(روزنامه اطلاعات ـ 1394/10/17 ـ شماره 26345 ـ صفحه 12)
آمريکا گاهي حتي نيروهاي عراقي را هدف قرار داده است که آخرين آن در روزهاي اخير بود که منجر به کشته شدن 30نفر از اين نظاميان شد. اين رفتارها شک و ترديد را درباره اراده دولت آمريکا افزايش ميدهد، ضمن آنکه پيمان بغداد - واشنگتن نيز دستاويزي عليه عراقيها شده است.
«احمدرضا روح الله زاد» در خبرگزاري فارس نوشت، در عراق کمبود نيرو وجود ندارد. با اعلام مرجعيت عراق مبني بر ضرورت جهاد عليه تروريستهاي تکفيري، حدود 2 ميليون نفر داوطلب جهاد شدند که در نيروهاي داوطلب مردمي و تحت عنوان حشدالشعبي سازمان داده شدند. بنابراين با توجه به اين تعداد نيروي نظامي، انتظار آن است که عراق بتواند کار را يکسره کند و اين کشور را از بحران تروريستي نجات دهد،اما اين اتفاق تاکنون رخ نداده است و علي رغم پيروزيهاي اوليه، ما شاهد نوعي رکود در عمليات ضد تروريستي در عراق هستيم.اينجا پرسشي مطرح مي شود؛ اشکال کار کجاست؟ چرا دولت عراق نمي تواند از اين ظرفيت بالا در جهت پايان دادن به بحران عراق استفاده کند؟ چه علل و موانعي بر سر راه اقدام دولت عراق در اين عرصه وجود دارد؟در پاسخ به اين سوال بايد به چند نکته توجه داشت؛
1- دولت عراق مقدار زيادي سلاح از دولت آمريکا خريداري کرده است و پول آنها را نيز پرداخته است. اما دولت ايالات متحده حاضر به تحويل اين سلاحها نيست. عراق 60 فروند جنگنده اف 16 از آمريکا خريده است اما فقط شش فروند آن را تحويل گرفته است. حدود 400 دستگاه تانک آبرامز نيز خريداري شده که تا کنون آمريکا از تحويل آنها خود داري کرده است. لذا ارتش عراق از کمبود سلاح در رنج است و نمي تواند عملياتها را پوشش هوايي دهد. بدون پوشش هوايي و پشتيباني عملياتي، هزينههاي عملياتي بسيار بالا است. وقتي شما در مقام حمله کننده قرار مي گيريد نياز به 4 برابر نيرو بيشتر از زمان دفاع داريد. نيروي هوايي و پشتيبانيهاي ديگر عملياتي، ميتواند تلفات را کاهش دهد و نياز به نيروي انساني را تا سطح زمان دفاع کاهش دهد. اما آمريکا با ناديده گرفتن تعهداتش موجب شده که عراق در عرصه ميداني با مشکلات جدي روبرو شود.
2- ايالات متحده آمريکا در عمليات ضد تروريستي خود عليه داعش در عراق جدي نيست. دست کم تا کنون جديتي از سوي آن ديده نشده است. در يک سال گذشته طبق آماري که واشنگتن منتشر کرده است، ارتش آمريکا بيش از7000 حمله هوايي به مواضع داعش در عراق انجام داده است.( حال آن که در زمان جنگ دوم خليج فارس در هر روز بيش از 13 هزار سورتي پرواز در عراق انجام داده است!) اما هيچ تغييري در شرايط معادله ايجاد نشده است.
