(روزنامه شرق ـ 1395/02/13 ـ شماره 2573 ـ صفحه 7)
مروری بر انتخابات مقدماتی دو هفته اخیر در ایالتهای شمالشرقی، حکایت از فاصلهگرفتن دونالد ترامپ از دو رقیب دیگرش دارد و خبر از شانس روزافزون وی برای پیروزی در انتخابات درونحزبی میدهد؛ بااینحال، تد کروز را نمیتوان بازنده قطعی این رقابت دانست. انتخابات مقدماتی ایالت ایندیانا که روز سهشنبه برگزار مي شود، مشخصکننده تکلیف کروز برای ماندن یا خروج از این رقابت است. نگاه مختصری میاندازیم به سازوکار قوانین مربوط به ادامه انتخابات مقدماتی در حزب جمهوریخواه و احتمالات مختلف پیروزی یا شکست کروز را بررسی خواهیم کرد.
عدد جادویی
هر ایالت به نسبت جمعیت خود، دارای نمایندگانی در مجمع ملی حزب جمهوریخواه است. هریک از این نمایندگان، حکم یک رأی را در این مجمع خواهند داشت. در سیستم رأیگیری این حزب، در بیشتر ایالتها و بهویژه پس از تاریخ ١٥ مارس، تمامی نمایندگان هر ایالت یا حوزه انتخابیه به نامزد دارای اکثریت آرای مردمی آن ایالت یا حوزه تعلق میگیرد و موظفاند به او رأی دهند (برخلاف دموکراتها که نمایندگان به نسبت آرای مردمی بین نامزدها تقسیم میشوند). چنانچه هرکدام از نامزدهای حزب جمهوریخواه در هر مرحله از انتخابات مقدماتی به حد نصاب هزارو ٢٣٧ در تعداد نمایندگان حاضر در مجمع برسد، نامزدی حزب را تصاحب خواهد کرد. درحالحاضر، دونالد ترامپ تنها فرد قادر به فتح این حد نصاب است که کمتر از ٣٠٠ رأی دیگر برای رسیدن به این مهم نیاز دارد. رسیدن به این عدد، باعث خنثیشدن تلاشهای چندینماهه کروز و تیمش برای دستیابی به آرای نمایندگان غیرالتزامی (نمایندگانی که براساس قوانین ایالت مربوطهشان میتوانند در دور اول یا دوم آزادانه به هرکدام از نامزدها رأی دهند) در مجمع میشود. هرچند احتمالاتی نیز وجود دارد که حتی با رسیدن به عدد مذکور، باز هم سنگاندازیهایی در راه ترامپ برای رسیدن به نامزدی حزب انجام گیرد؛ اما سران حزب بهخوبی میدانند که در صورت نادیدهگرفتن آرای بالای ترامپ و اعطای نامزدی حزب به فردی دیگر، باید منتظر التهاباتی در سطح کشور، آن هم از نوع ترامپ و هوادارانش باشند! همچنین در صورت ارتکاب چنین اقدامی، ممکن است بخش وسیعی از بدنه حزب جمهوریخواه از شرکت در انتخابات عمومی ماه نوامبر صرفنظر کرده و خسارات سنگینی را به حزب وارد آورند. چنانچه هیچیک از نامزدها به تعداد هزارو ٢٣٧ رأی دست نیابند، کار انتخاب نامزد به مجمع ملی حزب در ماه جولای در کلیولند خواهد کشید.
پس از رأیگیری و بازماندن هرکدام از نامزدها از اخذ آرای کافی، رأیگیری به دور دوم کشیده خواهد شد که در این دور، درصدی از نمایندگان، دیگر موظف به رأیدادن به نامزد خاصی نبوده و میتوانند به انتخاب خودشان به هر فردی که تمایل دارند، رأی بدهند. آنها حتی قادرند در صورت اعمال تغییر کوچکی در قوانین مجمع، رأی خود را به کسی بدهند که در هیچکدام از انتخاباتهای مقدماتی ایالتی شرکت نکرده است (مانند پل رایان). در دور سوم نیز تعداد بیشتری از نمایندگان غیرالتزامی میشوند و در این مراحل است که شاید تلاشهای چندینماهه تد کروز در کشاندن آرای غیرالتزامی به سمت خود، به کمکش بیاید. در طول ماهها، کروز تلاشهای بسیاری را در راستای جذب این آرای غیرالتزامی صورت داده و بسیاری از نمایندگان را ترغیب کرده تا در دور اول، دوم یا سوم به او رأی دهند. در صورت وقوع این سناریو، در کمتر از سه ماه شاهد مجمعی رقابتی برای انتخاب نامزد حزب خواهیم بود.
