(روزنامه آرمان ـ 1394/07/27 ـ شماره 2881 ـ صفحه 7)
** متأسفانه عدهاي بدون هيچ دليل و تنها در جهت منافع سياسي و حزبي خود طلاب حوزه علميه قم را به تجمع فراخواندند كه اين مسأله باعث تعطيلي جلسات درس برخي از علما و از جمله جلسه درس آيتا... جوادي آملي شد. به نظر ميرسد اين عده جاي كلاس درس علما را با ميتينگهاي سياسي و حزبي اشتباه گرفتند و به گمان اينكه كار درستي انجام ميدهند سبب برهم خوردن نظم كلاس درس علما شدند. در اين زمينه آيتا... مكارم شيرازي انتقاد جدي خود را نسبت به تعطيلي كلاس علما براي مسائل سياسي اعلام كردند. همچنين آيتا... سبحاني با تشر زدن به اينگونه افراد خواستار برخورد قاطع با خاطيان شدند. به نظر من سرچشمه و ريشه اينگونه اقدامات در تندروي سياسي است. از قديم گفتهاند: «هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد». نميتوان همه مسائل جامعه را به سياست آغشته كرد و به نام دفاع از منافع ملي نظم را به هم زد. كلاس درس علما محل جولان تندروی نيست. چالش اصلي تندروها با گفتمان اعتدال است كه در شرايط كنوني و پس از انتخابات رياست جمهوري سال92 بركشور حاكم شده است. اين عده به خوبي به اين نكته آگاهي دارند كه اگر گفتمان اعتدال بيشتر از اين قدرت بگيرد بايد براي هميشه صحنه سياسي ايران را ترك كنند. به همين دليل به جاي اينكه در نگرشها و رفتار خود تغيير ايجاد كنند و آن را متناسب با مطالبات مردم سازماندهي كنند به مخالفت با سياستهاي اعتدالي دولت ميپردازند.
* چه تضميني وجود دارد كه اين اتفاقات دوباره در قم رخ ندهد؟
** به نظر من هيچ تضميني در اين زمينه وجود ندارد و هر لحظه ممكن است اين اتفاقات يا اتفاقات مشابه توسط گروههاي تندرو در قم يا ساير شهرها رخ بدهد. متأسفانه عدهاي دوست دارند به جاي مردم فكر كنند و در نهايت تصميمگيري كنند. اين عده خود را عقل محض تصور ميكنند و به پشتوانه اين ادعا به جاي مردم تصميمگيري ميكنند. در گذشته اتفاقات مشابه زيادي مانند برهم زدن سخنراني آيتا... هاشمي و سيدحسن خميني، رفتار غيرمتعارف و زننده با علي مطهري در شيراز و همچنين توهين به رئيس مجلس در صحن حرم حضرت معصومه (س) توسط اين افراد صورت گرفته است. هر بار كه اين اتفاقات رخ ميدهد مسئولان عنوان ميكنند كه بايد جلوي اين مسائل گرفته شود اما در نهايت اقدام عملي مناسبی براي رفع اينگونه آسيبها شكل نميگيرد. ما بايد نگاهي همراه با واقعيت نسبت به اين مسأله اجتماعي و سياسي داشته باشيم. يكي از عوارض پذيرفتهشده «آزاديخواهي» و «دموكراسي» در هر جامعهاي اين است كه مخالف حق اظهارنظر در مورد گفتمان غالب را دارد. اين يك مسأله بديهي و پذيرفته شده است. در نتيجه ما نميتوانيم در جامعهاي كه در راستای مردمسالاري و آزاديخواهي حرکت میکند اين حق را از شخص يا گروهي سلب كنيم. روند زندگي مسالمتآميز اقليت در كنار اكثريت در منطق «دموكراسي» نظامنامه و قواعدي دارد. مخالف گفتمان غالب حق مخالفت و انتقاد دارد. با اين وجود اين حق مخالفت بايد در نظامنامه و مرامنانه باشد و حقوق طرفين به خوبي رعايت شود. مسأله اينجاست كه نظامنامه و مرامنامهای به شكل جامع و كامل آن در اين زمينه وجود ندارد و اگر هم وجود دارد به شكل ناقص اجرا ميشود. ما بايد بتوانیم بين مخالفت قانونمند غيرخشن اخلاقمدار با رفتارهاي خشن غيرقانوني ضداخلاقي يك مرز منطقي قائل باشيم. مسأله مهم ديگر اينكه باید با این مسائل بهجد برخورد کرد و اجازه نداد که گسترده شود. باید به صورت ريشهاي با مسأله برخورد کرد.
* شما كه در زمان اين حادثه در قم حضور داشتيد، مردم قم چه واكنشي نسبت به اين مسأله نشان دادند؟
** مردم قم مردم آگاه و فهيمي هستند و سابقه طولاني در مبارزات آزاديخواهانه دارند. به همين دليل به راحتي سره را از ناسره جدا ميكنند و به خوبي تشخيص ميدهند كه اينگونه اقدامات كه به نام منافع ملي صورت ميگيرد حالت عكس داشته و به منافع ملي ضربه ميزند. به همين دليل مردم از اقليتي كه قصد برگزاري چنين تجمعي داشتند هيچگونه حمايتي نكردند. راه پيدا كردن محبوبيت در بين مردم همراهي و نمايندگي مطالبات آنهاست. نميتوان برخلاف مطالبات مردم رفتار كرد و توقع داشت كه مردم هم آنها را تأييد كنند. مردم اگر ميخواستند برجام موفق نشود كه به آقاي روحاني رأي نميدادند كه ايشان اصلا بحث مذاكره را مطرح كند. مردم اگر چنين ديدگاهي داشتند در همان انتخابات از امثال آقاي جليلي حمايت ميكردند كه چندان اعتقادي به مذاكره نداشت. در نتيجه هنگامي كه مردم در انتخابات به آقاي روحاني رأي دادهاند نشاندهنده اين مسأله است كه با سياستهاي ايشان و مسأله برجام نيز موافق هستند. در چنين شرايطي نيز تجمع براي مخالفت با برجام به عنوان دستاورد مهم دولت نميتواند محلي از اعراب داشته باشد. كساني كه چنين تفكراتي دارند «پنجه بر خشت ميكوبند».
* ارزيابي شما از تصويب پرحاشيه برجام در مجلس شوراي اسلاميچيست؟
** موضوع برجام يك مسأله ملي است كه پس از دو سال مذاكرات فشرده و سخت بين ايران و قدرتهاي جهاني به نتيجه رسيده است. در نتيجه اين مسأله داراي يك پيشينه تاريخي و چارچوب خاص خود است كه بايد در همین چارچوب نیز مورد بررسي قرار بگيرد. نكته مهم در اين زمينه اينكه مقام معظم رهبري از ابتداي مذاكرات تا انتها نظارت دقيق و موشكافانهاي نسبت به اين مسأله داشتند و در مقاطعي كه لازم ميديدند نكات لازم را به تيم مذاكرهكننده گوشزد ميكردند. در نتيجه توافق هستهاي براساس يك تصميم جمعي و ملي اتخاذ شده است. با اين وجود عدهاي كه عمدتا از يك طيف خاص سياسي بودند با تشكيل كميسيون بررسي برجام تلاش كردند نكات منفي برجام بيشتر براي مردم پررنگ شود. در نهايت اما نمايندگان فهيم مجلس شوراي اسلاميبا رأي قاطع خود اين سند مهم بينالمللي را تصويب كردند. متأسفانه برخي بياخلاقيها مانند تهديد يا ارعاب برخي از مسئولان كشور مانند آقاي صالحي نيز در حين تصويب برجام در مجلس به وجود آمد كه در شأن مجلس نبود. اينكه يكي از نمايندگان عنوان كرد «اطراف آقاي صالحي را سيمان ميريزم» نمونه بارز بياخلاقي در جامعه اسلامي است كه به هيچ عنوان در شأن و زيبنده مجلس نیست. به هر حال تيم مذاكرهكننده هستهاي با هدايت آقاي روحاني با زحمات بسيار زياد پرونده هستهاي ايران كه يكي از مناقشهبرانگيزترين پروندههاي سالهاي اخير كشور بود را به نتيجه مطلوب رساند.
مسأله مهم در اين زمينه اينكه برجام توافق يك جريان سياسي نيست بلكه با تصميم نظام صورت گرفته است. دليل اينكه برخي نمايندگان مجلس نسبت به ماهيت برجام ترديد دارند ممکن است به ترديدافكنيهايي مربوط شود كه پس از توافق هستهاي صورت گرفت. اين ترديدافكنيها سبب شد كه در بين افكار عمومي كشور نيز نوعي ترديد شكل بگيرد. مقام معظم رهبري نيز تأكيد كردند هنوز معاملهاي شكل نگرفته و به همين دليل هر موضعي كه در اين زمينه اتخاذ شود مبتني بر تصورات شخصي است و هيچ وجه بيروني و مبتني بر واقعيت ندارد. با اين وجود برخي رسانههاي اصولگرا بر طبل ترديدافكني و ابهام در زمينه توافق هستهاي ميكوبند. سياستها و رفتار اين رسانهها علاوه بر اينكه مشكلي از مسأله حل نميكند بلكه سبب پيچيدهتر كردن مسأله نيز شده است. تنش در مسأله هستهاي به معناي برهم زدن قاعده بازي و تحريك دشمن است كه به هيچ عنوان به مصلحت كشور و مردم نيست. عقل سياسي حكم ميكند ما در مرحله اول اصول ديپلماسي و سياستورزي را رعايت كنيم و اگر به نتيجه منطقي دست پيدا نكرديم براي چالشهاي احتمالي آماده شويم. اينكه برخي افراد پيش از هر چيز بر طبل ناسازگاری و تنش ميكوبند نشانه دوري از تعقل و خردورزي آنهاست. در نتيجه مخالفت با چنين دستاورد مهمي كه با وضعيت معيشتي مردم و رفاه آنها رابطه مستقيم دارد صحيح و منطقي نيست. به همين دليل هم مجلس شوراي اسلامي برجام را تصويب كرد و متعاقب آن شوراي نگهبان نيز به مصوبه مجلس صحه گذاشت و آن را تأييد كرد.
