تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۹۰۰۸۰

نگاهی به پدیده تروریسم و حامیان آنها در منطقه خاورمیانه (بخش اول)

پایگاه بصیرت / فاطمه داداشی

(روزنامه كيهان – 1394/09/23 – شماره 21229 – صفحه 5)

استكبار جهاني حامي پشت پرده تروريسم

عمر ترور و تروريسم به قدمت بشريت است. تروريسم به همه اعصار، همه قاره‌ها و همه آيين‌ها تعلق دارد و نمي‌توان پديده آشکار اضطراب و حس ناامني در برابر دشمن نامرئي را که بر همه جا چنگ انداخته ناديده گرفت.

گرچه می‌توان پيشينه تروريسم را به دوران جنگ سرد و رقابت ميان دو ابرقدرت شرق و غرب براي ضربه زدن به ديگري نسبت داد.

امروز با این واقعیت‌انکار ناپذیر روبرو هستیم که تروریسم تهدیدی جدی برای امنیت جهانی محسوب می‌شود اما از طرفی دست‌های پیدا و پنهان دنیای استکباری غرب به عنوان حامی اصلی تروریسم به دنبال بهره‌برداری از گروهک‌های مختلف تروریستی در منطقه خاورمیانه است.

در گزارش امروز و فردای کیهان به بررسی این مهم خواهیم پرداخت.

آمریکا حامی اصلی تروریسم

آمريکا با حمايت پنهاني از گروه‌هاي تروريستي بدنبال بازيافتن قدرت قبلي خويش است.

پرويز احدي دکتراي روابط بين‌الملل و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان در مورد تعريف ترور می‌گويد: «ترور در زبان فرانسه، به معناي دهشت و دهشت افکني است. ترور رسيدن به اهداف از طريق ايجاد وحشت و ترس می‌باشد. اگر از لحاظ هستي شناسي ترور را بررسي کنيم، منشاء يا ريشه فردي دارد و يا اينکه ريشه و يا علل منبعث از ساختار دولتي و يا علل منطقه‌اي يا بين‌المللي نيز می‌تواند داشته باشد. در اصل با توجه به تئوريهاي روابط بين‌الملل که از نقطه نظر فردي يا از نقطه نظر ساختارسيستمي می‌توان به آن نگاه کرد، (بستگي دارد که شما ازکدام منظر به آن بنگريد) براساس تئوريهاي روابط بين‌الملل بويژه کلاسيک و رئاليسم و يا رئاليسم کلاسيک معمولا انگيزه يا علل رفتار يا کنش افراد را مي‌توان در ماهيت انسان جست‌وجو کرد که بدنبال بوجود آمدن ناکاميها در فرد ايجاد مي‌شود. ترور می‌تواند ريشه دولتي داشته باشد يعني حمايت يا انگيزه دولتي به همراه آن بوده و يا در سيستم بين‌الملل منبعث از فشار سيستماتيک سيستم بين‌الملل هم باشد.»

وي در ادامه با اشاره به ظهور گروه تروريستي داعش مي‌افزايد: «درباره با علل و ريشه‌های ترور و نهايتا پيامدهاي آن و درمورد نمونه گروه تروريستي داعش صرف نظر از علل منطقه‌اي، ملي، محلي، طايفه‌اي و يا قومي يا علل ايدئولوژيکي وامثال آن، در ايجاد چنين گروهي يکي از علل ايجاد پديده داعش که شاهد حضور آن هم اکنون در عراق و سوريه و ساير جاها و امروزه در فرانسه هستيم، برمي‌گردد به مسلط بودن ساختار بين‌الملل و اين ساختار پس از قضيه اوکراين و فروپاشي شوروي، همچنين قبل از سقوط ليبي و هم اکنون در عراق و افغانستان خود را نشان داد.

اين عوامل باعث شده است، جهت‌گيري روسيه و چين و نوع رقابت ما بين چين و روسيه و کشورهاي منطقه مثل جمهوري اسلامي ايران و ساير کشورها عامل اصلي متصلب شدن ساختار براي قدرتي مانند آمريکا و نهايتاً روبرو شدن با موانع ساختاري از طرف اين دولتها سبب گرديد پديده‌اي بنام داعش شکل بگيرد. هرچند که اين تروريستها در ظاهر حمايت آمريکا و کشورهاي غربي را ندارند، اما اگر سطح تحليلي را ساختار بين‌المللي در نظر بگيريم، بعد از ناکامي که آمريکا در تحريم‌هایي که عليه جمهوري اسلامي ايران وضع کرد و رقابتي که با روسيه در بحث اوکراين داشته و همچنين رقابتي که با چين در رابطه با رهبري جهان داشته، نهايتاً در قضيه اوکراين دقيقاً می‌بينيم که با وارد شدن روسيه ديگر نمي‌تواند آن قدرت دکترين مسئوليت حمايت يا مداخله انسان دوستانه يا در قالب اينها نيروي نظامي براي رسيدن به اهداف خويش استفاده بکند و چه بسا با حمايت پنهاني از چنين گروههاي تروريستي به‌دنبال بازيافتن قدرت قبلي خويش است.»

چه اهدافی در پس پرده حمایت از تروریسم وجود دارد؟

کارشناسان سیاسی معتقدند اهداف قدرتهای بزرگ در منطقه خاورميانه تجزيه ژئوپلتيکي و قلمرو سرزميني کشورهاي مسلمان منطقه می‌باشد.

دکتر رضا سيمبراستاد روابط بين الملل دانشگاه گيلان با اشاره به سياست کشورهاي غربي در رابطه با تروريسم می‌گويد: «آمريکايي‌ها و بازيگران فرامنطقه‌اي امروزه سعي می‌کنند خودشان سخت افزارانه و بطور مستقيم وارد بازي نشوند در واقع تروريسم يک بازيچه است تا بتوانند غيرمستقيم با جنگ نيابتي وارد مباحث شوند و به دخالت در تمام امور کشور مورد نظر بپردازند. يعني براي اينکه چهره خودشان خراب نشود آنها از يک جنگ مزدورانه استفاده می‌کنند و پول، قدرت و تجهيزات می‌دهند اما همه تلاششان اين است که مخفيانه باشد.

آنها بعد از تحولات عراق و افغانستان به اين نتيجه رسيدند درگيري مستقيم انجام ندهند و به شکل نيابتي وارد شوند. در واقع آمریکایی‌ها خيلي تلاش دارند که اين جبهه را به سمت آسياي مرکزي و قفقاز گسترش دهند، اما در اين بين سوريه براي روسيه اهميت ژئوپلتيک دارد و تلاش می‌کند به شکل مستقيم وارد جنگ شود. قدرت‌های بزرگ در منابع مالي بصورت مستقيم سرمايه‌گذاري می‌کنند. استراتژي آنها تفرقه بيفکن و حکومت کن است و از اهداف آنها تجزيه ژئوپلتيکي و قلمرو سرزميني کشورهاي مسلمان منطقه می‌باشد.»

وي از اهداف سياسي جنگ‌های نيابتي را تفرقه‌افکني و تجزيه کشورهاي منطقه ناميده و می‌افزايد: «آنها براي رسيدن به اين اهداف کمک‌های زيادي را به عمل آوردند. اما مجاهدت‌های بچه‌های دفاعي در قلمرو عراق ومشاوره‌های نظامی جمهوری اسلامی اگر نبود، قطعاً شاهد تجزيه عراق بوديم.»

وی تصریح می‌کند: «آمریکایی‌ها و حامیان اصلی تروریست‌ها در سوريه و عراق و شامات درمرحله اول تجزيه را دنبال می‌کنند و هدف نهايي‌اشان حمايت از يکپارچگي رژيم صهيونيستي در منطقه است. نيمه پنهان يک راهبرد ميان مدت آنها اين است که دولت‌های کوچک و ضعيفي که در آينده نتوانند دولت مقتدر ايجاد کنند تجزيه سرزمينی آنها و حمايت از رژيم صهيونيستي می‌باشد.»

حمايت مالي، تسليحاتي، آموزشي و تبليغاتي از تروريسم‌ها

کشورهاي مرتجع عربي، ترکيه، اردن، رژیم صهیونیستی، آمريکا و هم پيمانانشان همه‌گونه حمايتي اعم از مالي، تسليحاتي، آموزشي، تبليغاتي از تروريسم‌ها بعمل می‌آورند.

دکتر محمد حسن قديري ابيانه دکتراي مديريت استراتژيک و سفير سابق ايران در ايتاليا و مکزيک با اشاره به کشورهاي حمايت‌کننده از تروريست در منطقه خاورميانه می‌گويد: «امروزه به خوبی شاهد هستیم که کشورهاي مرتجع عربي، ترکيه، اردن، رژیم غاصب اسرائيل، آمريکا و هم پيمانانشان همه گونه حمايتي اعم از مالي، تسليحاتي، آموزشي و تبليغاتي از تروريسم‌ها بعمل می‌آورند و پول در اختيار آنها قرار می‌دهند و يکي از راههايي که الان تروريست‌ها مورد حمايت قرار می‌گيرند، خريد نفت از آنها در مناطق اشغالي می‌باشد.»

به گفته وي، سوريه خط مقدم جبهه مقاومت عليه رژیم غاصب صهیونیسم است و امروز کشور عراق از کنترل غربی‌ها خارج شده و با نهضت مردمي اداره می‌شود. افغانستان از دست طالبان رها شده است و همه اينها مواردي هست که سبب می‌شود تا کشورهاي مرتجع عربي، آمريکا و اسرائيل به فکر ساقط کردن تروريست‌ها نباشند چون شدیدا به آنها نیاز دارند. از همین رو اين کشورهای مرتجع و وابسته به آمريکا نهايت تلاششان را می‌کنند تا کشورهاي اسلامي با حکومت‌های مردمي اداره نشوند. چرا که ممکن است همين کشورها تحت تاثير بيداري اسلامي خواستار مشارکت در حاکميت شوند.

طبعاً حکام مرتجع غير مردمي از اين وضعيت ناراحت خواهند شد و غربي‌ها و صهیونیست‌ها هم نخواهند توانست راه نفوذ و غارت اين کشورها را در پیش بگيرند. لذا به هرطرق می‌خواهند از تروريستها حمايت کنند. حتي گروه‌های تروريستي مانند منافقين و ريگي همواره مورد حمايت غرب بودند و همه نوع حمايتي را از آنها می‌کنند، ازجمله در اختيار قراردادن ابزار ترور و انفجار .

هفت حامي اصلي تکفيري‌هاي «داعش» و نوع کمک‌ها به آنها

پايگاه تحليلي«گلوبال ريسرچ» در گزارشي تحقيقي، هفت حامي اصلي تکفيري‌هاي «داعش» و نوع کمک‌هاي آنها به اين گروه را تشريح کرد :

-۱ عربستان سعودي: در سال 2006 القاعده را در عراق ايجاد کرد تا از نزديک شدن بغداد به ايران جلوگيري کند.

در سال 2011 گروههاي افراطي را در «درعا» سوريه تسليح و تقريباً تمامي افراطي‌هاي سوريه را مسلح کرد.

-۲ ترکيه: مسير امني براي عبور افراطي‌هاي خارجي از مرز خود به سوي شمال سوريه به وجود آورد. به همراه عربستان، گروه تروريستي «جبهه‌ النصره» را ايجاد کرد. فروش نفت ربوده شده سوريه توسط داعش را هماهنگ مي‌کند و همچنين خدمات پزشکي در اختيار داعش قرار مي‌دهد.

-۳ قطر: در بين سالهاي 2011 تا 2013، ميلياردها دلار صرف اخوان‌المسلمين که با گروه‌هاي افراطي همچون «فاروق» در ارتباط هستند، کرد. بعد از سال 2013 از ائتلاف جبهه‌ النصره و محور ترکيه-عربستان حمايت کرد.

-۴ رژیم صهیونیستی: از طريق تأمين سلاح و خدمات پزشکي براي تکفيري‌هاي سوريه از جمله جبهه‌النصره و داعش و هماهنگي امور در مرز جولان از اين گروههاي تروريستي حمايت مي‌کند .

5 و-۶ انگليس و فرانسه از طريق تأمين سلاح براي افراط ‌گرايان که همکاري نزديکي با گروههاي القاعده و داعش دارند از تکفيري‌ها حمايت کرده است. زيرا اين گروهها بطور سيستماتيک به تکفيري‌هاي داعش پيوسته‌اند و در اختيار آنها سلاح قرار می‌دهند.

-۷آمريکا: تمامي اقدامات فوق را مديريت و هماهنگ مي‌کند. شورشيان سوري را که به سوي داعش پناه مي‌برند، مسلح مي‌کند. داعش را از مناطق کردنشين دور مي‌کند اما به آنها اجازه حمله به سوريه را مي‌دهد. همچنين مستقيماً از طريق هواپيما کمک‌هايي را براي عناصر محاصره شده داعش فرومي ريزد.

علاوه بر اينها براساس گزارش ايران آنلاين، داعش در حال حاضر تا حد زيادي بودجه خود را از طريق فروش نفت، گروگان‌گيري، قاچاق، اخاذي، ماليات، غنيمت‌گيري و دزدي از بانک‌ها تامين مي‌کند.

اين گزارش می‌افزايد: زماني که داعش شروع به کار کرد، بودجه اوليه آن از طريق اهدا کنندگان ثروتمند، افراد و موسسات به اصطلاح خيريه از خاورميانه و به ويژه عربستان سعودي، قطر و کويت تامين شد. در ابتدا دولت‌هاي عربي آشکارا به مخالفان دولت بشار اسد، از جمله داعش پول پرداخت مي‌کردند. اين موضوع هم از نظر ديپلماتيک و هم از لحاظ سياسي نادرست بود.

خودروهای داعش از کجا تامین می‌شود؟

داعش از خودروهايي در عمليات نظامي بهره می‌گيرد که ساخت شرکت‌های لاندکروز و هيلوکس است .

دويچه وله در مقاله‌اي در مورد منابع مالي داعش می‌نويسد: مسئول مبارزه با تروريسم در ايالات متحده آمريکا توضيحاتي در رابطه با داعش از شرکت تويوتاي ژاپن خواست؛ زيرا که اعضاي اين سازمان به آخرين ماشين‌های جيپ و پيک آپ ساخت اين شرکت دسترسي دارند.

او همچنين تأکيد می‌کند که داعش از خودروهايي در عمليات نظامي بهره می‌گيرند که ساخت شرکت‌های لاندکروز و هيلوکس است.

نکته جالب ديگر اين که اين خودروها همگي به يک رنگ و مجهز به اسلحه‌های جديد هستند وبه نوعي سفارشي ساخته شده و در اختيار نيروهاي اين سازمان قرار گرفته‌اند. حتي سفير سابق آمريکا مارک والاس در اظهاراتش اعلام می‌کند که متأسفانه تويوتا تبديل به برند داعش شده است!

او استدلال می‌کند که عليرغم تلاش براي از بين بردن منابع مالي داعش، اما باز هم تعداد بسيار زياد اين خودروها توسط داعش استفاده می‌شود. او همچنين تخمين می‌زند که تعداد اين خودروها بيش از 40 هزار دستگاه است. البته منابع ديگر اين تعداد را بيش از اينها دانسته‌اند که در همه مناطق تحت سيطره‌اش به‌طور وسيعي استفاده می‌کند. حال سوالي که مطرح می‌شود اين است که چگونه سازمان تروريستي اين چنيني که آمريکا ادعا می‌کند سعي در از بين بردن منابع مالي آنها و يا خود سازمان داشته و دارد همچنان می‌تواند از بهترين و مجهزترين خودروها و تجهيزات استفاده کند؟ و اين سازمان بر پايه چه اقتصادي بنيان نهاده شده است؟

http://kayhan.ir/fa/news/62877

ش.د9404820

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات