواهند شد. شايسته چنين شعاري وجود مجلسي متشكل از نيروهاي معقول و توسعهگرا است. صرفنظر از اينكه اين افراد اصولگرا يا اصلاحطلب باشند.
** علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: به عقيده من استراتژي اصلاحطلبان بايد «تعامل با حاكميت، اتحاد در درون و عقلانيت در اداره كشور» باشد. برتري اعتدال و عقلانيت بر تندروي بايد سرلوحه كار اصلاحطلبان قرار گيرد كه خوشبختانه اكنون اصلاحطلبان به اين نتيجه رسيده و دراينراستا حركت ميكنند. اگر ميبينيم كه افراطيون حاضر در مجلس يا جريانهاي سياسي اين همه هجمه به شخصيتها و احزاب اصلاحطلب ميكنند، ناشي از اين است كه آنها نميتوانند اين استراتژي را قبول كنند. چرا كه استراتژي اصلاحطلبان مبني بر تعامل با حاكميت، اتحاد و انسجام دروني و عقلانيت در اداره كشور رقيب را كاملا خلع سلاح خواهد كرد.
** عبدالله ناصري، عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان: «كرسي حداكثري، انسجام حداكثري.»
** محمد هاشمي، عضو موسس حزب كارگزاران: در سالهاي ٨٤ تا ٩٢ افكار خرافي در كشور اظهار ميشد. اسطورهسازي و قديسسازي در هشت سال دولت پيشين متداول بود. در بستر اين فضاي خرافي توهين به شخصيتهاي بزرگ انقلاب، تهمت و افترا به آنان بسيار اتفاق ميافتاد. برخي از اين مسائل مربوط به برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و بخشي نيز مربوط به رييس دولت نهم و دهم بود. در آن زمان عرصه سياسي كشور از فضاي عقلانيت فاصله گرفت.
چنين فضايي نميتواند فضايي اسلامي و عقلاني باشد. ما در انتخابات مجلس دهم بايد از اين فضا عبور كنيم و در فضاي اعتدال حركت كنيم. افراط و تفريط، خرافهگرايي و قديسسازي مسائلي نيست كه در اسلام باشد بلكه انحرافاتي است كه به وجود آمده است و برخلاف نظر امام خميني(ره) است. ايشان هميشه فرياد ميزدند كه از متحجرين بپرهيزيد. متحجرين در آن زمان فرصتي يافته بودند تا به كشور و اسلام آسيب برسانند. به عقيده من شعار اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم بايد «اعتدال در اداره كشور» باشد.
** حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: «تامين حقوق مردم» ميتواند به عنوان شعار اصلي انتخابات مجلس دهم توسط اصلاحطلبان مطرح شود. وقتي صحبت از تامين حقوق مردم باشد تمام حوزههاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي را در بر ميگيرد. همچنين امنيت مردم نيز زيرمجموعه اين شعار قرار ميگيرد. بر اساس قانون اساسي مردمي كه در جايي زندگي ميكنند بايد بتوانند از حقوق شهروندي برخوردار و احساس امنيت و آزادي داشته باشند. مردم بايد احساس كنند كه ميتوانند نظر دهند و در سرنوشت كشور مشاركت داشته باشند. در جامعهاي كه همه در جهت رشد كشور و رفع مشكلات مشاركت كنند، ميتوان سرعت بيشتري به رشد و توسعه كشور داد.
** جلال جلاليزاده، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: «آشتي ملي، توسعه اقتصادي، آزادي سياسي و اجتماعي» ميتواند به عنوان شعار اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم مطرح شود. در واقع انتخاب شعار بهتر است كه با آگاهي از مجموعه مطالبات مردمي و مورد اتفاق اكثريت اصلاحطلبان باشد. با توجه به شرايط امروز كشور كه شامل نوعي تشتت و ناهماهنگي بين قوا، مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم و عدم امنيت روزنامهنگاران و فعالان سياسي است، بايد شعاري انتخاب شود كه نشاندهنده خواستههاي اكثريت مردم باشد.
** فاطمه راكعي، دبيركل مجمع زنان مسلمان نوانديش: شعار بايد توسط شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان و خرد جمعي انتخاب شود اما «تحول در همه زمينههاي كشور و اصلاح همه سطوح كشور» ميتواند به عنوان شعار يا استراتژي اصلاحطلبان مطرح شود.
** احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب: انتخاب شعار كار بسيار دقيق و بااهميتي است. شعار انتخاباتي بايد به گونهاي باشد كه طي چند كلمه كوتاه بتواند بيشترين انتقال معنا را داشته باشد و بين پيامدهنده و پيامگيرنده ارتباط برقرار كند. بنابراين بايد خيلي گويا قابل فهم و عمومي باشد. شعار انتخاباتي نميتواند در قالب خواست خيلي محدود و منحصر به يك گروه خاص خلاصه شود بلكه بايد عموميت داشته باشد و بيشترين تعداد آرا را جلب كند. شرايط فعلي كشور چند اولويت اساسي دارد. بحث اقتصاد كشور نيازمند همتي جدي است. همچنين «افزايش مشاركت سياسي مردم» در هر انتخابات كه البته در دورههاي گذشته نيز جزو شعارهاي اساسي اصلاحطلبان بوده، «پاسخگو كردن مسوولان نظام، حقوق شهروندي، باز شدن فضاي اجتماعي و سياسي» از اولويتهاي اصلاحطلبان كشور است.
* كدام يك از چهرههاي اصلاحات بايد در ليست قرار بگيرند؟ شاخصههاي اصلي اين چهرهها چه بايد باشد؟ آيا سابقه نمايندگي، محبوبيت مردمي، تاثيرگذاري رسانهاي و ديگر عوامل در انتخاب ليست اصلاحطلبان بايد مورد توجه قرار گيرد؟
** جهانبخش خانجاني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران: چهرههاي خاص اصلاحات شايد در ايجاد فضاي تاثيرگذار در مجلس دهم موثر باشند اما بيش از چهرهها بايد به انديشه و فكر افرادي كه وارد مجلس ميشوند، جسارت و توانايي برنامهريزيشان توجه كرد. مجلس ايران در سالهاي اخير دچار نوعي جدايي از امر برنامهنويسي و ديدگاهسازي مدرن بوده است. براي ساختن ايراني آباد و توام با توسعهيافتگي نيازمند افرادي دانشگرا و انديشمند هستيم كه افقهاي ديد وسيعتري داشته باشند.
افقهاي ديد وسيع يعني اينكه ما بدانيم در نيمقرن آينده كشور به چه سمتي در حال حركت است و بر مبناي همان برنامههاي بلندمدت، ميانمدت و كوتاهمدتي تبيين شود. طبيعي است كه عواملي چون شناخت مردم از افراد، سابقه و تجربه مديريتي و علمي در ليست مورد نظر جريان اصلاحات بايد مورد توجه قرار گيرد. كسي ميتواند به مجلس راه يابد كه واجد اين ويژگيها باشد. تجربه مديريتي و دانش لازم براي تصميمسازي از مواردي است كه بايد در انتخاب كانديداها در ليست اصلاحات به آن توجه كرد.
** علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: نخستين شرط انتخاب كانديداي اصلاحطلبان تعهد به اصول اصلاحطلبي و رفتار اعتدالي است. شرط دوم ميزان رايآوري افراد است؛ افرادي كه بتوانند نظرات و افكار عمومي را به سمت خود جلب كنند. حضور اكثريت اصلاحطلبان در مجلس مهمتر از اين است كه چه افرادي در مجلس حضور داشته باشند. اگر اين دو شرط را رعايت كنيم ديگر مهم نيست كه از كدام حزب و گروه اين افراد را انتخاب ميكنيم.
** عبدالله ناصري، عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان: بالاترين ويژگي به عقيده من خرد سياسي است. اينكه افراد سابقه نمايندگي داشته باشند يا خير، چندان مهم نيست. خرد سياسي منجر به شناخت بهتر از شرايط كشور است. دومين ويژگي اين است كه صرفا براي مسائل منطقهاي و بومي خود اولويت قايل نباشند بلكه مسائل ملي و عرصه عمومي كشور را در مسير قانونگذاري مدنظر داشته باشند. سوم شجاعت و استقامت براي احقاق حقوق ملت و اجراي قانون اساسي است. طبيعتا رايآوري جنبه مهمي است. با توجه به شناختي كه من به عنوان معلم از بافت جامعه دارم گاهي امكانات اقتصادي يك فرد خصوصا در حوزههاي انتخابيه كوچك ممكن است بر سازمان راي فرد تاثيرگذار باشد.
