تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۷  ، 
کد خبر : ۲۹۱۰۰۰
حسين كمالي در گفت‌وگو با آرمان:

جمعيت خاموش را به مردم سخنگو بدل كنيم

مقدمه: حسين كمالي، دبيركل حزب اسلامي كار از احزاب اصلاح‌طلب حاضر در شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان است. كمالي كه تجربه نمايندگي مجلس اول كه به‌زعم بسياري يكي از بهترين مجالس ادوار بعد از انقلاب است را در ۲۷ سالگي دارد و همچنين در مجالس دوم و سوم هم حضور داشته است، تاكيد بسياري بر حضور جوانان در ليست‌هاي انتخابابي دارد و مي‌گويد خود ديگر تمايل به پذيرفتن مسئوليت ندارد. با كمالي كه سابقه سه دوره وزارت را نيز در پرونده سياسي خود دارد، درباره انتخابات مجلس دهم و استراتژي اصلاح‌طلبان براي انتخابات و حضور در مجلس آتي گفت‌وگويي داشته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد:
پایگاه بصیرت / محمد سادات هندي

(روزنامه آرمان – 1394/09/25 – شماره 2926 – صفحه 6)

* استراتژي اصلاح‌طلبان براي انتخابات پيش رو معطوف به چه رفتار سياسي‌اي است؟

** در شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان كارگروهي براي برنامه‌ريزي جهت ورود هر چه بهتر به انتخابات تشكيل شده است. در واقع تشكيل شوراي عالي خود راهكار بسيار خوبي براي افزايش اميدواري در كسب موفقيت قلمداد مي‌شود. اول از همه اجازه دهيد بگويم كه خواست ما حضور پرشور مردم در انتخابات است.

مردم بايد احساس كنند كه راي و تصميم‌شان در همه امور كشور مهم است و مشاركت سياسي‌شان مي‌تواند منجر به تحول در زندگي روزمره‌شان شود. نكته ديگر اين است كه انتخابات بايد در فضايي آرام، دوستانه و غيرامنيتي برگزار شود. به اين معنا كه از بروز خشونت‌هاي مختلف در انتخابات پرهيز شود و همگان سعي كنند كه در فضايي گفت‌وگويي و با تعامل سازنده در راه تشكيل مجلسي تواتمند قدم بگذاريم. نكته سوم اين است كه در انتخابات برنامه‌محور عمل كنيم. البته اين كاري دشوار است. در جامعه‌ای كه هيچ‌گاه رفتارهاي انتخاباتي برنامه‌محور نبوده است، حركت در اين مسير چندان آسان نيست.

راه دشواری تا اين ايده‌آل در پيش رو داريم. اما امسال آغازي است تا با ارائه برنامه به مردم، آنان را ترغيب به حضور كنيم. فرقي نمي‌كند اصلاح‌طلبان در اين انتخابات موردپسند مردم واقع شوند يا اصولگرايان يا ميانه‌روها. مهم اين است كه مردم بتوانند انتخاب كنند و راي خود را اعمال كنند و از اينكه سليقه‌شان پذيرفته مي‌شود احساس رضايت كنند. نكته چهارم كه در اين بحث مورد توجه است، اين است كه حفظ انقلاب در دستور كار قرار داشته باشد. به گونه‌اي كه ما با افزايش مشاركت عمومي و كاهش جمعيت خاموش، امنيت و محبوبيت نظام را افزايش دهيم.

بنابراين بدل كردن جمعيت خاموش به مردم سخنگو و مشاركت‌جو از سياست‌هاي مجموعه ماست. سعي خواهد شد كه تركيبات جمعيتي مردم مورد توجه قرار گيرد و بخش‌هاي مختلف مردم در مجلس نماينده خود را داشته باشند و همه سليقه‌هاي مردم در مجلس نمايندگي شود. سعي ما روي كردن آمدن نماينده‌هايي است كه منافع ملي را در دستور كار خود داشته باشند و در خدمت مردم باشند.

* چه شد كه اصلاح‌طلبان تصميم به تشکیل شوراي عالي سياست‌گذاري گرفتند؟

** طي يكي دو سال گذشته شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات كميته‌اي براي انتخابات تشكيل داده بود كه در استان‌هاي مختلف بحث‌هاي انتخاباتي را پيگيري مي‌كردند و شوراي مشورتي هم كميته‌اي تحت عنوان كميته راهبردي تشكيل داده بود كه آنها نيز جداگانه در استان‌هاي مختلف رايزني مي‌كردند. دوستان ديگري در مجموعه دكتر عارف جداگانه عمل مي‌كردند. بنابراين بر اساس طرحي كه ارائه شد، شوراي عالي سياست‌گذاري از تركيب اين سه گروه تشكيل شد تا كار به شكل منسجم‌تري انجام شود. در اين شورا همه اصلاح‌طلبان نمايندگي مي‌شوند. حتي گروه‌هاي پراكنده و احزابي كه هنوز ثبت نشده‌اند را هم دربرمي‌گيرد. سعي ما اين بوده است كه از تشتت جلوگيري كنيم و نظم سياسي را در بين نيروهاي خود برقرار كنيم. ما اميدواريم اصولگرايان نيز از همين مشي بهره گيرند و آنها هم با برنامه‌اي مشخص در صحنه حضور پيدا كنند و خود را در معرض آراي عمومي قرار دهند. انتخاب‌كننده مردم هستند. حق انتخاب بيشتر مردم از مشخصه‌هاي توسعه انساني است. ما به بي‌برنامگي و تفرق اعتقاد نداريم. همه گروه‌ها بايد حضور داشته باشند و برنامه‌هاي خود را براي اداره كشور ارائه كنند. هدف ما تدبير امور كشور با راي و نظر مردم است. بر اين اساس شوراي عالي تشكيل شده كه هيات رئيسه هشت نفره‌اي با يك رئيس و دو نایب‌رئيس آن و سه كارگروه آن را همراهي مي‌كنند. كارگروه سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي مسئوليتش با بنده، كارگروه استان‌ها با آقاي مهندس مرعشي و كارگروه رايزني با جناب دكتر حاجي است. البته در امور استان‌ها كار به خود استان‌ها واگذار شده و نقش ما راهنمايي و نظارت و داوري در اختلافات احتمالي است.

* يعني از مركز دخالتي در استان‌ها نخواهد شد؟

** دخالت در حد راهنمايي و مشورت و رفع اختلافات است. اما اينكه از تهران براي استان‌ها تصميم گرفته شود، نخواهد بود.

* يكي از نگراني‌هاي برخي از فعالان سياسي اصلاح‌طلب درباره فعاليت انتخاباتي شوراي عالي در استان‌ها اين بوده است كه مبادا تلاش‌هايي كه در گذشته شوراي هماهنگي يا كميته راهبردي يا حتي احزاب اصلاح‌طلب به شكل مجزا انجام داده‌اند، از بين برود. اين نگراني بجاست؟

** خير. چرا كه همه احزاب اصلاح‌طلب در شوراي عالي حضور دارند و تلاش آنها هم‌افزايي مي‌شود. ما به نسبت انتخابات‌هاي گذشته وحدتي را به دست آورده‌ايم كه پيش از اين سابقه نداشته است. اين وحدت بي‌سابقه است. بايد همه حواس خود را جمع كنند كه مبادا اين وحدت با رفتار و گفتاري خدشه‌دار شود. هر چقدر وحدت بيشتر شود امكان موفقيت بيشتر است. ما در نسبت با جريان رقيبمان هم بايد به اين مساله قائل باشيم. مابين آنها هم نبايد اختلاف بيفتد. نبايد دلخوش به اين بود كه در بين جريان رقيب اختلافي ايجاد شود تا ما منتفع شويم. اين به نفع كشور نيست. تفاوت برنامه‌ها و رويكرد‌هاست كه بايد سنگ محك رقباي سياسي قرار گيرد.

* برخي از تحليلگران سياسي عقيده دارند كه داشتن دو حزب متشكل سياسي مي‌تواند به روند دموكراسي در كشور بيشتر كمك كند. شما در اين خصوص چه نظري داريد؟ به نظر شما شوراي عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان مي‌تواند سنگ بناي يك حزب واحد اصلاحات شود؟

** احزاب بايد تفكرات متفاوتي را هدايت و نمايندگي كنند. هر گروهي از مردم كه سليقه و فكرش در سيستم سياسي نمايندگي نشود، به معناي پايمال شدن حقوق شهروندي‌اش است. بنابراين مهم آن است كه به اين فكر كنيم كه تنوع و تكثر رعايت شود. به نظر من دليلي ندارد كه همه طيف‌هاي اصولگرا و اصلاح‌طلب بخواهند در دو حزب كلي خلاصه شوند. در كشورهاي توسعه‌يافته دو حزب بزرگ وجود دارد و ده‌ها حزب كوچك كه بعضا در انتخابات با هم ائتلاف مي‌كنند و تشكيل جبهه واحدي مي‌دهند و بعضا هر كدام نماينده‌هاي خود را نيز در پارلمان دارند.

اين نقيصه نيست. در اكثر كشورها دو حزب بزرگ وجود دارد. اما اين به معني ناديده گرفتن احزاب كوچك و تعطيلي آنها نيست. اشكالي كه وجود دارد تلقي نادرستي است كه برخي گمان مي‌برند در ايران احزاب تعدادشان زياده از حد است. ۲۳۵ گروه در خانه احزاب ثبت نام كرده‌اند كه ۲۰۰ تاي آن اصلا حزب نيستند. بلكه انجمن‌هايي هستند كه وزارت كشور آنها را به اسم حزب ثبت كرده است. بعضي از اينها حتي انجمن سياسي هم نيستند. اما به خاطر قانون مصوب مجلس به اسم حزب ثبت شده‌اند كه اين تصور غلط را به وجود آورده است كه ما ۲۳۵ حزب داريم. در نتيجه مي‌خواهم بگويم كه داشتن يك حزب بزرگ امر مثبتي است، اما دليلي بر واحد بودن آن نيست. حزب واحد در ايران تجربه خوبي را نشان نداده است.

* درباره احتمال عدم احراز صلاحيت كانديداهاي اصلاح‌طلب چه راهكاري انديشيده شده است؟ در صورت گسترده بودن اين قضيه با چه استراتژي‌اي قصد شركت در انتخابات را داريد؟

وظيفه شوراي نگهبان به جز نظارت بر قوانين مصوب در مجلس و سنجش عدم مغايرت آنها با قانون اساسي و شرع، در انتخابات‌های مختلف، دفاع از حقوق نامزدهاي انتخاباتي است كه مبادا در هيات‌هاي اجرايي و قوه قضائيه حقي از آنان ضايع شود. يعني شوراي نگهبان بايد در نقش پدري ظاهر شود كه نظارتي اين‌گونه داشته باشد كه در صورت تضييع حقوق كانديدايي، هيات‌هاي نظارت شوراي نگهبان به اين تعدي رسيدگي كنند و مانع از اجحاف در حق افراد شوند. اما متاسفانه ما قدري از اين نگاه دور شده‌ايم و به نوعي اين نقش را بدل به مميزي كرده‌ايم. در واقع شوراي نگهبان به جاي نظارت بدل به انتخاب‌كننده افراد شده كه اين نگاه ممکن است اثر منفي‌اي در جامعه ايجاد ‌كند. به اين معنا كه بدبيني‌اي از عدم تاييد صلاحيت‌ها در افراد و جامعه ايجاد مي‌شود. شايد در كشورهاي مختلف مكانيسم‌هايي براي سنجش صلاحيت‌ها وجود داشته باشد اما آن نهاد در آن كشورها شوراي نگهبان نيست.

بلكه قوه قضائيه است. فردي كه مرتكب تخلفي شده باشد كه شايسته نمايندگي مردم نباشد، به حكم دادگاه از حقوق سياسي‌اش محروم مي‌شود، اما ساير افراد مي‌توانند شركت كنند. در واقع نوعي فيلترينگ جايگزين مكانيسم دفاع از حقوق عامه مردم شده است. نكته دوم قانوني است كه درباره بالا بردن مدرك تحصيلي نمايندگان براي احراز صلاحيت در انتخابات در مجلس تصويب شد. يعني اعلام شد كساني مي‌توانند در مجلس حضور پيدا كنند كه مدرك كارشناسي ارشد داشته باشند. با اين قانون ۹۵ درصد مردم از حق انتخاب شدن محروم شدند. از پنج درصد باقیمانده نیز تعداد كمي انگيزه براي حضور در مجلس دارند.

نكته دوم اين است كه اگر تعداد ثبت نام‌كننده‌ها به حدي باشد كه حتي در صورت رد صلاحيت باز هم تعداد مكفي‌اي كانديدا وجود داشته باشد، باز هم امكان رقابتي هر چند نسبي وجود دارد. بنابراين براي تحقق وحدت ملي و اتحاد مردم، مهم است كه مكانيسمي انديشيده شود كه هم مردم احساس رضايت كنند و هم بدانند كه اراده‌شان حاكم است. ما اميدواريم كه سخت‌گيري‌ها كاهش پيدا كند و مبنا قانون باشد و تشخيص را بر عهده مردم بگذاريم. مردم خود به خوبي تشخيص مي‌دهند و تخريبگران وحدت ملي را كنار خواهند گذاشت. هم در جريان اصولگرا و هم در جريان اصلاح‌طلب اين مطلب صدق مي‌كند. طرفداران هر دو جريان به تندروها راي نخواهند داد. در طرف ما نيز مردم به خوبي آگاهند كه اصلاح‌طلبي، براندازي نيست.

* در صورت سخت‌گيري نهاد نظارتي چه تدبيري انديشيده شده است؟

** سعي ما اين است كه اين اتفاق رخ ندهد. چرا كه حركت ما بايد به سمت وحدت ملي باشد. نبايد كاري كرد كه مردم به سمت جمعيت خاموش بروند و از مشاركت موثر نااميد شوند. اينكه بپذيريم اين اتفاق مي‌افتد، درست نيست. فرض ما بر اين است كه نبايد اين‌چنين شود. كارگروه رايزني و تعاملي كه در شوراي عالي تشكيل شده است، يكي از وظايفش رايزني با نهاد‌هاي نظارتي است.

* اين گفت‌وگوها آغاز شده است؟ نتايجش چه بوده است؟

** بله، از مدت‌ها پيش دوستان ما در حال گفت‌وگو هستند. اما حالا اين كارگروه شكل تشكيلاتي به خود گرفته است. حال فضاي جديدي شكل گرفته كه گفت‌وگو ادامه پيدا كند. به نفع نظام است كه گفت‌وگو در بين همه آحاد جامعه شكل بگيرد. ما نياز به وحدت ملي داريم و اين محقق نمي‌شود مگر با مدارا و گفت‌وگو.

* برخي از زمزمه‌ها حاكي از اين است كه ممكن است اصلاح‌طلبان از شخصيت‌هاي اصولگراي ميانه‌رويي مثل آقاي مطهري يا آقاي ناطق در صورت ورود به انتخابات، در ليست خود بهره بگيرند. نظر شما در اين خصوص چيست؟

** تعريف من از اصولگرايي و اصلاح‌طلبي شايد نسبت به تعاريف رايج متفاوت باشد. بسياري از افراد را كه به فردايي بهتر و روشن‌تر و ايراني آبادتر مي‌انديشند، مي‌توان اصلاح‌طلب ناميد. اصلاح‌طلبي يك تفكر است. فراتر از خط كشي‌هاي مرسوم. اين انديشه است كه تشخيص مي‌دهد. بنابراين منعي براي حضور اين افراد نيست. اما خرد جمعي اصلاح‌طلبان است كه تصميم مي‌گيرد اين دوستان باشند يا خير. اين منوط به تصميم‌گيري جمعي است. بنابراين بنده نمي‌توانم تصميم بگيرم.

* ارزيابي شما از عملكرد دو سال و اندي دولت چيست؟

** در زمينه سياست خارجي و بحث توافق هسته‌اي كه تلاش‌هاي خوبي انجام شده است و با وجود برخي نگراني‌ها انتخاب ناگزيري صورت گرفت كه به نظر مي‌رسد بهترين انتخاب ممكن بوده است، ‌گرچه مطلوب صددرصدي ما نباشد. به نظرم هر گروه ديگر نيز بود ناگزير از اخذ اين تصميم مي‌بود. بنابراين به نظرم رفتار تندروها رفتاري سياسي است. تصميماتي در گذشته اتخاذ شد كه كشور را به ناگزير در اين شرايط قرار داد. كساني كه با رفتارشان باعث شدند پرونده ايران به شوراي امنيت برود و باعث شدند عليه كشورمان تحريم‌هاي آن‌چناني وضع شود و ايران در معرض خطر قرار گيرد، حالا بايد پاسخگو باشند و بگويند كه اگر نبود آن رفتارها، آيا ما ناگزير مي‌بوديم كه حال اين‌چنين عمل كنيم؟ اينها عللي كه باعث قرار گرفتن كشور در اين موقعيت شد را ناديده مي‌گيرند و حال اظهار نگراني مي‌كنند. من فكر مي‌كنم اين تصميم ناگزير بود. درباره عملكرد اقتصادي دولت هم به نظرم فعاليت‌ها متوقف است. هر چند كه وزير اقتصاد انسان فرهيخته و توانمندي است، اما به دليل عدم همراهي لازم بدنه دولت شاهديم كه مشكلات اقتصادي رفع نشده است و با چالش‌هايي در اقتصاد مواجهيم.

* استراتژي حزب اسلامي كار براي انتخابات پيش رو چیست؟

** متاسفانه با قانون مدرك‌گراي فعلي، با وجود اينكه ما افراد بسيار توانمندي در جامعه كارگري و كشاورزي‌مان داريم، نمي‌توانيم شاهد حضور اين عزيزان در رقابت انتخاباتي باشيم. اين ضايعه‌اي براي جامعه كارگري كشور است. با اين تصميم، ما توليد‌كنندگان را از صحنه قانون‌گذاري كشور محروم كرده‌ايم. چرا كه مدرك كارشناسي ارشد ندارند. اين لطمه سنگيني است. با وجود اين ما سعي كرده‌ايم با افرادي كه در مجموعه مان داريم گفت‌وگو كنيم و تعدادي نماينده از اين قشر را وارد مجلس كنيم. حال اينكه چقدر اين اتفاق ممكن شود بستگي به تعامل با بقيه دوستان دارد. قصد ما حضور افرادي در مجلس است كه بتوانند در حوزه اقتصاد و كار تصميمات خوبي را در مجلس اتخاذ كنند. اما بايد منتظر ماند و ديد كه چه پيش مي‌آيد.

* شما قصد كانديداتوري در انتخابات را نداريد؟

** قبل از اصلاح قانون اساسي فرد مي‌توانست در سن پايين نيز نماينده مجلس شود و من در سن ۲۷ سالگي به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس اول حضور پيدا كردم. همين طور در مجالس دوم و سوم نيز از تهران افتخار نمايندگي مردم را داشتم. ۳۴ سال از آن زمان مي‌گذرد. در دوره قبل، دوستان گفت‌وگوهايي با من در اين زمينه انجام دادند. حتي براي انتخابات رياست‌جمهوري دوره قبل نيز دوستان به من پيشنهاد اعلام حضور دادند.

در حال حاضر نيز برخي از گروه‌ها چنين پيشنهادي داده‌اند. منتهي تشخيص بنده اين است مايي كه اين تجربه‌ها را از سر گذرانده‌ايم جا را براي جوان‌ترها باز كنيم. بنده سه دوره نماينده مجلس و سه دوره وزير و معاون وزير بوده‌ام. به انداره كافي در مناصب مختلف بوده‌ام و ديگر ميل و رغبتي به تصدي مسئوليت ندارم. ما بايد كمك كنيم كه زمينه حضور جوانان فراهم شود. توصيه من به بقيه دوستان نيز اين است كه اجازه دهند جوانان بيايند. مجلس فرصت خوبي برای جوانان خوشفكر است.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/137300

ش.د9405037

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات