تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۵  ، 
کد خبر : ۲۹۲۶۸۸
مهدي ذاكريان در گفت‌وگو با «اعتماد»:

اوباما به دنبال مهار تخريب رابطه تهران - واشنگتن از سوي رياض است

مقدمه: گروه ديپلماسي - باراك اوباما روز چهارشنبه وارد رياض شد تا با ملك سلمان و سران كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس ديدار داشته باشد اما سردي كنوني روابط امريكا و متحدان منطقه‌اي‌اش در خاورميانه از همان ابتداي ورود رييس‌جمهوري امريكا به عربستان و عدم حضور ملك سلمان براي استقبال، خود را به نمايش گذاشت. موضوعات مختلفي در دستوركار رايزني‌هاي اوباما در رياض گفته شد اما چالش‌برانگيزترين موضوع ايران بود. با اين حال، به نظر مي‌رسد ناخشنودي سران كشورهاي عربي خليج فارس از امريكا به دليل مواضع‌شان نسبت به ايران همچنان ادامه دارد، كماآنكه اوباما در آن ديدار آنها را مناقشه با ايران پرهيز داد و گفت «هيچ كشوري از ستيز با ايران سود نمي‌كند». با اين حال اوباما براي آرام ساختن اعراب گفت كه تلاش مي‌كنيم ايران به تعهدات خود پايبند باشد و اميدواريم اين كشور با برداشتن گام‌هاي مثبت اختلافاتش را با كشورهاي عربي منطقه حل كند. در رابطه با حضور رييس‌جمهوري امريكا در رياض و رايزني او با مقامات عربي گفت‌وگويي با مهدي ذاكريان، استاد روابط بين‌الملل دانشگاه داشته‌ايم كه مشروح آن در ادامه مي‌آيد.
(روزنامه اعتماد - 1395/02/04 - شماره 3509 - صفحه 10)

* در بيانيه پاياني اجلاس سران عضو شوراي همكاري خليج فارس و امريكا در رياض بر گذار سياسي در سوريه بدون حضور بشار اسد تاكيد شده است. اين قيد بدون حضور بشار اسد به نوعي پيش شرط گذاشتن براي مذاكرات سوريه است و اين در حالي است كه ايران و روسيه مخالفت خود با چنين مساله‌اي را بارها اعلام كرده‌اند. معناي سياسي اين عبارت در صحنه عملي مذاكرات چيست؟

** چه كشورهاي غربي و چه كشورهاي عربي به هيچ‌وجه اجازه در راس قدرت ماندن را به بشار اسد نمي‌دهند و اين اصل شفافي است كه از آغاز بحران سوريه آن را مطرح كرده و هم‌اينك نيز آن را دنبال مي‌كنند. اظهارات رييس‌جمهور امريكا پس از ديدار با سران كشورهاي شوراي همكاري در اين راستا است. با اين حال، فضاي به‌شدت راديكال سوريه و اقدامات تروريستي گروه‌هاي مخالف اسد مانند داعش در اقصي نقاط دنيا مانند پاريس، بروكسل و... موجب شده تا كشورهاي غربي موضع‌گيري داشته باشند و بگويند لازم نيست تا اسد هم‌اكنون حذف شود و مي‌تواند در فرآيند انتقال حضور داشته باشد. اين سخن، نه براي تقويت او بلكه براي تضعيف داعش و النصره است.

لذا مي‌توان اين نتيجه‌گيري را داشت كه سياست غرب درباره اسد تغيير نيافته است. اعراب نيز از ابتدا براي تضعيف ايران و حزب‌الله پشت سر بشار اسد را خالي كردند و به هيچ‌وجه هم راضي نيستند تا او در راس قدرت باقي بماند. من فكر مي‌كنم اين اظهارات تنها به كش‌دار شدن مذاكرات سوريه منجر خواهد شد چراكه هم‌اكنون نيز آينده اسد يكي از گره‌هاي اصلي مذاكرات سوريه است.

* در نشست امريكا با سران شوراي همكاري، امريكا از خواست كشورهاي عضو براي افتتاح دفتري در واشنگتن براي پيگيري همكاري‌ها استقبال كرد. شكل‌گيري چنين همكاري تنگاتنگ ميان امريكا و كشورهاي عضو شوراي همكاري، تا چه اندازه به افزايش حضور نظامي و سياسي امريكا در منطقه منتهي خواهد شد؟

** هم‌اينك امريكا در منطقه حضور سياسي و امنيتي بالايي دارد و ما شاهد هستيم كه امريكا در كشورهاي مختلف منطقه پايگاه دارد . من فكر نمي‌كنم تاسيس دفتر از سوي شوراي همكاري منجر به افزايش حضور سياسي و امنيتي امريكا در منطقه شود. اگر بخواهيم شوراي همكاري خليح فارس را ارزيابي كنيم، اين سازمان، يك نهاد سست، بي‌اعتبار و بي‌ارزش است و نمي‌توان آن را يك سازمان تاثيرگذار يا كارآمد در نظام بين‌المللي دانست. شوراي همكاري ماهيتا بدون امريكا معنايي ندارد و نمي‌تواند اقدام خاصي را انجام دهد. اگر ناوگان پنجم نيروي دريايي امريكا در بحرين نباشد و ناوهاي امريكايي، فرانسوي و انگليسي در خليج فارس مانور ندهند، اين كشورها فرو خواهند پاشيد.

به نظرم، افتتاح دفتر شوراي همكاري خليج فارس در امريكا حالتي سمبليك دارد تا بگويند شوراي همكاري نهادي مهم است و در واقع، اسراف دلارهاي نفتي‌شان است و من دستاوردي ملموس ناشي از افتتاح را ارزيابي نمي‌كنم. هم‌اينك امريكا با هر يك از اين كشورها پيمان و قرارداد امنيتي دارد و حالت بالاتري هم براي همكاري وجود ندارد كه بخواهد با آنها برقرار كند.

* آيا افزايش همكاري امنيتي و نظامي با كشورهاي شوراي همكاري، با سياست قبلي امريكا براي فاصله گرفتن از خاورميانه در تناقض نيست؟

** سياست چرخش به شرق به معناي فاصله گرفتن از خاورميانه نيست. به طور كلي هم فاصله گرفتن از خاورميانه براي امريكا امكان‌پذير نيست و نمي‌تواند عملياتي باشد چراكه اسراييل در منطقه قرار دارد و نبض سياست خارجي امريكا در دست آنها است. تركيب نخبگان سياست خارجي امريكا نيز به گونه‌اي است كه موجب مي‌شود تا اسراييل پيوندي غيرقابل‌انفكاك در سياست خارجي اين كشور داشته باشد. از سوي ديگر، بزرگ‌ترين منبع انرژي در خاروميانه است و همين موجب مي‌شود تا آنها نتوانند نسبت به خاورميانه بي‌تفاوت باشند.

از طرفي، كشورهاي حوزه خليج فارس با فروش نفت، كشورهاي ثروتمندي هستند و از آنجايي كه توليدكننده نيز نيستند، موجب مي‌شود تا كشورهاي مصرفي قلمداد شوند و براي تامين نيازهاي خود متكي به امريكا باشند. خليج فارس و تنگه هرمز هم از جمله نقاط ژئوپولتيك و ژئواستراتژيكي هستند همواره در محور سياست خارجي اين كشور قرار دارند اما اين نگاه هم نمي‌تواند متناقض توجه و اهميت شرق براي امريكا شود.

* باراك اوباما در رياض مورد استقبال فرماندار رياض قرار گرفت و شخص ملك سلمان براي استقبال از وي حضور نيافت. پيام تلويحي اين رفتار سعودي‌ها براي رابطه دوجانبه واشنگتن- رياض چيست؟

** من از پروتكل تشريفاتي حضور روساي جمهور و سران يك كشور در عربستان خبر ندارم اما سه گروه از باراك اوباما خوش‌شان نمي‌آيند؛ نخست، اسراييل. دوم، جناح تندرو در حكومت عربستان كه هم‌اينك آنها در راس قدرت قرار دارند و سوم تندروها. هر سه اين گروه‌ها در يك مساله اشتراك نظر دارند و آن، اين است كه معتقد هستند امريكا در زمان اوباما امتيازهاي متعددي به ايران داده و امتيازي نيز از ايران نگرفته است. شما هنگامي كه به اظهارات مقامات سعودي نگاه كنيد، متوجه مي‌شويد كه آنها از نوع نگاه و عملكرد رييس‌جمهور كنوني امريكا ناراضي هستند، چراكه نه تنها در راستاي خواست آنها حركت نكرده بلكه بسياري از اقدامات اين كشور، در تضاد با خواست‌هاي آنها بوده است؛ از برجام گرفته تا عدم حمله نظامي به سوريه. عدم حضور و استقبال نسبتا سرد از رييس‌جمهور امريكا نيز نشان از بي‌اعتمادي و بي‌توجهي به اوست.