سوال اين است؛ چرا؟براي از بين بردن يک ارتش يا يک گروه نظامي بايد مراکز آموزشي، پادگانهاي نظامي، انبارهاي مهمات، راههاي مواصلاتي و تدارکاتي، منابع تغذيه اقتصادي، مراکز پشتيباني و تمرکز نيرو را هدف قرار داد،اما دولت آمريکا هيچ يک از اين موارد را تاکنون هدف قرار نداده است. زيرا اراده يکسره سازي از سوي اين کشور وجود ندارد.حال آن که روسيه از زمان ورود نظامي به بحران سوريه همين مواردي را که اشاره شد در سوريه مورد هدف قرار داده است و اين مساله موجب شد که معادله جنگ در سوريه به سرعت تغيير کند. يعني اگر اراده باشد تغيير در معادله رويارويي حتمي است. آمريکا گاهي حتي نيروهاي عراقي را هدف قرار داده است که آخرين آن چند روز پيش بود که منجر به کشته شدن 30 نفر از نيروهاي عراقي نيز شد. اين نوع رفتارها شک و ترديد را نسبت به اراده دولت آمريکا افزايش ميدهد. هر چند اشتباه در ميدان جنگ همواره ممکن بوده است اما تکرار اشتباه و حتي تخليه مکرر بمبها در کوير، ترديد در نيت آمريکا را به شدت افزايش داده است.
3- مشکل ديگر پيمان نظامي ميان دولت عراق با دولت آمريکا است. اين پيمان نظامي دست دولت عراق را بسته است. به همين دليل نمي تواند مانند تحولات سوريه در عراق عمل کند. يعني نمي تواند مانند سوريه، آسمان عراق را براي جنگندههاي روسيه به راحتي باز کند. زيرا آمريکا هرگونه گرايش عراق به سوي روسيه را در ابعاد نظامي، نقض پيمان نظامي منعقده بين دو کشور اعلام کرده است. آمريکاييها حتي ورود نيروهاي مردمي را نيز به کارزار مقابله با تروريستها برنمي تابند هرچند دولت عراق نسبت به اين مطالبات آمريکا مقاومت مي کند.
4- حشد الشعبي يک نيروي مردمي در کنار ارتش و نيروهاي انتظامي عراق است و در واقع دومين نيروي نظامي عراق محسوب مي شود. از آنجا که ارتش عراق فعلا فاقد عقيده و استراتژي نظامي براساس شرايط پس از حمله ائتلاف بين المللي به رهبري آمريکا به اين کشور است، حشد الشعبي به عنوان مهمترين نيروي خط شکن در ميدان مبارزه با دارا بودن اهداف مشخص و توان رزمي بالا حضور دارد. اين ارتش مردمي نزديک به 200 هزار نفر است که در چند سازمان مردمي متشکل شدهاند. نيروهاي سپاه بدر، نيروهاي حزبالله عراق، نيروهاي عصائب اهل حق و نيروهاي سرايا السلام که وابسته به صدريون هستند و غيره. در کنار اين نيروها مستشاران نظامي ايران در حوزه ستاد و فرماندهي و آموزش نيز قرار دارند. ايران از زمان اشغال عراق توسط آمريکا به دعوت دولت اين کشور در کليه بحرانها در کنار ملت عراق بوده است. اين نيروها پيشتر با يکديگر اختلافاتي داشتهاند که البته طبيعي است اما با توجه به ضرورت خطر تروريستها که موجوديت جامعه عراق را تهديد ميکند، همچنين حضور مستشاران نظامي ايران به عنوان نيروهاي مرضي الطرفين، موفق شدند که اين اختلافات را کاملا برطرف سازند و به دليل اعتماد و اطمينان به ايران، اکنون در کنار هم عليه تروريستها مي جنگند. پاکسازي 2 استان دياله و صلاح الدين از سوي نيروهاي حشدالشعبي نشان دهنده توان عملياتي اين نيروها است.
آمريکا ارتش عراق و نيروهاي مردمي را در تحريم تسليحاتي بدون اعلام قرار داده است.دولت عراق و ايران نسبت به صداقت آمريکا شک و ترديد زيادي دارند و معتقدند که بدون آمريکا مي توان فتنه داعش را در عراق پايان داد، اما نظام کنوني توان حمايت کامل از آنها را به دليل پيمان نظامي با آمريکا ندارد. آمريکا اخيرا و بعد از عمليات روسيه در سوريه، به کمک ارتش و حشدالشعبي براي آزادسازي رمادي آمده است. ظاهرا مي کوشد به گونه اي برادري خود را اثبات کند. هرچند اين سوال هنوز مطرح است که بمباران نيروهاي نظامي در کجاي اين معادله قرار ميگيرد و آيا اين بمباران عمدي بوده است و يا سهواً انجام شده است؟ هر چند سوابق اين گونه رفتار از آمريکا موجب شده که کسي سهوي بودن اين اقدام را نپذيرد.کما اينکه در موقع حساس خواستار توقف عمليات نيز شده است که تحليگران برآن هستند که آمريکا از اين فرصت براي فراري دادن بعضي از تروريستها استفاده مي کند.
5- مشکل بعدي که نمودش در عمليات پس از آزادسازي مناطق تحت اشغال تروريستها جلوه مي يابد استفاده گروههاي تروريستي از شهروندان مناطق تحت اشغال به عنوان سپر انساني است. در واقع پيشروي و پاکسازي در چنين مناطقي که از جمعيت متنوع قوميتي برخوردار است بسيار کند و در عين حال دشوار است. ارتش عراق براي جلوگيري از آسيب پذيري شهروندان مناطق آزاد شده به ناچار با تامل و دقت خاصي اقدام مي کند و همين امر از سرعت عمليات مي کاهد. علاوه براين آلوده کردن مناطق تحت اشغال به مين و مواد منفجره توسط تروريستها پس از فرار نيز دليل ديگري بر کندي عملياتهاي ارتش عراق محسوب مي شود. به هرحال پاکسازي مناطق آلوده به مين زمان و انرژي بسيار زيادي را از ارتش عراق خواهد گرفت.
6- مشکل ديگر دولت عراق نفت است و يا به عبارت ديگر منابع درآمدي آن است. عراق در سال حدود 126 ميليارد دلار درآمد نفتي داشت، اما اکنون با کاهش قيمت نفت اين درآمد به زير 40 ميليارد دلار تقليل يافته است.
به همين دليل مشکل نقدينگي در اين کشور جدي است و تامين هزينههاي جنگ را با مشکل روبرو کرده است. دولت العبادي، نخست وزير عراق براي تامين هزينههاي جنگ به عنوان يک اولويت ، بسياري از پروژههاي عمراني و خدماتي را حذف کرد که اين اقدام موجب شد که مردم به خيابانها ريخته و خواهان خدمات شدند. دولت عراق اگر بخواهد اين خدمات را پاسخ دهد قادر به تامين جبهه جنگ نيست، لذا اکنون دولت عراق دچار نوعي مشکل جدي در حوزه مديريتي شده است. دولت عراق در نهايت به اين جمعبندي رسيد که بهترين راه حل جمع بين اين دو است. يعني حذف شغلهاي زائد و پستهاي غير ضروري و ايجاد شفافيت در هزينه کرد درآمدها. در اولين گام پستهاي معاونين و مشاورين نخست وزيري و رياست جمهوري را حذف کرد که صداي همه درآمد.
در مرحله دوم هزينههاي حفاظتي را تقليل داد. دو سوم هزينههاي پارلمان عراق به محافظان نمايندگان داده مي شود. هر نماينده پارلمان 30 محافظ دارد، اما اين اقدام وي هم، دولت را با مشکل جدي روبرو ساخت. بر اين اساس دولت عراق و شخص آقاي العبادي در يک شرايط کاملا چالشي مشغول مديريت است.در ميان اين مشکلات شش گانه پيش روي ارتش و دولت عراق براي آزاد سازي مناطق تحت اشغال تروريستها، شايد مهمترين آن عملکرد آمريکا در رفتار با دولت عراق و پيمان نامه امنيتي اين کشور با بغداد باشد که همواره تلاش دارد تا ابتکار عمل را از دولت و حشدالشعبي بگيرد. آمريکاييها از يک سو نه به تعهدات خود در قبال دولت عراق براساس اين پيمان نامه عمل مي کنند و نه اجازه مي دهند طرف عراقي به تنهايي يا کمک ساير کشورها عليه تروريستها وارد عمل شود. آنجا هم که ارتش عراق وارد عمل ميشود با ورود نابهنگام موازنه قوا را به نفع طرف مقابل به هم ميزند. در چنين شرايطي چگونه ميتوان از سرعت در عمليات نظامي عليه تروريستها و آزاد سازي مناطق تحت اشغال اين گروهها سخن گفت.
در همين حال،مسئولان و کارشناسان عراقي ميگويند حضور نيروهاي ترکيه در شمال عراق تحت حمايت آمريکا و براي فراهم کردن مقدمه جداسازي اين مناطق از خاک عراق است.واشنگتن و آنکارا براي فراهم شدن مقدمات ايجاد امارتي سنينشين در شمال عراق و خارج کردن 2 استان نينوا و الانبار از نقشه عراق توافق کردهاند.ترکيه نيروهاي زميني خود را تحت حمايت آمريکا عازم نينوا کرده و برخي شخصيتهاي سياسي و عشاير عراقي هم با اين توطئه همراهي کردهاند تا تضمين داده شود که اين دو منطقه ديگر به آغوش عراق بازنگشته و منافع اسرائيل در ضربه زدن به جبهه مقاومت اسلامي تضمين شود.
شيخ «ابراهيم العيساوي» يکي از شيوخ استان الانبار اظهار داشت آمريکاييها به دنبال جلب همکاري شمار بيشتري از شيوخ الانبار هستند تا مقدمه اجراي پروژه ايجاد امارت سنينشين را فراهم کنند که از اراضي عربستان در جنوب عراق تا ترکيه در شمال کشيده شود.وي افزود متاسفانه اين طرح با استقبال طرفهايي در الانبار همراه شده که اميدوار به کسب امتيازاتي هستند که در ازاي موافقت با اين طرح آمريکاييها به آنها وعده دادهاند.العيساوي گفت: ورود نيروهاي ترکيه به نينوا و سيطره آمريکاييها بر برخي مراکز امنيتي در نينوا و الانبار تحت عنوان حضور مستشاري همه و همه مقدمه گسترش زمينه اجراي پروژه ايجاد اين امارت با حمايت از طرفداران اين طرح در عراق است.«صادق الموسوي» استاد علوم سياسي دانشگاه بغداد نيز گفت: ترکيه زيادهخواهيهاي معروفي در شمال عراق و بخصوص شهر موصل و ديگر شهرهاي استان نينوا دارد، همان گونه که اين طمع ورزي آن شامل شمال سوريه نيز ميشود.وي افزود آنکارا به دنبال الحاق بخشي از خاک عراق و سوريه به ترکيه است، به گونهاي که رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري اين کشور هنوز به فکر احياي امپراتوري عثماني است بنابراين از بحرانهاي عراق و سوريه براي کسب آنچه که ميخواهد و البته با چراغ سبز واشنگتن تلاش ميکند.الموسوي گفت: براي آمريکا تفاوتي نميکند که اين اراضي عراق را، ترکيه يا داعش بگيرد، همين برايش کافي است که اين مناطق از سلطه دولت عراق خارج شود.استاد عراقي گفت: آمريکا به دنبال قطع محور مقاومت اسلامي است که از ايران در شرق تا قدس اشغالي کشيده شده است.
اين در حالي است كه گروههاي بسيج مردمي عراق با تاکيد بر اينکه آمريکا براي اهدافي غير آنچه که تظاهر به آن ميکند در عراق حضور دارد، گفتند با هر توطئهاي آمريکايي-صهيونيستي در عراق مقابله ميکنند.«جعفر الحسيني»، سخنگوي نظامي گردانهاي حزب الله عراق نيز اظهار داشت، آمريکاييها براي حمايت از داعش و طولاني شدن مدت نبرد در اين استان به عراق و بخصوص استان الانبار آمدند.وي افزود،آنچه که از توقف و تاخير در عملياتهاي نيروهاي مشترک عراق و در مقابل پيشرويهاي داعش شاهديم آمريکاييها باعث و باني آن هستند.
اين مقام گردانهاي حزب الله عراق گفت: اساس تشکيل ائتلاف بين المللي ضد داعش حمايت از اين گروهک تروريستي بود و هر گونه مداخله آمريکا در عراق در راستاي منافع داعش است.الحسيني تاکيد کرد، گردانهاي حزب الله با هر گونه مداخله و حضور آمريکا در عراق مخالفند و اين موضع ثابت و غيرقابل تغيير است. اين در حالي است که «سعد المطلبي» سياستمدار برجسته عراقي نيز تاييد کرد ترکيه به ميل آمريکا و برخي کشورها براي ايجاد امارتي ويژه در بخشي از خاک عراق و سوريه مقدمهچيني ميکند.
اين در حالي است که،اقدام اخير ارتش و نيروهاي مردمي عراق در آزادسازي رمادي مقدمهاي بر آزادسازي شمال اين کشور خواهد بود.شهر رمادي مرکز استان "الانبار" عراق که در غرب اين کشور قرار دارد بعد از مدتها اشغال توسط گروه تروريستي داعش با کمک نيروهاي مردمي و ارتش عراق بازپس گرفته شد.استان الانبار حدود 62 کيلومتر با پايتخت عراق يعني بغداد فاصله دارد. اين استان در ادوار گذشته و در زمان حکومت ساساني از اهميت ويژهاي برخوردار بوده است.
بسياري از مورخان ، الانبار را بعد از تيسفون دومين شهر مهم دوران ساساني در غرب ايران دانستهاند. انوشيروان نيز براي تقويت سد دفاعي ايران در مرزهاي غربي و در مجاورت روم به بازسازي پادگانهاي الانبار پرداخته بود. اين شهر در نزديکي قناتي که دجله و فرات را به هم متصل ميکند و در کتب اسلامي " نهر عيسي" خوانده شده بنا شده است.
اين قنات که ظاهرا توسط شاپور دوم حفر شده، باعث شد که الانبار اهميت تجارتي فراوان پيدا کند ولي ترديدي وجود ندارد که اين شهر قبل از دوران ساساني بنا شده است. تاريخدانان عرب ساختمانهاي آن را به " بختالنصر " نسبت ميدهند. جمعيت استان الانبار بيش از يک ميليون و 500 هزار نفر بوده و مساحتي بيش از 135 هزار کيلومتر مربع دارد. اين استان از شهرهاي "رمادي"، "سداح"، "حديثه"، "هيت"، "عانا"، "فلوجه"، "ابوغريب"، "قائم"، "نخيب"، "رطبه"، "کبيسه"، "اسد"، "خالديه"، "ساجريه"، "عبيدي"، "کرمه "، "حقلانيه" و "المحمدي" تشکيل شده و مرکز آن نيز شهر "رمادي " بوده که حدود 900 هزار نفر جمعيت دارد.
رمادي در زمان جنگ تحميلي ميان ايران و عراق جزء شهرهاي مهم براي تبادلات تجاري ميان عراق و اردن بود. بيشتر مردم رمادي سني مذهب و از قبيله "دليم " هستند. در زمان يورش نيروهاي آمريکايي به عراق اين شهر صحنه نبردهاي زيادي ميان ارتش عراق و نيروهاي آمريکايي بود.
از لحاظ موقعيت قرارگيري استان الانبار از شمال به استان نينوا ، از شرق به بغداد، از جنوب و جنوب شرقي به استانهاي نجف و کربلا دسترسي دارد و از غرب به مرزهاي شرقي سوريه محدود ميشود. اين دسترسيها و موقعيت قرارگيري حساس باعث شد تا در ابتدا نيروهاي نظامي آمريکا و بعد از آنها تروريستهاي تکفيري براي اشغال آن تلاش کنند تا بتوانند از اين طريق به سمت شهرهاي مهم عراق مانند بغداد و کربلا حرکت کنند. تروريستهاي تکفيري بعد از اشغال شهر رمادي و مناطق اطراف آن چندين پايگاه نظامي را نيز تصرف کرده و از تجهيزات آن براي مقابله با ارتش عراق استفاده کردند.
اشغال رمادي
شهر رمادي در حدود يک سال گذشته صحنه نبرد و التهابات زيادي بوده است؛ تروريستهاي تکفيري بعد از اشغال استان نينوا در شمالغربي عراق به سمت استان الانبار و شهر رمادي حرکت کردند تا آنجا را به تصرف خود درآورند ولي با مقاومت مردم و عشاير منطقه مواجه شدند. هدف اصلي تروريستها براي اشغال رمادي، در وهله اول نزديکي اين شهر با مرز شرقي سوريه بود که تروريستهاي داعش ميتوانستند مسير مواصلاتي خود را براي پشتيباني به وجود آوردند و دليل دوم نيز نزديکي اين شهر با استانهاي مهم و مذهبي مانند بغداد و کربلا بود که تروريستها ميخواستند با تصرف آنها عراق را به تصرف خود دربياورند. تروريستها در پيشروي خود حتي به نزديکي استان کربلا نيز رسيدند ولي ارتش عراق به کمک نيروهاي مردمي توانستند جلوي تروريستها را بگيرند و آنها را تا مرز استان الانبار عقب برانند.
بعد از اينکه ارتش عراق و نيروهاي مردمي توانستند ابتکار عمل را در جبههها در دست بگيرند و تروريستها را عقب برانند شروع به پاکسازي مناطقي کردند که تروريستها در آنجا پنهان شدهاند و به سمت استان الانبار حرکت کردند بنابراين مقدمات آزادسازي اين استان فراهم شد لذا نيروها با تروريستها درگير شدند و آنها را به سمت شهر رمادي عقب راندند و شهر را بعد از چندين حمله و ضربه محکم به پيکره تروريستها محاصره کردند تا مقدمات آزادسازي آن را فراهم کنند. آزادسازي رمادي از آن جهت مورد اهميت بود که اولا دسترسي تروريستها به استانهاي اطراف قطع ميشد و دوم اينکه مقدمات براي آزادسازي استان نينوا ( به مرکزيت موصل) و بعد پايان غائله داعش در شمال عراق فراهم ميشد.
جنايات داعش در رمادي
تروريستها بعد از حرکت به سمت رمادي براي تصرف، زماني که با مقاومت نيروهاي عراقي مواجه شدند طي چندين عمليات شماري از شهروندان غيرنظامي را ربودند و براي اينکه در ميان مردم شهر وحشت ايجاد کنند آنها را گردن زدند و فيلم اين جنايت را پخش کردند.تروريستها زماني که در پيشروي به سمت استانهاي مرکزي و جنوبي عراق بازماندند و مجبور به عقبنشيني شدند؛ براي اينکه شهر رمادي را حفظ کنند دست به جنايتي ديگر زدند و از غيرنظاميها به عنوان سپرانساني استفاده کردند که همين امر باعث شد تا عمليات آزادسازي با مقداري تأخير انجام شود.
آزادسازي رمادي
طي ماههاي گذشته، ارتش و نيروهاي مردمي عراق مقدمات آزادسازي شهر رمادي را فراهم کردند و چندين بار براي آزادسازي اين شهر اقداماتي انجام دادند؛ ولي تروريستها هر بار با قرار دادن مردم بيگناه به عنوان سپرانساني در مقابل ارتش مانع از انجام عمليات در يک محور ميشدند ولي در آخرين طرحي که توسط فرماندهان عراقي با تيزهوشي تهيه شد قرار شد تا نيروها در چندين محور به سمت شهر حرکت کرده تا تروريستها نتوانند از اين حربه استفاده کنند.
بعد از طرحريزي، نيروهاي عراقي در چندين دسته به سمت شهر حرکت کردند؛ دسته اول از شمال عراق از منطقه "البوفراج" وارد شهر شدند و پل و مناطق شمالي شهر را در اختيار گرفتند که اين عمليات باعث آزادسازي حدود 50 درصد از شهر شد؛ دسته دوم نيز که در همان زمان وارد عمل شده بود مناطق مهم و راهبردي جنوب شهر را پاکسازي کرد و در حال حاضر نيز نيروهاي خنثيسازي در حال خنثي کردن بمبهاي کار گذاشته شده در اين منطقه هستند.آزادسازي شهر رمادي به عنوان مرکز استان الانبار اميدواريها را براي پاکسازي ساير مناطق تحت اشغال داعش در شمال عراق افزايش داده و ميتوان دريافت که با آزادسازي مرکز استان غربي عراق يک گام راهبردي براي پاکسازي مرکز استان نينوا برداشته شده است.
ش.د9405129