(روزنامه اطلاعات - 1394/07/22 - شماره 26278 - صفحه 12)
پس از حادثه ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱میلادی در نیویورک، آمریکا و متحدانش به بهانه جنگ با تروریسم و ایجاد ثبات به افغانستان سرازیر شدند اما با گذشت ۱۴سال از حضور آنها در این کشور هیچ تغییری در اوضاع تأمین امنیت افغانستان بوجود نیامده است. به گزارش تسنیم، در ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱میلادی به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک حمله شد که بهانه تهاجم نظامی واشنگتن به افغانستان را فراهم کرد.
پس از برخورد دو هواپیما به هریک از برجهای تجارت جهانی، با گذشت دو ساعت برجها بصورت عمودی فرو ریختند و کاملا نابود شدند که این مسئله شک و تردید کارشناسان معماری و ساختمانسازی را در مورد نحوه فرو ریختن برجهای دوقلو که ناشی از یک حادثه و برنامه از پیش تعریف شده است را برانگیخت.در حادثه ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱میلادی 2974 نفر کشته شدند، اما نکته قابل تأمل در این باره این است که در روز حادثه به کلیه کارمندان یهودی برجهای دوقلوی تجارت جهانی گفته شده بود تا به محل کار خود نروند.
جورج بوش،رئیسجمهوری سابق آمریکا لحظاتی پس از وقوع این حادثه نیز با انتشار بیانیهای اعلام کرد، امروز آمریکا با یک حادثه تاریخی و یک تراژدی ملی مواجه شده است.اما حادثه ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱میلادی زمینه را برای ایجاد یک ائتلاف جهانی به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان علیه طالبان و شبکه القاعده به رهبری آمریکا فراهم کرد که منجر به حضور بیش از ۱۵۰هزار نیروی نظامی از کشورهای مختلف جهان در این کشور شد.
ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا مدعی است که افغانستان را از لحاظ اقتصادی، نظامی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی خودکفا خواهند کرد اما با گذشت ۱۴سال از حضور آنها در این کشور نتوانستهاند به تعهدات خود در قبال این کشور و مردم آن عمل کنند.در دورانی که بیش از ۱۵۰هزار نیروی نظامی کشورهای عضو ناتو به رهبری آمریکا، در افغانستان حضور داشتند، بالغ بر ۴۵درصد مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی میکردند و بر این امر نیز تأثیر مثبتی از خود بجای نگذاشتند، همچنین با وجود صرف هزینههای بسیار و تجهیزات پیشرفته نظامی و لجستیکی نتوانستهاند بر ادعای خود در مورد ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان جامه عمل بپوشانند.
آمریکا و متحدانش پس از حادثه ۱۱سپتامبر به بهانه مبارزه با تروریسم و شبکه القاعده و طالبان به افغانستان یورش بردند تا با این برنامه حضور خود در منطقه را مشروعیت بخشند و بتوانند خواسته خود یا به عبارت دیگر نقشه راه جهانی خود را با رویکرد جدیدی در پیش بگیرند.اخیرا نشریه «اشپیگل» چاپ آلمان مطلبی جنجال برانگیز را منتشر کرد که براساس آن آمریکا قصد داشته تا پس از حادثه ۱۱سپتامبر، در آغاز حضور نظامی خود در افغانستان دست به حمله هستهای بزند.حال چرا و چگونه آمریکا و متحدانش پس از ۱۱سپتامبر به این نتیجه رسیدهاند که مشکلات آمریکا هزاران کیلومتر دور از مرزهای این کشور در قاره آسیا و در افغانستان حل میشود مسئلهای است که گفتهها و بحثهای فراوانی به همراه دارد.
موسسه تحقیقاتی«PBS Newshour» برنامه تحقیقاتی را در سال ۲۰۱۱در مناطق جنوبی هلمند و قندهار راهاندازی کرد که بر اساس آن تصاویر حادثه ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۱میلادی که با حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی همراه بود، برجها را در حال سقوط به ۱۰۰۰نفر از ساکنان محلی نشان دادند و از آنها پرسیدند که در مورد تصویر چیزی میدانند؟ که در نتیجه از آن ۱۰۰۰نفر، هیچکسی در مورد آن تصاویر چیزی نمیدانست جز یک نفر که وی نیز فرماندار شهرستان «مارجه» بود.
در ادامه این تحقیق، سوالی از ۱۰۰۰نفر دیگر پرسیده شد به این مضمون که «اسامه بن لادن در ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱به مرکز تجارت جهانی در نیویورک حمله کرد و آمریکا در پاسخ به آن و برای متلاشی کردن شبکه القاعده و دستگیری «اسامه بنلادن» به افغانستان هجوم آورد و حالا این کشور دارای یک حکومت مقتدر و دارای قدرت مرکزی است، آیا در مورد این چیزی میدانید؟از مجموع رقم مذکور، ۸درصد بلی، ۱۱درصد خیر و ۸۱درصد نمیدانم پاسخ دادند.
همچنین در بخش دیگری از این تحقیق نشان داده میشود که ۷۰درصد مردم مناطق جنوبی و شرقی افغانستان هدف آمریکا را از حمله به این کشور «شیطانی» میدانند.با این وجود تعریف جنگ افغانستان از سوی آمریکا که «کشتن اسامه بن لادن و تخریب پناهگاههای شبکه القاعده در افغانستان و جلوگیری از نفوذ دوباره آن در افغانستان» بود، در جامعه غرب نیز اهمیت خود را از دست داده است. «روحالله امین» رئیس مرکز مطالعات استراتژیک آمریکا برای افغانستان در این باره میگوید،اهدافی که آمریکا و متحدانش برای حضور در افغانستان ترسیم کرده بودند در طول این ۱۴سال طوری انجامید که آمریکا برای به دست آوردن چیزی، بسیاری چیزهای دیگر را از دست داد و طبق انتظار این حضور نتیجه بخش نبود.
«عبدالقادر زازی» عضو کمیسیون روابط بینالملل پارلمان افغانستان نیز در مورد دستاوردهای نیروهای آمریکا در این کشور خاطرنشان کرد، هدف اصلی آمریکا و متحدانش از بین بردن تروریسم در افغانستان و منطقه و بوجود آوردن صلح و ثبات در این کشور بود، اما نه تنها تغییری ایجا نشد که هیچ تأثیری هم در پی نداشت.این موضوع برای همه به وضوح مشخص است که آمریکا و متحدانش با گذشت ۱۴سال هنوز هم نتوانستهاند تروریسم در این کشور را نابود کنند و با صرف هزینه بسیار همچنان این مسئله به عنوان مهمترین بحران افغانستان مطرح میشود.حامد کرزی،رئیسجمهوری سابق افغانستان در این باره اذعان کرد، جنگ در افغانستان سازمان یافته است و مردم افغانستان بهخاطر منفعت طلبی دیگر کشورها قربانی میشوند.
وی تأکید کرد،ما جلوی منفعت طلبی و پیشرفت آمریکا و همپیمانانش را نگرفتهایم، اما اگر آنها افغانستان را به عنوان پلی برای منافغ خود میبینند، باید به منافغ این کشور نیز توجه کنند.
این در حالی است که،حکومت وحدت ملی افغانستان، کار خود را با یک اقدام بزرگ امنیتی آغاز کرد.موافقنامه امنیتی دوجانبه میان این کشور و آمریکا که به مدت نزدیک به دو سال در حکومت قبلی، معطل مانده بود، بار دیگر روی میز قرار گرفت و در اولین روز آغاز به کار حکومت وحدت ملی افغانستان، امضاء شد.به نظر میرسید که جنگ با شورشیان مسلح و تأمین امنیت در اولویت کاری حکومت وحدت ملی قرار گرفته، اما چند ماه زمان برد تا رهبران این حکومت بر سر افرادی که قرار بود پستهای دفاعی و امنیتی را عهدهدار شوند، به توافق برسند.
در این میان سرنوشت وزارت دفاع که مسئولیت مستقیم اداره جنگ در میدانهای نبرد علیه شورشیان را بر عهده دارد، هنوز هم نامشخص است و این وزارت به وسیله سرپرست اداره میشود.شماری از ناظران دلیل عملکرد ضعیف نیروهای دفاعی و پیشرویهای گاهبهگاه شورشیان مسلح را همین ناکامی رهبران حکومت وحدت ملی در انتخاب فردی مناسب و کارآمد برای اداره وزارت دفاع افغانستان میدانند.در همان چند ماه نخست آغاز به کار حکومت وحدت ملی افغانستان نیز که هنوز مقامهای امنیتی کشور انتخاب نشده بودند، این انتقادها مطرح میشد.
از جمله ژنرال عبدالرشید دوستم که معاون اول ریاست جمهوری افغانستان است، در آن زمان گفته بود تا وقتی که مقامهای امنیتی و دفاعی مشخص نشوند، امنیت همچنان ناپایدار و شکننده باقی خواهد ماند.امنیتی که سبب شد خود دوستم نیز لباس رزم بپوشد و برای نزدیک به دو ماه، فرماندهی جنگ علیه شورشیان در شمال افغانستان را به دست بگیرد.
افزایش قدرت عملیاتی شورشیان
تصرف شهر قندوز به وسیله طالبان بزرگترین دستاورد این گروه در 14 سال گذشته بود.افغانستان در چند روز گذشته شاهد حملات سنگین و هماهنگشده شورشیان مسلح مخالف دولت در برخی از مناطق این کشور بود.صدها شورشی وابسته به گروه طالبان بامداد دوشنبه ۶میزان (مهر) از سه جهت به شهر قندوز در شمال افغانستان حمله کردند و این شهر استراتژیک را تصرف کردند.یک روز پیش از آن نیز شاخه دیگری از شورشیان که خود را وابسته به داعش میخوانند، اولین حمله گسترده و هماهنگ خود را بر چند پاسگاه پلیس مرزی و محلی در شرق افغانستان انجام دادند.نیروهای امنیتی افغان حمله داعش را با حمایت هواپیماهای بیسرنشین آمریکایی پس زدند و شورشیان این گروه با به جا گذاشتن تلفات سنگینی، عقبنشینی کردند.
درگیری برای بیرون راندن طالبان از شهر قندوز نیز با پشتیبانی هوایی ناتو ادامه یافت و دستآخر مقامهای افغان گفتند این شهر را پس گرفتهاند.اما در یک سال گذشته این تنها مواردی نبوده است که در آن شورشیان مسلح تا این حد به مراکز شهرهای بزرگ و کوچک در افغانستان نزدیک شدهاند.طالبان در بهار گذشته نیز توانستند تا دروازههای شهر قندوز پیشروی کنند و دو ولسوالی دشت ارچی و چاردره ولایت قندوز را برای مدتی تصرف کنند. این گروه در ولایت جنوبی هلمند هم توانست کنترل بخشهای عمدهای از ولسوالیهای نوزاد، موسی قلعه، سنگین، کجکی و باغران را به دست بگیرد.نیروهای افغان بیشتر این ولسوالیها را از طالبان پس گرفتهاند، اما گفته میشود افراد این گروه همچنان در قسمتهایی از این ولسوالیها حضور دارند.
پایان ماموریت نظامیان خارجی و خلاء امنیتی
با پایان ماموریت رزمی نظامیان خارجی در افغانستان، نیروهای افغان از اول سال جاری میلادی مسئولیت کامل امنیت را به عهده گرفتند.درست سه ماه پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی در افغانستان، نظامیان خارجی حاضر در این کشور، به ماموریت رزمی خود پایان دادند و مسئولیت تامین امنیت و جنگیدن با شورشیان مسلح را تمام و کمال به نیروهای افغان سپردند.همزمان با این تحول و شدت یافتن حملات شورشیان به اهداف نظامی و غیرنظامی در افغانستان، نگرانیهایی در مورد توانایی نیروهای افغان و احتمال به میان آمدن خلاء امنیتی در سطوح مختلف مطرح شد.اما معصوم استانکزی، سرپرست وزارت دفاع افغانستان در پاسخ به این نگرانیها گفت:نیروهای افغان در یک سال گذشته ماموریتهای زیادی انجام داده و توانستهاند جلو حملات بسیاری را بگیرند.
استانکزی گفت:خلائی اگر وجود دارد در تجهیز و آماده ساختن نیروهای امنیتی است اما این نیروها با سرسختی در برابر شورشیان مقاومت میکنند.مقامهای امنیتی افغان میگویند، در غیاب نظامیان خارجی، نیروهای امنیتی این کشور ناگزیر شدهاند در مواضع بیشتری با شورشیان مسلح بجنگند و علاوه بر آن برای مهار حملات انتحاری تلاش کنند.با این همه نیروهای امنیتی افغان در یک سال گذشته، در مواردی از حمایت هوایی نیروهای بینالمللی برخوردار بودهاند.دهها نفر از شورشیان طالب و شبهنظامیان وابسته به گروه داعش و چند رهبر برجسته آنها، در حمله هواپیماهای بیسرنشین در شمال و شرق افغانستان کشته شدهاند.
ماه ژوئن گذشته یک گروه از مهاجمان انتحاری توانستند خود را به دروازههای پارلمان افغانستان در کابل برسانند.حملات انتحاری در 14 سال گذشته همواره اصلیترین بخش استراتژی جنگی شورشیان مسلح در افغانستان بوده است.در یک سالی که از عمر حکومت وحدت ملی افغانستان میگذرد، این شورشیان توانستند در چند مورد حملات انتحاری سنگینی را، حتی در قلب شهر کابل، پایتخت این کشور، سازماندهی و اجرا کنند.یک رشته از حملات انتحاری در کابل، تنها در یک روز بیشتر از ۶٠ کشته و حدود ۴٠٠ زخمی بر جا گذاشت. حمله مهاجمان انتحاری در اواسط ماه سپتامبر به زندان مرکزی غزنی، سبب فرار صدها زندانی شد.
کمتر از دو ماه پیش از آن نیز یک گروه ٨ نفره از حملهکنندگان انتحاری توانستند خود را تا دروازههای ساختمان به شدت محافظتشده پارلمان در غرب کابل برسانند؛ آن هم در روزی که قرار بود بلندپایهترین مقام دفاعی این کشور برای کسب رای اعتماد به پارلمان معرفی شود.هرچند دفع این حمله و کشته شدن تمامی مهاجمان با کمترین میزان آسیب به نیروهای امنیتی، اعضا و کارکنان پارلمان و ساکنان منطقه میتواند نشان آمادگی و سرعت عمل نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان باشد.
مقامهای اطلاعاتی و امنیتی افغانستان روزانه از بازداشت افراد و شبکههایی خبر میدهند که به گفته آنها قصد سازمان دادن و اجرای عملیات انتحاری علیه اهداف مختلف را داشتهاند.رحمتالله نبیل، رئیس امنیت ملی افغانستان همزمان با حمله به ساختمان مجلس این کشور گفته بود که پیش از آن پنج بار دیگر نیز حمله بر مجلس برنامهریزی شده بود که نیروهای امنیتی آن را خنثی کردند.
نقش پاکستان
مقامهای افغان همواره پاکستان را به حمایت و پناه دادن به شورشیان مسلح مخالف دولت افغانستان متهم کردهاند.مقامهای افغان سال هاست که پاکستان و سازمان اطلاعات مرکزی ارتش این کشور را به حمایت و تجهیز شورشیان مخالف دولت افغانستان متهم میکنند.اما لحن مقامات افغان در برابر پاکستان در یک سال گذشته تغییر محسوسی داشته است.محمد اشرف غنی تا جایی پیش رفت که گفت مبنای روابط افغانستان با پاکستان منافع ملی این کشور و مصونیت زندگی افغانها است و در صورتی که مردم افغانستان تلفات بدهند، این روابط معنی خود را از دست خواهد داد.پاکستان همواره کنترل و نفوذ خود بر شورشیان مخالف دولت افغانستان را تکذیب کرده، اما در ماه می امسال گفت که از طریق "واسطههایی" به رهبری طالبان افغان پیام فرستاده و هشدار داده که اگر عملیات بهاری خود در خاک افغانستان را فورا متوقف نکنند، باید منتظر عواقب آن باشند.
با این حال به نظر میرسد با وجود درخواستهای مکرر دولت افغانستان و وعدههای گاهوبیگاه دولت پاکستان، سازمانهای اطلاعاتی و نهادهای دفاعی این کشور تا به حال اقدامی که به بهتر شدن وضعیت امنیتی در افغانستان بیانجامد و رضایت خاطر مقامات افغان را جلب کند، نکردهاند.در آخرین مورد عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی حکومت افغانستان در سخنرانی خود در نشست سالانه سازمان ملل، با انتقاد از پاکستان، بار دیگر از این کشور خواست به وعدههایی که در مورد مبارزه با ابزارهای شناختهشده تروریسم داده است، عمل کند.افغانستان برای سهم دادن به پاکستان در روند صلح و پایان ناامنی در این کشور تا پای امضای تفاهنامهای میان دستگاههای اطلاعاتی دو کشور هم پیش رفت. اقدامی که انتقادهای جدی و تندی را از دولت وحدت ملی افغانستان در همان سال اول کاریش به دنبال داشت.
