(روزنامه همدلي ـ 1395/02/15 ـ شماره 311 ـ صفحه 11)
فراز و فرود القاعده
اسامه بن لادن از همان شروع فعالیت شبکه تروریستی القاعده، رهبری آن را به عهده داشت. او کسی بود که نام القاعده را تعیین و مخارج مبارزه اعضا را در افغانستان تامین کرد. چهره او برای نخستین بار در سال ۱۹۸۰ در مبارزه مجاهدان افغان با نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق مشهور شد.در آن زمان مسلمانان عرب به کمک برادران همدینشان به افغانستان میآمدند تا علیه «کافران غاصب» بجنگند. این اتحاد دینی میان جهادگرایان بعدها در سال ۱۹۹۷ توسط اسامه بنلادن و ایمن الظواهری مرد شماره دوی جهادگرایان، به تشکیل شبکه تروریستی القاعده انجامید و جهان را مدتها در ترس فرو برد. شبکه تروریستی القاعده اردوگاههای متفاوتی برای تمرین عملیات تروریستی اعضا بوجود آورد و هدف خود را مبارزه با تاثیرات غرب در جهان اسلام معرفی کرد.القاعده به تدریج ساماندهی بیشتری یافت. گیدو اشتاینبرگ، کارشناس امورتروریسم در موسسه «بنیاد علم و سیاست» در شهر برلین آلمان میگوید: «القاعده همواره ساختاری با سلسله مراتب تعیین شده مشخص داشته است.» و برنامه کشتار در این سازمان با دستور از بالا انجام میشده است.اسامه بن لادن، رهبر پیشین القاعده، چهارسال پس از تشکیل این سازمان قدرت خود را به جهانیان نشان داد. رخداد تروریستی یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی در آمریکا، دردآورترین حادثه تروریستی برای این کشور به حساب میآید.بن لادن پس از این حادثه در یک پیام ویدئویی گفت: «به اذن خداوند پایان آمریکا نزدیک میشود و من از خداوند طلب میکنم این جوانان را به عنوان شهید بپذیرد. آنها برنامهای بسیار بزرگ را اجرا کردند. آنها ما مسلمانان را مغرور کردند و درسی به آمریکا دادند که هرگز فراموش نخواهد کرد.»
انتقام آمریکا از تروریستها آغاز شد و این کشور در همان سال ۲۰۰۱ میلادی نیروهایش را به سوی افغانستان گسیل داشت و به القاعده اعلام جنگ داد. بنلادن و نیروهایش به بخشهای شمالی پاکستان عقبنشینی کردند. با حمله آمریکا به افغانستان نیروهای طالبان کنترل بسیاری از بخشهای این کشور و همچنین مناطقی در پاکستان را از دست دادند و درآمدشان کاهش یافت. به علاوه، ساختار مرکزی این سازمان آسیبهایی جدی دید و فعالیت شخص بنلادن نیز به خطر افتاد.گونتر مایر، پژوهشگر مرکز تحقیقات جهان عرب در شهر ماینس آلمان در این باره میگوید: «بن لادن پس از حمله آمریکا به افغانستان به زندگی مخفی روی آورد و ایمن الظواهری، معاون خود را مسئول پیامهای ایدئولوژیک در سازمانی کرد که دیگر به صورت خودکار و غیرمتمرکز فعالیت میکرد.»
اختلافات در رهبری القاعده
پس از حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق، «القاعده در عراق» فعالیت خود را در این کشور آغاز کرد. ابو مصعب الزرقاوی، که سالها در افغانستان جنگیده بود، به کمک یارانش، رهبری شاخه عراق القاعده را به دست گرفت.گونتر مایر، پژوهشگر مرکز تحقیقات جهان عرب در این باره میگوید: «ابومصعب الزرقاوی با بمبگذاریهای انتحاری به شدت به افزایش خشونت در این کشور کمک کرد.»اسامه بن لادن، رهبر پیشین القاعده که در ابتدا با فعالیتهای شاخه عراق القاعده موافق بود، پس از چندی به همراه بسیاری از سنیمذهبان این کشور از سیاست خشونتطلبانه ابومصعب الزرقاوی علیه شیعیان عراق فاصله گرفت.دلیل این امر نیز مشخص بود، زیرا بنلادن مبارزه با غرب و آمریکا را سرلوحه برنامههای خود قرار داده بود، اما ابومصعب الزرقاوی از رهبرانی بود که نفرت از شیعیان و مبارزه با آنان را هدف خود میدانست.گیدو اشتاینبرگ، کارشناس امور تروریسم در این باره میگوید: «بنلادن و ایمن الظواهری بارها علیه این سیاست موضعگیری کردند.» ایمن الظواهری در سال ۲۰۰۵ میلادی نامهای به ابو مصعب الزرقاوی نوشت و در این نامه کوشید زرقاوی را به تغییر مواضع خود تشویق کند.
اشتاینبرگ نتیجه میگیرد: «این نامه هیچ تاثیری نداشت و همین امر نشاندهنده این واقعیت است که القاعده در عراق به طور کامل مستقل عمل میکرد.» و به این ترتیب بود که القاعده در عراق از مرکزیت خود جدا شد.در سال ۲۰۰۶ میلادی ابومصعب الزرقاوی در پی حمله آمریکا کشته شد. القاعده عراق گرچه با کشته شدن الزرقاوی ضعیف شد، اما به فعالیتهایش ادامه داد. از همین گروه تروریستی بود که بعدها جریان تروریستی «داعش» سربرآورد؛ سازمانی که از القاعده فاصله گرفت و دشمنی عمیقی با این سازمان پیدا کرد.
کشته شدن اسامه بن لادن
در دوم ماه مه سال ۲۰۱۱ در پی حمله نیروهای آمریکا به مخفیگاه بنلادن در پاکستان رهبر القاعده کشته شد. باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، این «خبر شادیبخش» را از طریق تلویزیون به اطلاع جهانیان رساند.گیدو اشتاینبرگ، کارشناس امور تروریسم در موسسه «بنیاد علم و سیاست» در اینباره میگوید گرچه بنلادن قدرت گذشته خود را از دست داده بود و دستوراتش مثلا در ارتباط با فعالیت القاعده در یمن اجرایی نشد، اما تاثیرگذاری دستورهای او هنوز در میان هوادارانش محسوس بود.به نظر اشتاینبرگ گرچه بنلادن هرگز ادعای رهبری دینی نکرده بود، اما هوادارانش به او چون رهبری دینی مینگریستند و به او علاقه ویژهای داشتند.ایمن الظواهری، جانشین بنلادن در سالهای پس از مرگ او نتوانست جهادگرایان جوانان را چون بنلادن شیفته خود سازد. گیدواشتاینبرگ این امر را دلیل جدا شدن بیشتر جهادگرایان جوان سراسر جهان از بدنه القاعده و پیوستن به جریان تروریستی «داعش» میداند. با تشکیل جریان تروریستی «داعش» در سال ۲۰۱۴ شبکه القاعده با مشکلات بیشتری روبرو شد.
تقویت گروههای تروریست محلی
اما شبکه تروریستی القاعده همواره خود را با شرایط موجود تطبیق میدهد. ایمن الظواهری از هواداران خود خواست به جای کشتن مردم عادی، آن گونه که جریان تروریستی «داعش» انجام میدهد، به انجام ماموریتهای کمکی منطقهای خود ادامه دهند.این سیاست منطقهای اکنون نیز همچنان بر شبکه تروریستی القاعده و گروههای نزدیک به آن مسلط است. این گروهها گرچه سیاست القاعده مرکزی را قبول دارند، اما زیر نظر رهبری منطقه خود فعالیت میکنند و دستورات رهبر خود را اجرا میکنند.
http://hamdelidaily.ir/?newsid=10366
ش.د9500168