(روزنامه كيهان – 1394/09/04 – شماره 21217 – صفحه 8)
عدم اختلاط زنان و مردان یکی از اصول بنیادین آیینهای توحیدی و سلامتمحور است، بهگونهای که جداسازیهای آگاهانه در زمانها و مکانهای خاص نماد ارزشگذاری ویژه به زنان و حفظ حرمت و هویت آنها میگردد. بیتوجهی به قداست زن به راحتی میتواند او را دستخوش ابتذال کند.
یکی از سادهترین راههای گسترش این آسیب، اختلاطِ غیرضروری زنان و مردان است، چرا که در همآمیختگیِ حضور زن و مرد، خود زمینهساز بسیاری از مشکلات کوچک و بزرگ خواهد شد تا جایی که پیامبر اعظم، حضرت محمد مصطفی «صلوات الله علیه و آله اجمعین» میفرمایند: «باعِدوا بَینَ اَنفاسِ الرِّجالِ وَ النِّساءِ فَاِنَّهُ اِذا کانَتِ المُعایِنَه وَ اللِقاءِ کان الدّاءُ الّذی لا دَواءَ لَه / بین مردان و زنان(نامحرم) فاصله و جدایی بیاندازید [تا با هم برخورد کمتری داشته باشند]؛ زیرا هنگامی که مردان و زنان با هم در تماس باشند و رودرروی یکدیگر قرار گیرند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان ندارد.» (بهشت اخلاق، ج1، ص119)
در این نگاه آسمانی عدم اختلاط یک ضرورتِ جامعه دینی و سالم است و حضرت دقیقاً بر موضوعِ «درد بیدرمان» تأکید میکنند تا عمق و شدت نابهنجاری را آشکار کنند و از این پاتولوژی رمزگشایی نمایند.
دیدار و ملاقات (معاینه و لقاء) دو ابزار جدی زمینهساز برای طوفانی شدن غرایز جنسی است. اگر در مساجد و حسینیهها، جداسازی زنان و مردان امری طبیعی و پذیرفتنی تلقی میشود به خاطر آن است که قداست محیط و عمل عبادی که در آن قرار است انجام شود، مورد پذیرش همگان قرار گرفته است و نه اینکه لزوماً گمان کنیم افرادی که به این مکانها میآیند دچار نابهنجاریاند.
دانشگاه نیز به عنوان یک مکان مقدس برای یک فعل مقدس طراحی شده است؛ یعنی تحصیل علم و دانش که سرمنشأ خیر و خوبی است و در اسلام ناب محمدی «صلی اللهعلیهوآلهوسلم» عبادت تلقی میشود.
دانشگاههای تکجنسیتی قدرت و قابلیت ویژهای دارند که از نظر سطح علمی، فرهنگی و کارکردی، رتبههای نخستین را از آنِ خود کنند و دانشگاههای مختلط همواره در معرضِ آسیبهای پیدا و پنهان قرار دارند. حال اگر این اختلاط از محیط علمی به محیط تفریحی و غیرجدی کشیده شود آسیبهای آن دو چندان خواهد شد.
از این رو مخالفت رهبر حکیم انقلاب با اردوهای مختلط تأکید ویژه بر قوانین فراموش شده در کشور است. ترویج و گسترش اردوهای مختلط در چند وقت اخیر و در سطح دانشگاههای کشور، زنگ خطری است برای همة دلسوزان و مصلحین اجتماعی که به انحطاط رفتن نسل آینده را به چشم میبینند. هویت یابی جوان در همانندسازی با دیگران خصوصاً گروه غالب و اکثریت دلیل مهمی است بر اینکه حذف روشهای غلط و آسیب رسان یک ضرورت غیرقابل انکار است.
وقتی که قرآن کریم در سوره مبارکه اسراء آیه 32 میفرماید: «وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلًا» در حقیقت از زمینههای مستعدکننده انحراف جنسی پرهیز میدهد؛ یعنی همان درد بیدرمانی که پیامبر به آن تأکید کردند.
اختلاط دانشجویی در محیطهای شبه فرهنگی راهی بسیار ناپسند است چراکه نه به پاکدامنی منجر میشود، نه به رشد علمی و نه تقویت روحیه ارزشی و فرهنگی، که به قول قرآن یکی از مصادیق «ساء سبیل» است.
توطئه شیطان برای ترویج اباحی گری و بیبند و باری ابزارهای خاص خود را نیاز دارد که اختلاطِ جوانان در دانشگاهها بدون ضرورت، یکی از ابزارهایِ کارآمد آن تلقی میشود و در این میان بر هوس، بِرند عشق میزنند و هر طغیان جنسی را توهمِ عاشقی قلمداد میکنند. درگاهِ عشق بسیار والاتر و بالاتر از هرزگیها، شهوت رانیها و بیآبروییهایی است که امروز دشمن قصد دارد در میان جوانان آن را دامن بزند.
اختلاط گورستانِ عشق است در لجنزارِ ابتذال جنسی. سوءاستفاده از احساسات پاک و دست نخورده جوانان، ارسال و دریافت محرکهای جنسی با پوشش و آرایش و بگو و بخند و عدم رعایت حریمهای حیا و سلامت، جزء لوازم طبیعی و بیماریزایِ اختلاط است.
به همین دلیل عدهای از دختران و پسران دانشجو امروزه برای حضور در دانشگاه بهگونهای حاضر میشوند که گویی به مجلس عروسی میروند. از مدل مو و شلوار و لباس پسران گرفته تا مدل مانتو، شال، روسری و لاک و آرایش چهره و دست دختران.
چنین محیطی نه جایی برای دانشجویی است و نه دانشاندوزی و نه ارزشمداری بلکه خودسوزی فرهنگی و قربانی کردن آینده و از دست دادن عشقی پاک و ناب در کانون خانواده است. عدم تمایل برخی دانشجویان به ازدواج و منحصر کردنِ هدف ازدواج به رفع عطش جنسی، هر دو از نتایج طبیعی اختلاطهای نابسامان است.
وقتی که رهبر معظم انقلاب، براساس فرهنگ قرآن میفرمایند: «در اسلام تبرج ممنوع است. تبرج، یعنی همان خودنمایی زنان در مقابل مردان، برای جذب و فتنهانگیزی؛ این یک نوع فتنه است و خیلی اشکالات دارد. اشکالش فقط این نیست که این دختر جوان یا این پسر جوان به گناه میافتند؛ این اولش است؛ شاید بتوانم بگویم که کوچکترینش است. دنبالهاش به خانوادهها میرسد.» (بیانات رهبر انقلاب در 27 اردیبهشتماه 1372)
و آنگاه که ایشان میفرمایند: «فرهنگ اسلامی، فرهنگ عدم اختلاط زن و مرد است و اسلام با هدف تأمین خوشبختی و پیشرفت زندگی زن و مردم بر روی این مسئله سختگیری کرده است و این نقطه مقابل خواست قدرتمندان و زراندوزان شهوتران جهان است که برای از میان برداشتن حجاب بین زن و مرد تلاش میکنند.» (بیانات رهبر انقلاب در 20 مهرماه 1373)
http://kayhan.ir/fa/news/61574
ش.د9404824