(روزنامه جوان - 1394/09/14 - شماره 4692 - صفحه 2)
همين سياستهاي انقلابي بود كه موجب شد برجام در جهت منافع ملي ما سمت و سو پيدا كند. براي مثال اگر رهبري نبود در كشور هرج و مرج و شورش يا كودتا ميشد يا يك تركمنچاي بزرگ نوشته ميشد.
دكتر محسن رضايي دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگويي تفصيلي با خبرنگاران تسنيم در پاسخ به اين سؤال كه حضرت آقا در سالهاي گذشته بيش از 200 بار به بحث رخنه و نفوذ اشاره كردهاند كه بيش از 70 بار آن پس از بحث توافق وين بوده است، شما تعريفتان از نفوذ چيست و نسبت نفوذ با برجام را چگونه ميبينيد، گفت: برجام در حقيقت راهكاري است براي باز شدن درهاي اقتصاد ايران كه نه تنها تحريمها برداشته شود بلكه درهاي اقتصاد ايران هم باز شود. خب حال بايد ديد وقتي درهاي اقتصاد ايران باز شود آيا ما يا دشمنان ما ميخواهند از اين فرصت استفاده كنند. بنابراين بايد مراقب باشيم كه آنچه بر قاجار و پهلوي گذشت براي ما تكرار نشود. براساس تجربه 200 سالهاي كه كشورمان دارد، در هر دورهاي كه درهاي ايران به روي اروپا باز شده نتيجهاي جز وابستگي براي ما نداشته است.
وي تصريح كرد: قبلاً مهمترين نتيجهاي كه از اقتصاد درهاي باز گرفتيم، پيكان بود، يعني صنايع مونتاژ بود و در دوره قاجار جريان تنباكو بود كه يك كمپاني انگليسي انحصار داد و ستد تنباكو را در داخل كشور به دست گرفته بود. اينكه مقام معظم رهبري نسبت به نفوذ هشدار ميدهند، بدين معنا است كه ما بايد صادرات و واردات داشته باشيم و در عرصه اقتصاد بينالملل فعال باشيم اما اجازه ندهيم حوادث تلخ 200 سال گذشته تكرار شود و ما بتوانيم از باز شدن درهاي اقتصادي كشور منافع ملي را دنبال كنيم. رضايي در پاسخ به اين سؤال كه آيا ميتوان گفت نفوذ اقتصادي به نفوذ فرهنگي منجر شده و به تغيير باورهاي مردم ختم ميشود، گفت: نفوذ فرهنگي با حداكثر توان چه از طريق ماهواره و چه از طريق اينترنت و چه به صورت شبكههاي اجتماعي بيش از 20 سال است به صورت برنامهريزي شده عليه ما آغاز شده اما بستر اقتصادي ميتواند بستر ديگري در كنار ساير بسترها براي نفوذ فرهنگي باشد.
بنابراين اگر مبادلات اقتصادي درست كنترل نشود ميتواند موجب عميقتر شدن نفوذ فرهنگي شود. برخي از كالاها جنبه فرهنگي دارد، براي مثال يك برند غذايي ميتواند براي خود يك شبكه فرهنگي ايجاد كند. در حالي كه ما در داخل كشور غذاهايي به مراتب بهتر از برندهايي مانند مكدونالد داريم اما چون برندسازي نشده، اين تبديل به يك فرهنگ غذايي نشده است. اين فرهنگ نوعي فرهنگ كاربردي است كه برخي مواقع دشمنان ما از اين طريق و از طريق تخريب باورها و فرهنگ اصيل وارد ميشوند.
عدم خودباوري سياسيون و فراهم شدن زمينه نفوذ
معمولاً در طول تاريخ مانند دوره قاجار، زماني كه دچار ضعف فرهنگي و خودكمبيني شدهايم دشمن توانسته با نفوذ به اهداف خود برسد. آيا در شرايط فعلي مسئولان ما دچار ضعف فرهنگي و خودكمبيني شدهاند كه حضرت آقا بحث نفوذ را مطرح ميكنند؟
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين سوال معتقد است: چند عامل در اين امر دخالت دارد. يكي اينكه برخي روشنفكران ما فكر ميكنند امريكا هنوز همان امريكاي 30سال پيش است، در حالي كه واقعيت اين است كه امريكا ديگر امريكاي 30 سال پيش نيست. براي مثال در جريان اوكراين و سوريه، امريكا به بن بست رسيده است. در خليج فارس دست و پا بسته است. با وجود آنكه در عراق صدام را ساقط كردند ولي محصول آنجا در جهت خواستههاي آنها نبوده است، ثانياً كشورهاي ديگر نيز ديگر آن كشورهاي 30 سال پيش نيستند. كشور چين نزديك به 4 هزار ميليارد دلار پول دارد. ما ميتوانيم در تجارت با چين ميلياردها دلار پول وارد كشور كنيم.
برخي از روشنفكران ما اين تغيير و تحولات را در ماهيت قدرت بين الملل متوجه نميشوند و جالب اينجا است كه به نيروهاي انقلاب ميگويند كه شما واقعيتها را نميبينيد. مسئله بعدي عدم خودباوري است، يعني برخي از سياسيون ما متأسفانه ملت ما و خودشان را دست كم ميگيرند كه اين دو با همديگر ميتوانند زمينه نفوذ را فراهم كنند. مسئله ديگر نيز ناديده گرفتن تجارب تاريخي است، يعني ما هيچگاه از امريكاييها خوبي نديديم. امريكاييها هر زمان كه وارد ايران شدند يا با كودتا وارد شدند يا با حمايت از ديكتاتورها در ايران حضور پيدا كرده و عليه ملت ما حركت كردهاند مثلاً از صدام حسين حمايت كردند و اين حتي در قبل از انقلاب نيز سابقه داشته است. ما متأسفانه به نيروهاي خودي اهميت لازم را نميدهيم، ما مديران كارآمد در كشور كم نداريم اما حسادتها و جهلها و برخي از مسائل غيرواقعي باعث ميشود كه ما نتوانيم از همه تواناييهايمان استفاده كنيم.
سياستهاي انقلابي دشمن را به ميز مذاكره كشاند
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما همچون برخي مسئولان به اين امر معتقديد كه ما بايد پس از برجام در سياستهاي خود در عرصه بينالملل تجديدنظر كرده و يا حداقل آن را تغيير دهيم، گفت: اگر سياستهاي انقلابي ما نبود مذاكرات ما در وين تبديل به يك فاجعه ملي ميشد و چيزي مانند تركمنچاي اتفاق ميافتاد. همين سياستهاي انقلابي بود كه موجب شد برجام در جهت منافع ملي ما سمت و سو پيدا كند. براي مثال اگر رهبري نبود در كشور هرج و مرج و شورش يا كودتا ميشد يا يك تركمنچاي بزرگ نوشته ميشد.
در اينجا تاثير رهبري را ميبينيم كه توانست با هوشمندي از تيم مذاكرهكننده حمايت كند و از طرفي اصلاحاتي كه قرار بود در مجلس و مصوبات شوراي عالي امنيت ملي صورت گيرد را مديريت كند كه منافع ملي در آن حفظ شد. پس ما چنانچه سياست انقلابي نداشتيم و اگر دشمنان ما ميتوانستند عليه ما حمله نظامي كنند اصلاً ميز مذاكرهاي تشكيل نميشد. سياست انقلابي ما باعث شد كه دشمن نتواند به ايران حمله كند. اگر آنها موفق ميشدند، تحريم اقتصادي را به فلج كردن اقتصاد كشور منتهي ميكردند. برجام محصول دور شدن سايه جنگ از كشور است پس سياست انقلابي ما اين دستاوردها را داشته است چرا ميخواهيم پلكاني كه با آن بالا رفتهايم را ناديده بگيريم.
دولتمردان هميشه تبليغاتي رفتار ميكنند
در چند ماه اخير احساس ميشود كه آقاي روحاني عصبيتر با منتقدينشان صحبت ميكنند. شما در اين زمينه چه توصيهاي به ايشان داريد؟ دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در توصيه خود به رئيس جمهور در اين زمينه گفت: البته همه مسئولان بايد خود را مراقبت كنند، من در درجه اول گلهاي از مسئولين صداوسيما دارم كه مناظره چهارم را برگزار نكردند، يعني در مناظره سوم صحنه رقابت مشخص شد ولي شكل نگرفت، با مناظره چهارم بود كه رقابت ميتوانست شكل بگيرد. احتمالاً صداوسيما به دليل حوادث تلخ مناظرات دوره قبلي احتياط كرد.
اگر مناظره چهارم صورت ميگرفت شايد شرايط انتخابات چيز ديگري ميشد. ثانياً به اعتقاد من در كشور ما كه يك كشور فرهنگي و اسلامي است، اخلاق و برادري به هيچ وجه نبايد زير پا گذاشته شود. ما نبايد به مخالفان و منتقدان توهين كنيم. تحملپذيري مسئولان كشور در ملتي مانند ملت ايران بايد چند برابر الان باشد. دليلي ندارد كه اظهار عقيده ما همراه با عصبانيت باشد. متأسفانه دولتمردان ما هميشه خود را در حالت انتخابات ميبينند و تبليغاتي رفتار ميكنند.
http://javanonline.ir/fa/news/757310
ش.د9404763