* پس از شكست استيضاح وزير راه و شهرسازي، تصويب برجام تندروهاي سياسي را بيش از گذشته ضعيف و ناتوان كرده است. شما چه آيندهاي را براي تندروها با توجه به نزديك شدن به انتخابات مجلس تصور ميكنيد؟
** تندروها روز به روز به حاشيه رفته و منزويتر ميشوند و اين شكستها هم به منزوي شدن بيشتر آنان كمك ميكند. اين بدان معني نيست كه تندروها ديگر هيچ اقدامي انجام نميدهند. متاسفانه آنها مستقل از نتيجه و بدون توجه به آثار زيانبار رفتارهاي خود از هر فرصتي براي جنجالآفريني استفاده ميكنند. به نظر من شكست آنها در آينده قطعي خواهد بود. در شرايط كنوني جريان تندروی مجلس كه در سالهاي اول در مجلس ميدانداري ميكرد به تدريج در همين مجلس به حاشيه رفته و منزوي شده است. اكثريت مجلس اصولگرا به تدريج به آثار نامطلوب و زيانبار تندروهاي خود واقف گشته و سعي در عدم تكرار رفتارهاي ناصواب جنجالي دارند. از سوي ديگر اكثريت بالاي نمايندگان در آستانه انتخابات دور بعد كمتر انگيزهاي براي اقدامات چالشي جنجالي دارند، زيرا متوجه آثار منفي آن بر افكار عمومي و سرنوشت خودشان شدهاند. قاطبه اصلي نمايندگان تلاش ميكنند از رفتارهاي تندروانه فاصله بگيرند. در نتيجه هر روز تعداد بيشتري از نمايندگان درصدد جدا كردن خود از جريانهاي تندرو جنجالي برميآيند.
* نظر شما درباره دست دادن محمدجواد ظريف و رئيس جمهور آمريكا چيست؟
** اين يك اتفاق مرسوم ديپلماتيك بوده كه آقاي ظريف به رسم ادب و احترام با اوباما دست داده است. براساس اخبار رسيده اين دست دادن به صورت اتفاقي بوده است. گويا آقاي ظريف در راهرويي در حال خروج از ساختمان سازمان ملل بوده كه با رئيس جمهور آمريكا به صورت اتفاقي روبهرو ميشود. به نظر من تبعات دست ندادن آقاي ظريف با رئيس جمهور آمريكا بسيار بيشتر از دست دادن آن بوده است. اگر آقاي ظريف بدون توجه به رئيس جمهور آمريكا از كنار وي عبور ميكرد و با وي احوالپرسي نميكرد بلافاصله موجي از اخبار و تحليلهاي نادرست در رسانههاي غربي به راه ميافتاد و رسانههاي غربي مينوشتند که وزير امور خارجه با رفتار غيراخلاقي به نوعي به تنش بينالمللي دامن زده است كه خوشايند نبود. در نتيجه دست دادن آقاي ظريف نوعي احترام به ملت ايران بوده تا نوعدوستي و صلحطلبي ايرانيان را به مردم جهان نشان دهد. نبايد عدهاي براي يك اتفاق مرسوم ديپلماتيك جنجال و هياهو به راه بيندازند و «از كاه، كوه بسازند».
* آيا اين اتفاق ميتواند باب جديدي براي رابطه مقامات عاليرتبهتر دولتهای ايران و آمريكا در آينده باشد؟
** حضرت امام (ره) بارها فرمودند که ما با ملت آمريكا مشكلي نداريم و بلكه با خوي استكباري و امپریاليستي آمريكا مشكل داريم. در نتيجه هر زمان كه آمريكاييها دست از رفتار مستكبرانه و مغرورانه خود با ديگر ملتهاي جهان بردارند و تلاش كنند كه در يك موضعي برابر با ملتهاي جهان سخن بگويند این موضوع قابل بررسی است. مشكل ما با خوي ددمنشي و رابطه گرگ و ميشي آمريكاست. دليلي ندارد هنگامي كه آمريكا دست از رفتار منفي خود بردارد ما با آنها دشمني كنيم. دشمني بيهوده با آمريكا با دلايل واهي و غيرواقعي در قرن بيست و يكم از حيطه عقل و منطق خارج است و ما نيز چنين رفتاري نخواهيم داشت. رهبر معظم انقلاب بارها عنوان فرمودهاند كه ما به آمريكا اعتماد نداريم. ايشان بهتر از هر كسي به اين نكته باور دارند كه آمريكاييها بدعهدي ميكنند و حاضر نيستند رفتار خود را تغيير بدهند. در نتيجه برقراري رابطه با آمريكا در مرحله اول به تغيير رابطه آمريكايي در احترام متقابل به ملتها بستگي دارد. اگر چنين شرايطي به وجود بيايد ما بيهوده با هيچ كشوري دشمني نخواهيم كرد.
http://armandaily.ir/?News_Id=131599