(روزنامه آرمان – 1394/08/20 – شماره 2900 – صفحه 3)
* تكليف نهايي مجمع ايثارگران چه شد؟
** بايد از دوستان هيات موسس اين سوال را پرسيد اما آنچه كه از خبرها و گوشه و كنار به گوش ميرسد اين است كه در حقيقت اين درخواست، قرباني آنهايي كه مسئول نداشته و دخالتهايي ميكردند و ميكنند شده است و همين موضوع سبب شده كه تا امروز موانعي ايجاد شود و با وجود اينكه همه پروسههاي قانوني طي شده و همه استعلامها صورت گرفته است اما كماكان بايد در كميسيون ماده10 احزاب مطرح تا منجر به تصميمي براي تصويب مجمع شود. به صورت كلي بايد اذعان داشت كه اين درخواست مجوز ايثارگران در هر جلسه با اشكالتراشيهايي مواجه ميشود و به همين دليل است كه تاكنون نتيجهاي از آن حاصل نشده است.
* مجمع ايثارگران يك تشكل سياسي است؟
** بله؛ مجمع ايثارگران يك تشكل سياسي است و در قالب قانون احزاب تقاضاي فعاليت و پروانه كرده و همچنين به دنبال طي كردن پروسههاي قانوني است تا در نهايت موفق به كسب مجوز شود. در كنار مجمع ايثارگران، هيات ايثارگران است كه فعاليت مذهبي دارد و اين هيات هيچ گونه فعاليت سياسي نخواهد داشت. هيات كه خارج از فعاليت سياسي تعريف شده است، مجموعهاي مانند ساير هياتهای مذهبي است که در اين عرصه ورود پيدا كردهاند. هيات ايثارگران در كنار ساير هياتها فعاليت ميكند اما به هرحال شيوه و سبك اين هيات ميتواند متفاوت باشد و اينكه در مقابل هيات مذهبي باشد بايد گفت اينطور نيست. اين هم يك هيات مذهبي است اما به هر روي سبك و سياق اين هيات نسبت به هيئات ديگر متفاوت است. هيات ايثارگران برخلاف برخي هياتها كه تبديل به ابزار فعاليت سياسي شدهاند، چنين هدفي را دنبال نميكند.
* براي هيات هم بايد مجوز گرفته شود؟
** براي عرض ادب به ساحت مقدس اهلبيت، تاكنون اين مساله مطرح نبوده كه براي اين اقدامات و اهداف تقاضاي مجوز شود. افرادي با گرايشهاي مختلف در هيات حضور دارند كه ميتوانند براي عرض ادب به اهلبيت و در حوزههاي اجتماعي، فرهنگي و غيره فعاليت داشته باشند و اين فعاليتها هيچ ارتباطي به فعاليت سياسي نخواهد داشت.
کمی هم به انتخابات بپردازیم. اصلاحطلبان شانس پيروزي حداكثري را در انتخابات آتي مجلس دارند؟
فضاي عمومي جامعه امروز گرايش و اقبال زيادي به سمت اصلاحطلبي و اصلاحات دارد اما با اين وجود، پيروزي حداكثري بستگي به حضور اصلاحطلبان و برخوردي دارد كه دستگاههاي مسئول در امر انتخابات ميتوانند داشته باشند.
* نبايد فراموش كنيم اصلاحطلبان در سال 76 و همچنين مجلس ششم پيروز انتخابات شدند اما در سال 84 نتيجه را به رقيب واگذار كردند. امكان دارد كه يکبار ديگر در انتخابات پيشرو اين تجربه تكرار شود ؟
** دوستان اصلاحطلب تجربه سال 84 را مدنظر دارند و از اين تجربه به نحو احسن استفاده خواهند كرد. اكنون فضاي عمومي حاكم بر اصلاحات از وفاق و اتفاق نظر حكايت ميكند. گمان نميرود كه آن اختلافات و رقابتها در جبهه اصلاحات ديده شود، بلكه در اين مقطع، انسجام و اتحاد بیش از هرچیز در جبهه اصلاحات وجود دارد و اصلاحطلبان با قدرت با جريان مقابل رقابت خواهند كرد.
