** خداي متعال در فرهنگ اديان هم خالق عالم و هم خالق آدم است. هم جهان را خلق كرده و هم جهان را طبق جهانبيني اديان هدايت كرده است و براي هدايت انسان، انبيا و كتاب آسماني فرستاده است. يعني قانون الهي. اين قانون در اديان ابراهيمي اسلام و مسيحيت و يهود شامل بخشهاي احكام، اخلاق و معارف است و تقسيم بندي امام جعفر صادق(ع) از دين نيز بر اين سه بخش استوار است.
در اين تقسيم بندي بحث فقه ذيل احكام قرار ميگيرد كه خود به دو معناي تفقه در دين و درك دين و معارف آن و احكام فردي و اجتماعي است. البته اديان قبل از اسلام، به ويژه دين يهود سهم كمتري از بعد اجتماعي براي احكام قائل هستند و معمولاً محور نگاه دين يهود در حوزه مناسك شخصي و فردي است. در عين حال كه بعضي از احكام در اين سه دين بزرگ آسماني مشتركند. مثل احكام دهگانه حضرت موسي(ع) كه يهوديت، مسيحيت و اسلام به آن پايبندند. مثل اينكه زنا نكنيد، دزدي نكنيد، مال همسايه محترم است، قتل عمد نفس نكنيد و انساني را بيگناه نكشيد و... پس خداوند متعال دين را براي هدايت انسان و جوامع قرار داده و دين احكام الهي منطبق بر معارف الهي و وحي است. يعني ساخت بشر نيست. حقايق و معارفي است كه براي هدايت انسان و براي سعادت فرد و جامعه در دو حوزه اصالت فرد و اصالت جمع در اديان آسماني آمده است. اما در اسلام شريف كه كاملترين دين آسماني و رسول معظم اسلام (ع) خاتم و اشرف انبيا است نگاه جهاني و بينالمللي اسلامي مطرح است. همينطور بحث حقوق بشر و حقوق انسان و احترام به انسان در همه اديان آسماني مطرح است. به نحوي كه به زعم من چون خداي متعال طبق آيات شريفه قرآن از روح خويش بر انسان دميده، انسان موجودي مقدس و مورد احترام و عزت است و بر همين اساس است كه خداي متعال به فرشتگان دستور ميدهد به آدم سجده كنيد و همين نشان ميدهد كه انسان از جايگاه برتري نسبت به ساير مخلوقات برخوردار است.
بنابراين تعبير من اين است كه بايد از لفظ حضرت براي انسان استفاده كنيم. پس احترام به انسان و حقوق او در اديان جايگاه عالي و متعالي دارد. نبي مكرم اسلام(ص)، توسعه و ترويج اسلام در جهان را با نگاه انساني پيش ميبرد. احترام به انسان، نهاد خانواده، پدر و مادر، فرزندان، كودكان و حتي حفظ حقوق حيوانات و محيطزيست در نوع نگاه اسلامي و سيره حضرت رسول اكرم(ص) و همچنين در حكمت و معارف شيعي اهل بيت عصمت و طهارت(ع) مورد تأكيد است. در اسلام شريف كه اساس بر دعوت انسانها به سوي خداست يعني منطق قرآني منطق احترام به انسان و دعوت انسان به سوي خدا با نفي خشونت است. بنابراين جوهر اسلام، اخلاقگرايي است. حضرت رسول اكرم(ص) ميفرمايد: اني بعثت لاتم مكارم الاخلاق. يعني من براي كامل كردن مكارم اخلاق انساني از سوي خداي متعال مبعوث شدهام.
پس در نوع نگاه اسلامي، نفي خشونت و نفي هر گونه تعرض به مقام حضرت انسان بماهو انسان از ديدگاه اسلام مطرح است و حتي به فرشتگان دستور داده ميشود به انسان سجده كنند و احترام بگذارند. اميرمومنان علي بن ابيطالب(ع) در نهجالبلاغه به مالك ميفرمايند: اي مالك افراد تحت حكومت اسلامي تو از دو حال خارج نيستند يا مسلمان هستند يا غيرمسلمان. اگر مسلمان هستند برادران و خواهران ايماني تو هستند و در نتيجه وظيفه تو نسبت به آنها به عنوان شهروندان جامعه اسلامي احترام و خدمت است و اگر غيرمسلمان هستند برادران و خواهران انساني تو هستند و حتي كفار تحت ذمه حكومت اسلامي اگر نبرد مسلحانهاي با حكومت اسلامي نكنند به عنوان يك شهروند ميتوانند از حقوق شهرونديشان بهرهمند باشند.
ترور ابتدا وارد ادبيات سياسي ايتاليا شد و در مورد حذف رقباي انتخابات كارگري به كار رفت. سپس در كشورهاي غرب وسترن و با ادبيات ماركسيستي فراگيرتر شد. با اين وجود تروريسم در ادبيات سياسي جهان جايگاه معقول، منطقي و فلسفي خاص ندارد. اين پديده بر اثر افراط و تفريط در كشورها ايجاد شده است. در اسلام نيز تروريسم جايگاهي ندارد اما مسلمانان و شيعيان در طول تاريخ همواره در معرض ترور و قرباني تروريسم بودهاند. حضرت علي (ع) در محراب عبادت ترور شدند. حضرت امام حسين (ع) در كربلا ترور شدند. حضرت عباس(ع) در يك جريان تروريستي جانباز و شهيد شدند. در جهان اسلام ميان شيعه و سني و در پارادايم فقه اسلامي تروريسم وجود ندارد و حتي از ديدگاه قرآن و سيره رسول اكرم(ص) و اهل بيت(ع) اين مسئله رد شده است. تروريسم يك پديده خارج از تفكر اسلامي است.
* مرز جهاد و تروريسم كجاست؟
** براي پاسخ به اين سؤال اول بايد تروريسم را تعريف كنيم. تروريسم به معناي حذف فيزيكي فرد يا افراد يا قتل و كشتن نابهنگام و غيرقانوني و غيرشرعي است. تروريسم از ديدگاه ما مسلمانان محكوم است. چه در فرانسه باشد، چه در فلسطين، عراق، افغانستان، لبنان، يمن، مصر و بحرين. در نگاه اسلامي كشتن يك انسان بيگناه چه مسلمان، چه غيرمسلمان در هر جاي دنيا محكوم است. يعني در مراجع فقه اسلامي از جمله كتاب، سنت، عقل و اجماع كه منابع فقه ما شيعيان است و در بعضي از آنها با فقه مقارنمان مشتركاتي داريم، ترور و تروريسم وجود ندارد و رد و محكوم است. اما جهاد به معناي دفاع از جان، ناموس و عرض مسلمانان است. يعني ديگراني به عرض و ناموس و امنيت افرادي حمله كنند كه با اختيار و آزادي در انتخاب عقايد خود، اسلام را پذيرفتهاند، در اين صورت اين افراد از ديدگاه اسلام اجازه دارند از خود دفاع كنند. جهاد يك امر دفاعي است. مسلمانان با جهاد از خود دفاع ميكنند و با تروريسم فرق ميكند. تروريسم حذف كردن ديگران، نابهنگام به ناحق و غيرمشروع است. اصل تروريسم مورد نفي ماست و مورد تأييد مسلمانان و فقه اسلامي نيست. البته الان چنين پديدهاي در جامعه مسلمانان حادث شده و وارداتي است. به بيان بهتر جريان تروريسم بيرون از تفكر اسلامي و طبق طراحي و مهندسي استكبار جهاني و تحت تاثير كارتلها و تراست و پنتاگونيسم و مراكز فروش اسلحه و پمپاژ خشونت در جهان ايجاد شده است.
* به طور كلي ترور ميتواند انگيزه و اهداف مذهبي و ايدئولوژيك داشته باشد؟
** ترور در نگاه اسلامي جايگاهي ندارد. اصلاً در مسيحيت و يهود هم مورد تأييد نيست. چيزي كه امروز اسرائيل انجام ميدهد تحت تأثير انديشه هرتسل و انديشه سياسي صهيونيسم است و تحت تأثير يهود نيست. به شباهت شعار نيل تا فرات صهيونيسم با شعار شام تا عراق داعش كه دقت كنيد، نظريه هرتسل را به وضوح در آن ميبينيد. بنابراين درست است كه نمايش تفكرات داعشي و ساخت گروههايي مثل داعش يا بوكوحرام يا القاعده در جغرافياي اسلام و با نماد اسلامي صورت گرفته، اما بخشي از جريان صهيونيسم هستند. ما سه نوع صهيونيسم داريم. قبلاً صهيونيسم يهودي داشتيم. صهيونيسم مسيحي پيدا كرديم و اخيراً هم شاهد صهيونيسم مسلمان هستيم. يعني جريان و انديشه سياسي هرتسل بعضي افراد از ميان يهوديان، مسيحيان و مسلمانان را شكار كرده است. اگرچه اصول و نظريات اين جريان در فكر اسلامي، مسيحيت و يهوديت مورد قبول نيست. ترور نيز از جمله مولفههايي است كه در انديشه سياسي هرتسل با توسل به اين شعار كه «هدف وسيله را توجيه و مباح ميكند» توجيه ميشود. قدرتطلبي خطرناك اين انديشه دنبال اين است كه جهان را به تسخير خود دربياورد.
* چرا غرب به دنبال ايجاد ارتباط ميان اسلام و تروريسم است؟
** گزارشهاي مركز افكارسنجي گالوپ امريكا نشان ميدهد از بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و موج بيداري اسلامي در مصر و كشورهاي اسلامي در غرب آسيا و در نظام بينالملل، جمعيت مسلمانان هر روز رو به تزايد است. به طوري كه الان جمعيت مسلمانان جهان بالغ بر 2 ميليارد نفر است. از طرفي انقلاب اسلامي ايران باعث ايجاد موج اسلام پژوهي، اسلامشناسي و علاقه به شناخت اسلام در ميان جوانان اروپا و امريكا شده است. بر همين اساس است كه اسلام شناسي، شيعهشناسي و حتي ايران شناسي در مراكز آكادميك اروپايي و امريكايي از جمله دانشگاههاي هاروارد، كمبريج، سوربن، جورج گوتينگن،هامبورگ، برلين و دانشگاههاي ساير نقاط جهان مورد توجه قرار گرفته است. در عين حال استكبار جهاني به اين نكته پي برده كه رشد جمعيت مسلمانان و به تبع آن رشد تفكرات آزاديخواه اسلام منافع استعماري آنها را به خطر مياندازد. بنابراين در مقابل مهندسي الهي، مهندسي شيطاني را طراحي كرده و قصدش در آن، اين است كه گرايش، جاذبه و عطش نسبت به اسلام را در دنيا از بين ببرد.
جاذبه اسلام در غرب به گونهاي رو به افزايش است كه حتي غيرمسلمانان نيز نام خود و فرزندانشان را محمد، علي و فاطيما ميگذارند. يا الان در امريكا موج بزرگي از گرايش به مولانا و مثنوي معنوي آن و آثار اسلامي و ترجمههاي قرآن كريم راه افتاده است. همه اينها موج اسلام خواهي، اسلامگرايي و اسلام پژوهي است كه در سطح بينالملل رو به تزايد است و غرب و شرق عالم را آوازه عدالتخواهي حضرت محمد(ص)، قرآن كريم و اهل بيت(ع) پر كرده است. در مقابل غربيها هم به فكر افتادهاند و پروژه اسلام ستيزي و اسلام هراسي را ايجاد و مديريت ميكنند. اين پروژه با حادثه 11 سپتامبر در امريكا كليد خورد و بعد هم با قرآن سوزي توسط كشيش امريكايي و مصاحبه جورج دبليو بوش كه گفت اسلام مذهب و دين ترور و قرآن هم كتاب تروريسم است، ادامه پيدا كرد. البته آقاي بوش يك فرد نادان است و متخصص اديان نيست و يك بازيگر سينما بوده، بنابراين نميداند كه دين چيست و حرف او راجع به قرآن تخصصي نيست. كتاب سلمان رشدي مرتد، كشيدن و انتشار كاريكاتورهاي موهن، بعضي فيلمها و انيميشنها و آثاري در فضاي سايبر عليه پيغمبر اكرم(ص) و اسلام، همه و همه بخشي از پازل بازي استكبار جهاني در باب مهندسي شيطاني ضد اسلام و خلاف جهت گرايش جهان به اسلام است.