سابقه تاریخی مجمع حزبی رقابتی
تاريخچه چنین مجمعی را میتوان با مراجعه به ٤٠ سال پیشازاین یافت؛ زمانی که فرماندار سابق کالیفرنیا، رونالد ریگان، رئیسجمهور جرالد فورد را در یک سری انتخابات طولانی به چالش کشید و کار را به مجمع حزب در کنزاسسیتی ایالت میزوری کشاند. گرچه فورد تا قبل از تشکیل مجمع با اختلاف اندکی بالاتر از ریگان قرار گرفته بود؛ اما از دستیابی به عدد جادویی باز مانده بود. خاطرات و پوششهای خبری مجمع آن سال حزب جمهوریخواه، حکایت از چند روز بسیار شلوغ و پرکار برای هر دو طرف، در کنار درگیریهای بسیار زیاد لفظی و فیزیکی دارند. در چند روز مذکور، هر دو طرف سعی در کشاندن آرای نمایندگان غیرالتزامی به سمت خود را داشته و نمایندگان نیز برای رأیدادن به نامزدی خاص، اغلب درخواستهای عجیبی از نامزد مورد نظرشان داشتهاند (مانند اعطای سمتهای فدرال یا نامگذاری ساختمانی فدرال به نام نماینده درخواستکننده)! پس از کنشهای فراوان و تلاش در راستای جذب نمایندگان بیشتر و نیز تغییر در قوانین مجمع حزب، فورد با هزارو ١٨٧ رأی، با اختلاف ١١٧ رأی، بالاتر از ریگان قرار گرفت و نامزدی حزب را از آن خود کرد. کشیدهشدن تکلیف نامزد امسال حزب جمهوریخواه به مجمع حزب، میتواند سال نهچندان مطلوب جمهوریخواهان را تکمیل کرده و آمادگی و انرژی آنها را برای حضوری موفق در انتخابات عمومی کاهش دهد.
نقش کلیدی ایندیانا
اهمیت این ایالت، هم به دلیل قرارگرفتن آن در مرحلهای حساس از فصل انتخابات مقدماتی و هم به دلیل نوع تقسیمکردن نمایندگان برای هر نامزد است. محاسباتی که در منابع مختلف از آینده رقابت کنونی داخل حزب جمهوریخواه انجام شده، حاکی از اهمیت بسیار بالای این ایالت است. برخلاف ایندیانا، که رقابت بین کروز و ترامپ در آن تاکنون بسیار نزدیک بوده، تکلیف بیشتر ایالتهای باقیمانده تا حد زیادی از طریق نظرسنجیها و پیشبینیها از هماکنون معلوم است. بر اساس محاسبات مذکور، پیروزی تد کروز در این ایالت، میتواند مانع رسیدن ترامپ به عدد جادویی و کشاندن کار به مجمع شود. نحوه توزیع نمایندگان در ایندیانا نیز به این ترتیب است که نامزد پیروز در کل ایالت، ٣٠ نماینده را به خود اختصاص میدهد و نیز برنده هریک از ٩ حوزه انتخابیه ایالت، سه نماینده آن حوزه را از آن خود خواهد کرد. بر اساس محاسبات، چنانچه ترامپ حداقل رأي ٤٨ نماینده را نصیب خود کند، میتواند به رسیدن به عدد جادویی بسیار نزدیک شود. این حساسیت بالا، سبب شده کروز و تیمش تمامی آنچه را در چنته دارند، رو کنند. از این میان میتوان به تشکیل تیم کروز-کیسیک در ایندیانا اشاره کرد که بر اساس این قرارداد، جان کیسیک، دیگر نامزد حزب جمهوریخواه، هیچگونه فعالیتی را در این ایالت نخواهد داشت و در عوض، کروز نیز در ایالات اورگان و نیومکزیکو به نفع کیسیک کنار خواهد کشید. انتخاب کارلی فیورینا به عنوان نامزد سمت معاونت رئیسجمهوری از سوی کروز نیز دیگر اقدام وی برای جذب آرای مردمی بوده است.
بسیاری عقیده دارند انتخاب فیورینا، که در این برهه زمانی در فصل انتخابات مقدماتی اقدامی بسیار نادر است، چندان کمکی به کروز برای پیروزی در این ایالت و در کل انتخابات مقدماتی نخواهد کرد. همچنین تأیید نهچندان قطعی فرماندار ایندیانا نیز به نظر میآید کمک شایانی به کمپین تد کروز در این ایالت نکرده است. نظرسنجیهای انجامشده در سطح ایالت، تا حدودی متناقض به نظر میرسند و برخی حکایت از پیروزی با اختلاف دورقمی تد کروز و برخی دیگر از تساوی یا پیروزی ترامپ حکایت دارند. باید منتظر ماند و دید که آیا رأیدهندگان در روز سهشنبه، سران و نخبگان حزب جمهوریخواه را خوشحال خواهند کرد یا خیر!
سیاست خارجی تد کروز
بسیاری تد کروز را محافظهکارترین نامزد ریاستجمهوری چند دهه اخیر خوانده و حتی او را با بری گلدواتر معروف مقایسه کردهاند. تقریبا در تمامی موضوعات، از مباحث اقتصادی گرفته تا زیستمحیطی و اجتماعی، او متمایل به جناح راست حزب جمهوریخواه بوده است. اما در مورد سیاست خارجی، موضوع اندکی متفاوت است. کروز خود را متعلق به هیچکدام از دستههای شناختهشده ثابت موجود در حوزه سیاست خارجی ندانسته و اظهار کرده است که در جایگاهی بین سیاست عدم مداخله رند پال و سیاست مداخله فعالانه مک کین قرار دارد، که این نوع تشریح باز هم تصویر چندان شفافی از مواضع او در بحث سیاست خارجی ارائه نمیدهد. میتوان سیاست خارجی تد کروز را در زمره یکجانبهگرایان قرار داد. در این نوع نگاه، کروز خواستار احیای موقعیت رهبری ایالات متحده در جهان بوده و برای دستیابی به این مهم و همچنین حفاظت از منافع ایالات متحده، از دستزدن به اقدامات مخاطرهآمیز و یکجانبه ابایی نخواهد داشت. در این نوع نگاه، چشمداشتن به کمک دوستان یا مداخله ارگانهایی مانند سازمان ملل متحد یا ناتو، در اکثر موارد کاری وقتگیر و بیهوده خواهد بود. از جمله این اقدامات میتوان به برنامه کروز برای بمباران همهجانبه داعش اشاره کرد که با انتقادات بسیاری، از جمله دربرداشتن تلفات سنگین غیرنظامی، روبهرو شده است.
در مورد مواضع کروز در قبال سوریه، میتوان او را از آن دسته افرادی در ایالات متحده دانست که از مداخلههای چندساله اخیر در عراق، لیبی و مصر درس گرفتهاند. برخلاف امثال روبیو، کروز عقیده دارد با رفتن بشار اسد، خلأیی از قدرت، همانند لیبی، عراق و مصر در سوریه پیدا خواهد شد که ممکن است داعش، النصره یا دیگر گروههای درگیر در سوریه آن را پر کنند. کروز این مورد را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا تلقی میکند و بنابراین با تمام قوا در برابر داعش، نه اسد، صفآرایی خواهد کرد. از دیگر مواضع تد کروز در مورد سیاست خارجی، میتوان به قطع هرگونه رابطه دیپلماتیک با کوبا، پشتیبانی و حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل، تغییر محل سفارت ایالات متحده از تلآویو به اورشلیم، تحریمهای گسترده علیه روسیه و نیز مواضع آتشین او در قبال ایران اشاره کرد. نگاهی مختصر به تیم همراهیکننده تد کروز در امر سیاست خارجی نیز میتواند تا حدود زیادی جهتگیریهای وی را آشکار کند.
