تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۹  ، 
کد خبر : ۲۸۹۳۶۸
درباره بیانیه تملق‌آمیز تشکل‌های دانشجویی دانشگاه آزاد

حکایت تشکل‌های خودساخته و حزب باد!

(روزنامه كيهان - 1394/07/22 - شماره 21181 - صفحه 2)

یادش بخیر. در سریال ماندگار مختارنامه کاراکتری وجود داشت به نام ابومُفلس. این شخص وظیفه کتابت و امور دیوانی دارالخلافه کوفه را برعهده داشت. در این مطلب قصد اثبات یا رد وجود این شخص را نداریم بلکه نکته جالب زندگی این فرد در طول خدمت وی نهفته است. دوران خدمتی که از زمان والی‌گری نعمان بن بشیر پدر زن مختار شروع شده بود و تا زمان مصعب بن زبیر ادامه داشت. این شخص با استعداد فوق‌العاده خود در رنگ عوض کردن‌های پیاپی خود، هم با ابن مرجانه بود، هم با مختار و هم با مصعب!

حال و روز برخی تشکل‌های دانشجویی دانشگاه آزاد را می‌توان با شخصیت ابومفلس مقایسه کرد. تشکل‌هایی که در بعضی دانشگاه‌ها کل تشکل یعنی یک نفر و چه خوشبخت این یک نفر که بودجه چند نفری را مصرف می‌کند. مهم‌ترین ویژگی این تشکل‌های تاریخ مصرف‌دار را باید رنگ عوض کردن‌های پیاپی دانست. رنگ عوض کردنی که البته تبحر ابومفلس در آن پیدا نیست و گاه این تغییر و تحولات چنان رنگ ابتذال می‌گیرند که حتی صدای هواداران را نیز درمی‌آورد.

چهارشنبه گذشته بود که بیانیه‌ای به اسم 44 تشکل دانشجویی در حمایت از دستاوردهای ریاست و توسعه این دانشگاه خطاب به رئیس‌جمهور منتشر شد، که می‌شد پیش‌بینی کرد این بیانیه باید در چه فضایی باشد: «خوشبختانه با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و بازگشت شایستگان و منتخبین مردمی و صاحبان اصلی نظام به جایگاه‌های خود، اتفاق نظیر میمونی نیز رخ داد که همانا ریاست دکتر حمید میرزاده، مردی انقلابی، متدین و فرهیخته بر دانشگاه آزاد اسلامی بوده است که در این بین جا دارد از حمایت و تلاش رئیس دولت تدبیر برای تغییر در رأس مدیریتی دانشگاه آزاد اسلامی قدردانی شده و مراتب سپاس خود را از این اقدام ابراز کنیم.»، با اندک ذهنیت درباره سابقه این نوع بیانیه‌ها، می‌توان آن را یادآور ادبیاتی در تمامی دوره‌های روسای این دانشگاه دید!

این رنگ عوض کردن‌ها در دوران تغییر مدیریت بسیار نمایان است. از حمایت از مدیری با ریاست 30 ساله و تمجید از وی تا حمایت شدید از گزینه مخالف رئیس قبلی و حالا نیز حمایت از رئیس فعلی که مواضعش مخالف رئیس قبلی است!

این حمایت‌ها اما زمانی مبتذل می‌شود که چاپلوسی نیز به آن اضافه شود. از اصرار به مسئولان آستان قدس رضوی برای اعطای نشان خادمی به یک رئیس تا حمایت از افزایش بی‌رویه شهریه‌ها در زمان یک رئیس دیگر!

در این میان تنها کاری که با مزاج این تشکل‌های یک شبه جور در نمی‌آید همراه بودن با دانشجویان است. دانشجویانی که اسمشان بر تابلوی این تشکل‌ها حک شده است و این تنها سهم آنها از این محفل‌های سیاسی داخل دانشگاه‌ها است. اول مهر 1393 بود که رسانه‌ها از بیانیه سه اتحادیه بزرگ دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی رونمایی کردند که در کمال تعجب مخالفان افزایش غیرمنطقی شهریه‌های دانشگاه آزاد را جنجال‌آفرین نامیدند! نکته قابل توجه در عملکرد این‌گونه تشکل‌ها که چون قارچ بعد از تغییرات مدیریتی در فضای سیاسی دانشگاه آزاد می‌رویند تناقض نام با عملکرد آنها است. اصلی‌ترین وظیفه یک تشکل دانشجویی پرکردن خلأ بین دانشجویان با مدیریت دانشگاه است.

این وظیفه در تشکل‌های دانشگاه آزاد کاملا فراموش شده است و کل وظیفه تعریف شده از بالا برای آنها توجیه اقدامات روسا و کف و سوت در مجالس مثلا دانشجویی است. همین عملکرد به شدت مشمئز‌کننده دلیل اصلی رویگردانی طیف گسترده‌ای از دانشجویان از آنها است. چه کسی در این مدت تنها یک خبر از برگزاری انتخابات سراسری در یک دانشگاه آزاد برای یک تشکل شنیده است؟ در این مدت این تشکل‌ها در فضای داخل دانشگاه و یا در فضای سیاسی کشور منشا کدام حرکت و اقدام دانشجویی ماندگار بوده‌اند؟

همراهی عجیب این تشکل‌ها با مدیریت‌های مختلف این دانشگاه عملا سبب انسداد فضای نقد و مطالبه‌گری در این دانشگاه شده است. وقتی دانشجویان به افزایش گاها بی‌قاعده شهریه‌ها اعتراض می‌کنند و حراست دانشگاه از خروج آنها برای تحصن مقابل دانشگاه جلوگیری می‌کند و این تشکل‌ها با انتشار بیانیه این دانشجویان را جنجال‌آفرین خطاب می‌کنند نباید انتظار داشت دانشجو اعضای این تشکل‌ها را از خود بدانند.

سوال اینجاست که کدام دانشجوی دانشگاه آزاد امروز از بسیاری مشکلات موجود اعم از صنفی، فرهنگی، اقتصادی و ... بی‌اطلاع است و کدام یک دوست ندارند تا این معضلات که بسیاری قابل بررسی و رفع می‌باشد حل گردد؟ و آیا صرفا این جنس بیانیه‌ها حرف دل اکثریت دانشجویان دانشگاه آزاد بوده و یا اینکه میان مواضع تشکل‌های دانشگاه آزاد و دانشجویان آن تفاوت وجود دارد؟ البته اینکه این دوستان این‌گونه می‌نگرند باید احترام گذاشت اما باز سوالی که نمی‌توان از آن به راحتی گذر کرد اینکه چرا دیگر کسی غیراز این نمی‌نگرد؟! و اگر می‌نگرد چرا حق بیان آن را ندارد؟!

اما سوالی که در انتها می‌توان از رؤسای چند دوره گذشته این دانشگاه پرسید این است که به راستی رمز و راز «یکپارچه‌سازی» در این دانشگاه چیست؟ که حتی، فقط یک اتحادیه وارد بحث‌های مطالبه‌ای و انتقادی از مسئولان این دانشگاه نشده است؟ به راستی روسای این دانشگاه بدون هیچ عیب و نقصی فعالیت می‌کنند؟! یعنی در دانشگاه آزاد که لقب یکی از بزرگترین دانشگاه‌های جهان را یدک می‌کشد، یک نفر هم پیدا نمی‌شود که از اقدامات مسئولان این دانشگاه انتقاد کند؟

به نظر می‌رسد ارزش‌های سیاسی مدیران دانشگاه آزاد به این گعده‌های سیاسی نیز منتقل شده است و عملا در دانشگاه آزاد نباید انتظار وجود چیزی بنام تشکل دانشجویی داشته باشیم. این امر را باید در تشکیل پیاپی اتحادیه تشکل‌های دانشجویی دانشگاه آزاد ردیابی کرد. جایی که هر رئیسی مطابق میل خود به این گعده‌ها خط‌دهی می‌کند و این روزها خبر می‌رسد که چهارمین اتحادیه نیز در حال تشکیل است.

اتحادیه‌ای که شاید اگر رئیس فعلی تغییر کند منحل شود و یا تغییر مشی داده و مطابق ذائقه رئیس آتی سخن بگوید.براستی همین عوامل باعث شده است که تشکل‌های دانشگاه آزاد در جریان شناسی جنبش دانشجویی در کشور امروزه محلی از رجوع نباشند، و این خطری ا‌ست که باید مجموعه‌های مرتبط با تشکل‌های دانشجویی به آن بیندیشند تا این تشکل‌ها به روحیه اصلی خود که همان مطالبه گری و آرمان گرایی است برسند.

منبع: iusnews.ir

http://kayhan.ir/fa/news/57885

ش.د9402935

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات