رئيسجمهور آمريكا در تازهتــــرين موضعگيري خود عربستان و ايران را دعوت به برقراري ترتيبات «صلح سرد» بين همديگر كرد؛ ترتيباتي كه پيش از اين بعد از جنگهايي بين هند و پاكستان يا چين و هند برقرار شده است. باراك اوباما در گفت و گوي خود با جفري گولدربرگ خبرنگار آتلانتيك كه 36 بار لفظ ايران و 20 بار كلمه سعودي را بهكار برده، بهشكلي جديتر از سعوديها انتقاد كرد و براي اولين بار از «دوستان» آمريكا خواسته كه روش مؤثري پيدا كنند كه سهم ايران در مناطق مجـــاور خود را بپذيرند.
به گزارش «جوان»، گفتوگوي باراك اوباما با جفري گولدربرگ خبرنگار آتلانتيك كه با عنوان «دكترين اوباما» منتشر شده، درباره نقش آمريكا در جهان است. بخش مهمي از اين گفت و گو، مربوط ميشود به مناسبات عربستان با ايران و رفتاري كه آمريكا دوره اوباما در اين خصوص ايفاي نقش ميكند. گولدبرگ ميگويد كه اوباما از نقش منطقهاي سعوديها و اوضاع داخلي اين كشورچندان راضي نيست و پنهاني هم در كاخ سفيد عليه آنها موضعگيري كرده و گفته كه « به عنوان كشوري كه نيمي از جمعيت خود را سركوب ميكند، نميتواند در دنياي مدرن زندگي كند.» رئيس جمهور آمريكا همچنان از عربستان به عنوان دوست آمريكا و از ايران با عنوان «ايرانيها» ياد ميكند.
گولدربرگ ميگويد: «در يك مورد، من دريافتم كه او در مقايسه با ديگر رؤساي جمهور، كمتر طرف عربستان را در مقابل رقيب اصلياش ايران ميگيرد و او هم با اين تحليل من مخالفت نكرد ولي تأكيد كرد كه سعوديها نيازمند اين هستند كه خاورميانه را با دشمنان ايراني خودشان سهيم شوند.» اوباما ميگويد: « رقابت بين سعوديها و ايرانيان كه جنگهاي نيابتي و بحران در سوريه، عراق و يمن را تغذيه ميكند، ما را ملزم ميكند كه به دوستان (سعودي) خودمان و همچنين به ايرانيها بگوييم كه آنها نيازمند اين هستند كه راهي مؤثر براي سهيم كردن (يكديگر) در همسايگي خودشان يافته و نوعي از صلح سرد را نهادينه كنند.»
صلح سرد وضعيتي تقريباً صلحآميز بين دو كشور است كه بعد از وضعيت جنگي از طريق توافق صلح برقرار ميشود. صلح سرد در برابر جنگ سرد قرار ميگيرد. در جنگ سرد، هر چند دو كشور به دنبال جنگ علني با يكديگر نيستند ولي به صورت غيرعلني، جنگهاي نيابتي عليه هم را هدايت ميكنند. در صلح سرد، سطح قابل توجهي از سياست خصمانه و سوءنيت به طرف مقابل وجود دارد. مناسبات هند و پاكستان بعد از جنگ، رژيم صهيونيستي و اسرائيل بعد از جنگ 1973 و مناسبات چين و هند بعد از مناقشات مرزي، سه نمونه بارز صلح سرد است.
گروگانها، اسير سرسختي ريگان
باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا در بخشي از مصاحبه خودش با مجله آتلانتيك گفته كه آمريكا در منطقه خليج فارس و همچنين در اروپا، متحدان فرصتطلب و راحتطلبي دارد كه ميخواهند آمريكا را به درگيريهايي بكشانند كه ارتباطي با منافع آمريكا ندارد. اوباما همچنين ميگويد: «اين رويكرد كه به دوستان خود بگوييم شما راست ميگوييد و ايران منبع همه مشكلات است و ما از شما حمايت ميكنيم، اساساً به اين معنا خواهد بود كه اين تنشهاي فرقهاي ادامه مييابد و شركاي ما در خليج (فارس)، دوستان سنتي ما، نميتوانند به تنهايي شعلههاي آتش را خاموش كنند و پيروز شوند و همچنين بدين معناست كه ما بايد وارد ميدان شويم و با استفاده از نيروي نظامي خود براي آنها امتياز بگيريم و اين نه به نفع آمريكاست، نه به نفع خاورميانه.»
در بخش ديگري از اين گفتوگو اوباما استدلال جمهوريخواهان براي افزايش فشار بر ايران را مورد شك و ترديد قرار داده و معتقد است اين عقيده كه حرفهايي با لحن تند زدن و سرسختي نشان دادن درباره يك كشور لزوماً به پيشبرد اهداف آمريكا در ارتباط با آن كشور منجر ميشود، با واقعيت روابط بينالملل در پنج دهه اخير نميخواند. اوباما با اشاره به بحران گروگانگيري در سفارت آمريكا در تهران گفت كه هم اكنون اين باور ميان بعضي جمهوريخواهان شكل گرفته كه ايران گروگانها را به دليل سرسخت به نظر رسيدن رونالد ريگان آزاد كرد، حال آنكه در عمل مذاكراتي طولاني براي آزادي ديپلماتها با ايران در جريان بود و ايران به دليل مشكل شديدي كه با جيمي كارتر داشت صبر كرد تا دوره رياست جمهوري او تمام شود و سپس گروگانها را آزاد كرد.
حمله ميكردم
گولدبرگ ميگويد كه خيليها ترديد داشتند كه اوباما در صورت عدمموفقيت برجام به تأسيسات هستهاي ايران حمله نظامي كند و از رئيسجمهوري آمريكا ميپرسد: «آيا بلوف بود؟» اوباما پاسخ ميدهد: «حمله ميكردم.» گولدبرگ ميگويد كه اين سؤال را سال ۲۰۱۲ هم از رئيسجمهوري آمريكا پرسيده و پاسخ گرفته بود: «من رئيسجمهور ايالات متحده آمريكا هستم، بلوف نميزنم.» با اين حال اوباما لحن متفاوتي نسبت به مردم ايران دارد.
رئيسجمهوري آمريكا به خودبزرگبينيها و خودخواهيهاي تاريخي آمريكا اشاره ميكند و ميگويد: «ما تاريخ داريم، ما در ايران تاريخ داريم…». او به بياعتمادي مردم ايران نسبت به آمريكا اشاره ميكند و ميگويد كه آمريكاييها بايد نسبت به دلايل تاريخي اين بياعتماديها آگاه باشند. اوباما درباره روزي كه تصميم گرفت در سوريه مداخله نكند نيز به آتلانتيك گفت: «من به اين روز افتخار ميكنم. باورم اين بود كه اعتبار من و آمريكا در خطر است، از اين رو من نبايد در آن لحظه كليد توقف را بزنم چرا كه هزينه سياسي برايم داشت. اما من به فشارها توجه نكردم و تصميمي را گرفتم كه به نفع آمريكا بود. تصميم سختي بود اما در نهايت تصميمي درست بود.»
http://javanonline.ir/fa/news/775887
ش.د9405694