(روزنامه كيهان ـ 1394/09/18 ـ شماره 21227 ـ صفحه 12)
الف) اعزام نیروی زمینی به عراق و سوریه: 1- اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا در مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «دهها هزار نفر از نیروهای نظامی آمریکا در راه خاورمیانه هستند تا در سوریه و عراق عملیات یکجانبه انجام دهند». قبلا در یادداشت «اهداف پنهان آمریکا در مذاکرات سوریه» یادآور شده بودیم که اعزام 50 نیروی ویژه آمریکا آغازی برای حضور گستردهتر و درازمدت در سوریه تلقی میشود چرا که اصولا این تعداد نیرو نمیتوانست موازنه قدرت را حفظ کند. لذا اعزام نیروهای جدید آمریکا یک «اقدام تدریجی» در سیاست اوباما به شمار میرود. اینکه قبلا گفته بودند نیروی زمینی اعزام نمیکنند برای فریب و انحراف افکار عمومی و جلوگیری از واکنشهای احتمالی بوده است. از سوی دیگر اعزام نیروی زمینی به سوریه و عراق نقضکننده تعهد قبلی آنها است و کشورهای منطقه باید این واقعیتها را درک کنند که به هیچ یک از گفتههای آمریکاییها و غربیها نمیتوان اعتماد کرد. 2- از آنجایی که تاکنون نخستوزیر عراق در مقابل سیاستهای آمریکا ایستاده و آنگونه که شاید و باید با سیاستهای واشنگتن در عراق و منطقه همراهی نکرده، آمریکا همزمان با طرح اعزام نیروهای زمینی به عراق و سکوت رضایتمندانه در برابر اقدام ترکیه، طرح برکناری حیدر العبادی را با کمک عربستان و فراکسیون اتحاد ملی عراق به ریاست ایاد علاوی، کلید زده است. طرح این موضوع در رسانهها خود حکایت از توطئه دیگری در منطقه دارد که بخشی از این توطئه برکناری العبادی و بخش دیگر آن اعزام نیروی زمینی و نتیجه اجرای همزمان این دو بخش ایجاد اختلاف و خلأ قدرت سیاسی حداقل شش تا یک ساله و تضعیف هژمونی و سیطره دولت مرکزی در عراق برای تجزیه و تسلط تروریستها بر بخشهای بیشتر و آزاد شده این کشور خواهد بود. مگر اینکه مدبرانه و عاقلانه با سیاستهای آمریکا در منطقه برخورد شود.
3- بعد از وزرای امور خارجه آمریکا و فرانسه، وزیر دفاع آلمان هم تاکید کرده ارتش سوریه میتواند در مبارزه با داعش حضور داشته باشد. هر چند این تغییر مواضع غربیها از سر استیصال، به دلیل ایستادگی جمهوری اسلامی بر سیاستهای مدبرانه خود و همراه کردن روسیه با سیاستهای خود، اتفاق افتاده اما باید از توطئه دیگری پرده برداشت و به نکته ظریفی توجه داشت. علیرغم اینکه غربیها بر حضور «دولت سوریه در مذاکرات» و «ارتش سوریه در مبارزه با داعش» تاکید میکنند ولی در عمل تلاش دارند بین ارتش و دولت بشار اسد فاصله القا کنند و از طریق حمایت از ارتش و جلب نظر سران ارتشی در صفوف سوریها اختلاف و تفرقه ایجاد کنند تا به اهداف نرسیده خود برسند و از «ارتش سوریه» به عنوان ابزاری علیه «دولت سوریه» بهره ببرند. چرا که وزیر دفاع آلمان قبل از اینکه از نقش ارتش سوریه در مبارزه با داعش سخن بگوید، تاکید کرده «واضح است که هیچ آیندهای را با حضور بشار اسد نمیتوان متصور بود، اما نیروهای ارتش سوریه میتوانند علیه داعش به خدمت گرفته شوند. همانگونه که در عراق چنین کاری صورت گرفت»، که نوری المالکی را کنار گذاشتند!!! و اکنون قصد دارند تا العبادی را کنار بگذارند.! 4- به نظر میرسد همکاری نکردن آمریکا و متحدین غربیاش با ارتش سوریه نیز تنها یک هدف دارد و آن جلوگیری از سیطره مجدد دولت سوریه بر مناطق تحت اشغال تروریستها یا به تعبیر دیگر جایگزین کردن نیروی زمینی آمریکا بر این مناطق است. چنانچه روزنامه یواسای تودی به نقل از وزارت دفاع آمریکا نوشت؛ «استقرار نیروی زمینی بیشتر به میزان توانایی نیروهای محلی در باز پسگیری مناطق تحت کنترل این گروه بستگی خواهد داشت.» این یعنی اینکه هرگاه نیروهای سوری مناطقی را از تروریستها باز پس گیرند، نیروهای آمریکایی جایگزین آنها خواهند شد.
5 ائتلاف آمریکایی که پیش از این زیرساختهای سوریه را بمباران کرده بودند، اکنون در اقدامی جدید مواضع ارتش سوریه را هدف قرار دادهاند. روز یکشنبه جنگندههای آمریکا همزمان با حمله تروریستها به پایگاه الصاعقه ارتش سوریه در دیرالزور، این پایگاه را بمباران کردند. این نخستینبار است که جنگندههای ائتلاف آمریکا، مواضع ارتش سوریه را هدف قرار میدهند.
ب) سرنگونی جنگنده روسی: 1- اقدام ترکیه در سرنگونی جنگنده روسی اقدامی نابجا و غیرقابل توجیه و البته خطرناک بود. به دلایلی: اولا اگر بر فرض ادعای نقض حریم هوایی ترکیه قابل پذیرش باشد، هواپیمای روسی به جز نقض حریم هوایی، هیچ اقدام خصمانهای علیه ترکیه انجام نداده بود. مقامات ترکیه باید به هواپیمای روس به شیوهای دیگر هشدار میدادند. ثانیا ترکیه خود بارها چنین تخلفاتی را مرتکب شده. جنگندههای ترکیه تنها در سال 2014، بیش از دو هزار بار حریم هوایی یونان را نقض کردند اما یونان هرگز آنها را هدف قرار نداد. ثالثا ایران یک هواپیما با 108 نظامی آمریکایی را که به صورت غیرقانونی وارد فضای ایران شده بود، در بندرعباس به زمین نشاند. هرچند حق داشت آن هواپیما را هدف قرار دهد اما هیچگاه این کار را نکرد. رابعا ترکیه که مدعی است هواپیماهای روسی، حریم هوایی ترکیه را نقض کردهاند حالا مجبور است به این سوال افکار عمومی پاسخ دهد که چرا خود با اعزام نیروهای نظامی به موصل، حریم زمینی و حاکمیت عراق را نقض کرده است.
2- هدف قرار دادن جنگنده روسی توسط ترکیه سوالات اساسی در اذهان ایجاد کرده است: اولا ترکها گفتند دو فروند هواپیما در حال نزدیک شدن به مرزهای ترکیه بودند. اگر نیروهای نظامی ترکیه بدون برنامه قبلی، احساس نگرانی واقعی از نقض حریم هوایی کشورشان را داشتند، باید هر دو هواپیما را هدف قرار میدادند. چرا یکی را هدف قرار دادند؟ ثانیا روزنامههای ترکیه و منطقه از قول منابع نظامی ترکیه نوشتند سرنگونی هواپیماهای روسی به دستور دولت صورت گرفته و رهبران سیاسی کشور باید مسئولیت آن را بپذیرند. ثالثا مواضع اولیه آمریکاییها نیز نشان میدهد که هواپیمای روسی به خاک ترکیه تجاوزی نکرده است.
سخنگوی پنتاگون در روزهای اولیه گفته بود «رئیسجمهور و وزیر دفاع آمریکا تاکید کردند جنگنده روسی در منطقه تحت کنترل داعش پرواز نمیکرد، بلکه در منطقه تحت کنترل مخالفان سوری پرواز میکرده است.» توماس مک اینرنی فرمانده سابق نیروهای دفاع هوایی آمریکا نیز تاکید کرده «اردوغان برنامه سری دارد تا روسیه و ناتو را وارد درگیری کند.» رابعا آمریکا و روسیه تفاهمنامه همکاری اطلاعاتی و نظامی برای جلوگیری از برخورد هوایی در آسمان سوریه امضا کردند. لذا به نظر میرسد آمریکا یا به موقع این اطلاعات را در اختیار ترکیه به عنوان عضوی از ناتو و ائتلاف ضد داعش قرار نداده، یا این اطلاعات را به گونهای به اطلاع ترکیه رسانده که پوست خربزه را زیر پای آنکارا انداخته باشد، یا ترکیه با دریافت اطلاعات خود از آنها برای ساقط کردن هواپیمای روسیه استفاده کرده است. خامسا پل کریگ رابرتس و جان ابریت، یکی خبرنگار و دیگری کارشناس آمریکایی در سخنانی تاملبرانگیز گفتهاند «یک هواپیمای سوخوی 24 روسی آوریل سال گذشته موفق شد با استفاده از یک سلاح شگفتانگیز الکترونیکی سامانههای الکترونیکی ناوشکن آمریکایی یواساس دونالد کوک را در دریای سیاه از کار بیندازد و ساقط کردن جنگنده روسی بر فراز آسمان سوریه در تلافی آن اقدام روسیه بوده است. سادسا اوباما در دیدار با اولاند رئیسجمهور فرانسه تاکید کرد «اگر روسیه به هدف قرار دادن شورشیان میانهرو سوری پایان دهد، جلوگیری از چنین رویاروییهایی امکانپذیر خواهد بود.»
این سخن یعنی اینکه هدف قرار دادن جنگنده روسی، واکنش آمریکا به اقدام روسیه در هدف قرار دادن تروریستها بوده است. سابعا نشریه فرانسویزبان بولوار ولتر هم قبل از این حادثه در 19 آبان هشدار داده بود که «در فضای مبهم کنونی کارشناسان معتقدند دستگاههای مخفی آمریکا در پشت برخی مداخلات قرار دارند تا روسها را تحریک و اذیت کنند.» ثامنا رسانههای منطقه نیز نوشتند اردوغان در نشست گروه بیست در آنتالیا شخصا حمله به هواپیمای روسی را با اوباما هماهنگ کرده بود.
3- پیامدهای این اقدام خطرناک ترکیه برای دامن زدن به تنشها در منطقه را، باید در شش سطح ارزیابی کرد. یک تضعیف روابط روسیه و ترکیه دو ایجاد تنش خطرناک بین روسیه و ناتو سه حمایت بیشتر آمریکا و متحدانش از تروریستهای تکفیری چهار به شکست کشاندن مذاکرات سیاسی در وین پنج انزوای بیشتر ترکیه: اردوغان اکنون احساس میکند آمریکا و ناتو او را تنها گذاشتند و «از آنجا مانده و از اینجا رانده شده»! به همین خاطر نگران واکنش غافلگیرانه و پیشبینی نشده پوتین است. این حادثه میتواند درسی باشد برای همه بازیگران منطقه که آمریکا و ناتو قابل اعتماد نیستند! شش تبدیل تهدید به فرصت: با خویشتنداری هوشمندانه و البته سودمندانه روسیه، اقدام خطرناک ترکیه در سرنگونی هواپیمای روسی نتیجه عکس داد. روسیه با استقرار سامانه ضد هوایی اس400 و جنگندههای سوخوی 34 مجهز به موشکهای هوا به هوا در داخل خاک سوریه، کل آسمان منطقه را در تیررس خود قرار داده و قادر است و این حق را برای خود قائل شده تا هر پرندهای را در آسمان سوریه هدف قرار دهد. این امر علاوه بر آمریکا، رژیم صهیونیستی را هم نگران کرده است چرا که روسیه اکنون یک متحد و همپیمان محور مقاومت محسوب میشود.
http://kayhan.ir/fa/news/62664
ش.د9404887