در صورتي كه اگر همين فرد كه اظهار همجهتي يا همسويي با يك جريان را دارد به كمك فردي بيايد كه شاخصهايي كه پيشتر گفته شد را داراست و او را براي ورود به مجلس كمك كند، براي آينده قانونگذاري كشور بهتر است. بنابراين رايآوري شاخصه اصلي نيست. خصوصا در حوزههاي كوچك كه نمايندگان با راي نسبتا محدودي ميتوانند وارد مجلس شوند صرفا شاخصه رايآوري كه متاثر از امكانات اقتصادي فرد و حتي اجتماعي نامزد است، نبايد اصل باشد. مسائل محلي و منطقهاي نيز بسيار تعيينكننده است و ما نبايد دچار اشتباه در مورد سازمان راي افراد شويم.
** محمد هاشمي، عضو موسس حزب كارگزاران: در انتخاب افراد براي ليست اصلاحطلبان ابتدا بايد تبارشناسي از افراد صورت گيرد. بايد ديد كه افراد چه پيشينهاي دارند و اخلاق و ادب سياسي را ميتوانند رعايت كنند يا خير. ما ميبينيم كه در مجلس كنوني عدهاي از تريبون مجلس استفاده و به بزرگان كشور توهين ميكنند. بدون اينكه توجهي به دين و شرع داشته باشند. بنابراين ضرورت تبارشناسي براي انتخاب افراد در ليست اصلاحطلبان احساس ميشود. كساني بايد به مجلس راه يابند كه در گفتار و رفتار مسلمان و خداترس باشند و بيجهت فحاشي نكنند. افرادي كه نه تنها ادعاي مسلماني ميكنند و مسلمان شناسنامهاي هستند بلكه در رفتار و گفتار نيز به اسلام پايبند هستند.
طبعا كساني كه كانديدا ميشوند هدفشان پيروزي در انتخابات است. بنابراين افراد بايد از ضريب نفوذي در جامعه برخوردار باشند اما شهرت بايد مبتني بر رفتار و گفتار گذشته آنها باشد. ممكن است كسي به هر دليل رايآور نيز باشد اما داراي ويژگيها و پيشينه اخلاقي و رفتاري مناسب نباشد. من چنين فردي را پيشنهاد نميكنم. اين دو ويژگي لازم و ملزوم يكديگر هستند. كساني كه در محل خود از حسن شهرت در مسلمان بودن برخوردار هستند، ميتوانند گزينههاي خوبي براي نامزدي در انتخابات باشند. ما يك جامعه اسلامي تشكيل داديم و ميخواهيم يك جامعه با الگوي اسلامي بسازيم. همانطور كه امام خميني فرمودند كه مجلس عصاره فضايل مردم است.
** حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: فردي كه از سوي اصلاحطلبان به عنوان كانديدا مطرح ميشود، در وهله اول بايد از محبوبيت مردمي برخوردار باشد. همچنين كسي كه به عنوان قانونگذار در كشور فعاليت ميكند بايد از پيشينه فعاليت مديريتي در عرصه سياسي كشور برخوردار باشد. مهمترين مساله داشتن برنامه است تا فرد بتواند در حوزههاي مختلف نظر كارشناسي بدهد. اين افراد بايد از طريق تشكلها و احزاب حمايت و پشتيباني شوند و پاسخگوي اعمال و رفتار خود باشند. باور به كار و خرد جمعي از ديگر شاخصههايي است كه فرد قانونگذار بايد دارا باشد.
** جلال جلاليزاده، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: تاثيرگذاري ملي و سابقه نمايندگي ميتواند شاخصه مهمي براي انتخاب كانديداهاي اصلاحطلب باشد. كاريزما بودن فرد و تاثيرگذاري بر طيفهاي مختلف اصلاحطلبان نيز معياري است كه به عقيده من بايد بدان توجه كرد.
** فاطمه راكعي، دبيركل مجمع زنان مسلمان نوانديش: توانمندي، تخصص و آشنايي با ساختار سياسي كشور و قوانين به عنوان شاخصههاي انتخاب كانديداهاي اصلاحطلب بايد مورد توجه باشد. همچنين تجربه لازم و كافي در كنار آگاهي نسبت به مسائل سياسي اهميت زيادي دارد. در عين حال افراد بايد در دولتهاي قبلي يا مجالس گذشته سابقه فعاليت داشته باشند و پيشنهادات كارشناسانه، موضعگيريهاي قابل قبول و معقولانه در مجلس داشته باشند. بنابراين در وهله اول اصلاحطلبان شاخص، پيشكسوتان و چهرههاي شناختهشده كه مورد اعتماد مردم هستند بايد به عنوان كانديداي اصلاحطلبان در نظر گرفته شوند.