مشاوران سیاست خارجی تد کروز
فرنک گفنی، یکی از شناختهشدهترین و بدنامترین اسلامهراسان ایالات متحده است که حضور وی در تیم سیاست خارجی کروز، حرف و حدیثهای زیادی در پی داشته است. او که از پیشگامان تئوری توطئه و رئیس یکی از تندروترین نهادهای فعال در امر سیاستهای امنیتی است، اعتقاد دارد مسلمانان به دنبال تخریب و نابودی ایالات متحده از درون هستند. گفتنی است سیاست ممنوعیت ورود مسلمانان به ایالات متحده که توسط ترامپ مطرح شده، بر اساس یکی از گزارشهای نهاد تحتنظر گفنی پایهگذاری شده است. الیوت آبرامز دیگر عضو تیم سیاست خارجی تد کروز و شاید یکی از تندروترین نئوکانهای طرفدار جنگ در ایالات متحده است. وی که از تیم مارکو روبیو به تیم کروز ملحق شده است و سابقه خدمت در دوران ریگان و جورج دبلیو بوش را دارد، از طرفداران سرسخت سیاست تغییر رژیم (بهخصوص در عراق و سوریه) بوده و به طور کل، ذهنیتی خطرناک را به سیاست خارجی کروز وارد میکند. آبرامز همچنین از مخالفان سرسخت توافق هستهای ایران نیز بوده است. از دیگر افراد تندرو تیم کروز، میتوان به اندرو مککارتی اشاره کرد که تفکراتی بهشدت ضداسلامی دارد. او که همچون گفنی، اوباما را فردی با گذشتهای مسلمان میداند، یکی از حامیان شکنجههای اعمالشده توسط دولت بوش پس از حملههای ١١ سپتامبر بوده است. سابقه برخی دیگر از افراد حاضر در میان مشاوران تد کروز نیز شاید به همین اندازه پرحرفوحدیث باشد. از میان این افراد میتوان به مایکل لدین، از نئوکانهای باسابقه، جیم هنسون، معاون و همفکر گفنی، و فرد فلیتز، از برجستهترین افراد ضدایرانی و نیز از حامیان شکنجه اشاره کرد. بههرحال، افراد حاضر در اطراف رئیسجمهور در هر حوزه، در تعیین مواضع و سیاستهای او در آن حوزه بسیار تأثیرگذارند و باید در تحلیل سیاستهای یک فرد، نزدیکان وی را نیز مورد تحلیل قرار داد. با درنظرگرفتن این موضوع، میتوان تد کروز را یکی از تهاجمیترین افراد حاضر در میان چهار نامزد اصلی دو حزب در امور مربوط به مسلمانان، خاورمیانه و ایران دانست.
تد کروز و ایران
جهانبینی سادهانگارانه جمهوریخواهان که دنیا را بهطورکلی به دو دسته سفید و سیاه یا خوبها و بدها تقسیمبندی میکنند، در تد کروز نیز بهشدت قابلمشاهده است. به ادعاي آنان، ایران در این تقسیمبندی، بدونشک در دسته بدها یا سیاهها جای میگیرد. در این نوع تقسیمبندی، دیپلماسی تنها بهنفع سیاهها ارزیابی میشود و اعتقاد کروز بر این است که این دسته را باید با سلاح از کار انداخت، نه از طریق دیپلماسی. همین دیدگاه نسبت به ایران و بهتبع آن توافقنامه هستهای است که کروز را وامیدارد تا وعده دهد که در روز اول ریاستجمهوریاش توافقنامه هستهای را تکهتکه خواهد کرد. این سؤال که وقوع این اقدام به صورت یکجانبه از سوی ایالات متحده، چه عواقبی برای آن کشور بهدنبال خواهد داشت، شاید موضوع یک نوشته دیگر باشد، ولی شکی در اینکه تد کروز در مورد مواضعش در قبال ایران جدی است، وجود ندارد. از درگیریهای لفظی وی با جان کری، اشتون کارتر و ارنست مونیز در جلسات کنگره گرفته تا ارجاعات پیاپی به موضوعات مربوط به ایران در طول سالها، نشان از دید نهچندان مطلوب وی به ایران دارد. شاید همان بهتر که رأیدهندگان در ایندیانا، کار کروز را یکسره کنند تا اینبار با اطمینان کامل دوباره برویم سراغ بحث نه چندان شیرین هیلاری و دونالد!
http://www.sharghdaily.ir/News/91804
ش.د9500284