* همزمان با حضور اوباما در رياض، تركي الفيصل، گفته است كه كشورهاي شوراي همكاري به زودي بايد روابط خود با امريكا را بازتنظيم كنند و روزهاي خوب قديم با امريكا بي‌هيچ بازگشتي به پايان رسيده است. اين جملات تا چه اندازه بيانگر الگوي جديدي در رابطه عربستان و همراهانش در شوراي همكاري با امريكا است؟

** من اظهارات تركي الفصيل را قبول ندارم. شوراي همكاري بدون امريكا معنايي ندارد. آنها چه كشوري را مي‌خواهند جايگزين امريكا بكنند؟ اصولا هيچ كشوري نمي‌توانند همانند نقش امريكا را براي اعراب ايفا كند. من فكر مي‌كنم اين نوع اظهارات، آن هم در زمان سفر اوباما به رياض در واقع بيان دلخوري‌هاي جناح تندرو سعودي است و بيشتر به بلوف شباهت دارد. از سوي ديگر در دو، سه سال گذشته امر براي حكام سعودي مشتبه شده و آنها فكر مي‌كنند كه مي‌توانند بدون امريكا هر كاري بكنند. در حالي كه ناكارآمدي و شكست اقدامات محدودشان كه بدون رضايت امريكا بوده، هم‌اينك هويدا است كه مي‌توان براي آن بحران يمن را مثال زد.

* اوباما پيش از ترك عربستان با تكرار ادعاهاي پيشين فعاليت‌هاي منطقه‌اي و موشكي ايران را مورد انتقاد قرار داد و اين در حالي است كه برخي منابع خبري مي‌گويند اوباما در ديدار با اعراب از آنها خواسته همزيستي با ايران را تمرين كنند. تا چه اندازه مساله ايران مورد اختلاف امريكا و شوراي همكاري است؟

** امريكا و اعراب درباره ايران اختلاف فراواني دارند. طرف امريكايي هم‌اكنون بر سر عقل آمده و به اين نتيجه رسيده است كه تحريم‌ها و فشارهاي سياسي عليه ايران اثري ندارد. ادبيات حاكم بر سياست خارجي ايران هم مبتني بر واقعيات حقوق و روابط بين‌المللي است و اين در آنها اثر گذاشته است. ايران در دو سال گذشته نشان داده است كه خواستار همزيستي است و همين موجب شده است تا اوباما در برابر سياست ايران سر تسليم فرود آورد و خواستار همكاري با ايران باشد. برجام نيز افق‌هايي براي همكاري در سياست خارجي ميان دو كشور ايجاد كرده تا در رابطه مسائلي با يكديگر گفت‌وگو كنند.

امريكا اكنون اعتقاد دارد فرصت براي گفت‌وگو در اين زمينه‌ها وجود دارد و براي پيشبرد اين فرصت تلاش مي‌كند تا بازيگراني كه مي‌خواهند در اين روند اخلال ايجاد كنند را مهار كند. يكي از اين بازيگران كه قصد اخلالگري دارد، عربستان است كه مي‌خواهد دريچه ايجاد شده براي همكاري را ببندد و مدام به امريكا مي‌گويد ايران قابل اعتماد نيست. دعوت امريكا به صلح سرد و همزيستي با ايران نيز در همين راستا است. در اين چارچوب او با بيان اينكه امريكا در كنار آنها است، ممكن است درشت‌گويي‌هايي هم نسبت به ايران داشته باشد تا اين گونه به اعراب اطمينان بدهد و اندكي آنها را آرام كند.

* بسياري از تحليلگران ديدار اوباما با سران شوراي همكاري را مثبت ارزيابي نكردند و از اختلاف‌ها بيش از تفاهم‌ها سخن گفتند. ريشه اختلاف‌هاي دو طرف در چه مسائلي قابل ارزيابي است كه حتي با چنين ديداري هم حل و فصل نشده است؟

** شوراي همكاري، اتحاديه اروپايي نيست و متشكل از سراني كه در فرايندي دموكراتيك هم انتخاب بشوند، نيستند. امريكا همچنان با آنها متحد است و از آنها حمايت مي‌كند چون امريكا مي‌داند اگر فرآيند دموكراتيك در اين كشورها حاكم شود، براي امريكا افرادي بدتر از سلمان و الجبير بر اين كشورها حاكم خواهند شد. همين مساله موجب مي‌شود تا نوع نگاه سران كشورهاي شوراي همكاري با نوع نگاه اعضاي اتحاديه اروپايي يا آ. سه. آن متفاوت باشد و به دليل تفاوت‌هاي بنيادي تفاهمي اساسي هم ميان آنها شكل نمي‌گيرد. نظام بين‌المللي ديگر مانند زمان جنگ سرد نيست يعني تغيير در ماهيت نظام بين‌المللي موجب شده تا روابط ميان امريكا و كشورهاي عربي هم متفاوت بشود.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=41600

ش.د9500705

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات