تبيين نسبت ميان اردوگاه اصلاح طلبان و اعتداليون مساله پر مناقشه است که به دليل عدم تبيين صحيح آن در طول سه سال گذشته همچنان مبهم باقي مانده است. شايد هم اصلاحطلبان و هم اعتداليون نيز از اين عدم شفاف رضايت داشتند که هيچگاه تلاش نکردند تا براي آشکارسازي آن کوششي جدي نمايند. و شايد منفعت جرياني و جناحي را در اين ديدند که مرزها مبهم باقي بماند. اما اين امر بدان معنا نيست که بتوان اصل وجود اختلاف را کتمان نمود و رقابتهاي درون ائتلافي اصلاح طلبان و اعتداليون را ناديده گرفت. اختلافاتي که بنظر ميرسد در سال پاياني دولت و در آستانه تشکيل مجلس دهم و يکسال مانده به انتخابات رياست جمهوري دوازدهم بيش از پيش آشکار خواهد شد و حتي از اين ظرفيت برخوردار است که به شکست ائتلاف بينجامد.
نمونهاي از حرکت واگرايانه اين اردوگاه ائتلافي را ميتوان در دور دوم انتخابات مجلس که قرار است جمعه 10 ارديبهشت ماه برگزار شود، مشاهده نمود. در اين دوره از انتخابات اعتدالگرايان هم ليستي متفاوت از اصلاحطلبان منتشر کردهاند. اعتدالگرايان در حالي ليست نهايي خود براي دور دوم انتخابات مجلس را منتشر کردند که نامزدهاي آنان در 19 حوزه انتخابيه متفاوت از ليست اميد است. حوزههاي انتخابيه اهر و هريس، سراب، مراغه و عجبشير، مياندوآب، دهلران، سنندج، مينودشت، خرمآباد، بروجرد، قائمشهر، شهريار، بروجن، آبادان، ايذه و باغملک، ابهر و خرمدره، خدابنده، بندر لنگه، بستک و پارسيان، ساوه و زرنديه نمونهاي از شهرهايي است که اين تفاوت آشکار شده است.
رقابت جدي اين دو جريان ميتواند حکايت از رقابتي باشد که در شکلگيري ترکيب و فراکسيونهاي مجلس دهم شاهد آن خواهيم بود. مجلس که در خردادماه شکل خواهد گرفت و با توجه به نزديکي وزن جريانهاي سياسي در آن وضعيت هيئت رئيسه و رياست آن همچنان غيرقابل پيشبيني است. دو رقيب جدي براي رياست که محمدرضا عارف و علي لاريجاني باشد، هر دو از آراء سيالي برخوردارند و وزن مستقلين با گرايشهاي سياسي متفاوت و غيرقابل پيشبيني در اين انتخاب بطور پرشدت نقش آفرين خواهد شد.
در اين بين جريان اعتدال هنوز نتوانسته است تکليف خود را با رياست مجلس آينده معلوم نمايد. از يکسو به دلايلي دل در گرو عارف دارد و از ديگر سو لاريجاني را براي مديريت مجلس آينده پرمنفعتتر ميبيند. رياست عارف بر مجلس آينده دولت را در وضعيت خوف و رجا قرار ميدهد، چرا که سايه عارف به عنوان آلترناتيو روحاني همواره بر سر دولت بوده است. قرار گرفتن در جايگاه رياست مجلسي، اين نگراني را بيشتر خواهد کرد. از سويي ديگر حمايت از رقيب وي نيز کار را براي دولت در نزد هواداران دشوار خواهد کرد. به هر حال عارف به عنوان سرليست فهرست اميد پيروز پايتخت شده است و دولت اعتدال نميتواند بدين سادگي از نام او عبور کند.
سخن آخر آنکه اين رقابت درون ائتلافي، بنظر ميرسد در مسير فروپاشي و واگرايي قرار گرفته باشد و ميلها براي عبور از روحاني در درون اصلاح طلبان در حال غليان است، مگر آنکه احساس خطري از بيرون اين اردوگاه، بار ديگر اين جريان را در موضع همگرايي و ائتلاف بکشاند. گاهي بزرگنمايي خطر رقيب نيز ميتواند در اين مسير کمک يار جريانهاي سياسي باشد، اما اين شگردها موقتي خواهد بود. ائتلاف و همگرايي در اردوگاه اصلاحطلبان و اعتداليون براي دوام چيزي بيشتر از سناريوهاي رسانهاي لازم دارد که عمل سياسيون اين جريان در شکل گيري مجلس آينده ميتواند ميزاني براي سنجش تدبير و عقلانيت آنان باشد.