(روزنامه اطلاعات – 1394/11/03 – شماره 26358 – صفحه 12)
رسانههاي عربي با پوشش اخبار شکستهاي داعش در عراق و سوريه، خطهاي تحليلي و خبري گوناگوني را دنبال کردهاند. شماري از تحليلگران اين شکستها را پاياني بر يکه تازي داعش ميدانند و برخي نيز در زمينه بحران آفريني اين گروه در ديگر مناطق جهان هشدار دادهاند.
عمليات آزاد سازي شهر رمادي مرکز استان الانبار عراق که از حدود 6 ماه پيش آغاز شده بود، اواخر آذر ماه شدت گرفت. مقامهاي نظاميعراق ششم دي ماه اعلام کردند بيشتر مناطق شهر رمادي را از گروه داعش پس گرفتهاند و با پيشروي به سمت مرکز شهر ميکوشند تا ديگر مناطق را که همچنان زير اشغال اين گروه تروريستي است، آزاد سازند.شکست داعش در رمادي با خروج تروريستها از حومه دمشق هم زمان شد که بر پايه توافق گروههاي معارض و دولت سوريه زير نظارت سازمان ملل صورت گرفت.
عناصر گروه تروريستي داعش و جبهه النصره، سلاحهاي سنگين خود را تحويل دادند و اردوگاههاي خود در جنوب دمشق را به طور کامل به همراه خانوادههاي خود ترک کردند و به شهر رقه و مارع منتقل شدند که از جمله مناطق تحت اشغال اين گروهها است.همزمان با خروج تروريستها از حومه دمشق، ارتش سوريه به نبرد عليه گروههاي تروريستي ادامه داد که در پي آن شماري از تروريستها کشته يا زخميشدند. با شدت گرفتن حمله نيروهاي ارتش عراق و سوريه به تروريست، حلقه محاصره آنان روز به روز تنگتر ميشود.اين گزارش در بردارنده مهمترين محور تحليلهايي است که در رسانههاي عربي در زمينه شکستهاي تازه گروههاي تروريستي در عراق و سوريه منتشر شده است.
پايان عمر داعش در سوريه و عراق
روزنامههاي «الاهرام» مصر و «الصباح» عراق با اشاره به شکستهاي گروههاي تروريستي در عراق و سوريه، پيش بيني کردند اين گروهها به زودي زمينگير ميشوند.روزنامه الاهرام در گزارشي به قلم «مصطفي السعيد» نوشت: دادههاي بسيار نشان ميدهد طوفان داعش که به طور بيسابقه طي پنج سال اخير منطقه را در نورديده در حال فرونشستن است. سرزمينهاي زير کنترل اين گروه در عراق و سوريه به سرعت رو به کاهش است. نيروهاي عراق وارد شهر رمادي شدهاند و قصد دارند به سوي فلوجه و هيت پيشروي کنند و در موصل دست به نبردي سرنوشتساز بزنند.
در همين حال نيروهاي ارتش سوريه در حومه حلب گروههاي مسلح تروريستي را زمينگير کردهاند و خود را براي نبرد بزرگ در حلب آماده ميکنند. در ليبي هم ميان گروههاي درگير توافقنامه صلح امضا شده است (توافق صلح الصخيرات) و اين مساله تا حدودي در کنترل داعش نقش داشته است.به نوشته الاهرام، قطعنامههاي سازمان ملل درباره حل سياسي بحران سوريه و جنايت شمردن پشتيباني مالي از تروريسم با استقبال گستردهاي روبرو شده است. اين مساله دست بسياري از حاميان تروريسم را که به طور آشکار و پنهان از آن پشتيباني ميکردند، بسته است. افکار عموميدر اروپا که مخالف پشتيبانان تروريسم است در حال به ثمر نشستن است.
روزنامه الصباح عراق، نيز در گزارشي به قلم «محمد عبدالجبار الشبوط» نوشت: داعش شکست ميخورد. اين مساله اکنون در رمادي رخ ميدهد. ما از آغاز پيشروي گروه تکفيري داعش در شهرهاي عراق باور داشتيم که اين گروه شکست خواهد خورد زيرا داعش طرح تروريستي است که قابليت حيات سياسي را ندارد. نقطههاي ضعف داعش آنقدر زياد است که نميتوان آن را پوشاند. از مولفههاي ضعف اين گروه آن است که طرحهايش طايفه اي است و با برگ اهل تسنن بازي ميکند. اين گروه ديگر نتوانست افراد بسياري را به سوي خود جذب کند. بازي طايفه اي اين گروه ديگر بر عراقيها پوشيده نيست بنابراين همه طيفهاي مردم عراق از عرب، کرد، ترکمن، ايزدي، سني و شيعه و مسيحي نبرد با اين گروه را آغاز کرده اند.
به نوشته الصباح، حقيقت داعش حتي براي تروريستهاي خارجي هم آشکار شده است و آنان به زادگاههاي خود بر ميگردند. بسياري از کشورهاي جهان با اين گروه به نبرد روي آورده اند و جنگندههايشان، کاروانهاي نفتکش اين گروه را هدف قرار ميدهند. صدور فتواي جهاد کفايي و نقش رسانهها در بالابردن روحيه نيروهاي عراق سبب شده است تا نيروهاي اين کشور زمام امور را در دست گيرند و اکنون شمارش معکوس آغاز شده است و طي چند روز و هفته آينده توخالي بودن داعش و گروههاي تکفيري مشخص خواهد شد.
شکستهاي عمده داعش
روزنامه «المغرب» تونس هم به مواردي از شکستهاي داعش در عراق و سوريه اشاره کرد. برپايه گزارش اين روزنامه، شکستهاي داعش در مناطق راهبردي، اين گروه را با چالشهاي بسياري روبرو کرده است.
روزنامه المغرب در گزارشي به قلم «وفاء العرفاوي» نوشت: گزارشهاي مشابهي که به تازگي منتشر شده نشان از اين دارد که گروه داعش در سال 2015 با از دست دادن مناطق زير کنترل خود دامنه نفوذش در سوريه و عراق کاهش يافته است. اين در حالي است که برخي از گزارشها هم نسبت به گسترش داعش و تلاش اين گروه براي گشايش جبهههاي تازه در ديگر کشورها مانند اندونزي هشدار داده اند.
العرفاوي تحليلگر روزنامه المغرب با طرح اين سوال که آيا کاهش نفوذ داعش به معناي شکست اين گروه است يا اينکه اين گروه افزون بر سوريه و عراق به ديگر مناطق جهان هم چشم طمع دارد نوشت: گزارشهاي پژوهشي که «موسسه مطالعات اومانيست» آمريکا منتشر کرده نشان ميدهد داعش 14 درصد مناطق زيرکنترل خود را در عراق و سوريه از آغاز ژانويه 2015 تا چهاردهم دسامبر از دست داده است.
برپايه اين گزارش، مهمترين منطقه اي که امسال در سوريه از اشغال داعش خارج شده گذرگاه مرزي تل ابيض در مرزهاي سوريه و ترکيه بود. اين منطقه شهر الرقه (مهمترين پايگاه داعش در سوريه) را به ترکيه پيوند ميداد. برپايه اين گزارش از دست دادن کنترل تل ابيض ضربه سختي بر داعش بود زيرا اين گروه از اين منطقه براي عبور نيرو و منابع مالي استفاده ميکرد. اين گروه از راه اين منطقه نفت سرقت شده از سوريه را به ترکيه منتقل ميکرد. الحسکه دومين منطقه اي بود که از اشغال داعش آزاد شد. اين شهر يکي از منابع اصلي نفت بود که اين گروه
بيست و پنجم ژانويه سال گذشته ميلادي کنترل آن را در دست گرفته بود. شايد مهمترين مناطقي که از دست داعش خارج شده کوباني باشد. عناصر داعش شانزدهم سپتامبر وارد اين منطقه شدند اما پس از چهار ماه کردهاي اين شهر توانستند داعش را شکست دهند.
