(روزنامه آرمان – 1394/11/07 – شماره 2961 – صفحه 6)
* حاج آقا از اردوگاه اصلاحطلبان چه خبر؟ با ردصلاحيتهايي كه اتفاق افتاد، در حال حاضر اصلاحطلبان چند كانديدا در صحنه دارند؟
** ما در تهران و ديگر حوزههاي انتخابيه اكثريت قريب به اتفاق كانديداهاي خود را با رد صلاحيت يا عدم احراز صلاحيت از دست دادهايم. ما تعداد بسيار كمي كانديدا در سرتاسر كشور داريم كه تاييد شده باشند و احتمال راي آوري دارند. طبق گزارش دوستان ما در مجموع ۳۰ نفرتاييد شده در كشور داريم. پنج نفر در تهران و ۲۵ نفر در ساير حوزههاي انتخابيه. با توجه به اينكه رقيب ما بلامعارض است و بدون هيچ نگرانياي همه كانديداهاي خود را به صحنه آورده است و با تمام توان نيروهاي خود را سازماندهي و حمايت ميكند، در واقع شاهد رقابتي نابرابر هستيم. ما در اين مرحله در بسياري از حوزههاي انتخابيه حتي يك كانديدا هم نداريم. در برخي ديگر از حوزهها كانديدا داريم، اما كانديداي دسته اول ما نيست و ممكن است ميزان راي آوري اش بالا نباشد.
* اين رقابت را چگونه ارزیابی میکنید؟
** يك جناح با تمام توش و توان وارد صحنه شده است و هيچ نگرانياي ندارد و جناح اصلاحطلب با اين ميزان از رد صلاحيتها دستش خالي شده است. از طرفي ديگر در همين چند روز بعضا انگيزهها تضعيف شده است.
* با اين حساب كماكان قصد داريد در صحنه انتخابات حضور داشته باشيد؟
** ما نظام را از خود و خود را از نظام ميدانيم. اصلاحطلبان معتقدند كه بيشترين خدمات را به انقلاب داشتهاند و درصدد رفع كاستيها و نارساييهاي موجود هستند. ما چون نظام را قبول داريم به دنبال اصلاح آن هستيم. اگر قبول نداشتيم كه اصلاحات معنايي نداشت. اكثر اصلاحطلبان كارنامه خوبي در مبارزه در دوران انقلاب و دفاع مقدس دارند و در سالهاي بعد از جنگ هم در خدمت نظام و مردم بودهاند. بنابراين دليلي ندارد كه اصلاحطلبان بخواهند قهر كنند و از نظام جدا شوند. آنچه كه مطرح نيست، بحث تحريم انتخابات است. هيچ بحثي درباره تحريم در ميان نيست. آنچه مشخص است اين است كه اصلاحطلبان ميخواهند در صحنه حضور داشته باشند، اما تقریبا كانديدايي برايشان باقي نمانده است.
* پس چه بايد كرد؟
** لابد بايد از كساني حمايت كنيم كه موافقتي با مشي سياسي آنان نداريم، كه امر معقولي نيست. طبيعي است كه نبايد انتظار داشت كه اصلاحطلبان از اصولگراياني كه با آنها مخالفند حمايت كنند. در واقع اصلاحطلبان با دو مساله روبهرواند. يك اينكه نميخواهند انتخابات را تحريم كنند و دوم اينكه كانديداهايشان رد صلاحيت شدهاند. ما در حال بحث و بررسي اوضاع هستيم. در نشستي كه ترتيب داده شد، همه دوستان نظرات خود را ابراز كردند كه آيا حتي اگر شده است از بين افراد ناشناس كساني را در ليست خود قرار دهيم و برخي با اين ايده مخالفند و ميگويند همين تعدادي كه كانديدا داريم را فقط معرفي كنيم و دسته ديگر ميگويند اساسا لازم نيست كانديدايي معرفي كنيم و فقط پاي صندوق ميرويم و راي ميدهيم.
در واقع اعلام ميكنيم كه در انتخابات شركت ميكنيم، اما كانديدايي معرفی نميكنيم. اين گزينهها مطرح است. اما هنوز به جمعبندي نرسيدهايم. بعد از جمعآوري نظرات در شوراي عالي سياستگذاري نتيجه اعلام خواهد شد. البته ما اميدواريم كه شوراي نگهبان تجديد نظر كند و بسياري از رد صلاحيتشدگان را به صحنه برگرداند تا شور و هيجاني كه داشت به وجود ميآمد، دوباره به جامعه برگردد و اصلاحطلبان هم بتوانند در رقابتي برابر و سالم و اخلاقي شركت كنند و اجازه ندهند كه يك رقيب حذف شود. ما اميدواريم تا در فرصت باقيمانده همه يا اكثر اصلاحطلبان به رقابت انتخاباتي بازگردند.
* اين ايده كه گفته ميشود شايد بد نباشد اصلاحطلبان با شرايط به وجود آمده، از بين افراد گمنامي كه بنمايه اصلاحطلبي يا دستكم ميانهروانه دارند، حمايت كنند را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ با این مساله موافقيد؟
** عرض كردم كه اين بحث هم در بين اصلاحطلبان مطرح است كه اگر افراد سرشناس و رايآور ما تاييد نشوند، ما به سراغ نفرات كمتر شناخته شده يا ناشناس اصلاحطلبي برويم كه بين مردم شناخته شده نيستند و روي آنها سرمايهگذاري كنيم يا اينكه اصلا چنين سرمايهگذارياي بر افرادي كه احتمال رايآوري كمي دارند، انجام ندهيم و اعلام كنيم كه در برخي حوزهها كانديدا نداريم و در بعضي ديگر به تعداد مكفي نداريم. بايد اين مساله مورد بحث و بررسي قرار گيرد كه كدام از اين دو ايده مفيدتر هستند.
* به نظر شما بدنه اجتماعي اصلاحات اين مساله را كه به افراد ناشناس راي دهد را ميپذيرد؟
** در بين اصلاحطلبان انسجام خوبي وجود دارد و تمام دبيران احزاب اصلاحطلب و شخصيتهاي اثرگذار حقيقي در شوراي عالي گرد هم آمدهاند و فعالان حزبي تصميمات شورا را ميپذيرند. در بدنه اصلاحطلبان هم بر اين باورم كه اين تصميم ميتواند مورد پذيرش قرار گيرد.
* برخي ميگويند اصلاحطلبان احتمال ميدادند كه دچار ردصلاحيتها شوند و با اين فرض به عرصه انتخابات وارد شدند. آيا با اين وضع همين كه اصلاحطلبان مانع از ورود اصولگرايان تندرو به مجلس شوند، كار بزرگي نيست؟
** با توجه به دورههاي گذشته انتخابات اين احتمال وجود داشت كه تعدادي را ردصلاحيت كنند. ما با توجه به اينكه احتمال ميداديم افرادي را ردصلاحيت كنند، اما وظيفه خود ميدانستيم كه از نيروهايمان دعوت كنيم كه در انتخابات ثبت نام كنند. در واقع ما با اين استدلال كه نظام را از خود و خود را از نظام ميدانيم و از قبول مسئوليت شانه خالي نميكنيم، حضور پيدا كرديم، ولو اينكه تعدادي را رد كنند. اما فكر نميكرديم كه اينگونه عمل كنند و دست ما را خالي بگذارند. تا حدي كه آقاي رئيس جمهور انتقاد كند كه يك جناح از صحنه حذف شده است.
ما پيشبيني اين حجم از رد صلاحيت را نميكرديم. البته چه بسا حتي اگر چنين گمانهاي هم داشتيم، باز هم شركت ميكرديم. ما به وظيفه خود عمل كرديم. افتخار ما اين است كه از زير بار مسئوليت شانه خالي نكرديم. ثبتنام كرديم و افراد مختلف را تشويق به ثبت نام كرديم و از مردم خواستيم كه مشاركت حداكثري در انتخابات داشته باشند. ظرف اين چند ماه اخير اصلاحطلبان در سراسر كشور سخنرانيهاي متعددي انجام دادند و مردم را دعوت به مشاركت كردند. بنابراين ما به وظيفه خود عمل كرديم. از همين جهت انتظار داريم شوراي نگهبان در زمینه تاييد اصلاحطلبان تجدیدنظر کند.
* گفته ميشود آقاي عارف به آقاي روحاني هشدار دادهاند كه اگر اصلاحطلبان موفق نشوند در انتخابات مجلس دهم پيروز شوند، آقاي روحاني در سال ۹۶ در پاستور نخواهد بود. شما با اين گمانه موافقيد؟
** ما معتقديم كه در انتخابات بايد حضور داشته باشيم. اگر تجديدنظري شد كه حضورمان همهجانبه خواهد بود، اگر نه هم ما نسبت به آن تعداد معدودي كه تاييد شدهاند و مردم مسئوليت داريم و نبايد صحنه را خالي كنيم. ما نميخواهيم رقيب از عدم حضور ما سوءاستفاده كند و نبودن ما در صحنه آثار سوئي در آينده ايجاد كند. ما در سال ۹۲ حضور داشتيم و امروز ميوه شيرين آن را چيدهايم. در انتخابات مجلس نهم حضور پيدا نكرديم و شاهد ميوههاي تلخ و خسرانهاي به بار آمده هستيم. عدم حضور نفعي براي ما ندارد. مشروط بر اينكه كانديدايي براي مطرح كردن داشته باشيم، در انتخابات حضور داريم.
* آيا اصلاحطلبان ميتوانند در تهران ليست ۳۰ نفرهاي ببندند؟
** در حال حاضر كه خير. ما حتي با نفرات دسته چندم هم نميتوانيم ليست ۳۰ نفره ببنديم. كار ما با اين شرايط بسيار سخت است. ما اگر با نيروهاي دسته چندم شركت كنيم احتمال راي آوريمان نسبت به نيروهاي سرشناس رقيب كمتر خواهد بود، چرا كه ما بايد بدنه خود را براي راي دادن به افراد اقناع كنيم و معلوم نيست در غيبت چهرههاي مطرح اصلاحطلب تا چه اندازه بتوانيم اقبال مردمي را به دست آوريم. لذا ما بايد افرادي را در ليست قرار دهيم كه هم اصلاحطلب باشند و هم ميزان راي آوري بالايي داشته باشند.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/141891
ش.د9405368