دولت انقلابی در گفتمان امام، در چارچوب نظریه ولایت فقیه تعریف میشود و به همراه دیگر قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران، زير نظر ولايت مطلقه امر و امامت امت اعمال وظیفه میکند.
جمهوری اسلامی ایران نظامی است که بر پایه انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران به رهبری معمار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) بنیان نهاده شده است و ارکان و ساختارهای نظام، قانون اساسی و قوانین موضوعه آن با هویت اسلامی، رویکرد انقلابی، مکتب سیاسی امام و آرمانهای متعالی ملت مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفته است. بر اساس اندیشه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی، حکومت «وسيله انجام وظيفه اجراى احكام و برقرارى نظام عادلانه اسلام است» و دولت به معنای قوه مجریه، یکی از ارکان مهم این ساختار است که با مجموعه وزارتخانهها و سازمانهای عریض و طویل خود، مسئولیت اجرای قانون و وظایف محوله را برای تحقق همان هویت اسلامی و رویکرد انقلابی، در ابعاد داخلی و خارجی و در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و... دارد. بر اساس این ، دولت انقلابی در گفتمان امام خمینی، اگرچه از نظر شکلی و ترکیببندی تا حدی از الگوهای متداول در کشورهای دیگر پیروی میکند؛ اما از نظر هویتی، رویکردی و هدفی، کاملاً متفاوت با همه نمونههای موجود در جهان است.
دولت انقلابی در گفتمان امام، در چارچوب نظریه ولایت فقیه تعریف میشود و به همراه دیگر قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران، زير نظر ولايت مطلقه امر و امامت امت اعمال وظیفه میکند.
دال مرکزی گفتمان امام، اسلام ناب محمدی(ص) است که همان «اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزهجو، اسلام پاكطينتان عارف»(1) است و در مقابل اسلام آمریکایی و مظاهر آن، یعنی «اسلام سرمايهدارى، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بىدرد، اسلام منافقين، اسلام راحتطلبان، اسلام فرصتطلبان»(2) قرار دارد. دولت انقلابی در گفتمان امام، مجری سیاستها و برنامههایی است که به تحقق و تعالی اسلام ناب بینجامد. با همین منطق است که امام در فرازی از پیام تاریخی خود مشهور به «منشور روحانیت» میفرماید: «من امروز بعد از ده سال از پيروزى انقلاب اسلامى همچون گذشته اعتراف مىكنم كه بعضی تصميمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه كشور به گروهى كه عقيده خالص و واقعى به اسلام ناب محمدى نداشتهاند، اشتباهى بوده است كه تلخى آثار آن به راحتى از ميان نمىرود.»(3)
دولت انقلابی در گفتمان امام، هیچ نسبتی با انواع دولتهای ملیگرا، لیبرال، لیبرال دموکرات مسلمان، سکولار و نظایر آن ندارد؛ از این رو امام، رویکرد غیرانقلابی دولت موقت را تحمل نکرد و پس از آشکار شدن نشانههای مغایرت و معاضدت آن با هویت اسلامی و رویکرد انقلابی نظام، که اوج آن در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و مواضع بازرگان نمایان شد، استعفای وی را پذیرفت و مسئولیت «تهيه مقدمات همهپرسى قانون اساسى، تهيه مقدمات انتخابات مجلس شوراى ملى، تهيه مقدمات تعيين رئيس جمهور»(4) را به شورای انقلاب واگذار کرد.
بر همین اساس، دولت لیبرال بنیصدر نیز جایی در گفتمان امام نداشت. زمانی که مشاهده شد نصایح و تدابیر امام تأثیری بر مواضع و رفتار بنیصدر ندارد و وی همچنان با رفتارهای غیرقانونی، بر رویکردهای غیرانقلابی و مغایر با هویت اسلامی اصرار دارد، پس از رأی مجلس به بیکفایتی سیاسی رئیسجمهور، کنار گذاشته شد. در واقع، در کارنامه دولتهای پس از انقلاب، اولین رئیسجمهور به دلیل مواضع و رفتار مغایر با هویت نظام و فاصله گرفتن از معیارهای دولت انقلابی با حکم حضرت امام عزل شد.
تحلیل وضعیت و کارنامه دولتهایی که پس از رحلت امام(ره) روی کار آمدند، از نظر نسبت آنها با معیارهای دولت انقلابی و گفتمان امام، تأملبرانگیز است. در خاتمه جنگ تحمیلی و دوران سازندگی که ضرورت بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ یک مطالبه جدی و اولویت بود، در بدنه اجرایی نظام کارگزارانی حضور پیدا کردند که به مدیران تکنوکرات مشهور شدند و الگوی لیبرال دموکراسی را مناسبترین تجربه بشری برای مدیریت کشور و در جهت شکوفایی اقتصادی و پیشرفت ایران میدانستند(5) در دوره دیگر نیز با شعار توسعه سیاسی، گرایشات سکولاریستی بر بدنه اجرایی کشور رسوخ کرد.
دولت انقلابی در گفتمان امام، التزام عملی داشتن به اسلام، پایبندی به قانون اساسی و اصول مترقی آن، ولایتمدار، برخوردار از بصیرت و درک پیچیدگیهای شرایط زمانه، دارای مرزبندی مشخص و پررنگ در برابر دشمنان و هوشياري نسبت به بازیهای پیچیده آنها، استکبارستیز، عزتطلب، عدالتخواه و در مبارزه مستمر، قاطع و عملی با ظلم، فقر، فساد و تبعیض، حافظ استقلال و منافع ملی، معتقد و مروج سبک زندگی اسلامی و انقلابی، مدافع محرومان و مستضعفان در تمامی نقاط عالم، مبرا از خودباختگي در مقابل فرهنگ منحط غرب است. این شاخصهها، برخی از معیارهای سنجش وضعیت و کارنامه دولتهای قبل، حاضر و آینده و نسبت آنها با گفتمان امام و تراز دول انقلابی است.
_________
1- صحيفه امام، ج21، ص 11. /2- همان. /3- همان، ص 286.
4- همان، ج10، ص 500. / 5- «گرایش حزب کارگزاران سازندگی برای مدیریت کشور گرایشی لیبرالیستی است. ما معتقدیم که گرایشهای لیبرالی موسوم با توجه به تجارب بشری در جهت شکوفایی اقتصادی و پیشرفت ایران نسبت به مشی تمرکزگرایانه دولتمحور مشی مناسبتری است، ...ما به عنوان لیبرال دموکراتهای مسلمان معتقدیم تا جایی که به اصول اسلام لطمهای وارد نشود، مردم آزادی عمل دارند... ما اصلاً معتقد نیستیم اسلام نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. همانطور که نظام پزشکی ندارد... اسلام دین هدایت است. همانطور که نظام مهندسی ندارد، نظام اقتصادی هم ندارد... اسلام تنها احکام اقتصادی دارد و نه نظام اقتصادی.» (تکنوکراتها با هر حاکمیتی میسازند، مباحثهای با حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، نشریه ذکر: ارگان حزب مؤتلفه اسلامی، شماره ۱۸، تير ماه ۸۶).