مجلس دهم مجلسي متفاوت است؛ اين نه گفته اهل انتخابات بلكه گفته سياستمداراني است كه سالها به پشتوانه تجربه و سوابق سياسي خود پارلمان را تنها لايق همطیفان خود ميدانستند و معدود غيرسياسيوني كه به خانه ملت راه پيدا ميكردند اقليتي بودند كه صدايشان به جايي نميرسيد اما اينبار سياستمداران به اين واقعيت رسيدهاند كه مجلس دهم را بايد مجلسي بدانند كه سياستورزي در آن رتبه نخست را ندارد و اين بار قرار است جامعه به تخصص راي دهد و پر بيراه نيست اگر گفته شود پايهگذار اين تغيير اصلاحطلبان بودند. فارغ از مجالس اول تا سوم كه بيشتر نمايندگان براساس مولفههاي ناشي از رخدادهاي انقلاب اسلامي به مجلس ميرفتند اما ساير مجالس رنگ و بوي سياسي زيادي داشت و از هر نحله سياسي در آن حضور داشتند.
در اين مجالس كمتر مشاهده ميشد كه متخصصان يا نمايندگان اقشار مختلف دارای جايگاهي در تصميمگيريها باشند و از مجلس پنجم به بعد بود كه ماهيت نمايندگان تغييرات زيادي كرد و دو جناح راست و چپ آن زمان رقابتهايي براي ورود به مجلس داشتند كه در تاريخ ثبت شده است. مجلس ششم هم كه مشخص است حاميان دولت كه آن زمان نام اصلاحطلب را برگزيدند اكثريت كرسيها را تصاحب كرده و مجلسي كاملا سياسي ساختند و ساير مجالس هم به اين ترتيب بودند. اما اكنون پيشبيني ميشود مجلس دهم به مجلسي تبديل شود كه بر خلاف مجلس ششم تناسبي با سياست نخواهد داشت و اهميت در انتخاب كانديداها به تخصص آنها بازگردد.
مجلس دهم؛ خنثي است؟
سعيد حجاريان هم بر اين پيشبيني صحه گذاشته و به صدا گفته است: «ترقيخواهي در بطن جامعه وجود دارد و بازگشت به وضعيت گذشته براي اكثريت بالايي از مردم يك كابوس است؛ منتها جامعه نمايندگان خــود را پيدا نكرده است. به همين جهت، پويشهاي داخل جامعه به اندازهاي است كه بتواند نمايندگاني را به مجلس بفرستد كه در نتيجه آن، لااقل از جنبه تخصصي بتواند مجلس بهتري تاســيس كنــد. ازاين رو، دنبال اين هستند كه كميسيونهاي تخصصي مجلس آينده، واقعا كميسيونهايي تخصصي باشند. بر همين اساس، احتمال ميدهم اكثريت مردم در ايــن دوره به كســاني راي دهند كه لااقل درد اصلي آنهــا را درمان كنند و در اين ميان، منتخبان الزاما سياسي هم نبودند، نبودند. به عبارتــي، پيشبيني ميكنم مجلس دهم مجلســي كاملا خنثي از لحاظ سياسي، اما از لحاظ فني معتدل خواهد بود. چنين گرايشي در مردم ديده ميشود.»
البته عبدا... نوري فعال سياسي اصلاحطلب ديگر نظري مخالف حجاريان دارد و اين رويكرد را كه «سياستزدايي از پارلمان» تعريف كردهاند، به نحوي ايجابي و تجويزي بــراي اصلاحطلبــان مطرح كردند و از اصلاحطلبان خواستند بيش از سياســتمداران، متخصصان مختلف را در ليستهاي انتخاباتي بگذارند كه حجاريان نسبت به اين گفته نوري واكنش دارد و ميگويد: «اگر جناح مقابل حاضر است اين كار را بكند، ما هم حاضريم. در حالي كه همه ميدانيم جناح راســت همه ژنرالهاي سياسي را هم به عرصه انتخابــات خواهد آورد. در اين شــرايط، ما چرا بايد سپر بيندازيم؟ شايد اين توصيه را ميشد مثلا در انتخابات شوراهاي شهر و روستا مطرح كرد و در بستن ليستها، اولويت را به چهرههاي كارشناس و تكنوكراتها داد اما مجلس نهادي است كه كاركرد سياســي دارد؛ چون ناظر به دولت به عنوان قدرت سياســي اســت و طبعا اعضاي آن نميتوانند افرادي غيرسياسي باشند.»
البته شايد بيميلي نوري به سياست پاسخي باشد كه قبلتر به حجاريان داده باشد. او عقيده داشت كه «اگر زمان به سال۷۶ برگردد به وزارت كشور كه نميروم هيچ، به مجلس هم نميروم. اگر زمان را عقبتر هم ببريد به احتمال زياد وارد سياست هم نميشوم به اين دليل كه سياستي را كه در اكثر مواقع با اخلاق نتواند همراهي داشته باشد يا در تضاد با فضايل اخلاقي باشد قبول ندارم و احساس ميكنم سياست ما از فضايل اخلاقي فاصله گرفته است.» وي همچنین گفت: «اخلاقي كردن اين زمين از دست من ساخته نيست نتيجه اين ميشود كه خودمان هم غرق در آن شرايط ميشويم كما اينكه همين اتفاق هم افتاده است.»
چرا مجلس غيرسياسي ميشود؟
درباره اينكه حجاريان پيشبيني ميكند مجلس دهم غيرسياسي خواهد شد چند نكته را بايد در نظر داشت. چند ماه قبل از انتخابات رياستجمهوري قطببنديهاي سياسي كشور درگير تغیيراتي شد و اصلاحطلبان از كانديداي خود يعني عارف درخواست كنارهگيري كردند تا از يك عضو جامعه روحانيت به نام حسن روحاني حمايت كنند و اين يعني حمايت چپ از فعال سياسي راست! در اين مسير برخي اصولگرايان كه به نام ميانهرو شناخته ميشوند هم با اصلاحطلبان در حمايت از روحاني همصدا شدند و علايق سياسي خود را براي منافع ملي كنار گذاشتند.
پيش از آن هم مراودات اصلاحطلبان و اصولگرايان ميانهرو به شكل غيررسمي انجام ميشد چنانكه علي مطهري و ناطق نوري و... مرزي ميان خود و اصلاحطلبان نميديدند و با آنها در بسياري از موضوعات همصدا ميشدند بنابراين مرزهاي سياسي كمرنگ شده است و ديگر نميتوان مانند چند سال پيش اصلاحطلبان را رقيب اصولگرايان يا عكس آن تعريف كرد چون اهداف به هم نزديك شده است و در اين ميان تنها طيفهاي تندرو دو گروه هستند كه قائل به رقابت بدون در نظر داشتن مولفه منافع ملي هستند چنانكه مشاهده ميشود با هجمه تندروهاي اصولگرا به مراسمهاي اصلاحطلبان عقلاي اصولگرا خيلي زود موضع گرفته و اقدام تندروها را محكوم ميكنند بنابراين دليلي وجود ندارد كه اين رقابت مانند گذشته در جريان باشد و بخشي از جامعه با درك اين واقعيت ترجيح ميدهد به نمايندگاني راي دهد كه در كنار سياست داراي تخصص هم باشند تا دردي از جامعه را درمان كنند اما اينكه نوري عنوان سياسي بودن مجلس را مطرح ميكند هم دور از واقعيت نيست و همانطور كه در ابتداي گزارش اشاره شد، ماهيت مجالس گذشته سياسي بوده و اين مجلس هم بايد سياسي باشد اما آيا تنها درد جامعه سياست است؟
راهكارهاي جناح اصولگرا
جناح اصولگرا از آنجا كه ديگر تمايلي به پذيرش شكست ندارد و هنوز نتوانسته بهطور كامل نتايج انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را فراموش كند براي هر اتفاقي پيشبينيهاي لازم را كرده است بدين نحو كه سعي دارد ياران انتخاباتي خود را «دكتر» و «مهندس» بنامد و به جامعه القا كند كه آنها داراي تخصص كافي براي رفع مشكلات جامعه هستند. حجاريان در اين باره ميگويد: «رقيب اصلاحات ميخواهد بــا چهــرهاي تكنوكرات-بوروكرات وارد صحنه شــود. شما ميبينيد كه در همه جا خود را به عنوان متخصص در امري جا ميزنند مثلا كســي اصلا اطلاعي از فيزيك هستهاي ندارد، اما ميتواند دو ساعت درباره برجام حرف بزند. همه هــم دكترا دارند. انــگار طيارهاي از بالا مدرك دكترا بــه پايين ريخته و همه يك عنوان دكتر كنار اســم خود گذاشتهاند. حتي برخي طلاب نسل جديد ديگر حاضر نيستند به خودشــان «... » بگويند و ترجيح ميدهند «دكتر» خوانده شــوند. لــذا درباره وضعيت راســتگرايان به قول شاعر بايد گفت: «چپ آوازه افكند و از راست شد.»
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/136516
ش.د9404739