در بحث ضرورت شركت در دور دوم انتخابات ذكر نكاتي اهميت دارد؛ معمولا در دورههاي گذشته انتخاباتها در ايران در حوزهاي كه به مرحله دوم انتخابات كشيده، خيلي اتفاق مناسبي رخ نداده به اين معنا كه بيشتر اقشار جامعه همان بار اول كه راي ميدهند، تصور ميكنند كه وظيفه و كار خودشان را انجام داده و ادامه كار به آنها ربطي ندارد! به همين دليل بهشدت درصد مشاركت در دور دوم پايين ميآيد و تصميمگيري درباره اينكه چه كساني روي صندليهاي مجلس بنشينند، به يك بخش خيلي كوچكي از مردم محول ميشود. در چنين شرايطي، گروههاي اجتماعي سازمانيافتهتر و بهويژه جناح اصولگرا بيشتر در اين جريان موفق ميشد و دست بالاتر را داشت. لكن به نظر ميرسد كه اين دوره انتخابات مجلس خيلي ويژه است و جامعه انگيزه خيلي جديتري براي تاثيرگذاري در نتيجه انتخابات داشت. اين اراده براي تاثيرگذاري را در انتخابات تهران به ويژه در ليست خبرگان تهران ديديم كه جامعه به خوبي عمل كرد، يعني با توجه به شرایط موجود اثرگذاری خود را نشان داد. درست مثل فوتباليستي كه در يك فضاي تنگ در ميان چند بازيكن حريف بخواهد هنرنمايي كند و بازي خودش را نشان دهد. علت اين تنگناها هم مشخص است و بحث ردصلاحيتها انتخاب جامعه را محدود كرد و درواقع بين طيف خيلي بستهاي از اصلاحطلبان امكان تاثيرگذاري بود.
اكنون در هر حال در حوزههايي كه كار به دور دوم كشيده، اين انگيزه تاثيرگذار وجود دارد و براي اصلاحطلبان و حاميان دولت انگيزه جديتري نسبت به گذشته وجود دارد. عليالقاعده عقلاني اين است كه از اين امكان تاثيرگذاري محدودي كه وجود دارد، بتوانيم نهايت استفاده را ببريم. ايجاد فضاي انتخاباتي در شهرها ميتواند خيلي موثر باشد؛ جوانها ميتوانند با استفاده از فضاي مجازي و ابزار تبليغاتي قانوني حس مشاركت را بيشتر در جامعه برانگيزند و شور و حالي در ساعات باقيمانده ايجاد كنند تا بالانس و موازنه مجلس را به نفع جناح اصلاحطلب رقم بزنند. اين امر نياز به مشاركت بالا دارد كه در مجموع شدني است. اگر جوانها همت و اراده كنند و بپذيرند كه به هر حال در بين انتخاب مطلوبي كه در هر حوزه باقي مانده و بيشتر حوزهها انتخاب بين دو نفر است، قطعا كسي كه راي و نظر نزديكتري به دولت دارد، راي دادن به اين فرد ميتواند اثر خيلي مثبتي در تصميمات مجلس داشته باشد. بخشودني نيست مسامحه كساني كه خودشان را بياعتنا نشان دهند و از كنار اين مساله به راحتي بگذرند. هر رايي كه به نمايندگان مجلس بدهند، بخشي از شركاي اين آرا، كساني هستند كه عملا امكان ورود اين افراد را به مجلس فراهم كردند. در بين هواداران اصلاحطلبان و كساني كه منتقد تركيب موجود وخواهان تغييرهستند، الان امكان تاثيرگذاري جدي وجود دارد و يك تكليف اخلاقي است كه افراد در اين انتخابات شركت كنند. ميتوان اميد خوبي داشت كه اصلاحطلبان يك برتري نسبي در آرا داشته باشند.
اميدمان اين است كه در دور دوم انتخابات بيشتر چهرههاي اصلاحطلب به عرصه بيايند و در بحث تعداد بتوانند يك غلبه نسبي را پيدا كنند. اما غير از اين، تعداد قابل توجهي از نمايندگان هم جزو هيچكدام از ليستهاي اصلاحطلبان و اصولگراها نبودند كه بيشتر از شهرستانهاي كوچكتر هستند. هر گروهي كه بتواند سازماندهي و برنامهريزي خوبي كند، ميتواند بيشتر در استفاده از آرا برنده باشد. به همين دليل هم خود نمايندگان كه وارد مجلس ميشوند بايد خيلي جدي با مسائل برخورد كنند و هم دولت بايد معاونان پارلماني خيلي قويتر و كارآمدتري را در مجلس به كار گيرد، چون در شرايط موجود نقش دولت در مجلس خيلي مهم است. البته معنايش اين نيست كه مجلس دربست در اختيار دولت است ولي اگر دولت درست رفتار كند و بتواند با برنامه پيش رود، ميتواند از مجلس استفادههاي مثبت خوبي ببرد، در غيراينصورت مجلس يك صحنه درهم ريخته خواهد بود.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/149745
ش.د9500019