چنانچه اين افراد از غربال نهادهاي نظارتي رد نشوند، افراد متخصص، توانمند و مديري كه به لحاظ فكري مورد تاييد اصلاحطلبان باشد، ميتوانند جاي آنها را پر كنند. خوشبختانه تجارب اصلاحطلبان از ادوار گذشته انتخاباتي آنان را به شناخت رسانده و لايههاي گوناگوني از آنان فعال هستند. امروز جوانان اصلاحطلب سطوح دانشگاهي را طي كرده و وارد عرصه فعاليت سياسي شدهاند. در لايه سوم جوانترهايي هستند كه در وفاداري به شعارها و تفكرات اصلاحات امتحان پس دادهاند و آماده جايگزيني در صورت نياز هستند.
** احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب: ليست اصلاحطلبان بايد نيمنسل انتقال به جوانترها داشته باشد. ميانگين سني مناسب ٤٠ سال است. البته سنين زير ٤٠ سال را مناسب نميدانم. به اين خاطر كه مجلس شوراي اسلامي نبايد جاي كسب نخستين تجربيات براي افراد باشد. در كنار اين مساله ليست اصلاحات بايد گرايش به متخصصان و مهمتر از همه زنان داشته باشد. من فكر ميكنم اصلاحطلبان بايد حداقل سهم ٣٠ تا ٤٠ درصدي براي زنان قايل باشند. بنابراين استراتژي بهتر اين است كه ما چهرههاي جديد بياوريم. هرچند شناساندن آنها به مردم كار ميبرد.
ما بايد در وهله اول موج اجتماعي قوي در مردم ايجاد كنيم تا به اصلاحطلبان اعتماد كنند و به ليستي كه اصلاحطلبان در هفتههاي آخر خواهند داد، اعتماد كنند. تعداد زيادي از نمايندگاني كه به مجلس ششم راه يافتند از همين طريق راه يافتند. بنده كه به مجلس ششم راه يافتم فرد معروفي در شهر خودمان نبودم. ما همراه با موج اصلاحطلبي وارد مجلس شديم. تمام تلاش اصولگرايان تندرو اين است كه موجي منفي در برابر اين موج ايجاد كنند كه ما از اساس نتوانيم چنين موجي را ايجاد كنيم. ما ميتوانيم از چهرههايي كه خيلي كمتر شناخته شده باشند، استفاده كنيم و پيروز شويم. اين مسووليت بر جريان اصلاحات است كه افراد را با دقت و شناخت انتخاب كند.
* چه عواملي اتحاد و انسجام اصلاحطلبان را ميتواند خدشهدار كند؟
** جهانبخش خانجاني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران: خودخواهيهاي سياسي و خود نماييهاي شخصيتي ميتواند عامل اوليه و ترجيح خواستههاي حزبي و گروهي به خواستههاي جمعي عامل ديگري براي شكست انسجام اصلاحطلبان باشد. به همين خاطر پيشنهاد من اين است كه اصلاحطلبان به خواستههاي زودگذر خود توجه نكنند بلكه انديشه خود را به خواستههاي بلندمدت معطوف كنند.
اگر يك مجلس معقول، متدين و داراي تخصص لازم براي قانونگذاري و برنامهريزي داشته باشيم بهتر از اين است كه افرادي وابسته به خودشان و گروههاي وابسته به طيف خودشان به مجلس راه پيدا كنند. مشكل اساسي كه ميتواند اصلاحطلبان را دچار انشقاق كند، برتري دادن به خواستههاي حزبي است. در شرايط فعلي ما اين اجازه را نداريم كه صرفا به خواستههاي سياسي حزب يا گروه خودمان توجه كنيم. بايد به خواستههاي جمعي گروههاي اصلاحطلب براي رسيدن به افقي اميدواركننده براي مردم توجه شود.
** علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: بخشي از عوامل دروني هستند و بخشي بيروني. اگر امكان و اجازه داده نشود كه چهرههاي برجسته و شاخص اصلاحطلب در انتخابات حضور يابند؛ هرچه ما به قاعده هرم نزديكتر شويم و به سراغ لايههاي دوم و سوم برويم هم ميزان اثرگذاري اصلاحطلبان كمتر خواهد بود و هم محل مناقشه براي تعيين ليست خواهد بود. من اميدوار هستم كه شوراي نگهبان اجازه دهد كه چهرههاي برجسته اصلاحطلب حضور يابند. در درون جريان اصلاحات نيز سهمخواهي و زياده خواهيها آفت است كه خوشبختانه با تدبيري كه از طرف شوراي هماهنگي و شوراي مشورتي اصلاحطلبان صورت گرفته است، مشكلي در اين امر نخواهيم داشت.
** عبدالله ناصري، عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان: توجه نكردن به شعار اصلي كه ائتلاف حداكثري است شرايط پيچيدهاي را براي اصلاحطلبان ايجاد ميكند. رويكردي كه در سال ٩٢ در انتخابات رياستجمهوري داشتيم بايد در انتخابات مجلس نيز مدنظر قرار دهيم.
** محمد هاشمي، عضو موسس حزب كارگزاران: امروز ما بيش از هر چيزي نياز به وحدت و انسجام دروني داريم. نه تنها در درون جريان اصلاحات بلكه ما نياز به انسجام و وحدت ملي در كلان كشور نيز داريم. منيتها، گروهگراييها، بد اخلاقيهاي سياسي و رفتاري جزو آفاتي هستند كه نه تنها براي اصلاحطلبان بلكه براي هر گروهي در جامعه ميتواند آسيبزننده باشد.
** حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: هرگاه ما به تصميمات جمعي توجه نكنيم و مقاصد فردي و گروهي را دنبال كنيم، اتحاد و انسجام از بين ميرود. اگر بخواهيم انسجام اصلاحطلبان حفظ شود نبايد صرفا به دنبال منافع تشكل يا حزب خود باشيم. همه بايد به آنچه مجموعه اصلاحطلبان تصميم ميگيرند پايبند باشند و از آن حمايت كنند.
** جلال جلاليزاده، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: اصلاحطلبان نبايد در دام تفرقه انگيزان بيفتند و منافع شخصي و گروهي را بر منافع ملي ترجيح دهند. به هر حال اصلاحطلبان در شكست و پيروزي در انتخابات داراي تجربياتگرانبهايي هستند و ميتوانند از اين تجربيات براي پيروزي در انتخابات استفاده كنند. اصلاحطلبان نبايد آرماني بينديشند بلكه بايد تحقيق كرده و خود را با خواستهها و مطالبات مردم در بستر واقعيتها و شرايط كشور تطبيق دهند و با توجه به آن برنامههاي انتخاباتي خود را تنظيم كنند.
** فاطمه راكعي، دبيركل مجمع زنان مسلمان نوانديش: اصلاحطلبان بيش از طيفهاي ديگر به دموكراسي و احترام به راي و نظر يكديگر معتقد هستند و در مواردي نيز كه منافع ملي مطرح بوده نشان دادند با اينكه دموكراتيك فكر ميكنند، از منافع شخصي در مقابل منافع ملي گذر ميكنند و نمونه آن را در انتخابات ٩٢ شاهد بوديم. در شوراي عالي سياستگذاري حضور پر رنگ احزاب و گروههاي اصلاحطلب و چهرههاي شاخص به ما نويد اين را ميدهد كه اصلاحطلبان با توافق حداكثري و اتحاد چشمگيري ميتوانند انتخابات را هدايت كنند. تنها چيزي كه انسجام را ميتواند خدشهدار كند اين است كه افرادي بخواهند انشقاق ايجاد كنند و به منافع فردي خود توجه داشته باشند كه اين مساله كاملا بعيد به نظر ميرسد.
گروههايي كه در سالهاي قبل از ٩٢ تندتر بودند و گروهگرايي داشتند اكنون خود را با سياستهاي كلي تطبيق دادند. البته فشارهايي از سوي ديگر گروهها به اصلاحطلبان وارد ميشود و چهرههاي راديكال جريان اصولگرا كه وجود رقيب سياسي را به رسميت نميشناسند سعي در انشقاق ميان اصلاحطلبان ميكنند. رفتارهايي كه تندروها در مساله برجام از خود بروز دادند و با وجود تاييد مقام معظم رهبري دست به تخريب دولت زدند، خود نمودي است براي كسب شناخت توسط مردم. وزارت كشور و وزارت اطلاعات بايد اين بياخلاقي و حذف رقيب با تخريب و توهين را مدنظر قرار دهند و از طريق چانهزني و استفاده از امكاناتي كه قانون به آنها ميدهد، بستر حضور فعال اصلاحطلبان را در انتخابات فراهم كنند. همه اصلاحطلبان در چارچوب قانون اساسي رفتار ميكنند و هدف آنان مشاركت حداكثري مردم در انتخابات است.
** احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب: هميشه خودپسنديها و تكرويها ميتواند خدشه داركننده اتحاد اصلاحطلبان باشد. كساني كه ميخواهند وارد مجلس شوند نبايد از هول حليم در ديگ بيفتند. نبايد كرسي مجلس كه بسيار اما و اگر و احتمال در آن وجود دارد همه را اغوا كند. بهطوريكه ماهها قبل از انتخابات خود را روي صندليها ببينند. اين بدترين اتفاقي است كه ميتواند براي يك كانديدا بيفتد.
فرد از ابتدا فكر كند كه هيچ كس غير از خودش لايق نشستن روي آن صندلي نيست. فكر كند كه در آسمان باز شده و او به زمين آمده كه مردم را نجات دهد. خيليها بهتر از بنده و امثال بنده هستند كه ميتوانند كانديدا شوند. بيشترين مشكل در شهرهاي كوچك و حوزههاي تكنماينده است. اين مشكل در دو جريان وجود دارد. كساني وقت ميگذارند و سرمايهگذاري ميكنند و به دور آنها جمع ميشوند اما متاسفانه اين افراد از خر مراد پياده نميشوند. كسي كه نماينده ميشود بايد تابع جمع باشد.
* هدفگذاري اصلاحطلبان براي مجلس دهم بايد در كدام يك از حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي باشد؟
** جهانبخش خانجاني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران: قانونمند شدن كشور اهميت زيادي دارد. بزرگترين آفتي كه در اين سالها كشور را تهديد كرده و متاسفانه توانسته ضابطهها را از بين ببرد و كشور را دچار حرمان قانونگذاري كند، همين اولويت ندادن به قانون است. متاسفانه قوانيني دركشور تصويب شده كه منطبق بر استراتژيهاي كلان نيست. به هر حال يكي از استراتژيهاي كلي كه براي ما حايز اهميت است توجه به مفاد قانون اساسي، قوانين برنامهاي كشور مثل برنامه پنجم و برنامه ششم كه در حال تكوين است يا سياستهاي كلي كشور است كه مقام معظم رهبري نيز به آن تاكيد دارند. در مجلس نمايندگاني بايد حضور داشته باشند كه اطلاع و فهم مناسبي از اين سياستها و استراتژيها داشته باشند.
متاسفانه مغفول واقع شدن مقوله توسعهيافتگي توام با رشد و پيشرفت و در عين حال ناديده گرفتن منافع ملي سبب شده كه ما در مجلس با مواردي مواجه باشيم كه شايسته اين كشور و مردم نيست. بنابراين ضروري است كساني كه به مجلس راه مييابند به اين دو مقوله توجه داشته باشند. جامعه داراي مشكلات متعددي در حوزههاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي است. مجلس قانونگذار بايد نگاهي متوازن به همه معضلات و مشكلات داشته باشد. نميتوان گفت كه اين مجلس صرفا بايد به مسائل اقتصادي توجه كند. مجلس جاي قانونگذاري در همه حوزههاي كشور است. استراتژيها و لوايح را دولت ارايه و مجلس قانونگذاري ميكند.
در كشور قوانيني بايد تصويب شود كه ما را به يك حكمراني مناسب در جمهوري اسلامي برساند و بتوانيم زندگي خوب و مطلوبي براي مردم فراهم كنيم. طبيعي است كه در ايجاد يك حكمراني خوب قوانين اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي كارشناسي شده بايد ارايه شود. نميتوان تنها به يك حوزه توجه كرد و به حوزههاي ديگر بيتوجه بود. استراتژي اصلاحطلبان در هر حوزهاي بايد متناسب با نيازها و خواستههاي مردم باشد. هرچقدر خواستههاي مردم در حوزهاي متبلورتر باشد، قوانين در همان حوزه بايد بيشتر و راهگشاتر باشد. چيزي كه مهم است حفظ آزاديها، حقوق شهروندي و حرمت انساني شهروندان است. طبيعي است كه اگر يك اقتصاد ناسالم داشته باشيم، مردم به لحاظ اجتماعي دچار فقر ميشوند و اين مساله به حوزههاي مختلف سياسي و فرهنگي سرايت خواهد كرد.
** علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: در وهله بايد اول پيروزي در انتخابات و داشتن اكثريت تعيينكننده مهمترين استراتژي در بين اصلاحطلبان باشد. بازگشت به عرصه قدرت براي تاثيرگذاري در عرصه جامعه است. من فكر ميكنم كه تمامي شوون مختلف اداره كشور نياز به اصلاح دارد. به دنبال سياستهاي غلط دولت نهم و دهم و فضاي تحريمها و ديگر مسائلي كه كشور را به لحاظ اقتصادي دچار مشكلات بسيار زيادي كرد، بايد به حوزه اقتصادي توجه ويژهاي داشته باشيم. اصلاح حوزه اقتصادي فرآيندي زمانبر است و مجلس آينده بايد همراهي لازم را با دولت داشته باشد. هر چند اصلاح در حوزه سياست داخلي، مسائل فرهنگي و اجتماعي نيز در جاي خود ميتواند حايزاهميت باشد.
** عبدالله ناصري، عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان: حوزه سياسي و اجتماعي بايد حوزه بسيار مهمي براي اصلاحطلبان باشد چون ما معتقديم كه در شرايط مطلوب سياسي و اجتماعي يعني در شرايط غير امنيتي است كه ميتوان وضعيت اقتصادي بهتري را براي كشور رقم زد.
** محمد هاشمي، عضو موسس حزب كارگزاران: بازگشت به طرف اعتدال ارزشي است كه شامل همه حوزهها ميشود. كار مجلس تنها در يك حوزه نيست. نمايندگان مجلس بايد همه حوزهها را در نظر داشته باشند. مجلس به گونهاي نيست كه نياز به يك تخصص داشته باشد. مجلس در همه امور كشور ميتواند ورود داشته باشد. اصلاح جامعه با در نظر گرفتن اعتدال از تريبون مجلس قابل پيگيري است. اين مجلس بايد بتواند مشكلاتي را كه در زمان احمدينژاد كشور با آن مواجه بود حل و فصل كند. تشكيل مجلسي معتدل سرآغاز اصلاح در حوزههاي گوناگون خواهد بود.
** حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: به عقيده من با توجه به شرايط كشور بحث معيشت مردم اولويت دارد. فراهم شدن بستر براي توليد داخلي و ايجاد زمينههاي تشويقي براي سرمايهگذاري داخلي اهميت زيادي دارد. تحريمها مشكلات زيادي براي كشور ايجاد كرد. لذا براي كاستن از فشارهايي كه به زندگي مردم وارد شد بايد از راه قانونگذاري مسيري براي حل اين مشكلات ايجاد كنيم.
** جلال جلاليزاده، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: مسائل اقتصادي بايد در اولويت اصلاحطلبان براي مجلس دهم باشد. پس از آن به توسعه سياسي در قالب حضور فعال احزاب و تشكلها بايد توجه شود. اين دو حوزه بايد در راس برنامههاي اصلاحطلبان قرار گيرد.
** فاطمه راكعي، دبيركل مجمع زنان مسلمان نوانديش: در همه زمينهها اصلاحاتي لازم است. حوزههاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي قابل تفكيك از يكديگر نيستند. پس از مسائلي كه در دو دولت گذشته پيش آمد جامعه در همه حوزهها دچار خسران شد. مسائل اقتصادي هميشه زودتر ديده ميشوند و مردم به صورت روزمره و لحظهاي با آن مواجه هستند. ادبياتي كه مسوولان دولت گذشته به كار بردند نياز به تغيير و تحول دارد. بسياري از حوزههاي كشور نياز به قانونگذاري دارد. در سياست داخلي مردم مطالبات بزرگي دارند و براي تحقق آن لحظه شماري ميكنند. همچنين مردم انتظار دارند برجام تاثيرات خود را در همه زمينهها در داخل كشور داشته باشد. مسائل فرهنگي، مسائل مادر كشور هستند كه نيازمند توجه ويژه در كشور هستند.
** احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب: همه حوزهها لازم به اصلاح دارد. نميتوان تنها يك حوزه را برجسته كرد. آنچه مهم است و بنده با تجربه چهار سال كار نمايندگي خود و بررسي بقيه ادوار مجلس به آن رسيدهام، اين است كه كساني كه وارد مجلس ميشوند نبايد به فكر تصويب قوانين خيلي بزرگ و پر سرو صدا باشند. اين مساله در بدو امر موج منفي در طرف مقابل ايجاد ميكند كه احتمال تصويب قوانين را به صفر ميرساند. به هيچ عنوان بيشترين كارآمدي يك مجلس اين نيست كه قوانين دهان پر كن تصويب كند. الان بسياري از قوانيني كه براي اصلاح جامعه نياز داريم وجود دارد اما نياز به اصلاحات جزيي دارد. بنابراين اگر هم و غم افراد اصلاح كوچك در قوانين موجود باشد، در عمل نتيجه بهتري خواهيم گرفت و حساسيتهاي كمتري نيز به دنبال خواهد داشت.
* شانس موفقيت اصلاحطلبان در انتخابات چقدر است؟
** جهانبخش خانجاني، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران: بسيار اميدوار هستم. فضاي فكري جامعه و خواستههايي كه در جامعه مطرح است با پيروزي اصلاحطلبان عجين است و به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان بتوانند تعداد زيادي از كرسيهاي مجلس را به دست آورند. البته فراموش نكنيم كه عملكرد دولتي كه برخاسته از ديدگاه انطباقي اصلاحطلبان هست نيز موثر است. دولت در اين فاصله بايد برنامههاي اصلاحي خود را براي رفع معضلات اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور دنبال كند. همچنين بايد از ضعفهايي كه اكنون دارد به سرعت دوري كند و كشور را به مسير مناسبي پيش ببرد.
** علي تاجرنيا، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: اگر شرايط براي انتخابات مناسب شكل بگيرد ما اكثريت شصت تا هفتاد درصدي از اصلاحطلبان در مجلس دهم خواهيم داشت.
** عبدالله ناصري، عضو شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان: اگر روند مقدمات برگزاري انتخابات را در چارچوب قانون تلقي كنيم، پيروزي اصلاحطلبان حتمي است.
** محمد هاشمي، عضو موسس حزب كارگزاران: ارزيابي از اين مساله ندارم.
** حسين كاشفي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: با توجه به اينكه اصلاحطلبان در ادوار گذشته انتخاباتي نيز نشان دادند كه نگاه آنها به مسائل ملي كشور است و اين استراتژي را همواره در عمل دنبال كردهاند، توفيق بالايي را در انتخابات مجلس دهم كسب خواهند كرد.
** جلال جلالي زاده، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران: اصلاحطلبان اگر بتوانند انسجام داخلي خود را حفظ و واقعيتها را براي مردم بيان كنند، پيروز ميدان خواهند بود. در هشت سال دولت پيشين مردم در تمامي حوزههاي كشور متضرر شدند. اصلاحطلبان بايد مشكلات كشور را براي مردم بيان و برنامههاي خود را براي رفع اين مشكلات ارايه كنند. سوءمديريت دولت پيشين و عدم قدرت نظارتي مجلس بردولت مشكلات بسياري را به كشور وارد كرد كه با آگاهي بخشي اصلاحطلبان پيروزي در انتخابات حتمي است.
** فاطمه راكعي، دبيركل مجمع زنان مسلمان نوانديش: با توجه به راهكارهايي كه اصلاحطلبان براي اين دوره از انتخابات در پيش گرفتهاند و نمودهاي همگرايي بين آنان ديده ميشود، ميتواند اكثريت كرسيهاي مجلس را براي اصلاحطلبان به ارمغان بياورد.
** احمد شيرزاد، فعال سياسي اصلاحطلب: بستگي دارد كه موفقيت را چه تعريف كنيم. اگر موفقيت به معناي اين باشد كه هفتاد درصد مجلس نمايندگان اصلاحطلب بنشينند شانس قطعي وجود ندارد. در هفتههاي نزديك به انتخابات ممكن است خيلي چيزها تغيير كند. تجربه نشان داده كه در روزهاي آخر جامعه بسيار متحول و پرتلاطم خواهد بود. ما قادر خواهيم بود جناح تندرو اصولگرا و كساني كه مواضع تند نسبت به اصلاحطلبان دارند، شكست دهيم. اميد است كه حركت حسابشده اصلاحطلبان باعث شود كه تندروها نتوانند در مجلس دهم جايي داشته باشند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=30468
ش.د9404562