برپايه اين گزارش، داعش در عراق هم شکستهايي را متحمل شده است. نخستين شکست اين گروه در شهر تکريت و در نزديکي پالايشگاه بيجي بود. اين شکست براي داعش بسيار بزرگ بود زيرا با اين شکست داعش بسياري از منابع مالي خود را که از فروش نفت به دست ميآورد از دست داد. همچنين آزادسازي منطقه سنجار که در مرزهاي سوريه و عراق واقع شده و بيشتر ساکنانش ايزدي بودند ضربه کمرشکني را به داعش وارد کرد. با شکست داعش در اين منطقه نه تنها اين گروه برخي از عناصر و درآمد خود را از دست داد بلکه بازپسگيري اين منطقه نقل و انتقال کالاهاي داعش را دشوار کرد. کوههاي سنجار که استانهاي نينوا در عراق و الحسکه را در سوريه به هم ربط ميداد براي گروه داعش يک گذرگاه کليدي و حياتي به شمار ميرفت.
تلاش داعش براي جبران شکستها
روزنامههاي المغرب تونس و «التحرير» مصر با توجه به شکستهاي داعش در عراق و سوريه در زمينه بحران آفريني اين گروه در ديگر نقاط جهان هشدار دادند.به نوشته روزنامه المغرب، با وجود اينکه داعش نفوذ خود را در عراق و سوريه از دست داده است اما اين گروه در برخي ديگر از مناطق بار ديگر قدرت نمايي ميکند و برخي از گروههاي تندرو از آن حمايت ميکنند.
اين گروه توانسته است برخي از سلولهاي خفته تروريستي را در شماري از مناطق کشورهاي آفريقايي به ويژه ليبي بيدار کند.روزنامه التحرير مصر نيز در گزارشي به قلم «حماده عبدالوهاب» نوشت: در شرايطي که کشورهاي جهان در سوريه و عراق سرگرم نبرد با گروه داعشند، اين گروه تکفيري منطقه سرت ليبي را به حيات خلوت خود تبديل کرده و با جذب و آموزش صدها جنگجو، آنان را براي اجراي اقدامهاي تروريستي در خارج آماده ميکند. تکفيريها از آشوب و هرج و مرج موجود ميان گروههاي درگير ليبي استفاده و سرت را به پايگاه خود تبديل کرده اند.
به گزارش التحرير، منابع امنيتي بر اين باورند که داعش با گسترش نفوذ خود در ليبي به دليل شکستها در سوريه و عراق براي پيدا کردن فضاي جايگزين سوريه و عراق تلاش ميکند. در اين ميان دور از ذهن است که کنشگران منطقه اي با اين گروه تن به نبرد جدي تر دهند زيرا که جنگ با اين گروه نيازمند کنار گذاشتن موانع اقتصادي، سياسي و نظامياست.
روزنامه التحرير نيز به نقل از موسسه «صوفان گروپ» آمريکا نوشت: گروه داعش صدها تن از جنگجويان عرب را به سمت خود جذب کرده است. شهروندان تونسي و عربستاني بيشترين نيروهايي هستند که به اين گروه گرايش پيدا کرده اند. همچنين بيش از پنج هزار جنگجوي اروپايي در صف داعش در حال نبردند که يک هزار و 600 تن از آنان فرانسوي هستند. همچنين بيش از 4700 تن از عناصر تندرو از جمهوريهاي استقلال يافته از شوروي به داعش پيوسته اند.
پايتخت بعدي داعش کجا خواهد بود؟
با تضعيف داعش پرسشهاي فراواني حول آينده گروه تروريستي داعش طرح شده است.با تضعيف داعش در عراق و سوريه به واسطه ورود نيروهاي روسيه به خاک اين کشورها و عقب نشينيهاي مشهود از مواضع تحت کنترل خود، برنامه ريزي داعش براي انتقال نيروي فرماندهي و رهبري آن به مکاني ديگر دور از ذهن نيست. در اين بين دو کشور ميتوانند گزينههاي احتمالي داعش و حاميانش براي انتقال هسته مرکزي آنها باشند.گزينه اي که اکثر کارشناسان با توجه به رخدادهاي اخير توجه زيادي به آن دارند ليبي است. کشوري در شمال آفريقا که داراي ذخاير بزرگ نفتي است. وجود دو دولت سکولار در طبرق و اسلامگرا در طرابلس به شکلي به بحران قدرت در ليبي دامن زده که زمينههاي ورود و حضور تروريستهاي تکفيري سلفي را هموار کرده است، اما ليبي از نظر جغرافيايي مکاني حساس براي کشورهاي اروپايي محسوب ميشود و به طور حتم ناتو در صورت احساس خطر از جانب خاک آن کشور دست به اقدام نظاميزده و واقعه سال 2011 در زمان معمر قذافي را تکرار خواهد کرد.
داعش نيز با علم به اين موضوع فقط به منطقه الهلاليه و بطور خاص شهر بن جواد در استان سرت چشم دوخته تا با دسترسي به منابع نفتي آن جايگزيني براي منابع نفتي از دست رفته در عراق برپا کرده باشد و تحرک نظاميگسترده داعش با هدف به دست آوردن کنترل کامل يک کشور در شمال آفريقا بسيار بعيد به نظر ميرسد.از بعد جغرافياي استراتژي نظامينيز ليبي پتانسيل فعاليت گروههاي تروريستي را ندارد زيرا فاقد عوامل محيطي متناسب با فعاليتهاي تروريستي مانند رشته کوه و جنگل است، از اين روي گروههاي تروريستي در خاک ليبي با وضعي بسيار شکننده مواجه خواهند بود و مکان بعدي کشوري است که جريان جديد تروريسم تکفيري سلفي از آنجا پايهگذاري شده و در نابسامانيهاي قرن 21 دنيا نقشي اساسي ايفا ميکند، جمهوري افغانستان.درگيريهاي داخلي افغانستان اعم از درگيريهاي نظاميو البته درگيريهاي سياسي، اين کشور را عملا در خلا قدرت فراگير ملي قرار داده که همين امر موجب انجام تحرکات علني نيروهاي شبه نظاميبه پشتيباني فکري از داعش شده است.
طالبان که روزي با به سايه راندن نيروهاي القاعده خود را به عنوان يگانه نيروي تندرو در آسياي مياني معرفي کرده بودند، با قدرت گرفتن نيروهاي ملي افغانستان و پشتيباني هرچند ناچيز مردم در برخي ايالتهاي مهم از سياسيون، به حاشيه رانده شده و دوران انزواي خود را پشت سر ميگذارند. اين مسئله سبب گرايش طالبان به تفکرات داعش و بيعت با آن در برخي مناطق منجمله هرات شده تا با اين استراتژي به تجديد قوا پرداخته و مجددا خود را به سکاندار جريان فکري افغانستان تبديل کند.
بيعت عدهاي از سران طالبان پاکستان در ژوئيه 2014 با ابوبکر البغدادي رهبر داعش را نيز ميتوان حرکتي براي تحقق همين اهداف بيان کرد. نبايد فراموش کرد پاکستان مأمن گروهکهاي کوچک تروريستي است که تحت نفوذ شديد طالبان افغانستان هستند و داراي اهداف مشترک در جهت ساقط کردن حکومت کابل.
از سوي ديگر اضمحلال طالبان بعد از انزواي القاعده ابزار توجيه ايالات متحده براي حضور در مناطق غربي ايران را نيز از بين خواهد برد و اين خود ميتواند دليلي بر گرايش ايالات متحده به کشاندن هسته مرکزي داعش به افغانستان باشد تا در وهله اول با جايگزيني آنها با طالبان يا تقويت طالبان توسط آنها ابزار توجيه حضورش در افغانستان و پاکستان را استحکام بخشد و در وهله دوم در صورت پيشروي نيروهاي ايران و روسيه در عراق و سوريه از انحلال کامل داعش جلوگيري کرده باشد.
البته با نگاهي بد بينانه ميتوان ادعا کرد دولتمردان افغانستان نيز از ورود کنترل شده داعش به بعضي از ايالتها استقبال ميکنند زيرا حضور دشمن در خاک کشور هم موجب ايجاد اراده ملي براي حفظ وحدت در بين افراد مخالف و موافق داخلي خواهد بود و هم توجيه گر بسياري از تصميمات سياسي.افغانستان از نظر منابع نفتي نيز در موقعيت مناسبي به سر ميبرد که البته اين منابع اکثرا در شمال اين کشور و خارج از ناحيه تحت کنترل طالبان بوده و ميتوان ادعا کرد دسترسي گروههاي تروريستي به اين منابع به صورت سهل امکان پذير نخواهد بود و در بررسي جغرافياي استراتژي نظامي، افغانستان به دليل وجود رشته کوههاي بسيار سردسير و آب و هواي نامناسب از موقعيتي بسيار عالي برخوردار بوده و مکاني بسيار مناسب براي گروههاي تروريستي محسوب ميشود.با بررسي مطالب فوق الذکر ميتوان ادعا کرد گرايش داعش به سمت افغانستان بسيار منطقي تر از گرايش به سمت ليبي مينمايد ليکن به دليل پيشرفتهاي جامعه مدني در افغانستان و تجربه تلخ اسلام تندرو طالبان، داعش با دشواريهاي بسيار زيادي براي نفوذ در بين مردم رو به رو خواهد بود.
داعش فرزند جورج دبليو بوش است
شفقنا در ترجمه مقالهاي از گاردين به قلم يورگن تودنهوور نوشت،اگر غرب بتواند يک آشتي ملي در سوريه و عراق ايجاد کند و زندگي سياسي سنيها را به سامان آورد، داعش مثل آب خوردن به پايان کار خود خواهد رسيد.از زمان حملات تروريستي پاريس، سياستمداران غربي درست همانند کاري که پس از 11سپتامبر کردند، با چشماني باز پا بر روي تله اي گذاشتند که تروريستها نصب کرده بودند. آنها هم مانند تروريستها تصميم گرفتند با بمب تلافي کنند، حتي با وجود دانستن اينکه تاکنون بمبها منشاء اصلي و يکي از دلايل عمده مقابله تروريسم با ما بوده است.
زيرا بمبها عمدتا مردم بي گناه را ميکشند و در نتيجه به پرورش نيروهاي تازه نفس براي پيوستن به تروريستها کمک ميکند.به عنوان نمونه من از مصاحبه با اعضاي داعش در سوريه و شمال عراق دريافتم که اصطلاح جنگ با تروريسم جورج دبليو بوش به نوبه خود به يک برنامه کلاسيک براي استخدام تروريست تبديل شده است. در سال 2001 حدود چند صد تروريست در کوههاي هندوکش وجود داشتند که تهديدي براي جامعه بين المللي به حساب ميآمدند. اکنون بعد از سالها جنگ با تروريسم گفته ميشود طبق برخي برآوردها در بين هر يک ميليون عراقي، 100 هزار نفر تروريست وجود دارند. گروه تروريستي داعش نيز تنها شش ماه پس از شروع حمله به عراق ايجاد شد. داعش بچه جورج دبليو بوش است .
چگونه ممکن است سياستمداران پيشرو از 14سال جنگهاي زيانبار برعليه تروريسم هيچ درسي نگرفته باشند ؟ چگونه ميشود آنها هنوز هم بر اين باور باشند که بهترين راه براي رهايي از شر هجوم زنبورها، خرد کردن لانه آنها با يک پتک است ؟!شهر رقه سوريه که جمعيت شهروندانش به ???هزار نفر ميرسد، تبديل به يکي از اهداف مورد علاقه فرانسوا اولاند رييس جمهور فرانسه شده است.
جتهاي نظاميآمريکا، اردن، روسيه و سوريه که با شرکت بمب افکنهاي فرانسه نيز تقويت شدند و يا انگليس که پس از آنها وارد اين معرکه شد بمبهاي مرگبار خود را بر بقاياي اين شهر ميريزند . ممکن است از 20هزار تروريست داعش که در اين شهر پنهان شده بودند تنها چند هزار نفر باقي مانده باشند . زيرا اکثر شان مدتها پيش به موصل در عراق يا به ديرالزور در سوريه فرار کرده اند.
فرانسه هر چيزي را که شبيه به اردوگاه يا سربازخانه باشد بمباران ميکند. تفاوتي ندارد که يک کارگاه کوچک، يک ساختمان عمومييا حتي بيمارستان باشد. اکثر ملل عرب تصاوير کودکان کشته شده در رقه را ببينند که داعش هم تا ميتواند تلاش ميکند اين تصاوير را پخش کند بايد گفت آن وقت در ازاي هر کودک کشته شده يک تروريست جديد متولد شده است. اين جنگ همانند پرتاب بومرنگ است که به شکل موج تازه اي از تروريسم به سمت ما بازگشته و به ما ضربه خواهد زد.البته که رئيس جمهوري فرانسه به دنبال حوادث پاريس بايد واکنش نشان ميداد ، اما هيچکس جلو او را براي اندکي فکر کردن به واکنشي که ميخواهد نشان دهد نگرفته بود .
او بايد در مييافت پارتيزانهاي پنهان در شهر رقه را نميتوان با بمب شکست داد. او بايد ميدانست جنگجويان داعش فقط در فيلمهاي تبليغاتي خود در صفهاي منظم و پشت سر هم حرکت ميکنند؛ اما در پشت صحنه آنها از حرکت به صورت گروههاي بزرگ پرهيز ميکنند و بيشتر اوقات خود را در مکانهاي عمومي مانند مجتمعهاي مسکوني ميگذرانند. يعني جايي که خانوادهها در آن زندگي ميکنند. اين اولين درس راهنما براي تروريستهاست.به موصل نگاه کنيد؛ اين شهر محل سکونت ?.?مليون نفر است که حد اکثر 15هزار تروريست داعشي نيز در بين آنها اسکان دارند. اگر ميخواهيد از شر داعش در اين شهر خلاص شويد، بايد کل شهر را با خاک يکسان کنيد.
در اکتبر سال 2014 من اولين روزنامهنگار غربي بودم که به ميان داعش رفتم و سالم بازگشتم . طي آن زمان ما بارها توسط جتهاي جنگنده آمريکايي و هواپيماهاي بدون سرنشين هدف قرار گرفتيم. به سختي ميتوان توصيف کرد که چگونه اسکورت داعش به سرعت ما را در هر زمان در ميان مردم محلي پنهان ميکرد. هنگاميکه با سه اتومبيل (که معمولا يکي از آنها طعمه هواپيماهاي بدون سرنشين ميشد ) به سمت قلمرو داعش حرکت ميکرديم، اتومبيلها هميشه با فاصله 10کيلومتري از هم حرکت ميکردند. ما اکثر مواقع تغيير محل ميداديم. «هرگز يک هدف ثابت نباش!» اين شعار جنگجويان داعش بود.
استراتژي ريختن بمب بر سر تمام جمعيت سوريه توسط فرانسه به کار گرفته شد و به دنبال آن انگليس هم بدان پيوست. اما اين عمل جنگجويان داعش را خوشحال خواهد کرد. اگر اولاند نيروي زميني هم ميفرستاد باز هم آنان را خوشحال ميکرد، زيرا روياي نهايي داعش ورود نيروهاي زميني غربي به خاک سوريه است. چون آن وقت اين از جان گذشتگان ميتوانند به جاي کشتن مسلمانان وارد مرحله نهايي جنگ تخيلي آخرالزماني خود ميان خوب و بد شوند و سرنوشت نبرد نهايي خود را با ايالات متحده، انگلستان و فرانسه دراين دنيا تعيين کنند .اتفاقا داعش شانس خوبي براي برنده شدن دريک جنگ زميني دارد ، زيرا تروريستهاي داعش آموزشهاي عالي نظاميديدهاند، اما راههاي ديگري براي ضربه زدن به داعش وجود دارد. نخست، آمريکا بايد جلو ارسال سلاح توسط کشورهاي حوزه خليج فارس به سوريه و عراق را بگيرد. دوم، غرب بايد به ترکيه کمک کند تا مرز خود با سوريه را مستحکم کند تا مانع پيوستن جنگجويان جديد به داعش شود.
سوم، داعش فقط براي اين وجود دارد که توانسته است خود را با سنيهاي سرکوب شده در عراق و سوريه متحد نشان دهد.اگر غرب بتواند يک آشتي ملي در سوريه و عراق ايجاد کند و زندگي سياسي سنيها را به سامان آورد ، داعش مثل آب خوردن به پايان کار خود خواهد رسيد.اما آيا واقعا درس گرفتن از اين واقعيت که تلاش براي نابودي تروريسم به وسيله جنگ، شکست خورده است تا اين حد دشوار است؟ آيا ما نبايد درباره جنگ با ترور تجديد نظر کنيم؟ آيا نهايتا نبايد جهان اسلام را به عنوان شرکاي واقعي خود ببينيم؟ نه به عنوان يک پمپ بنزين ارزان که هر زمان اراده کنيم بتوان به آن دست اندازي کرد؟ بمباران غيرنظاميان تنها تروريستهاي جديدي را به ميدان ميکشد. ادامه دارد...
ش.د9405529