(روزنامه آرمان ـ 1395/04/10 ـ شماره 3075 ـ صفحه 6)
** اصولگرايان نياز دارند كه در افكار و انديشه خود تجديدنظر جدي كنند. ديدگاه خود را نسبت به مردم، منافع ملي، كشورداري و حتي نسبت به رقيب و ميدان رقابت تغيير دهند و از خود ظرفيت بالاتري نشان دهند تا مردم نسبت به آنها رويكرد مثبت داشته باشند. البته فكر نميكنم كه به اين سرعت اصولگرايان بتوانند خود را بازسازي كنند. آنها هم به دليل ضعفهاي رفتاري و هم به دليل همراهي با تندروها، ضربات زيادي را متحمل شدند. انصافا حق اصولگرايان سنتي نبود كه اينچنين ضربه بخورند. لذا فكر ميكنم كه اين جناح نياز به بازسازي دارد. آن هم نه بازسازي سازماني و تشكيلاتي. حزب و تشكل نميتواند اصولگرايان را از ورطهاي كه در آن هستند نجات دهد. آنها نياز دارند در شعار، افكار و رفتار خود تجديدنظر كنند. وقتي تندروها وارد صحنه ميشوند و با رقبا برخورد حذفي ميكنند، اصولگرايان نبايد خوشحال باشند. بلكه بايد رفتار تندروها را محكوم كنند. ما تابهحال نشنيديم و نديدم كه اصولگرايان، رفتار تندروها را به طور رسمي محكوم كنند. چرا اصولگرايان در موضوع رد صلاحيتها اعلام موضع نكردند و خم به ابرو نياوردند؟ ازقضا برخي از آنها خوشحال هم بودند كه ميدان برايشان بازشده است! مردم اين رفتارها را ميبينند و ميفهمند. اصولگرايان بايد مردميتر فكر كنند و به راي مردم توجه كنند و مجددا تاكيد ميكنم كه اصولگرايان بايد مرز خود را از تندروها جدا كنند. تندروها بلاي جان اصولگرايان شدهاند. تندروها علاوه بر اينكه به كشور و ملت ضربه ميزنند، به هم جناحيهاي خود هم صدمه وارد كردهاند!
* در انتخابات سال ۹۶ اين دو قسم از جناح اصولگرا می توانند روي يك نامزد خاص به اشتراك و اتفاقنظر برسند؟
** خيلي بعيد ميدانم كه اصولگرايان ميانهرو و تندرو، در انتخابات سال ۹۶ به وحدت برسند، چراكه عقل سليم اقتضا ميكند كه اصولگرايان معتدل، مسير خود را از تندروها جدا كنند و سرنوشت خود را با آنها گره نزنند؛ زيرا اين احتمال وجود دارد كه تندروها به سراغ احمدينژاد يا فردي شبيه به او بروند كه طبيعتا توفيقي نخواهند داشت و براي خود و ديگران مشكل ايجاد خواهند كرد. بنابراين بعيد است كه طيف اعتدالي جريان اصولگرا حاضر به حمايت از احمدينژاد در انتخابات سال ۹۶ شود. اگر اصولگرايان معتدل بخواهند با تندروها همراه شوند و نامزدي غير از نامزد آنها نداشته باشند، دست به يك نوع خودزني و انتحار سياسي زدهاند. اصولگرايان معتدل و معقول، درگذشته هم هر زمان كه با تندروها همنوا شدند، ضربه خوردند و مردم از آنها بيشتر فاصله گرفتند. هرگاه هم كه حساب خود را از تندروها جدا كردند و مستقلا وارد صحنه شدند، توانستند درصدي از آرا را به خود اختصاص دهند. شخصا فكر ميكنم اصولگرايان عاقل و معتدل، به اين نتيجه برسند كه از آقاي روحاني حمايت كنند و كانديداي ديگري را در برابر ايشان نداشته باشند. حتي اين احتمال هم وجود دارد كه بعضي از آنها در انتخابات سال ۹۶ سكوت كنند. اين احتمال را كه در برابر آقاي روحاني صف كشي كنند و در كنار تندروها قرار بگيرند، بعيد ميدانم. البته نبايد فراموش شود كه مشي دولت چنين است كه خود را درگير موضوعات چالشي نمیكند اما بايد براي بياثر كردن تحركات اين اتاق فكر تخريب، سازوكاري تبيين كند و مهمتر از آن بايد مردم را در جريان اقدامات و برنامههاي تخريبي مخالفان دولت قرار دهد و از سوي ديگر اطلاع دهد كه دولت براي جلوگيري از تاثيرگذاري اين افراد مخالف چه اقداماتي انجام ميدهد. همين كه مردم از عملكرد اعضاي اتاق فكر تخريب اطلاع پيدا كنند بهترين پاسخ را به آنها خواهند داد.
* به آقاي احمدينژاد اشاره كرديد. فكر ميكنيد كه اگر او وارد عرصه انتخابات شود، در وهله اول تاييد صلاحيت خواهد شد؟ و در وهله دوم، اگر تاييد شود، مردم چه پاسخي به او خواهند داد؟
** اگر كار بهجايي برسد كه احمدينژاد تاييد صلاحيت شود، بايد دست همه را باز گذاشت! اينكه راي ميآورد يا نه حرف ديگري است. اگر احمدينژاد تاييد صلاحيت شود، بايد معنی برخی کلمات را تغيير دهيم!
* فكر ميكنيد حمايت اصولگرايان معتدل از آقاي روحاني به جهت رضايت آنها از عملكرد و دستاوردهاي آقاي رئيسجمهور است؟
** آقاي روحاني براي اصولگرايان نامزد ايده آل نيست. ايده آل آنها كسي است كه شعار و عملكردش كاملا منطبق با آنها باشد كه آقاي روحاني اينگونه نيست؛ اما اصولگرايان، آقاي روحاني را از خانواده و از جنس خود ميدانند، حتي اگر آقاي روحاني شعار تندی بدهد يا برخورد نامطلوبي با آنها داشته باشد. ضمن اينكه اصولگرايان احتمال راي آوردن آقاي روحاني را بسيار بالا ميدانند. لذا معرفي كردن نامزدي در مقابل ايشان را ريسك بسيار خطرناكي قلمداد ميكنند. فراموش هم نكنيم كه اصولگرايان كسي را هم ندارند كه در مقابل آقاي روحاني قد علم كند تا شانهبهشانه ايشان پيش رود. كساني هم كه امروز در ميان اصولگرايان به عنوان نامزد احتمالي اين جناح در انتخابات سال ۹۶ مطرح ميشوند، ظرفيت رقابت با آقاي روحاني را ندارند. پس به هر دو دليلي كه اشاره شد، فكر ميكنم سرنوشت اصولگرايان معتدل و عاقل، حمايت از آقاي روحاني باشد.
* با توجه به اين شرايطي كه ذكر كرديد برنامه اصلاحطلبان براي انتخابات سال ۹۶ چيست و آيا فقط به گزينه حمايت از آقاي روحاني فكر ميكنيد؟
** به هر حال هر گروه و جريان سياسي براي حضور در انتخاباتها از جمله انتخابات سال ۹۶ برنامهريزي دارد و به معرفي كانديدا و حمايت از آنها ميپردازد كه اصلاحطلبان هم از اين قاعده مستثنا نيستند. درباره اينكه آيا اصلاحطلبان بار ديگر از آقاي روحاني حمايت ميكنند به طور طبيعي بايد عملكرد آقای روحانی را در يك سال نهايي مورد بررسي قرار داد و همچنين ارتباط او با اصلاحطلبان هم موضوع مهمي است كه نبايد فراموش شود. حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني در انتخابات سال ۹۶ به رضايتمندي جامعه از عملكرد ۴ ساله آقاي روحاني هم بستگي دارد چون اصلاحطلبان در مسيري حركت ميكنند كه خواست مردم باشد و انتظارات آنها را تامين كند. در سال ۹۲ هم حمايت از آقاي روحاني به همين شكل بود و اين مولفهها در حمايت از او به اندازهاي بود كه تلاشهاي زيادي براي منصرف كردن آقاي عارف صورت گرفت كه در نهايت با انصراف آقاي عارف شانس موفقيت آقاي روحاني افزايش پيدا كرد و رئيسجمهور يازدهم شدند. اكنون هم اين اميدواري وجود دارد كه فضاي تعامل به نحوي باشد كه اكثريت بار ديگر به كانديداي مورد حمايت اصلاحطلبان راي دهند و از حضور آقاي روحاني براي آغاز دور دوم رياستجمهوري استقبال كنند.
* به نظر شما آیا اصولگرايان ميانهرو هم در سال ۹۶ از آقاي روحاني حمايت ميكنند؟
** بخشي از اصولگرايان كه در مانع تراشي در مسير دولت فعال هستند از آقاي روحاني حمايت نميكنند اما بخش ديگر اين جريان كه بيشتر به سمت اعتدال گرايش دارد به احتمال زياد از آقاي روحاني حمايت خواهد كرد. اين طيف از اصولگرايان هنوز پايبند به عقايد اصيل اصولگرايي هستند و با تندروهاي جريان اصولگرايي همراه نميشوند. براي آنها حفظ چارچوب اصولگرايي اصيل بسيار اهميت دارد و با طيف ديگر اين جريان كه اعتقادي به اصول اصولگرايانه ندارد و تنها نام اصولگرايي را يدك ميكشد همراه نخواهد شد.
* در چند ماه اخير شاهد هجمه بيسابقه دلواپسان به دولت هستيم. هرروز هم موضوعي را علم ميكنند. فكر ميكنيد اين حجم از حملات ميتواند وجهه دولت را در بين مردم و افكار عمومي جامعه تحت تاثير قرار دهد؟
** فكر ميكنم مردم نهتنها به حركات غيراصولي تندروها با ديد شك و ترديد، بلكه گاه به استهزا نگاه ميكنند. آنها فكر ميكنند با مطرح كردن فيشهاي حقوقي كساني كه بد عمل كرده اند، ميتوانند به دولت ضربه زنند و براي آينده خود آبرو درست كنند. آنها فكر ميكنند با مطرح كردن اين فيشها، ميتوانند فسادها و اختلاسهاي دهها ميلياردي كه در دولتهاي نهم و دهم ايجاد شد را بپوشانند و اين تخلفات را از ذهن مردم پاك كنند. مردم آگاهتر از اين حرفها هستند. به مجرد اينكه فيش حقوقي ۵۰ ميليوني را مطرح ميكنند، مردم ميگويند سه هزار ميليارد چه شد؟ بابك زنجاني این فساد را در چه دولتي انجام داد؟ مردم آگاه هستند و تندروها با اين شگردها نميتوانند نتيجه بگيرند. در دوره هشتساله دولت گذشته، اينها هيچ گاه فسادي را مطرح نكردند. همان كساني كه دم از اصولگرايي ميزنند، يكبار در مجلس عليه دولت حرف نزدند. هزاران ميليارد اختلاس، سوءاستفاده از بيتالمال نيست؟! حال چه شده كه الان براي چند ميليون تومان گريبانچاك ميكنند؟! ما هم دريافتهاي نجومي را محكوم ميكنيم اما تندروها يك بام و دوهوا برخورد ميكنند و مردم ميدانند كه اينها برنامهاي جز ضربه به روحاني و دولت ايشان ندارند. آقاي روحاني هم بهمجرداينكه از چنين پرداختيهايي مطلع شد، دستور برخورد جدي صادر كرد؛ اما آيا دولت قبل و رئيس آن حاضر شد جلوي فسادها را بگيرد؟ آنها بیشتر سرپوش ميگذاشتند!
* اين روزها فيشهاي حقوقي نجومي به ابزاري براي تخريب دولت تبديل شده است، اما اكنون سوال اين است كه به صرف اشتباه دولت قبل، اين دولت هم بايد همان مسير اشتباه را طي ميكرد؟
** مخالفان دولت از اين موضوع عليه دولت استفاده كردند و بايد به آنها يادآوري ميشد دولت مورد حمايت خودشان هم از اين اشتباه مصون نبوده است كه حالا ميخواهند فيش هاي حقوقي را به ابزاري براي فشار عليه دولت كنوني تبديل كنند. نه تنها در دولت كنوني بلكه در ساير دولتها هم اينچنين فيش هاي حقوقي با رقم بالا وجود داشته است كه البته دولتها در برابر آن سكوت نكردند بلكه سعي كردند به آن رسيدگي شود؛ به غير از دولتهای نهم و دهم كه برايشان اين فيشهاي حقوقي ارزش رسيدگي نداشت و به راحتي از كنار آن عبور ميكردند كه انتقاد من هم به اين بيمسئوليتي دو دولت قبل بود. به اعتقاد من نبايد نوك پيكان حمله را به سمت دولت كنوني نشانه رفت بلكه بايد از آنها تشكر هم شود كه با اين موضوع يعني فيشهاي حقوقي نجومي مقابله هم ميكنند. زماني اقدام دولت آقاي روحاني در مقابله با اين پديده فيش هاي نجومي ارزش خودش را بيشتر نمايان ميكند كه به خاطر بياوريم دو دولت قبلي تلاش خاصي در راستاي محكوميت تخلفات مالي و اقتصادي نداشتند كه در نهايت نتيجه آن را همگان مشاهده كردند. در چنين شرايطي تنها گذاشتن دولت يازدهم كار درستی نيست و بايد دولت را در این مسير همراهي و كمك كرد.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/156048
ش.د9501079