(روزنامه كيهان – 1395/04/31 – شماره 21396 – صفحه 2)
با گذشت بیش از سه سال از روی کار آمدن دولت یازدهم و با نزدیکی به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری اصلاحطلبان که در بهرهبرداری از به ظاهر پیروزیها و موفقیتها در صف اول قرار داشته و انا شریک سر میدادند با انتشار فیشهای نجومی و انتقادهای گسترده مردمی از مدیریت اشرافی حاکم در بدنه دولت خود را به سویی کشیده و بازی دوگانه با دولت را ادامه میدهند!
اصلاحطلبان مدعی شراکت در پیروزیها و موفقیتها بایستی به جای غیبت در زمان شکستها و مشکلات مردانگی داشته و پاسخگو باشند.
مدعیان اصلاحات در کمتر از یک سال باقی مانده به انتخابات این بازی دو گانه را شدت بخشیدهاند، آنان با فراموشی اظهارات و ادعاهای سه سال گذشته از سویی شعار عبور از روحانی را سر میدهند و از طرف دیگر روحانی را به عنوان تنها گزینه خود برای تصدی ریاست دولت دوازدهم قلمداد میکنند !
به عنوان نمونه صادق زیباکلام اردیبهشت ماه سال جاری گفت: شاید بهتر باشد که روحانی اعلام کند که من رسالتی داشتم به نام برجام که آن را انجام دادم بنابراین در تکلیفی که مردم بر عهده من گذاشتند موفق بودم و دیگر علاقهای به کاندیدا شدن ندارم و شخصی را به مردم معرفی کنند و خود مشغول فعالیت در خبرگان شوند، اگر ایشان چنین برنامهای را اجرایی کنند رئیسجمهورساز خواهند شد. روحانی بهتر است یا عارف یا ظریف را به مردم در 96 معرفی کند. اگر این اتفاق بیفتد شانس اصلاحطلبان بیشتر میشود.
با این حال تاجزاده از فعالان فتنه که تازه از زندان آزاد شده است در گفت و گو با آرمان اظهار داشت: «در شرايط كنوني آقاي روحاني در جريان اصولگرايي هيچ رقيبي ندارد ... اصلاحطلبان نيز به صورت كامل از آقاي روحاني حمايت خواهند كرد و بدیل ديگري در دستور كار خود قرار نخواهند داد.»
این اقدامات یادآور بازی تکراری و تاریخ مصرف گذشته حامیان دولت وقت در سال 80 میباشد، در آن برهه نیز شعار عبور از رئیس دولت اصلاحات در رسانهها مطرح شد تا با مظلومنمایی و این ادعا که « نمیگذارند دولت کار کند » حمایت مردمی جلب شده و موفقیت در انتخابات عاید اصلاحطلبان شود.
دولت به انتظارات مردم توجه کند!
چنانکه گفته شد اصلاح طلبانی که در پیروزیها سهم شراکت میخواستند امروز خود را به سویی کشیده و در مشکلاتی که زمان پاسخگویی است چون فیشهای نجومی دولت را در میانه میدان جوابگویی به تخلفات تنها گذاشتهاند !
به عنوان نمونه محمد رضا تاجیک فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با شماره دیروز روزنامه شرق با انتقاد از دولت گفت: در شرایط کنونی مردم انتظار یک نوع مدیریت جدی دارند و انتظار دارند برخی از مشکلاتشان در شرایط پسابرجام مرتفع شود، انتظار دارند دولت منسجمتر و کارآمدتر عمل کند. نیازمند این هستند که برخی از استانها، مدیریت موفقتری داشته باشند، اینها همه انتظارات مردم است. مردم انتظار دارند در زندگی روزمره و اقتصادی آنها گشایشی رخ دهد؛ همیشه که نمیشود با شعار حکومت کرد، همیشه که نمیشود فرافکنی کرد. از طرف دیگر، مردم احتیاج دارند این دولت هوشیارانه عمل کند. چیزی که خودش «نافی» و «عدوی» آن بوده است، آن را بازتولید نکند و اجازه ندهد چیزی به نام «بحران فیشها» در بدنه شکل بگیرد و بعد بهصورت منفعل عمل کند.
تاجیک همچنین در گفت و گو با آرمان با هشدار به دولت یازدهم که امکان چهارساله بودن آن وجود دارد اظهار داشت: اگر دولت آقاي روحاني صداي پاي آينده را نشنود تا قبل از انتخابات رياستجمهوري توسط مخالفان «چپ و راست» ميشود. اگر دولت آقای روحاني تمايل دارد دولت چهار ساله اش به هشت سال ارتقا پيدا كند بايد در طول يك سال آينده نمايش كارآمدي و توانمندي از خود بروز بدهد و به نيازهاي فوري و ملموس مردم پاسخ مناسب بدهد.
انتقاد یک اصلاحطلب از دولت برای فیشهای نجومی!
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب نیز در گفتوگو با شرق در انتقاد به فیشهای حقوقی نجومی اظهار داشت: این همه راجع به سادهزیستی حرف زده میشود؛ اما یکباره آن هم در شرایط بد اقتصادی با این قضیه فیشها مواجه میشویم. حالا اگر وضع اقتصاد خوب بود، شاید مسئله درکشدنی بود؛ اما در شرایط بد اقتصادی، چنین حقوقهایی داده شده است. فراموش نکنید که درآمد برخی مدیران فقط این حقوقها نیست. آنها آنقدر هدایا میگیرند که خدا میداند.
وی ادامه میدهد: جالب است که یکی از دولتمردان مصاحبه میکند و میگوید خوشبختانه در بخش ما حقوق بالای ٢٣ میلیون تومان نداریم. یکی نیست که بگوید مگر ٢٣ میلیون کم است که خوشبختانه بالاتر از آن را نداریم؟! این یعنی سطح و مقیاسها بههم ریخته است. این نشان میدهد سیستم اداری با جامعه یک شکاف عمیق پیدا کرده است. البته فقط این شکاف نیست، ارزشهایی در این میان بههم ریخته که از نظر جامعه عجیب است؛ اما از نظر عدهای عادی است.
عبدی گفت: در کشور ما کسانی در این سیستم چنین پولهایی میگیرند که پوست و گوشت و استخوانشان در سیستمهای دولتی درست شده و در این سیستم بالا آمدهاند و معلوم نیست چرا چنین حقوقهایی را میگیرند؟ حتی درس خود را با هزینه دولت خواندهاند. آنها یک ذره ریسک هم نمیپذیرند.
رحم اجارهای اصلاحطلبان!
واقعیت آن است که اصلاحطلبان به دولت یازدهم به چشم ابزار نگاه میکنند ابراهیم اصغرزاده اسفندماه سال 92 یعنی در همان اوایل آغاز به کار دولت یازدهم در مصاحبه با روزنامه قانون در مورد نوع مواجهه اصلاحطلبان با دولت گفت «چند وقت پیش به دوستان گفتم این رحم اجارهای برای پرورش یک نطفه است.»
چندی پیش نیز روزنامه فرهیختگان از عبداله ناصری و عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پرسید: برخی ترکیب دولت، رحم اجارهای اصلاحطلبان را دلیلی بر این مدعا میدانند که اصلاحطلبان فضا را برای ورود بیشتر آماده کردهاند، پس پروژه بعدی عبور از روحانی است، تحلیل شما چیست؟
ناصری نیز در پاسخ گفت: اصلاً نباید نگران این تحلیلها بود. اگر رحم اجارهای جنین را خوب محافظت کند، حتماً اصلاحطلبان آن را دوباره اجاره خواهند کرد.
این قبیل اظهارات به خوبی نشاندهنده این واقعیت است که مدعیان اصلاحات دولت یازدهم را به چشم ابزاری برای رسیدن خود به اهداف از پیش طراحی شده میدانند و نیت آنان کمک به دولت برای عبور از مشکلات نیست.
اگر اصلاحطلبان نیت کمک به دولت را در ذهن داشتند در موفقیتها و پیروزیها سهم شراکت نمیخواستند و زمان شکستها و پاسخگویی کنار نمیکشیدند.
دعوت به رادیکالیسم با ادعای حمایت از دولت!
نکته دیگری که بایستی بدان اشاره کرد آن است که اصلاحطلبان در پیگیری اهداف و خواستههای خود جای اولویتها را برای دولت یازدهم تغییر دادهاند، آنان با ادعای حمایت از رئیسجمهور به جای اینکه کمک کار دولت باشند رئیسجمهور را به رادیکالیسم و قرار گرفتن در مقابل منتقدین و برخورد شدید با آنان دعوت میکنند!
در حالی که رئیسجمهور پس از انتشار فیشهای نجومی از سوی رسانهها به معاون اول خود دستور پیگیری موضوع را داد و با این دستور پذیرفت که در بخشی از مدیران تخلفات بزرگی روی داده است مدعیان اصلاحات در نشریات زنجیرهای به جای پذیرش اصل تخلف رویه فرار به جلو را اتخاذ کرده و منتقدین را متهم ساختند به جای معیشت مردم سیاسیکاری را در پیش گرفتهاند!
زنجیرهایها از سوی دیگر و در حالی که دستور رئیسجمهور در برخورد با دریافت و پرداختکنندگان حقوقهای نامتعارف روشن بود از روحانی خواستند که سکوت خود را شکسته و علیه افشاگران در رسانه ملی و ...سخن بگوید!
درخواست از رئیسجمهور برای برخورد با منتقدین و در واقع فراخوان دولت به رادیکالیسم با ادعای حمایت از دولت این مدعیان سنخیت ندارد، چرا که مشکل دولت رسانههای منتقد نیستند که با آنان برخورد و مشکل تمام شود، مشکل جای دیگری است جایی که مدیران اشرافی با فیشهای نجومی لانه کرده و از بیتالمال ارتزاق میکنند.
مدعیان اصلاحات به جای اینکه پاسخگوی این فیشها باشند از سویی خود را به کنار میکشند و مقصر را دیگران قلمداد میکنند و پای کل سیستم را به میان میکشند و از سوی دیگر دولت یازدهم را به اهمال و مسامحهکاری در برخورد با این گونه تخلفات متهم میسازند.
درباره جابجایی اولویتها میتوان به یک مصداق تاسف بار نیز اشاره کرد، مدعیان اصلاحات همواره از برخورد با برگزاری کنسرتها و ...انتقاد میکنند و چنان فریاد میزنند و داد سخن میدهند که گویی اصلیترین مشکل کشور برگزاری کنسرتهای موسیقی است، تغییر اولویتها برای فرار از پاسخگویی به مشکلات صورت میگیرد که این مهم از دید کارشناسان مخفی نیست.
در این میان آن چه که مدعیان اصلاحات از آن چشم پوشی میکنند این واقعیت است که آنان در برهههای طولانی از نزدیک به چهار دهه گذشته قوه مجریه و مقننه را در دستان خود داشتهاند و اگر کسی مقصر باشد این مدیران مدعی اصلاحات است، آنان از سویی فساد میکنند و از سوی دیگر مدعی اصلاح مفاسد هستند و البته این نکته را نیز نمیتوان از نظر دور داشت که اصلاحطلبان مدعی اصلاح هستند و هدف آنان نشانه گرفتن اصل جمهوری اسلامی و نظام است.
نکته دیگر آن که در موضوعی مانند فیشهای نجومی اصلاحطلبان به جای قبول مسئولیت و چارهاندیشی برای رفع این معضل، صرفاً نگران تأثیر آن بر انتخابات سال 96 هستند.
http://kayhan.ir/fa/news/80660
ش.د9501296