هشدارها و انتقادها
ظهور شورشیانی که خود را وابسته به گروه داعش در افغانستان میخوانند، چالش امنیتی تازهای در برابر نیروهای افغان است.اوایل ماه سپتامبر، نمایندگان پارلمان افغانستان اجلاس یازدهم خود را با انتقاد از عملکرد حکومت وحدت ملی و ابراز نگرانی از "وخامت اوضاع امنیتی" در این کشور آغاز کردند.ظاهر قدیر، نماینده ولایت ننگرهار در سخنانی گفت اگر دولت به وظیفه خود در تامین امنیت مردم عمل نکند، او با امکانات شخصی خود به جنگ گروه داعش در این ولایت خواهد رفت.یک روز پیش از آن نیز بزرگان قومی چهار ولایت شرقی افغانستان، در کابل جمع شدند و به دولت هشدار دادند که اگر تا 15 روز دیگر به تامین امنیت این مناطق توجه نشود، آنها خود دست به کار خواهند شد.
نگرانی ساکنان شرق افغانستان از خبرهایی است که از گسترش فعالیت و نفوذ افراد وابسته به گروه داعش در این مناطق میرسد. سازمان ملل متحد در گزارشی که اخیرا منتشر کرده، گفته است که داعش در ۲۴ولایت از ۳۴ولایت افغانستان نفوذ دارد و عملا عضوگیری میکند.مقامهای افغان این ادعاها را رد کردهاند و علاوه بر آن گفتهاند که آنها برای مقابله با داعش استراتژی مشخصی دارند و نیروی ویژهای را هم به این منظور تشکیل دادهاند.از همه اینها که بگذریم، به نظر میرسد در آستانه یک سالگی حکومت وحدت ملی افغانستان، نگرانیهای امنیتی در این کشور به صورت جدی و فزاینده مطرح است.تا جایی که گفته میشود مقامهای آمریکایی و ناتو که ماهها پیش به ماموریت رزمی خود در افغانستان پایان دادند، بار دیگر به بررسی گزینههای بیشتری برای حضور طولانیتر و با شمار سربازان بیشتر در این کشور رو آوردهاند.
از شرط «ملا اختر» تا شرایط «کمپبل»
در حالی که رهبر جدید طالبان افغانستان شرط صلح در این کشور را خروج کامل نیروهای خارجی اعلام کرده است اما فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان شرایطی جدید برای استقرار هزاران سرباز آمریکایی در خاک افغانستان پس از سال ۲۰۱۶میلادی پیشنهاد کرده است.به گزارش تسنیم، ملا اختر محمد منصور سرکرده جدید طالبان افغانستان هفته گذشته در اولین پیام تبریک خود به مناسبت فرارسیدن عید قربان نکات مهم و کلیدی را در مورد ادامه روند مذاکرات صلح در افغانستان یادآور شد که میتواند برای تصمیمگیرندگان سیاست داخلی این کشور حائز اهمیت باشد.ملا اختر در این پیام اعلام کرد دو شرط برای استقرار صلح در افغانستان دارد که این دو شرط عبارتند از: لغو پیمان امنیتی کابل- واشنگتن و همچنین خروج کامل نیروهای خارجی از خاک افغانستان.
گرچه این شروط جدید نیستند و گروه طالبان همواره از سال ۲۰۰۱میلادی این شروط به انضمام تغییر در قانون اساسی افغانستان را مطرح کرده بودند،اما طرح این موضوع به صورت مستقیم و در اولین روزهای رهبری ملا اختر حکایت از جدیت وی برای ادامه مبارزه در خاک کشورش دارد.این سخنان منصور در حالی مطرح شدهاند که اشرفغنی از زمان زمامداری حکومت وحدت ملی افغانستان به شدت کمر همت بسته است تا مذاکرات صلح با گروه طالبان این کشور را به نتیجه رسانده و منجی صلح کشورش لقب بگیرد.
غنی حتی خطوط قرمزی که در ذهن مردم افغانستان نقش بسته بود را شکست تا با طالبان به صلح برسد، خطوط قرمزی همچون همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان (آی اس آی)، همکاری نزدیک با اسلامآباد و تعلیق روابط با دهلینو. همه اینها از سوی اشرفغنی صورت پذیرفت تا شاید پاکستان بتواند طالبان را بر سر میز مذاکره حاضر کند. این شرایط تا حدی هم جلو رفت اما انتشار خبر مرگ ملا عمر و جانشینی ملا اختر منصور روند مذاکرات میان دولت افغانستان و گروه طالبان این کشور را وارد مرحلهای از تعلیق کرد.با این حال هنوز امیدها برای از سرگیری مذاکرات صلح ادامه داشت تا این که پیام عید قربان ملا اختر منصور و شرایط وی برای ادامه روند مذاکرات صلح منتشر شد.
پس از انتشار این پیام که حاوی شرایط سرکرده جدید طالبان برای استقرار صلح در افغانستان بود تحلیلهای زیادی به میان آمد که اکنون آیا باید به طالبان اعتماد کرد و از ادامه حضور خارجیها صرفنظر نمود یا بايد راه دیگری را پیمود.در حالوهوای تعطیلات عید قربان و در حالی که شاید سیاستمداران افغان در حال بررسی پیشنهادات اختر منصور بودند، جان کمپبل خبر جدیدی از ادامه حضور هزاران سرباز خارجی به ویژه آمریکایی در خاک افغانستان داد که خود نظرات گستردهای را به همراه داشت.
کمپبل پیشنهادی پنج مادهای را برای مقامات آمریکایی و ناتو فرستاده و اعلام کرده است که با توجه به اوضاع امنیتی در افغانستان باید پس از سال ۲۰۱۶میلادی هزاران سرباز آمریکایی در افغانستان باقی بمانند.با توجه به اینکه باراک اوباما، ژنرال کمپبل را به عنوان نماینده خود برای بررسی اوضاع افغانستان و همچنین تصمیمگیرنده نهایی برای باقی ماندن و یا نماندن نیروهای آمریکایی در افغانستان برگزیده است، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که پیشنهادهای کمپبل به معنای تصمیم آمریکا برای ادامه حضور نظامی در افغانستان است.
پیش از این نیز بحثهایی در مورد باقی ماندن نزدیک به 5000 نیروی آمریکایی در قالب افراد مستقر در سفارت این کشور در کابل مطرح شده بود که گفته میشود گروه طالبان افغانستان نیز با این مسأله کنار آمده بود اما اکنون حرف از ادامه حضور نظامی در افغانستان است موضوعی که دیگر برای طالبان خوشایند نیست.حال با توجه به شروط سرکرده جدید طالبان و همچنین تصمیم مقامات نظامی آمریکا و ناتو برای ادامه حضور در خاک افغانستان این نگرانی به وجود آمده است که افغانستان همچنان با مسألهای به نام امنیت دست و پنجه نرم خواهد کرد.
عدهای بر این اعتقادند که عملکرد 14 ساله آمریکا در افغانستان نشان داده است که این کشور توانایی نابودی کامل گروه طالبان و برقراری امنیت در افغانستان را ندارد؛ موضوعی که اگر قرار بود اتفاق بیافتد در سالهای ضعف طالبان میافتاد و اکنون که طالبان کمی قدرت پیدا کرده دیگر شکست کامل آنها سخت است. بنابراین ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان این گروه را منسجمتر کرده و اوضاع امنیتی در افغانستان را بغرنجتر خواهد کرد.
به نظر میرسد از این پس باید شاهد قدرتنمایی گروه طالبان و کمپبل و نیروهای نظامی آمریکا در برابر هم بود مسألهای که چیزی جز ناامنی برای افغانستان به ارمغان نخواهد آورد .اکنون این سوال مطرح است که شرایط رهبر جدید طالبان از یک سو و تصمیم مقامات آمریکایی و ناتو برای ادامه حضور در افغانستان از سوی دیگر چه شرایطی را برای افغانستان پس از سال ۲۰۱۶رقم خواهد زد؟
ش.د9402922