معتقدم بين حادثه مكه معظمه توسط آل سعود و كشتن حجاج، حادثه تروريستي اخير در فرانسه، 11 سپتامبر، انتشار كاريكاتورهاي موهن عليه مقدسات مسلمانان و كتاب سلمان رشدي مرتد، قرآن سوزي، اظهارات سران كشورهاي غربي با جريان تقويت كننده داعش، بوكوحرام، القاعده و ساير گروههاي تندرو ارتباط معناداري وجود دارد و پشت همه اينها مهندسي شيطاني استكبار جهاني است. استكبار تمام اين برنامهها را براي اين درست كرده كه دين رحمت، عدالت، آزاديبخشي و استقلال اسلام را به عنوان دين ترور و تروريسم معرفي كند. يعني همه اينها برنامه طراحي شده است. البته دانشمنداني در خود غرب هستند كه عليه اين برنامه قيام كردهاند. مثل مرحوم آناماري شيمل آلماني كه كتاب «محمد(ص) رسول خدا»ي او در دفاع از قرآن و پيغمبر اسلام(ص) نوشته شده است. اين دانشمند علاوه براين كتاب پديدار شناسي آيات وحي را نوشته و در آثارش همواره از حقانيت اسلام دفاع ميكند. همچنين بسياري از فلاسفه و دانشمندان امروز در امريكا و اسلام شناسان اعم از مسلمان و غيرمسلمان در سطح جهان معتقدند كه اسلام دين رحمت و عدالت است و در اسلام امري به نام تروريسم وجود ندارد و خشونت در آن نفي شده است. پيغمبراكرم(ص) در زمان فتح مكه توسط مسلمانان، حتي به دشمنان خود امان ميدهند و منزل آنها را خانه امن معرفي ميكنند. همچنين هر اسير را در ازاي آموزش خواندن و نوشتن به 10 مسلمان آزاد ميكنند. اينها همه نشانههاي نفي خشونت و تروريسم در اسلام است.
در فقه اسلامي اينكه كسي بمب به خودش ببندد و جايي را منفجر كند نداريم. داعشيها خوارج روزگار ما هستند. همين خوارج اميرالمومنان علي(ع) را به شهادت رساندند و همين جريان خوارج در حادثه كربلا ضد اسلام ناب حركت ميكند. اين جريان اسلام ضد اسلام و در لباس حقيقت ضد حقيقت است. اين قبيل كارها در متن دين وجود ندارد و يك نوع جريان انحرافي است كه ايجاد شده و دشمنان اسلام آن را تقويت ميكنند تا با آن اصل اسلام را بكوبند.
* آيا گروههاي هدف تروريستهاي داعش مشخص هستند؟ در حال حاضر پيروان تمام مذاهب و اديان جزو قربانيان جنايات اين گروه تروريستي هستند.
** اين سؤال را خودشان بايد جواب دهند. اگر داعش ادعاي اين را دارد كه يك جريان اسلامي است پس بايد طبق آيات قرآن نسبت به سرنوشت فلسطين حساس باشد. در آيه قرآن آمده اگر در جايي از دنيا يك وجب از خاك امت حضرت محمد(ص) توسط كفار غصب شود بر همه مسلمانان واجب است آن يك وجب را پس بگيرند. يعني همه مسلمانان تكليف دارند از فلسطين به عنوان يك كشور اسلامي دفاع كنند. داعش در مقابل اسرائيل به عنوان يك دولت نامشروع و غاصب چه موضعي دارد. آيا تاكنون عليه اسرائيل موضعي گرفته است؟ تا به حال كه داعش در سراسر دنيا به عنوان يكي از گردانهاي ارتش امريكا و اسرائيل نقش آفريني كرده است. اقدامات داعش در جاي جاي دنيا از جمله در قلب اروپا و فرانسه مورد تأييد ما نيست. كارهاي داعش طبق طراحي طراحان اصلي مهندسي شيطاني استكبار جهاني است و نظام سلطه ميخواهد نشان دهد كه اسلام در اروپا، آسيا، غرب و شرق عالم موجب هراس است و اين يك برنامهريزي كاملاً حساب شده براي ترويج اسلام هراسي در جهان است.
* با توجه به اينكه ورود تروريسم به اسلام يك انحراف و تحميلي است و در فقه اسلامي اصلا چنين چيزي وجود ندارد در فقه اسلامي بايد راههايي براي مبارزه با اين آفت وجود داشته باشد، اينطور است؟
** بله، فقه اسلامي ما را موظف كرده كه به جوانانمان آگاهي بخشي و بصيرت بخشي بياموزيم. طبق فرموده قرآن كريم اگر يك نفر انسان بيگناه كشته شود انگار همه بشريت كشته شدهاند و اگر يك نفر انسان نجات پيدا كند انگار همه نجات پيدا كردهاند. با كشتار هر انسان حتي غير مسلمان هم مخالف هستيم. اصلاً كشتار انسان در تفكر اسلامي نيست مگر در قتل عمد كه آن هم منحصر به اسلام نيست و در تمام اديان آسماني مطرح است. اين ديگر موضوع سياسي نيست حدود الهي است.
* در مطالعات جريان شناختي تروريسم، اخيراً ترور به دوگونه تروريسم مثبت و منفي تقسيم شده است. اين تقسيمبندي تا چه حد در محافل علمي و عقلي جايگاه دارد؟
** اصلاً اصل ترور در اسلام مورد تأييد نيست. ترور، مثبت و منفي ندارد. ترور از جانب هر كسي باشد محكوم است. هيچ فقيه شيعهاي دستور ترور نداده است و نميدهد. هيچ فقيه مسلمان واقعي طبق تفكر اسلامي نميتواند دستور ترور بدهد و هر كسي دستور ترور صادر كند دقيقاً در پازل بازي و مهندسي شيطاني استكبار جهاني حركت كرده است. افكار صهيونيستي از بين پيروان تمام اديان از جمله اسلام افرادي را تحت تاثير قرار داده است و گروهي مثل داعش در بين مسلمان به وجود آمده است. همه داعشيها مسلمان نيستند. فردي كه در امريكا قرآن سوزي ميكند نيز داعشي است.
* علل پيدايش و گسترش تفكرات انحرافي در اسلام به اين سرعت چيست؟ آيا ما در معرفي فقه اسلام ضعيف عمل كردهايم؟
** خير، سوءاستفاده از روحيه جهاد، شهادتطلبي، جسارت و شجاعت جوانان مسلمان در گسترش انحرافاتي نظير جريان تكفيري- تروريستي مؤثر است. اينجاست كه ميبينيم مقام معظم رهبري نيز در دو نامه خود به جوانان اروپا و امريكا تلاش ميكنند تا با آگاهي بخشي به آنها جلوي سوءاستفاده از اين جوانان را بگيرند تا عامل و ابزار استكبار جهاني براي نشان دادن چهرهاي خشن و بيمنطق از دين اسلام و رسول اكرم(ص) به دنيا نشوند. دشمن سالهاست برنامههاي متعددي را طراحي و پياده ميكند تا اين مدل را جا بيندازد كه اسلام دين ترور و خشونت است. اين يك برنامه طراحي شده و سوءاستفاده از جوانان مسلمان است. بسياري از افرادي كه از ميان توده مردم به اين جريانها گرايش پيدا ميكنند بصيرت ندارند و خط انحرافي دشمن را دنبال ميكنند. بنابراين جوانان بايد بصيرت واقعي پيدا كنند كه اسلام دين رحمت و عدالت است. در عين حال بايد از طريق مكانيسمهاي حقوقي و اجتماعي پيگير حقوق مسلمانان باشيم. در هيچ آيهاي از قرآن به كشتن انسان بيگناه توصيه نشده و كشتار انسان در اسلام محكوم است. يعني اينها بايد در دنيا و آخرت پاسخگوي اعمالشان باشند. اعمالي كه هم خلاف قانون قرآن و هم خلاف قراردادهاي اجتماعي است. يعني هيچ قرارداد اجتماعي در جهان چه بين مسلمانان، چه بين غربيها و حتي اديان ديگر، جريان تروريسم را تأييد نميكند.
* همانطور كه وجود يك انگل و ويروس در بدن انسان باعث ميشود بدن پادتن آن را بسازد، به نظر ميرسد وجود داعش نيز به عنوان يك انگل در پيكره جهان اسلام، اعتقادات و باورهاي مسلمانان را عميقتر و دقيقتر و در برابر شبهات واكسينه ميكند، اين را قبول داريد؟
** طبيعتاً علماي اسلام و مخصوصاً حوزه علميه قم و مراجع عظام تقليد و مقام معظم رهبري با بصيرت بخشي به موقع دفع آفت ميكنند. ميبينيد نامه اخير مقام معظم رهبري به جوانان غربي بلافاصله بعد از انفجارهاي فرانسه نوشته و منتشر شد. طبيعتاً اثرگذاري خواهد داشت. من از علماي جهان اسلام درخواست ميكنم در فضاي مجازي نيز حضور داشته باشند و به شبهات جواب دهند در غير اينصورت فضا براي رشد انحرافات مهيا ميشود و دشمن به اهداف خود در هندسه شيطانياش ميرسد و اتفاقاً انحرافات خود را به عنوان حقيقت جا مياندازد. دشمنان اسلام پيگير اين هستند كه يك نوع اسلام بدلي را جانشين اسلام واقعي كنند تا به وسيله آن جلوي حركت واقعي و ناب اسلام محمدي(ص) را در جهان بگيرند. البته به فضل الهي نخواهند توانست. مانور هر ساله اربعين نمايشي از قدرت اسلام و اهل بيت(ع) است. در شرايط حاضر هر چه جلسات بصيرتبخشي به جوانان در جهان توسط علماي اسلام برگزار شود باز كم است و نياز به كار بيشتر احساس ميشود. من از الازهر به عنوان يك جامعه علمي اسلامي قديمي و همچنين از علماي عربستان، بحرين و كشورهاي اسلامي و مراجع عظام تقليد شيعه ميخواهم هم وارد عرصه بصيرتبخشي به جوانان شوند وهم اسلام هراسي، شيعه هراسي و ايران هراسي را پاسخ دهند.
از علماي بلاد اسلام و شيعيان و برادران اهل سنت و همه مذاهب اسلامي، از رسانهها و دانشگاهها و مراكز علمي و پژوهشي سراسر دنيا درخواست ميكنم در جهت معرفي چهره واقعي اسلام و حضرت رسول اكرم(ص) تلاش كنند. حتي در منابع علمي و مطالعاتي غرب مانند تاريخ اسلام كمبريج نيز اسلام و تروريسم يكجا جمع نشدهاند و مطرح نيست. اين حقيقت را بايد به جهان ارائه دهيم. اين كار هم فقط وظيفه ما مسلمانان و مجتهدان و علماي اسلام نيست. وظيفه دانشمندان اسلام شناس غربي هم است كه اسلام واقعي و حقيقت را معرفي كنند. وجدانهاي بيدار امروز در جهان تشخيص ميدهند اسلام مظلوم جريان ترور است. استكبار جهاني و اسرائيل غاصب تروريست است. كي و كجا پيغمبراكرم اسلام(ص) زن و بچه مردم را كشته است؟ كدام قسمت سيره نبوي نشان ميدهد كه رفتار داعش مورد تأييد پيغمبر اسلام(ص) بوده است؟ ميان سيره پيغمبر اكرم(ص) و آيات شريفه قرآن با رفتار داعش، بوكوحرام و القاعده پارادوكس هست و رفتار آنها مورد تأييد تفكر قرآني و سيره حضرت رسول اكرم(ص) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) نيست.
* با توجه به اينكه شما در مراكز انديشهاي غرب حضور داريد، مخدوش كردن چهره اسلام با تقويت گروههاي تروريستي چقدر موفق بوده است؟
** بدون شك در اصل موضوع اثرگذار نخواهد بود. اتفاقاً حساسيت ايجاد ميكنند كه ديگران پيگيري كنند كه اسلام چيست. انديشمندان، دانشمندان، هوشمندان و وجدانهاي بيداري وجود دارند كه بين حق و حق نما تفاوت قائل ميشوند و تفاوت بين حق و باطل را تشخيص ميدهند. فقط كودتاي تبليغاتي استكبار جهاني با امكانات عظيم بالقوه و بالفعلي كه در اختيار دارد ميتواند تلفات و آفاتي براي ما ايجاد كند. ما اين را انكار نميكنيم ولي حركت غرض ورزانه است. در حالي كه طراحان اين سناريو خودشان ميدانند كه حقيقت اسلام از ترور و تروريسم مبراست و حضرت محمد(ص) پرچم اسلام را بر اساس منطق، استدلال، رحمت و مكارم اخلاقي در جهان برافراشته و نگه داشتهاند.
http://javanonline.ir/fa/news/763021
ش.د9405412