(روزنامه جوان – 1394/08/06 – شماره 4462 – صفحه 2)
مواضع صريح امريكاييها و برخي مسئولان اروپايي براي اثرگذاري بر فرآيندهاي داخلي ايران و به ويژه انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي و خبرگان، بيانگر اين است كه آنها اجراي پيوستهاي سياسي و فرهنگي برجام را نسبت به اجراي ابعاد فني آن در اولويت قرار دادهاند. از منظر آنان زمان براي تحقق تغييرات محدود است و به همين دليل در واكنشهاي آنها ميتوان در عين برنامهريزي چندساله نوعي شتابزدگي را مشاهده كرد كه طبعاً اين امر فرصتي را براي نيروهاي انقلاب براي درك چيستي و چرايي تغيير از راهبردهاي گذشته و شناخت برنامههاي آينده آنها فراهم ميكند.
هفته گذشته وندي شرمن، معاون سابق وزير خارجه امريكا و عضو ارشد تيم مذاكرهكننده هستهاي اين كشور در گروه 1+5 در سخناني در انستيتو جاناف كندي امريكا، صراحتاً از لزوم تسريع در تعليق برخي از تحريمها براي اثرگذاري بر روند انتخابات آينده مجلس ايران سخن به ميان آورده و حتي تأثير آن را بر انتخابات رياستجمهوري آينده ايران نيز مؤثر ميداند.
غربيها در گذشته روشهاي مختلفي را در مقابله با ايران تجربه كردهاند، تحليل محتواي سخنان مقامات غربي و به ويژه امريكاييها به وضوح نشان ميدهد كه سياستهاي تقابلي سلبي از طريق تحريمها، نه صنعت هستهاي ايران را نابود كرد و نه از پيشرفت آن جلوگيري كرد. از سوي ديگر مقامات نظامي آنها هم اعتراف كردهاند كه فرمول نظامي براي شكست مقاومت ايران نه تنها كارساز نيست، بلكه قدرت مقاومت و توان ايران را نيز افزايش داده است. مقامات امنيتي و اطلاعاتي امريكا نيز بر اين واقعيت اذعان دارند كه اين سياستهاي تقابلي و تحريمها و انزواسازيها نه تنها حوزه نفوذ منطقهاي ايران را كم نكرد، بلكه ايران در اوج اين فشارها و تحريمها بيشترين دستاوردها را در سطح منطقه و تقويت سرپنجههاي مقاومت داشته است.
بر اين اساس تغيير راهبرد از «تقابل» به «تعامل» هم ميتواند مبتني بر شكستهاي گذشته در عرصه تهديد نظامي و تحريم اقتصادي و سناريوهاي امنيتي و ... باشد و هم مبتني بر برآوردها از محيط داخلي ايران، با توجه به چند شاخصه اجتماعي و فرهنگي كه از منظر آنها فرصتي براي جبران ناكاميهاي گذشته است. نقطه اتكاي اصلي در اين راهبرد، «نيروهاي ميانهرو» در ايران هستند، در همين راستا مركز امنيت امريكاي جديد در گزارشي اعلام كرده است كه با سرمايهگذاري روي توافق هستهاي بايد به دنبال ايجاد اصلاحات سياسي و تداوم حمايت امريكا از فعالان حامي ايجاد اصلاحات در ايران بود.
فيليپ هاموند، وزير خارجه انگليس بعد از بازگشت از ايران در مصاحبه با روزنامه سعودي الشرقالاوسط چاپ لندن ميگويد: «در ايران تندروها و اصلاحطلبان حضور دارند، ما بايد اميدوار باشيم كه اصلاحطلبان كه خواهان ايفاگري نقش مثبتتر ايران (در منطقه) هستند، نقشآفريني كنند.» جان ساورز، رئيس پيشين سرويس اطلاعات خارجي انگليس هم در مصاحبهاي ادعا ميكند كه طي 10 تا 15 سال اجراي برجام، ماهيت انقلابيگري ايران تغيير ميكند و به كشوري عاديتر و نرمالتر تبديل ميشود و ما هم بايد اين احتمال را تقويت كنيم.
دومين نقطه اتكا در راهبرد «تعاملي» توجه به نسل جديد در ايران است، به نحوي كه اين موضوع جايگاه ويژهاي در ماهيت گفتماني كاخ سفيد پيدا كرده است، نكتهاي كه اوباما و جانكري به كرات به آن اشاره كردهاند و فرصت 10 تا 15 ساله برجام را بهترين بستر براي اين تغيير ميدانند.
ديپلماسي رسمي سومين نقطه اتكا براي اين راهبرد است، احساس امريكاييها بر اين است كه تعاملات رسمي بهتر منافع آنها را تأمين ميكند و هزينه كمتري دارد، تلاش براي ديدارهاي اتفاقي و يا مذاكره تلفني و يا گشودن دفتر حفظ منافع تنها يك بخش از آن است و روشهاي ديگر نظير ديپلماسي گردشگري، ديپلماسي موسيقي، تعامل نخبگان، ديپلماسي علمي و ... اجزاي ديگر اين گزينه است.
درگير كردن در تجارت جهاني، نقطه اتكاي ديگري در اين راهبرد است. اوباما در اين زمينه ميگويد: «اگر آنها «ايرانيها» درگير تجارت بينالمللي شوند و سرمايهگذاراني در آنجا حاضر شوند و اقتصادشان بيشتر در اقتصاد جهاني ادغام شود، از بسياري از جهات برايشان سخت خواهد بود كه رفتارهاي (انقلابي) داشته باشند كه برخلاف نرمهاي بينالمللي است.
گزينههاي مذكور از يكسو بر ابزارهاي نوين اطلاعرساني متكي است و از سوي ديگر وجود برخي از آسيبها و چالشهاي فرهنگي درون جامعه ايران است كه غربيها را بر اتكا و بهرهگيري از آنها در راهبرد نفوذ اميدوارتر كرده است.
اما به رغم اين گزينهها، نگراني اصلي غربيها از شكست راهبرد نفوذ بر مبناي «تعامل» كمتر از اميدواري آنها نيست، چراكه وجود روحيات انقلابي در مردم ايران، قدرت و توان بازدارندگي ايران ظرفيتهاي مهم اقتصاد داخلي كه ميتواند بسترساز اقتصاد مقاومتي باشد و مهمتر از آن بصيرت و درك درست و به موقع از راهبردهاي آنهاست. مقام معظم رهبري در ديدار اخير خود با شركتكنندگان در نهمين همايش ملي نخبگان با اشاره به زنده ماندن اهداف و شعارها و حركت انقلاب در جامعه و به ويژه جوانان و نخبگان كشور يادآور شدند كه: علت اصلي عصبانيت دشمنان از ملت ايران، همين موضوع است و بر همين اساس ميگويند مقابله با ايران تا زماني كه شعارهاي انقلاب زنده است، مشكل خواهد بود.
ايشان افزودند: اكنون شعارها و اهداف انقلابي در جامعه به گونهاي زنده است كه حتي برخي افراد غيرمعتقد به اين شعارها مجبور به همراهي ظاهري هستند و انقلاب اسلامي به صراط مستقيم خود ادامه ميدهد كه اين از استثناهاي انقلابهاي بزرگ دنيا است. ايشان تأكيد كردند: تا هنگامي كه حركت و تفكر انقلابي در كشور وجود دارد، پيشرفت و نفوذ روزافزون ايران و تسلط روحي و معنوي در منطقه و خارج از منطقه روزبهروز بيشتر خواهد شد.
http://javanonline.ir/fa/news/749819
ش.د9402997