* موضوع حمايت از علی لاريجاني از سوي بخشي از اصلاحطلبان مطرح ميشود. موافق هستيد كه از اصولگراهاي ميانهرويي مانند رئیس مجلس استقبال شود؟
** ما اصلاحطلبان با اصولگراها در رقابت هستيم و مشاركتي با آنها نداريم اما اينكه لاريجاني به جهت عملكردش در مجلس نهم و بويژه مساله برجام نسبتا متعادل عمل كرده است، او را نسبت به افراد جبهه پايداري ارجح ميدانيم. اما لاريجاني نميتواند سمبل و سرگروه جبهه اصلاحات باشد.
* اگرچه نبايد تعصبي داشت اما فکر نمیکنید آقاي لاريجاني بهترين گزينه با توجه به شرایط حال حاضر به نظر برسد؟
** القا كردن اين مساله كه عارف توانايي اداره مجلس را ندارد، درست نيست.
* اما با توجه به سوابق لاريجاني در رياست مجلس و همچنين پشتوانه سياسي خوبي كه دارد، ميتواند گزينه مطلوبي براي اصلاحطلبان باشد؟
** عارف هم پشتوانههايي از اين جهت در ميان جريان اصلاحات دارد و قدرت وی قدرت فردي محسوب نميشود. اگر كسي در جايگاه رئيس مجلس قرار بگيرد، ميتواند متكي به آراي بسياري باشد اما عارف كانديداي رياست مجلس نيست. اگر عارف در صحنه انتخابات حضور پيدا كند، به عنوان كانديداي نمايندگي مجلس راي خواهد آورد. مساله رياست مجلس بازميگردد به اينكه تا چه ميزان اصلاحطلبان در مجلس اجماع دارند و از چه جايگاهي در جامعه و مجلس برخوردارند؛ در حقيقت آن جايگاه است كه رئيس مجلس را تعريف ميكند. شايد عارف تجربه رياست مجلس را نداشته باشد اما اگر گمان ببريم كه نميتواند مجلس را مديريت كند، گمان اشتباهي است زيرا سوابق عارف در عرصه رياست دانشگاه، نظارت و معاونت رياستجمهوري و... سوابق خوبي است. در نهايت انتخاب عارف به عنوان رئيس مجلس، بستگي به نفوذ و حضور اصلاحطلبان در مجلس آتي و همچنين ميزان تقويت اين لابيها از سوي آنها دارد تا در نهايت بتوانند نماينده مورد نظر خود را بر مسند رياست بنشانند.
* شما آقاي لاريجاني را اصولگرا خطاب كرديد كه نبايد از او حمايت شود اما با مرور انتخابات سال92 مشاهده ميكنيد كه اصلاحطلبان از آقاي روحاني كه يك اصولگرا و از اعضاي جامعه روحانیت مبارز بود، حمايت كردند. نظرتان در این مورد چیست؟
** اصلاحطلبان اهم ومهم کردند و با توجه به شعارهاي روحاني در سال 92 كه در حقيقت از خاستگاه اصلاحطلبان بود از او حمايت کردند. به عبارتي جريان اصلاحطلب به اين وفاق رسيده بود كه براي انسجام بيشتر از روحاني حمايت كند. بايد در نظر گرفت كه روحاني تا اندازهاي خاستگاه جريان اصلاحات را به جلو ميبرد و اگر چه اصلاحطلبان آنچنان كه بايد و شايد در دولت كنوني حضور ندارند اما جريان اصلاحات كاملا پشتيبان دولت است و از برنامههاي دولت حمايت و پشتيباني به عمل ميآورد. عارف هم كه در سال 92 از خود گذشتگي از خود نشان داد، به اين دليل بود كه آراي ملت ايران به بار بنشيند. اگرچه آقای روحاني به عنوان عضوی از جريان اصلاحات مطرح و شناختهشده نبود اما همان خاستگاههاي جريان اصلاحات را دنبال ميكند.
كشور هم نياز به يك تعادل، برنامه و مديريت قوی داشت. با توجه به مسائل هشتسال گذشته اصلاحطلبان از آقاي روحاني حمايت كردند. امروز هم اصلاحطلبان از جمله عارف و سايرين از تصميم خود خوشحال هستند. روحاني در سال92 در قامتي بود كه توانست تعاملي برقرار و در نهايت نظر اصلاحطلبان را جلب كند. عارف متفاوت از لاريجاني است كه خود را يك اصولگرا ميداند. اصلاحطلبان به هيچوجه منكر اين مساله نيستند و همچنان آن شعارها مورد حمايت اصلاحطلبان بوده و هنوز هم از برنامههاي دولت حمايت ميكنيم و پشيمان نيستيم. اما اگر قرار بر اين باشد كه عارف و ساير چهرههاي شاخص اصلاحطلب رئيس مجلس نشوند و رياست مجلس آينده مثلا به عهده رسايي باشد، ترجيح اصلاحطلبان به لاريجاني است.
* ارزيابي شما از حضور آيتا... هاشمي در انتخابات پيش رو چيست؟
** گمان ميرود آيتا... هاشمي همان عمل و رفتاري كه در سال 92 داشت را ادامه دهد، همان مسير را طي كند و بيش از هر چيز به دنبال انسجام در ميان جريان اصلاحات باشد. او در مسير برقراري تعامل جهت جلوگيري از خسارتها و هزينههايي كه اكنون متاسفانه در بخشهايي از كشور شاهد آن هستيم و مصداق بارز آن هم رفتارهاي برخي از نمايندگان درمجلس نسبت به مساله برجام بوده است بايد وارد عمل شود.
* آيتا... هاشمي سالهاست كه مورد هجمه برخي جريانهاي اصولگرا و حتي در برخي موارد اصلاحطلبان قرار گرفته است؛ چه مسالهاي سبب شده كه وی سكوت پيشه كرده و هجمهها همانطور ادامه پيدا كند؟
** متاسفانه امروز مقايسههايي مبني بر هجمه اصلاحطلبان و اصولگراها به هاشمی صورت ميگيرد. به گمان من اينطور نبوده و اين دو جريان كاملا با يكديگر متفاوتند. در درون جبهه اصلاحات افرادي منتقد به عملكرد دولت هاشمي بودند و رفتارهايي كه گاهي صورت ميگرفت كاملا شخصي بوده و ارتباطي به جناح اصلاحات ندارد. امروز جريانی كه تحت عنوان تندروها در كشور مطرح است به صورت هماهنگ پيش ميرود و نشات گرفته از يك رفتار فردي نيست. هيچگاه جريان اصلاحات در مقابل آيتا... هاشمي نبوده است شايد هزينه آن را اصلاحات داده است اما بعضا افراد بودند كه اين نقش را داشتند. متاسفانه افرادي هم با وجود اينكه فعاليت سياسي نداشتند اكنون وارد عرصه فعاليت سياسي شده و با رسانهها گفتوگو ميكنند. شايد در حقيقت اين نوع گفتوگوها با رسانهها شائبه هدايت شدهاي را فراهم كرده و همچنين تحريك ميكنند كه اصلاحطلبان در مقابل هاشمي قرار گرفتند.
* منظورتان دهه 70 و مخالفتهاي برخي اصلاحطلبان با آقاي هاشمي است؟
** سخنان امروز مخالفان در حقيقت تحريف گذشته است. عدهاي هم اجازه ندادند كه به آيتا... هاشمي نقدي وارد شود كما اينكه همه دستگاههاي اجرايي، تصميمگيري و قانونگذاري ميتوانند مورد نقد واقع شوند اما مساله تخريب و حملههاي صورت گرفته به ايشان با نقد متفاوت بود. آن زمان افرادي آيتا... هاشمي را مورد تخريب قرار ميدادند كه رفتارهايشان فردي بود اما متاسفانه هزينههاي آن به پاي برخي از اصلاحطلبان نوشته شده است.
http://armandaily.ir/?News_Id=134026
ش.د9404240